سازمان ملل؛ سازمانی برای حفظ نظام سلطه
حجت الاسلام محمد ملک زاده، عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در گفتوگو با خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، به مناسبت سالگرد تأسیس سازمان ملل متحد به نقد و تحلیل رویکرد دوگانه این نهاد بین المللی در جهت اهداف کشورهای استعمارگر پرداخت و گفت: سازمان ملل متحد، که در سال ۱۹۴۵ با هدف حفظ صلح و امنیت بینالملل، تأمین عدالت، و جلوگیری از جنگهای جهانی تأسیس شد، امروز در عمل به نقطه مقابل اهداف اولیه خود بدل شده است؛ یعنی به ابزاری در خدمت نظام سلطه جهانی و بهویژه آمریکا و متحدان غربی درآمده است.
وی به تحلیل دگرگونی مواضع کنونی سازمان ملل از اهداف اولیه تأسیس خود در سه سطح پرداخت و اظهار کرد: سطح اول ریشه نظری این مسئله است که مربوط به نقض فلسفه تاسیس این سازمان در خصوص گسترش عدالت در جهان است.
کارشناس مسائل سیاسی ابراز داشت: در فلسفه تأسیس سازمان ملل، قرار بود اصول عدالت، برابری ملتها و منع جنگ به عنوان مفروضات مرکزی نظم نوین پس از جنگ جهانی دوم باشد؛ اما این مبانی در فرآیند قدرتمحور تنظیم منشور ملل متحد عملاً از همان ابتدا نقض شد.
حجت الاسلام ملک زاده بالاترین نماد این نقض را اصل تبعیض در حق وتو دانست و تصریح کرد: منشور ملل متحد در ظاهر از برابری دولتها سخن میگوید، اما چند قدرت پیروز جنگ و در راس آنها آمریکا، انگلیس و فرانسه را در موقعیت ماورای قانون قرار داد؛ یعنی در ساختار شورای امنیت، عدالت به نفع زور تغییر ماهیت داد. همین اصل، فلسفه وجودی سازمان ملل را از عدالتمحوری به اقتدارمحوری تبدیل کرد.
وی با اشاره به اینکه رهبر معظم انقلاب اسلامی مکرراً تأکید کردهاند که نظام بینالمللِ فعلی، ادامه همان نظام استعماری است، منتهی به صورتِ ظاهرا حقوقی، افزود: این نظام در ظاهر مدعی است صلح را حفظ میکند، ولی در حقیقت ضمانت استمرار سلطه قدرتها بر مستضعفان است.
کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه سطح دوم مربوط به ریشه ساختاری این مسئله است و یا به تعبیری مهندسی قدرت در قالب حقوق بینالملل بوده، بیان کرد: نقد اصلی در سطح ساختاری این است که سازمان ملل، بهرغم شعار جهانی، ذاتاً وابسته به قدرتهای برتر طراحی شده است؛ یعنی مبنای مشروعیت تصمیمات آن نه عدالت بلکه مصلحت قدرتهای بزرگ به خصوص آمریکا است.
حجت الاسلام ملک زاده اظهار کرد: تجلی این انحراف را در شواهد مختلف سطح جهان میتوان دید؛ به طور مثال شورای امنیت به جای نقطه بازدارنده جنگ، به کارخانه صدور مجوز حمله تبدیل شده است، اقدام آمریکا علیه عراق در سال ۲۰۰۳، حمله به لیبی، و فشار علیه سوریه، همه با استفاده از همین سازوکار انجام گرفت.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی افزود: در واقع هنگامی که غرب اراده میکند، سازمان ملل با قطعنامه، عملا مجوز تجاوز میدهد؛ و زمانی که مظلومان از خود دفاع میکنند، همان قطعنامه، تبدیل به محکومیت آنان میشود. نهادهای وابسته مانند یونیسف، یونسکو، شورای حقوق بشر و سایر نهادهای بین المللی اغلب در موضوعاتی فعالاند که خواست نظام سرمایهداری را تقویت کنند.
وی سطح سوم دگرگونی سازمان ملل از اهداف اولیه تأسیس را مربوط به ریشه رفتاری دانست و گفت: در عمل، سازمان ملل از حافظ صلح به مجازاتکننده ملتهای مستقل تبدیل شده است، نمونهها فراوانند: بهترین شاهد مثال، مربوط به فلسطین و اسرائیل است، دهها قطعنامه علیه رژیم صهیونیستی بیاثر ماندهاند، چون با وتوی آمریکا خنثی میشوند؛ در مقابل، هر حرکت مقاومت اسلامی در فلسطین یا لبنان بهسرعت محکوم میشود.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ابراز داشت: تحریمهای یکجانبه علیه ایران با سکوت یا همراهی نهادهای بینالمللی توجیه حقوقی مییابد و یا در مسئله حقوق بشر می توان گفت حقوق بشر برای غرب ابزاری استراتژیک و نه ارزشی اخلاقی است؛ حقوق بشر فقط تا جایی معتبر است که منافع قدرتهای بزرگ را تامین کند، این همان چیزی است که رهبر انقلاب از آن با تعبیر استعمار جدید و یا نظام سلطه با صورت قانونی یاد میکنند، نظامی که در آن، قانون بینالملل نقاب مشروعیت برای ظلم است.
حجت الاسلام ملک زاده تصریح کرد: بطور خلاصه در یک جمله می توان گفت سازمان ملل امروز، سازمانِ «حفظ نظام سلطه» است، نه «حفظ صلح جهانی» و تا زمانی که فرمان در دست صاحبان زر و زور و تزویر است، هیچ اصلاح ساختاری واقعی در این نهاد ممکن نخواهد بود.