گزارشی از دومین کرسی نظریهپردازی اصل هوهویت
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی که در برگزاری کرسیهای نظریهپردازی، نقد و مناظره پیشقدم است، پنجشنبه، دهم تیر شاهد نقد و مناظره نظریه اصل هوهویت با ارائه حجتالاسلام احمد احمدی، عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی بود.
در ابتدای این مراسم که دومین کرسی نظریهپردازی این نظریه به حساب میآمد و با حضور اساتید حوزه و دانشگاه برگزار میشد، حجتالاسلام احمدی، نظریهپرداز اصل هوهویت به تبیین نظریه خود پراخت و اظهار داشت: این بحث از روزگار دیرین، همواره میان فیلسوفان و ارباب منطق، مطرح بوده است که بدیهیترین اصل یا قضیهای که همه قضایا و اصول دیگر، سرانجام در سیر فکر و استدلال به آن باز میگردند و گذشتن از آن، دیگر محال است، چیست؟ و به اصطلاح، امّالقضایا یا اصلالاصول تفکّر و معرفت کدام است؟ همگان بر این امر متّفقند که یکی از دو اصل هوهویت یا اصل اینهمانی و بطلان تناقض، اصلالاصول و امّالقضایا است، اما در تداول بیشتر دانشمندان، اصل بطلان تناقض را امّالقضایا میشمارند.
وی که در تلاش برای اثبات تقدّم طبیعی یکی از این دو امر و نشان دادن علت بداهت، روانشناختی یا فطری بودن آن، و اینکه دو رشته فلسفه و روانشناسی در این موضوع به هم میرسند و از خاستگاه واحدی سرچشمه میگیرند، سخن میگفت، افزود: در کتابهای فلسفه و منطق، بحث هوهویت و تناقض را در ذیل بحث از وحدت و کثرت و در ضمن بحث حمل میآورند و حق هم همین است، زیرا سخن از نسبت اینهمانی و این نه آنی است و این، همان حمل است که برای روشن شدن ماهیت آن به بیان چگونگی پیدایش تصور در ذهن و سپس عمل حمل میپردازیم.
عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس در تبیین گفته پیشین با بیان اینکه اصل هوهویت اساس است نه اصل بطلان تناقض، تصریح کرد: برخلاف کانت که علم را تصدیق میداند، علم را تصور میدانم، از اینرو معتقدم اصل هوهویت مبنا، بدیهیتر و مقدم بر اصل بطلان تناقض است که از سوی این فیلسوف غربی مطرح میشود. این در حالی است که هرگز امور فراحسی را به عنوان مادی و مجرد بررسی نکرده و تأثیر شیء خارجی بر اندامهای حسی و یا تأثیر امور فراحسی در قوای نفسانی و روحی که قابل تأمل است به عنوان حسی و فرا حسی تصور میشود.
استاد فلسفه دانشگاه تهران اضافه کرد: تأثیر از اندامهای حسی بر اثر علیت حاصل میشود و زمانی که تصور یک تأثیری در این اندام حسی پدید میآید یعنی در حوزه حسی ایجاد شده و شامل ابزار دریافت حوزه فراحسی که عالم مثال و مانند آن را در برمیگیرد، نمیشود و آنچه مُدرک مییابد مانند ایده و صورت ذهنی رابطه تصوری است، یعنی حکم کردن و تصدیق کردن در مرحلهای که بخواهیم برای دیگران و حتی به صورت حدیث نفس برای خود جمله بسازیم، قابل تصور است.
وی در ادامه با اشاره به تعبیری از علامه طباطبایی(ره) مبنی براینکه علم ذاتاً بیرون نما است، گفت: تصور صرفنظر از رابطه فرد به عنوان تکلم با دیگران و خود، حوادث بیرونی را نشان میدهد. در اینجا اگر محمول را در نظر بگیریم خواهیم دید که باید با درک دیگری یافت شود و اینکه بگوییم محمول بدون موضوع استخراج میشود، صحت ندارد، یعنی محمول باید از خود موضوع به دست آید. معرفت جدید نیز همینگونه است چرا که باید با برشهایی جدید همراه دریافتی جدید باشد، یعنی هر تصور و تجربهای یک معرفت جدید حاصل میکند.
در ادامه این مراسم و پس از تبیین نظریه اصل هوهویت، حجتالاسلام عبدالحسین خسروپناه، مدیر و عضو هیأت علمی گروه فلسفه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، نخستین کسی بود که ضمن تقدیر از طرح نظریه اصل هوهویت با طرح چند ایراد، آن را به چالش کشید.
این استاد حوزه و دانشگاه در ابتدا اظهار داشت: معتقدم اصل هوهویت با ارائه حجتالاسلام احمدی نظریه است و چندین نظریه دیگر نیز از دل این نظریه استخراج میشود. امتیاز دیگری که میتوان برای این نظریه در نظر گرفت، آن است که نظریهپرداز محترم در جای جای آن به نقد «فلسفه کانت» پرداخته و این امر در حالی اتفاق میافتد که متأسفانه در جامعه علمی و دانشگاهی کشور، اساتیدی که به تبیین و معرفی فلسفه غرب میپردازند کمتر جسارت نقد دارند و این نقص و نوعی دگرباوری به جای خودباوری است. نظریه اصل هوهویت، حاصل تجربیات چندین ساله حجتالاسلام احمدی در تدریس فلسفه کانت و فلسفه اسلامی است که هم نقد کانت و هم تکمیل فلسفه اسلامی به شمار میرود.
وی در ادامه با بیان اینکه آنچه با علم حضوری یافتهایم یک یافته و احساس است و آنچه از خارج حکایت میکند تصوری است که قطع شده و صورت ذهنی را در ذهن پدید آورده است و هر صورت هم به تعبیر مرحوم دوانی یک حکایت به ذات در ذهن دارد، یعنی آنچه با علم حضوری یافتهایم یک احساس است و آنچه اکنون مطابقت با واقع را نسبت میدهیم تصوری برگرفته از علم حصولی است به طرح این سؤال پرداخت که چگونه با علم حضوری میتوان مطابقت این صورت را با واقع یافت؟
حجتالاسلام خسروپناه تصریح کرد: صورتهای ذهنی جعلی و خیالی فراوانی است که مطابقتی با واقع ندارد، اما تک تک اعضای این صورت خیالی با علم حضوری یافت شده و سپس صورت تک تک آنها با علم حضوری درک میشود، در حالی که با عالم خارج مطابقتی ندارد. پس اثبات مطابقت صورت ذهنی با نفسالامر و خارج، آنچه با علم حضوری یافتهایم حکایتگری از خارج را نشان نمیدهد و آنچه این حکایتگری را نشان میدهد صورت حضوری است.
در اینجا و پس از طرح ایراد فوق از سوی حجتالاسلام خسروپناه، حجتالاسلام احمدی به دنبال ارائه پاسخی قانعکننده به این ایراد، سخنان وی را قطع کرد که با تذکر ناظر علمی این کرسی روبرو شد.
حجتالاسلام خسروپناه ادامه داد: اصالت وجود و ارتباط ماهیت که ارائه کننده نظریه آن را خلط معرفتشناسی هستیشناسی شده میداند، محل بحث است. اگر قضایا تحلیل باشند باید همه قضایا بدیهی شود زیرا کسی که تصور صحیحی از موضوع داشته باشد حتما آن را تصدیق میکند و اینکه اگر همه قضایا تحلیلیاند هر معرفتی باید بدیهی باشد در حالی که اینگونه نیست.
وی با اشاره به اصل تناقض و تقدم اصل هوهویت بر آن از دیدگاه نظریهپرداز اظهار داشت: ابتدا باید واقعیت هر چیزی را پذیرفت و سپس ادعا کرد که هرچیزی خودش خودش است، یعنی اصل واقعیت به عنوان اصل بدیهیتر از تمام اینها پذیرفته و پس از آن اینگونه ادعا شود. زمانی میتوانیم بگوییم هرچیزی خودش، خودش است که ثابت کنیم محال است خودش، خودش نباشد و زمانی هم که میگوییم خودش، خودش است باید پیش از آن اجتماع نقض محال را بپذیریم زیرا همان لحظه پذیرفتهایم که خودش نقیض خودش نمیتواند باشد.
حجتالاسلام حسن معلمی از اساتید درس خارج فقه حوزه علمیه قم نیز به عنوان ناقد دوم به ایراد سخن پرداخت، اما در ابتدا از نقد فلسفه کانت از سوی حجتالاسلام احمدی تقدیر کرد و گفت: اگر کانت را که سرآمد فیلسوفان غرب است بتوان نقد کرد، نقد بقیه فیلسوفان نیز آسان میشود.
وی در ادامه و در نقد نظریه اصل هوهویت، ابراز داشت: ابتدا باید دید چه مواردی مصداق علم حضوری است، یعنی ثابت کرد که علم حضوری به احساس است یا به محسوس خارجی که اگر اثبات شود علم حضوری به احساس است، اثبات آن به محسوس خارجی بسیار مشکل است.
حجتالاسلام معلمی با اشاره به ارائه بحث تحلیی از سوی نظریهپرداز، تصریح کرد: زمانی میتوان معنایی را از بحث تحلیلی ارائه داد که تمام محمولها که ثبوتاً و اثباتاً در دل موضوع هستند، تصور شود، که این امر با تحلیلی که محل نزاع کانت و دیگران است و از محل تحلیل موضوع به دست میآید، متفاوت است.
وی با اشاره به نزاع لفظ خواندن اصالت وجود ماهیت و ضرورت پاسخگویی به این نزاع، افزود: تأثیرات هستیشناسی قول به اصالت وجود و تأثیرات هستیشناسی قول به اصالت ماهیت که در بحث حرکت جوهری ابنسینا عدم بقای موضوع است، اگر بخواهیم به صورت علمی و در جاهای مختلف به این تأثیرات پاسخ دهیم و ثابت کنیم که این تأثیرات، تأثیرات هستیشناسی قولی نیست، این فعالیت ناقص است و راه به خطا رفتهایم.
کوچنانی از اساتید دانشگاه نیز از دیگر ناقدان نظریه اصل هوهویت بود که با طرح سؤالی به نقد این نظریه پرداخت و گفت: جمله علم تصور است، تصدیق است پس چطور نظریهپرداز تصدیق را منکر میشود. آیا هوهویت را با اصل هوهویتی که در قضیه بیان میکنیم باید یکی گرفت و معنای آن را یکی فرض کرد؟ باید در ابتدا تمام اجزای تصور موضوع و محمول در رابطه باشد تا چیزی قابل تصور باشد چنانکه برای سوزاندن یک کاغذ به وسیله آتش، بودن شرایط آتش گرفتن مانند هوا نیز لازم است.
پس از نقد نظریه اصل هوهویت از سوی ناقدان، حجتالاسلام احمدی در پاسخ به ایرادهای گفته شده، انطباق صورت با خارج را جای بحث ندانست و با بیان اینکه یافت اولیه یافت حضوری خود محسوس بوده نه اینکه بگوییم تنها یک احساسی داشتهایم، ابراز داشت: ما با حس هم نمیتوانیم تمام واقعیت را بیابیم.
وی در ادامه قاعده «حکم الامثال» را قاعده بسیار مناسبی توصیف کرد و با بیان اینکه سالها بر روی این قاعده تفکر کردهام، گفت: اگر وسیلهای دارای یک خاصیت یافت شود، مشابه آن با همان خاصیت قابل فرض است. یعنی اگر موضوع معرفت درست به دست آمده باشد و محمول نیز از همان موضوع به دست آید، تحلیل هم درست صورت گیرد، این امر، امری بدیهی است.
این استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه اگر علیت را یافتید، در جای دیگری هم شرایط یکسانی حکمفرما شد به گونهای که با دیگری از تمام حیث مثل هم و نه عین هم بود، نتایج مشابهی حاصل خواهد شد، ماهیت را برای فلسفه کشنده دانست و با تأکید بر جدا کردن بحث ماهیت از فلسفه، افزود: اگر اصالت برای وجود است و ماهیت حد وجود است، معتقدم در این نظریهای که ارائه کردهام ماهیت حذف شده است.
وی همچنین در پاسخ حجتالاسلام معلمی که پرسیده بود از کجا معتقدید باید از حواس برای دریافت واقعیت استفاده کرد، بیان داشت: دکارت در اینباره گفته بود چون دیدم در برخی جاها حواس خطا میکند پس نسبت به آن دیگر اعتمادی نداشتم. اما من بر خلاف نظر دکارت و براساس ضرب المثل معروف «با یک بینماز نمیتوان در مسجد را بست» معتقدم این نظریه اشتباه است.
حجتالاسلام احمدی در پایان و با لبخندی خطاب به ناقدان به طنزی مبنی بر پرسشهای دو فرشته «نکیر و منکر» پس از مرگ اشاره کرد و گفت: این دو فرشته از کسی پرسیدند «من ربک» پاسخ داد میدانم اما نمیگویم، من هم پاسخ برخی سؤالات دوستان را میدانم اما نمیگویم.
در پایان این مراسم، حجتالاسلام علیرضا قائمینیا، محمدعلی حجتی و عبدالله یثربی که در این جلسه به عنوان ناقد حضور داشتند، براساس به وجود آمدن شرایطی خاص به داوری این نظریه پرداختند که یثربی در جایگاه داوری اظهار داشت: همه قضایا را تحلیلی دانستن، دچار اشکال است، اما در کل اصل هوهویت را میتوان به عنوان یک اصل در نظر گرفت و آن را پذیرفت. /920/ز501/ع