روانشناسی اسلامی باید میان تجربه و وحی جمع کند
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، حجتالاسلام محمدصادق شجاعی، عضو هیئتعلمی پژوهشگاه بینالمللی المصطفی (ص) در پانزدهمین پیشنشست همایش بینالمللی علوم انسانی اسلامی که شب گذشته در مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) برگزار شد، با بیان اینکه هر نوع بحث درباره روش در روانشناسی اسلامی وابسته به نوع نگاه ما به انسان و چیستی روانشناسی است، اظهار داشت: برای فهم روش در روانشناسی اسلامی باید ابتدا روشن شود که روانشناسی چه موضوع و قلمرویی دارد و از چه نوع مأموریتی سخن میگوید.
حجت الاسلام شجاعی گفت: روانشناسان در طول تاریخ بهدنبال درک دنیای درون انسان بودهاند؛ دنیایی که شامل احساسات، ادراکات، هیجانات و فرآیندهای ذهنی است، اما از آنجا که دسترسی مستقیم به درون انسان ممکن نیست، آنان ناچار شدند از طریق رفتار و گفتار افراد به شناخت این دنیای درون برسند.
وی افزود: رفتارگرایان از رهگذر مشاهده کنشهای بیرونی و فیزیولوژیک، و گروهی دیگر از طریق گفتار و اظهارات افراد درباره حالات درونیشان، به شناخت روان انسان پرداختهاند. استفاده از پرسشنامهها نیز ریشه در همین رویکرد دارد. روانشناسان در این مسیر اشتباه نکردند، بلکه چارهای جز این نداشتند، زیرا مطالعه دنیای درون تنها از رهگذر آثار بیرونی ممکن بود.
عضو هیئتعلمی پژوهشگاه بینالمللی المصطفی (ص) با اشاره به تفاوت نگاه اسلامی به انسان، خاطرنشان کرد: در روانشناسی اسلامی، ما نیز همان دنیای درون انسان را موضوع مطالعه قرار میدهیم، اما با تکیه بر جهانبینی و فلسفه انسانشناسی اسلامی و تفاوت ما در این است که نگاه ما صرفاً پسینی نیست؛ یعنی لازم نیست تنها منتظر بروز رفتار یا گفتار بمانیم تا از آنها به درون انسان پی ببریم، بلکه ما یک منبع پیشینی در اختیار داریم و آن وحی الهی است. خداوند که خالق انسان است، در قرآن کریم و روایات، ویژگیها و سازوکارهای درونی انسان را بیان کرده است و ما از این طریق میتوانیم به شناختی از دنیای درون برسیم.
حجتالاسلام شجاعی با تبیین مفهوم دو کتاب تشریع و کتاب تکوین در فهم انسان اظهار کرد: انسان بخشی از کتاب تکوین الهی است و قرآن کریم، کتاب تشریع. برای دستیابی به شناخت کامل از انسان، باید این دو منبع را در کنار هم مطالعه کرد. اگر در این مسیر تعارضی میان یافتههای تجربی و معارف وحیانی مشاهده شود، علت آن فهم ناقص ما از یکی از این دو منبع است، چرا که در واقعیت، کتاب تکوین و کتاب تشریع هر دو از سوی خدای واحد صادر شدهاند و تعارضی میان آنها وجود ندارد.
وی ادامه داد: بنابراین روانشناسی اسلامی باید هم از روشهای تجربی و مشاهدهمحور بهره ببرد و هم از روشهای کیفی، تفسیری و کتابخانهای در تحلیل آیات و روایات استفاده کند. با این حال، چون کلام وحی صراحت و قطعیت بیشتری دارد، در رتبه بالاتری از اعتبار قرار میگیرد؛ هرچند کار تجربی نیز جایگاه خود را حفظ میکند.
حجتالاسلام شجاعی با تأکید بر اینکه نباید روانشناسی اسلامی را با فقه مقایسه کرد، توضیح داد: در فقه، هدف کشف حکم خداست و تنها از مسیر وحی و نقل میتوان بدان دست یافت، اما هدف روانشناسی شناخت دنیای درون انسان است؛ بنابراین میتوان از هر دو مسیر وحی و تجربه به شناخت رسید، مشروط بر آنکه این شناخت با آموزههای شرعی تعارض نداشته باشد. به عبارت دیگر، در روانشناسی اسلامی، "اسلامی بودن" بهمعنای محدود شدن به آیات و روایات نیست، بلکه بهمعنای سازگاری با مبانی و ارزشهای اسلام است.
وی افزود: روانشناسی اسلامی روانشناسیای است که مورد تأیید اسلام باشد، نه روانشناسیای که صرفاً از متون اسلامی استخراج شود. مطالعه تجربی و مشاهده رفتار انسان نیز اگر با نگاه الهی و بر اساس جهانبینی توحیدی صورت گیرد، بخشی از معرفت اسلامی بهشمار میآید، زیرا ما مخلوق خدا را مطالعه میکنیم.
عضو هیئتعلمی پژوهشگاه بینالمللی المصطفی (ص) در پایان تأکید کرد: روانشناسی اسلامی باید بتواند میان روش تجربی و روش دینی جمع کند؛ یعنی از دادههای تجربی در چارچوب مبانی وحیانی استفاده کند و با درک درست از کتاب تکوین و تشریع، تصویری جامع از انسان و دنیای درون او ارائه دهد. در این صورت است که میتوان از روانشناسی سخن گفت که نه صرفاً تجربی است و نه صرفاً متنی، بلکه روانشناسیای است که هم به تجربه اعتبار میدهد و هم به وحی تکیه دارد.