نگاهی به پیوند قدسی و جایگاه بیبدیل شهید مطهری نزد امام خمینی

رابطه امام خمینی (ره) و شهید مطهری، فراتر از پیوند استاد و شاگرد، حکایتی از اعتماد مطلق، محبت عمیق و درک متقابل بود و تعابیر کمنظیر امام چون "پاره تنم" و "حاصل عمرم"، گواهی بر مقام استثنایی این متفکر در قلب و اندیشه بنیانگذار انقلاب است.
به گزارش خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، استاد شهید مرتضی مطهری تنها یک متفکر بزرگ نبود، بلکه الگویی جامع و کمنظیر برای همه نسلها و طبقات، بهویژه جامعه علمی، حوزه و دانشگاه، و نیز جوانانی بود که در پی راهی روشن برای زندگی دینی و فکری میگشتند.
در نگاه امام، شهید مطهری نه فقط یک عالم، بلکه متفکر، فیلسوف و فقیه عالیمقامی بود که جنبههای گوناگون کمال انسانی را در خود جمع کرده بود.
اسوهای در علم و تهذیب
شهید مطهری، در نگاه امام خمینی، نمونهای راستین از الگوی قرآنی اسوه حسنه بود؛ همانگونه که قرآن کریم حضرت ابراهیم(ع) و پیامبر اکرم(ص) را برای مؤمنان الگویی کامل معرفی میکند. در شخصیت مطهری، دو بُعد مکمل علمی و اخلاقی چنان درهم تنیده بود که او را به الگویی تمامعیار برای طلاب، دانشجویان و استادان بدل میساخت.
از یکسو، او گنجینهای از علوم و معارف بود، استوانهای از تفکر فلسفی، کلامی و فقهی با دقت در اجتهاد، خلاقیت در اندیشه و ژرفنگری در تحلیل مسائل روز و از سوی دیگر، انسانی مهذب، خودساخته، برخوردار از روحی سرشار از تعبد، تقوا و التزام عملی به حدود شریعت بود. امام خمینی بر این وجه اخلاقی شخصیت او تأکید کرده و فرمودند: باید در مراکز علمی ما، برنامههای اخلاقی در رأس برنامههای تحصیلی قرار گیرد، تا انسانهایی مثل مرحوم مطهری تربیت شوند.
جامعیت نادر و کمنظیر
کم نیستند اندیشمندانی که در یک زمینه خاص صاحب تخصصاند، اما کسانی که در علوم و فضائل گوناگون سرآمد باشند، نادرند. مطهری یکی از این نادرههای دوران بود که با تلاش خالصانه و توفیق الهی، توانست در حوزههای مختلف علمی، اخلاقی و انقلابی، جایگاه ممتاز خود را تثبیت کند.
او همزمان فیلسوفی صاحبنظر در حکمت متعالیه، متکلمی نواندیش، فقیهی ژرفنگر، مفسری نوپرداز و اندیشمندی اجتماعی بود که به نیازهای فکری جامعه و بهویژه جوانان شناختی عمیق داشت. قلم او در دفاع از مبانی اعتقادی و پاسخ به شبهات روز، شمشیری برنده بود که با استحکام و ظرافت، هم به تأسیس فکر اسلامی میپرداخت و هم به پالایش آن.
امام خمینی نیز با اشاره به این جامعیت، از او به عنوان یک فرد با جنبههای مختلف یاد کردند و فقدانش را خسارتی بزرگ برای اسلام دانستند.
امام خمینی در توصیف استاد شهید مطهری، او را درختی پرثمر یاد میکنند؛ این تعبیر نه فقط حاکی از پویایی، طهارت و ریشهداری شخصیت او است، بلکه به فرازمانی بودن اندیشههایش و استمرار برکات وجودیاش در قالب آثار علمی و تربیتی اشاره دارد.
هرچند ترور ناجوانمردانه او، جامعه اسلامی را از بهرهمندی مستقیم بیشتر از ثمرات این درخت محروم ساخت، اما امام فرمودند: آثار قلم و زبان او، خود مربی و معلم است و از این رو، یاد و راه او همچنان زنده و آموزنده است.
فراتر از یک رابطه استاد و شاگرد: پیوندی قدسی میان مطهری و امام
در میان روابط علمی و معنوی روزگار ما، کمتر میتوان نمونهای به ژرفا و اصالت پیوند میان امام خمینی (ره) و شهید آیتالله مطهری یافت؛ پیوندی که نه صرفاً از سنخ رابطه استاد و شاگرد بود و نه محدود به ارادت معمول میان شاگردان با اساتیدشان. این رابطه، ریشه در شناخت عمیق متقابل، تجلیل از فضیلت و درک مشترک از رسالت الهی داشت.
امام خمینی (ره) با واژگانی لبریز از محبت، ایمان و افتخار از شهید مطهری یاد میکردند. عباراتی چون فرزند بسیار عزیزی برای من، پاره تنم بود، حاصل عمرم، پشتوانهای محکم برای حوزههای علمیه و دانشگاهها، و خدمتگزاری سودمند برای ملت و کشور تنها بخشی از بیاناتی است که گواه بر عمق این ارتباط معنوی و روحی است.
چنین تعابیری در کلام امام، نشان از آن دارد که مطهری برای ایشان نه تنها یک یار فکری یا شاگرد برومند، بلکه مظهری از تحقق آرمانهای دینی، اخلاقی و انقلابی بود؛ انسانی که با تمام وجود، در مسیر ولایت و احیای دین خدا گام برداشت و به راستی شایسته آن شد که امام او را ثمره عمر خویش بنامد.
از سوی دیگر، شهید مطهری نیز به امام خمینی (ره) نه تنها بهعنوان یک مرجع دینی یا رهبر سیاسی مینگریست، بلکه او را گوهری الهی و برانگیختهای ربانی میدانست که تجسم وعده رسول خدا بود: انّ لله فی کلّ خلفٍ عدولًا.... در سخنان مطهری، امام به عنوان جان جانان، قهرمان قهرمانان، نور چشم ملت ایران، و حسنهای از جانب خداوند برای قرن ما توصیف شده است. او در سیمای امام، آن چهار اَمَنَ را تجلییافته میدید: ایمان به هدف، ایمان به راه، ایمان به مردم، و ایمان به پروردگار.
عمق این پیوند روحی را میتوان در واکنش امام خمینی به خبر شهادت مطهری بهروشنی دید. آن پیر روشنضمیر که کوه صبر و استقامت بود، در سوگ مطهری اشک ریخت، نشستِ عزای عمومی اعلام کرد و بیپرده گفت: در سوگ او نشستم. امام در بیانی کمنظیر، شهادت مطهری را ثلمهای بر اسلام خواندند، شکافی که هیچچیز جای آن را پر نمیکند که این تعبیر، هم بیانگر بزرگی فقدان مطهری برای امت اسلام است و هم نشانهای از مقام والا و استثنایی او در منظومه فکری و انقلابی امام.
سرمایهای بیبدیل برای امروز و فردا: جایگاه آثار شهید مطهری در نگاه امام
در میان گنجینههای فکری و فرهنگی معاصر، کمتر اثری را میتوان یافت که از چنان وثاقت، اصالت و جامعیتی برخوردار باشد که امام خمینی (ره) با اطمینانی مطلق و بیپیششرط، همهی آن را تأیید کرده باشند. اما شهید آیتالله مطهری، این استثنا است؛ و آثار او، به تصریح امام، ذخیرهای بیبدیل برای تربیت نسلها و فهم اسلام ناب محمدی.
امام خمینی (ره)، که خود از برجستهترین اسلامشناسان سده اخیر و مرجعی ژرفاندیش در فهم قرآن و سنت بود، در ارزیابی آثار مطهری، بهروشنی از ادبیاتی استفاده کردهاند که در کلام ایشان کمسابقه است. ایشان میفرمایند:
- آثار قلم و زبان او بیاستثنا آموزنده و روانبخش است.
- آثاری که از او هست، بیاستثنا همه آثارش خوب است.
- من کس دیگری را سراغ ندارم که بتوانم بگویم بیاستثنا آثارش خوب است.
تکرار تعمدی تعبیر بیاستثنا نه تنها تأکیدی قوی بر وثاقت و درستی همه آثار مطهری است، بلکه نوعی وصیت علمی به نسلها است؛ اینکه این آثار، قابل اعتماد، فاقد انحراف، و مشحون از معارف ناب اسلامیاند. این میزان از اطمینان، تنها از کسی چون امام صادر میشود که به حق، هر کلمهای را با سنجش میگوید و در اظهار نظر، سختگیر است.
ویژگیهای آثار مطهری از منظر امام
از نگاه امام، آثار مطهری صرفاً مجموعهای از مباحث علمی نیستند؛ بلکه آموزنده، و انسانسازاند. این آثار، نه تنها تفکر را برمیانگیزند، بلکه دل را زنده میکنند، و جان را به تربیت میخوانند. در بیانات ایشان، ویژگیهای برجستهای برای آثار شهید مطهری برشمرده شده که برخی از مهمترین آنها عبارتاند از:
• زبان روان، فکر عمیق: شهید مطهری موفق شد پیچیدهترین مفاهیم دینی، فلسفی و کلامی را با زبانی ساده، بیتکلف و به دور از اضطراب ذهنی به مخاطب منتقل کند؛ آنچنان که آثارش هم دل عوام را روشن میسازد و هم اندیشهی خواص را به تفکر وامیدارد.
• صدق و خلوص نیت: آثار او برخاسته از قلبی سرشار از ایمان و عقیده است. همین صداقت و تعبد، سبب میشود تا کلماتش بیش از آنکه صرفاً دانشی منتقل کنند، هدایتگر دلها باشند.
• مفید برای عارف و عامی: تألیفات شهید مطهری، طوری نگاشته شدهاند که هرکس به فراخور ظرفیت خود از آن بهره میبرد. این آثار، هم مجتهد و فیلسوف را سیراب میکند و هم جوان تازهوارد به عرصه دین را با اصول و حقایق آشنا میسازد.
• پاسخ به نیاز زمانه: یکی از ویژگیهای برجسته این آثار، آن است که دقیقاً متناسب با دردها، انحرافات و سؤالات جامعه معاصر نگاشته شدهاند. این آثار، هم رسالت دفاع از دین دارند و هم وظیفه عرضه حقیقت را بر عهده گرفتهاند.
• نقشآفرینی در دوران خفقان: در عصر طاغوت، که دینگریزی و شبههافکنی شتاب گرفته بود، مطهری با نگارش و سخنرانیهای روشنگرانهاش، بهمثابه چراغی در شب تار، روشنیبخش راه مؤمنان و جوانان شد. از این منظر، قلم او خود مبارزه بود، و کتابهایش سنگر حفظ هویت اسلامی جامعه.
ارسال نظرات