۱۰ تير ۱۴۰۴ - ۱۴:۳۰
کد خبر: ۷۸۵۳۲۲

پس از حمله اسرائیل به ایران، روابط تهران با تاجیکستان و دیگر کشورهای آسیای مرکزی چگونه خواهد بود؟

پس از حمله اسرائیل به ایران، روابط تهران با تاجیکستان و دیگر کشورهای آسیای مرکزی چگونه خواهد بود؟
پس از جنگ تحمیلی۱۲ روزه ایران با اسرائیل و آمریکا، تهران در حال بازنگری در روابط منطقه‌ای خود است و تاجیکستان به عنوان تنها کشور آسیای مرکزی که حمله به ایران را محکوم کرد، در کانون توجه قرار گرفته است.

۲۳خرداد اسرائیل یک تجاوز گسترده علیه ایران را آغاز کرد که سریعا با پاسخ موشکی سنگین از سوی ایران مواجه شد. در ادامه مداخله آمریکا با بمباران یکی از مراکز هسته‌ای زیرزمینی ایران جنگ را پیچیده‌تر کرد که آن نیز با حمله موشکی ایران به بزرگ‌ترین پایگاه هوایی آمریکا در خاورمیانه در قطر پاسخ گرفت. این زد و خورد‌ها همچون یک بازی پینگ پنگ بود که می‌توانست به یک جنگ تمام عیار تبدیل شود، درنهایت به یک آتش‌بس منتهی شد و سطح مناقشات نظامی کاهش یافت.

این جنگ محدود ۱۲ روزه اگرچه خیلی سریع، غیرقابل پیش‌بینی و با تحولاتی بی‌سابقه شکل گرفت، اما تاثیرات عمیقی فراتر از آن در مناطق پیرامونی ایران همراه خواهد بود. طبیعتا سیاست خارجی و راهبرد‌های امنیتی و دفاعی ایران پس از این جنگ تغییر زیادی پیدا خواهد کرد که می‌توان در آسیای مرکزی نیز نتایج آن را مشاهده کرد. یکی از موضوعات بسیار مهم و کلیدی در بازه شروع جنگ برای ایران واکنش کشور‌های مختلف بود.

بیانیه‌های رسمی قرقیزستان، قزاقستان و ترکمنستان هیچ اشاره‌ای به اسرائیل و یا اصل تجاوز به حاکمیت ایران نداشتند. ازبکستان هم در بیانیه خود صرفا به موضوع تجاوز بدون نام بردن از اسرائیل و محکومیت آن بسنده کرد. با این حال تاجیکستان تنها کشور در آسیای مرکزی بود که علاوه بر محکومیت شدید حمله اسرائیل، تجاوز آمریکا به ایران را نیز در دومین بیانیه خود محکوم کرد.

چنین موضعی از سوی دولت تاجیکستان در کنار حمایت‌های مردم تاجیکستان در ابراز همدردی با ایران تاثیر بسیار عمیقی در نگاه‌های آینده ایران در قبال آسیای مرکزی و روابط ایران و تاجیکستان خواهد داشت. یکی از تحولات احتمالی بازنگری ایران در روابط سیاسی خود با کشور‌های آسیای مرکزی است. این بازنگری لزوما به معنای تنش نیست، بلکه بالعکس، نزدیکی بیشتر و توسعه روابط خواهد بود. آنچه که منطقی به نظر می‌رسد، توقع حداقلی ایران از آسیای مرکزی محکومیت اصل تجاوز به قلمرو سرزمینی‌اش بود.

این نه‌تنها در راستای منافع ایران، بلکه به همان اندازه در چارچوب منافع آسیای مرکزی نیز قابل ارزیابی است. هدف اصلی اسرائیل از حمله به ایران فروپاشی دولت و اجرای سناریوی «سوریه‌سازی» ایران بود که در هر دو هدف شکست خورد. تحقق هر کدام از دو سناریو به معنای تضعیف شدید امنیت مرز‌های جنوبی آسیای مرکزی و ظهور یک کانون بی‌ثباتی در همسایگی این منطقه است. در عین حال تضعیف امنیت ایران به معنای مسدودسازی یکی از بهترین مسیر‌های دسترسی امن و آسان آسیای مرکزی به بنادر اقیانوسی است.

در شرایطی که روسیه تحریم است، افغانستان همچنان ناامن به نظر می‌رسد و ظرفیت کریدور میانی در دریای خزر چشم‌انداز روشنی ندارد، ناامنی و تضعیف مسیر ایران یک تهدید بزرگ برای آینده آسیای مرکزی محسوب می‌شود. بنابراین، تحقق اهداف و سناریو‌های اسرائیل می‌توانست ضربه بزرگی به آسیای مرکزی باشد. یکی از پیامد‌های شرایط جدید برای توسعه روابط سیاسی احتمالا ارائه امتیازات بیشتر به کشور‌های آسیای مرکزی برای استفاده از بنادر جنوبی ایران بود. عدم توانایی و یا اراده آمریکا و اسرائیل برای ضربه زدن به این زیرساخت‌ها حتی در طول جنگ نشان می‌دهد این بنادر از ضریب امنیتی بالایی برخوردارند.

همچنین ایران در فرایند بازسازی پس از جنگ یک رشد جدی در مبادلات تجاری و روابط اقتصادی را در راهبرد خود خواهد گذاشت. در چنین شرایطی انتظار می‌رود امتیازات ویژه‌ای به تاجیکستان ارائه شود. به خصوص آن که چهره‌های آشنایی با تاجیکستان همچون بابک زنجانی مجددا فعالیت اقتصادی خود را در حوزه ترانسپورت آغاز کرده است. شرکت «دات‌وان» متعلق به بابک زنجانی در حال تبدیل شدن به بزرگ‌ترین هولدینگ لجستیکی ایران است. همچنین انتظار می‌رود در شرایط جدید همکاری‌های دفاعی و نظامی ایران و تاجیکستان بیش از پیش تقویت شود.

پیش از این ایران در حمایت از تاجیکستان خط تولید پهپاد‌های ابابیل-۲ را در این کشور راه‌اندازی کرده بود که با توجه به تهدیدات نوظهور، قابلیت توسعه با افزایش ظرفیت تولید و یا ارتقاء به نسل‌های جدیدتر پهپاد‌ها نظیر ابابیل-۱۰ یا مهاجر-۶ دارد. توسعه شرکای دفاعی و نظامی در کنار تقویت روابط در این حوزه با چین، روسیه و احتمالا پاکستان یکی از راهبرد‌های جدید ایران در شرایط جدید خواهد بود. با این حال این رویکرد توسعه‌ای با ملاحظات منطقه‌ای انجام خواهد گرفت. پیش‌تر پس از افتتاح خط تولید پهپاد‌های ایرانی در تاجیکستان، مقامات نظامی قرقیزستان تماس‌هایی با مقامات نظامی ایران داشتند.

ایران همچنین از این پس با وجود تجربه تهاجم نظامی، حساسیت بیشتری نسبت به تحرکات آمریکا و اسرائیل در آسیای مرکزی خواهد داشت. در رسانه‌های ایران گزارش‌های تایید نشده‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد قلمرو آذربایجان برای حمله به ایران مورد استفاده قرار گرفته است. یکی از این نشانه‌ها یافتن مخازن سوخت خارجی جنگنده‌ها در دریای خزر است. نشانه دیگر پهپاد‌های هاروپ است که برد ۱۰۰۰ کیلومتری دارند و انهدام آنها در مناطق مرکزی ایران نشان می‌دهد که آنها از کشور‌های همسایه ایران پرتاب شده‌اند. با چنین تجربه‌ای ایران به دنبال پیشگیری از تکرار وضعیت آذربایجان در آسیای مرکزی مرکزی خواهد بود و از آسیای مرکزی، مخصوصا ترکمنستان انتظار خواهد داشت که تضامین لازم برای پیشگیری از چنین تهدیدی را در روابط امنیتی-دفاعی خود با اسرائیل به ایران بدهند.

درنهایت از نتایج این راهبرد تقویت مشارکت امنیتی و دفاعی ایران با چین و روسیه است. اولین سفر وزیر دفاع ایران پس از آتش‌بس به مقصد چین انجام شد. در همین حال سند مشارکت راهبردی ایران و روسیه نیز در میانه تهاجم اسرائیل به ایران در پارلمان ایران تصویب شد. روسیه و چین همچنین بعد از حمله مستقیم آمریکا و اسرائیل به تاسیسات غیرنظامی هسته‌ای ایران که تحت نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بود هراس بیشتری از تکرار چنین رفتاری در سطح جهانی خواهند داشت. چنین روندی می‌تواند تقویت مشارکت امنیتی-دفاعی ایران با روسیه و چین را در مسائل منطقه‌ای مشترک، از جمله در آسیای مرکزی، افغانستان و مخصوصا در زمینه مبارزه با تروریسم تقویت کند. تاجیکستان در چنین طرحی یکی از شرکای کلیدی ایران در آسیای مرکزی خواهد بود.

*کارشناس مسائل آسیای مرکزی

ارسال نظرات