۰۶ دی ۱۴۰۳ - ۱۸:۰۱
کد خبر: ۷۷۱۷۸۴
به مناسبت رحلت آیت‌الله سید صدرالدین صدر

مرجعی که غمخوار مردم بود

مرجعی که غمخوار مردم بود
آیت‌الله سید صدرالدین صدر در دوران حکومت رضاخان به همراه آیات سید محمدتقی خوانساری و سید محمد حجت، تدریس و سرپرستی حوزه علمیه را بعد از وفات آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری بر عهده داشت. او در امور اجتماعی و مشکلات زندگی مردم، هم بسیار حساس بود و هم گره‌گشا و یار و یاور مردم.

آیت‌الله سید صدرالدین موسوی صدر ( ۱۲۹۹ق- ۱۳۳۲ش)، از فقها و مراجع تقلید شیعه و نوه سید صدرالدین عاملی بود که در فقه، اصول، رجال، شعر و تفسیر تخصص داشت. ایشان در دوران حکومت رضاخان به همراه آیات سید محمدتقی خوانساری و سید محمد حجت، تدریس و سرپرستی حوزه علمیه را بعد از وفات آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری بر عهده داشت و در حفظ و توسعه حوزه کوشید. با تمام تنگناهایی که در مسیر ایشان قرار داشت سعی می‌کردند همواره به بهترین شکل موجود مشکلات در مسیر را برطرف کنند.

هیچ دوره‌ای در تاریخ ایران نظیر دوره حاکمیت رضاخان پهلوی بر علمای دین و روحانیت و حوزه‌های علمیه سخت نگذشته است. این واقعیتی است مبتنی بر صدها سند تاریخی که از زبان و قلم بسیاری از علما، نویسندگان و گویندگان متعلق به آن عصر خفقان بازگو شده و به ثبت رسیده است. با توجه به سختگیری‌های رژیم پهلوی و مکر و نیرنگ‌هایی که بر ضد روحانیت به کار می‌برد علما و روحانیون برای مصون ماندن از دشمنی‌ها و توطئه‌های حکومت بسیار احتیاط می‌کردند و در رفتار و روابط خود با مردم و ارباب رجوع خیلی هوشیار بودند تا آماج تیرهای زهرآگین خصومت رضاشاهی  واقع نشوند. مرحوم آیت‌الله شیخ عبدالحسین غروی تبریزی که از شاگردان آیت‌الله صدر بود، خاطره ذیل را از ایشان نقل می‌کرد که حاکی از هوشمندی و فراست مرحوم صدر در دوره رضاشاه به ویژه بعد از وفات شیخ حائری است: «یک روز من با یک طلبه دیگر بعد از جلسه درس به همراه استادمان آقای صدر در کوچه‌ای طولانی با هم می‌رفتیم و در مورد مسائل درسی صحبت می‌کردیم کسی هم در کوچه نبود. ناگهان زنی از یک خانه بیرون آمد، سر راه ما ایستاد و مسئله‌ای شرعی را از آقای صدر پرسید. مرحوم صدر ایستاد و پاسخ داد و بعد راه افتاد. آنگاه به ما گفت: اگر شما همراه من نبودید پاسخ این خانم را نمی‌گفتم و به راه خود ادامه می‌دادم چون ما در دوره‌ای زندگی می‌کنیم که گرفتار انواع بلایا هستیم؛ اگر من به تنهایی در وسط کوچه‌ای خلوت با یک زن صحبت می‌کردم و در این حال عوامل پلید رضاشاه می‌رسیدند هیچ بعید نبود که برای ضربه زدن به روحانیت و حوزه، سروصدا به پا می‌کردند و شایعه می‌پراکندند که فلانی در کوچه‌ای خلوت با یک زن نامحرم صحبت می‌کرد و با او رابطه نامشروع دارد! ... بعد گفت ما باید در برابر این فتنه‌ها خیلی مواظب و هوشیار باشیم. و بدین ‌ترتیب ایشان سعی می‌کردند ذکاوت خود را در کوچکترین امور جاری که ممکن بود منجر به مشکلی بزرگ شود به کار گیرد.

از سویی دیگر آیت الله صدر سعی می‌کرد در امور سیاسی وارد نشود و دخالتی نکند و بدین منظور هیچ‌گاه وارد مباحث و مسائل سیاسی نمی‌شد؛ اما در امور اجتماعی و مشکلات زندگی مردم، هم بسیار حساس بود و هم گره‌گشا و یار و یاور مردم. در سال‌های بعد از ۱۳۲۰ و جولان نیروهای متفقین در طی جنگ جهانی اول در ایران، عرصه‌های مختلف زندگی مردم ایران تحت تاثیر قحطی‌های حاصل از ورود بیگانگان در کشور و نبود تدابیر به‌جا از جانب دولت، مردم با نتایج این قحطی بزرگ دست و پنجه نرم می‌کردند و علی‌رغم عدم دخالت و مشارکت ایران در جنگ، آتش خانمان‌سوز آن دامن مردم فقیر و بی‌پناه این کشور را گرفته بود. آیت‌الله سید حسین موسوی کرمانی از وضع نان در شهر قم و اهتمام آیت‌الله صدر خاطره ای را نقل می‌کند که تا چه حد نسبت به مسائل و مشکلات مردم آن مرحوم احساس مسئولیت می‌کرد: «در آن روزگار وضعیت نان در قم خیلی نامناسب بود به حدی که پهن الاغ و اسب توی نان پیدا می‌شد. روزی آیت‌الله صدر با تلاش بسیار، تمام نانوایان قم را در منزل رئیس صنف خبازها (نانوایان) جمع کرد و با عصبانیت به مشهدی محمد که خادم ایشان بود گفت: برو نانی را که این آقایان خبازان مسلمان و شیعه درست کرده‌اند بیار. نان آن موقع نان گرده بود، مشهدی محمد رفت نان را توی بشقابی گذاشت و آورد پیش رئیس خبازها آقای صدر به او گفت: نان را بشکن و بخور ببین بوی پهن از آن می‌آید یا نه؟ نانوایان سرشان را پایین انداختند و حرفی نزدند. آقای صدر با عصبانیت گفت: می‌گویم که نان را بشکن و بده همه نانوایان بو کنند ببینند بوی پهن اسب و الاغ می‌دهد یا نه؟ شما مسلمانيد؟ شما حاجی هستید؟ شما اهل قم هستید؟! ... [خلاصه] چند تا از این حرف‌ها زد و بلند شد و رفت. نانوایان هم با کمال شرمندگی رفتند و از روز بعد وضع نان کمی بهتر شد.»

پی‌نوشت: برگرفته از کتاب مراجع ثلاث، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی

ارسال نظرات