جعل و تطبیق روایتهای آخرالزمانی پروژه نرم دشمن
با روشن شدن فتنهای جدید در منطقه، بهویژه در سوریه، بار دیگر تطبیقگرایان وارد میدان شدهاند و تلاش میکنند این وقایع را به نشانههای ظهور ارتباط دهند. همانگونه که در گذشته نیز با مسئله داعش شاهد چنین رویکردی بودیم، این جریان اکنون در پی آن است تا چهرهای با عنوان "سفیانی جدید" از دل تحولات سوریه بیرون بکشد و آن را در قالب پیشگوییهای آخرالزمانی عرضه کند.
این تطبیقگرایان با استفاده از شواهد پراکنده و گاه برداشتهای نادرست از روایات دینی، در تلاشاند تا ذهنیت جامعه را به سمت نتیجهگیریهای عجولانه و غیرمستند سوق دهند. این رویکرد نهتنها باعث گمراهی افکار عمومی میشود، بلکه با ایجاد نگرانیهای بیمورد و القای برداشتهای سطحی، فرصت تحلیل عمیقتر و واقعبینانهتر از این رخدادها را از جامعه میگیرد.
ضرورت دارد که علما و اندیشمندان اسلامی با تبیین صحیح آموزههای دینی و پاسخ به شبهات، از سوءاستفاده از مفاهیم مقدس جلوگیری کنند. بررسی دقیق و متوازن تحولات منطقه باید بر اساس معیارهای عقلی و نقلی صورت گیرد تا جامعه اسلامی در برابر جریانهای انحرافی مصون بماند و بتواند مسیر صحیح مواجهه با چالشهای سیاسی و اجتماعی را تشخیص دهد.
جامعه دینی ما امروز با چالش عدم تبیین مناسب و جامع درباره رویدادهای آخرالزمانی مواجه است. نبود روایتگری دقیق و مستند از سوی عالمان دینی، فضایی را ایجاد کرده که برخی جریانهای انحرافی و فتنهجویان از آن سوءاستفاده کنند. این افراد با ارائه برداشتهای سطحی یا نادرست از روایات آخرالزمانی، افکار عمومی را بهسوی گمانهزنیهای غیرواقعی و نگرانیهای بیپایه سوق میدهند.
پیامد این کمکاری در تبیین صحیح رویدادهای آخرالزمانی، گرفتار شدن جامعه در دام فتنههای مکرر است که هر بار با نامی جدید و بهانهای تازه ظهور میکنند. این فتنهها نهتنها به گمراهی افکار عمومی منجر میشوند، بلکه باعث تشویش اذهان و ایجاد ناامنی روانی در جامعه میگردند. نبود روایتگری دقیق و مستند، فضای مناسبی برای سوءاستفاده جریانهای انحرافی فراهم کرده است تا از این آب گلآلود ماهی خود را صید کنند.
از سوی دیگر، نباید پروژه دشمن در جبهه جنگ نرم را نادیده گرفت. دشمنان با شناسایی ضعفهای موجود در جبهه حق، بهویژه در زمینه تبیین رویدادهای آخرالزمانی، تلاش میکنند تا با جعل روایتها و تطبیقهای نابجا، فضای جامعه ایمانی را دچار سردرگمی کنند. آنها با ارائه تفسیرهای نادرست و نشر اخبار ساختگی، به دنبال ایجاد ترس و بیاعتمادی در میان مؤمنان هستند تا انسجام جبهه حق را تضعیف کنند.
هدف اصلی این پروژه، خالی کردن صفوف جبهه ایمان از افراد استوار و آگاه است. دشمنان با این روش، علاوه بر ضربه زدن به معنویت و استحکام فکری جامعه، قصد دارند امید به آینده را در دلها از بین ببرند. مقابله با این توطئهها نیازمند تبیین دقیق و عالمانه از سوی نخبگان و علما و تقویت آگاهی عمومی است تا جامعه در برابر این فریبها مصون بماند.
حجت الاسلام شهبازیان کارشناس مرکز تخصصی مهدویت در گفتوگو با تسنیم با اشاره به اینکه ما انتقادات جدی به برخی از گزارشهای تطبیقی در فضای سیاسی کشور داریم، گفت: همانطور که قبلاً نیز در زمان حمله آمریکا به عراق، برخی از افراد به اشتباه اعلام کردند که 6 ماه دیگر حتماً ظهور خواهد بود، اما این اتفاق نیفتاد. همچنین در زمان درگیریهای سال 2011 و جنگهای بین داعش و سوریه، دوباره افرادی در محافل مختلف صحبت کردند و گفتند که این حوادث به سفیانی ارتباط دارد و بشار اسد باید از بین برود تا پیش زمینه ظهور فراهم شود، اما بیش از 10 سال از آن زمان گذشته و هیچ کدام از این پیشبینیها محقق نشد.
وی به بیان این مسئله پرداخت که آنچه امروز مهم است، این است که ما به رحمت خداوند امیدواریم و موظف به انجام وظایف خود هستیم، چه این مسئله منجر به ظهور بشود و چه نشود. ما باید لحظه به لحظه منتظر حضرت باشیم، چه سفیانی را ببینیم و چه نبینیم. نگاه صحیح، نگاه عملگرا و وظیفهگراست؛ نگاهی که در لحظه بر اساس منافع امت اسلامی قدم بردارد و به پیروزی و رحمت خدا توجه داشته باشد و با توکل به خدا حرکت کند. بر فرض محال اگر این جریان تروریستهای تکفیری در سوریه را به سفیانی ارتباط دهیم، آیا باید اجازه بدهیم که او تمامی مناطق عراق و شام را تصرف کند و بعد به ایران بیاید؟!