در «تقویم تاریک» به همه نقاط مورد حمله در ایران اشاره کردهام
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، میثم امیری، نویسنده، درباره انتشار کتاب جدید خود با عنوان «تقویم تاریک» به تشریح روند نگارش و نگاه شخصیاش به روایت جنگ ۱۲روزه ایران و اسرائیل پرداخت. او در ابتدا درباره انگیزه آغاز نگارش این یادداشتها گفت: وقتی دیدم اسرائیل به ما حمله کرده است، تنها سلاحی که در دست خودم مشاهده کردم قلم و لپتاپ شخصیام بود. تصمیم گرفتم تا با همین سلاح مبارزه را شروع کنم و مشغول نوشتن شدم.
او درباره شیوه روایت و انتخاب ساختار کتاب توضیح داد: بنای اولیه همان ثبت وقایع جنگ بود، اما در ادامه ترجیح دادم این ثبت به حالت روایت به همراه چند خردهماجرا نوشته شود. غلبه لحن گزارشی را نمیپسندیدم و نمیخواستم گزارش رسمی بنویسم.
امیری ثبت دقیق جزئیات را مهمترین هدف خود در نگارش این اثر دانست و افزود: در درجه اول ثبت جزئیات مهم است. احتمالاً این کتاب جزو معدود کتابهایی است که در آن سعی شده به همه نقاطی که در ایران مورد حمله قرار گرفته پرداخته شود یا دستکم نامی از آنها بیان شود.
او درباره تفاوت این اثر با تجربههای پیشینش در مستندنویسی گفت: علاقهمندم در مستندنویسی زنجیر را از دست و پای پرنده خیال باز کنم و پای داستان را به متن بکشانم. در «داغ دلربا»، «سیلیاری» و «او» این کار را انجام دادم و در این اثر دوباره همین کار نهچندانمرسوم را تکرار کردهام.
این نویسنده یکی از تأثیرگذارترین لحظات آن ۱۲روز را حضور یکی از نزدیکانش در دل خطر توصیف کرد و گفت: یکی از نزدیکانم در طول جنگ در دل خطر بود اما در کتاب حتی یک کلمه دربارهاش ننوشتهام و به او اشارهای نداشتم.
او درباره پیام کتاب و برداشت مخاطب نیز اظهار کرد: مخاطبان با مطالعه این کتاب با منابع انسانی در حوزههای مربوط به امور نظامی، پدافندی و دفاعی آشنا میشوند.
امیری در ادامه با تأکید بر شخصیبودن روایت خود افزود: بیطرفی در این جنگ میزانی از بیانصافی را میطلبید که هنوز نتوانستم به آن مقدار مجهز شوم. روایت شخصی را قبول دارم؛ شخصیتر از همیشه. حس میکردم اسرائیل و آمریکا به من حمله کردهاند.
او سختترین بخش تدوین کتاب را ایجاد پیوستگی میان دو نوع نوشتار دانست و گفت: ایجاد ارتباط بین وقایعنگاری جنگ و یادداشت روزانه شخصی تجربه جدیدی بود که حفظ ارتباط میان آنها دشوار بود.
امیری درباره بخشهایی که از نوشتن آنها صرفنظر کرده نیز توضیح داد: یکی از نزدیکان من در عمق خطر بود و یکی از بستگان نسبتاً نزدیکم از جنگ فاصله گرفت. هر دوی آنها پر از ایدهها و موقعیتهای داستانی بودند، اما ترجیح دادم آنها را ننویسم و مسیر نگارش را دشوارتر و پیچیدهتر انتخاب کنم.
او در پایان درباره زمان آغاز نگارش این یادداشتها گفت: بعد از پایان جنگ نگارش را آغاز کردم و نود درصد از آنچه در طول جنگ نوشته بودم، قابل انتشار نیست.