۲۳ آذر ۱۴۰۴ - ۱۵:۳۷
کد خبر: ۸۰۰۳۷۵
حسینی شیرازی عنوان کرد؛

«الکافی»؛ ماکتی جامع از معارف دینی

«الکافی»؛ ماکتی جامع از معارف دینی
مؤلف کتاب اعتبار سنجی احادیث شیعه به بررسی ویژگی های ممتاز رجالی و حدیثی کتاب الکافی پرداخت و گفت: با وجود اختلاف در مکتب مرحوم کلینی و نجاشی اما نجاشی، با وجود حساسیت شدید نسبت به غلو، این اثر را می‌ستاید.

به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، استاد سید علیرضا حسینی شیرازی در نشست علمی «نحوه مواجهه با روایات کتاب شریف اصول کافی» که به همت دارالفقه امناء در موسسه بین المللی جوانان عصر انقلاب اسلامی برگزار شد، با اشاره به اختلاف در حجیت کتاب الکافی گفت: براهین و اشکالاتی که درباره برخی روایات مطرح می‌شود، گاه موجب خروج آن‌ها از دایره اعتبار یا دست‌کم محدود شدن دامنه اعتبارشان است. کتاب شریف «الکافی» نیز از همین حیث، همواره محل توجه و گفت‌وگوی علمی بوده است.

وی افزود: کتاب کافی مجموعه‌ای است مشتمل بر اجزایی متنوع در حوزه‌های گوناگون معارف دینی؛ از اعتقادات و امامت گرفته تا فقه، اخلاق و تاریخ. مواجهه با چنین اثری، نیازمند نگاهی علمی، روشمند و دقیق است. متأسفانه گاه مشاهده می‌شود که برخی، همه روایات این کتاب را بدون نیاز به بررسی سندی و محتوایی می‌پذیرند و گاه در نقطه مقابل، رویکردی کاملاً سلبی اتخاذ می‌کنند. هر دو رویکرد، از منظر علمی نادرست است.

استاد حسینی شیرازی به بررسی تاریخی پدیده حدیث و روایت پرداخت و گفت: ما با پدیده‌ای بسیار ارزشمند و دیرپا به نام «حدیث» روبه‌رو هستیم؛ پدیده‌ای که گسترده‌ترین منبع انتقال آموزه‌های دینی به شمار می‌آید و با هدف ماندگاری و صیانت از معارف اصیل دین شکل گرفته است. هدف از تحدیث، صرف نقل گزاره‌ای شخصی یا مقطعی نبوده است. هرچند ممکن است امام(ع) در پاسخ به پرسشی خاص یا در شرایطی ویژه، حکمی ناظر به همان موقعیت صادر کرده باشند، اما مجموعه حدیث، فراتر از این موارد جزئی است.

وی افزود: از این‌رو، مواجهه با حدیث، ناگزیر نیازمند «اعتبارسنجی» است. پرسش اساسی آن است که این اعتبارسنجی چگونه شکل گرفته و چه پیشینه تاریخی‌ای دارد؟ آیا در عصر حضور ائمه(ع) یا در دوره محدثان نخستین، اعتبارسنجی به شیوه‌های متأخر انجام می‌شده است؟ پاسخ منفی است. روش‌های متأخر اعتبارسنجی، حاصل تطور تاریخی دانش حدیث و رجال‌اند و تعمیم ساده‌انگارانه آن‌ها به دوره‌های پیشین، خطایی روش‌شناختی است.

نویسنده کتاب اعتبار سنجی احادیث شیعه ادامه داد: در حوزه‌های علمیه، آنچه بیش از همه رواج یافته، تقسیم روایات به صحیح، حسن، موثق و ضعیف است. این تقسیم‌بندی، با همه فایده‌مندی‌اش، تمام حقیقت مواجهه با حدیث را بازنمایی نمی‌کند. اعتبارسنجی حدیث، امری تک‌بعدی و محدود به سند نیست، بلکه مجموعه‌ای از قرائن، شواهد تاریخی، ملاحظات محتوایی و مبانی معرفت‌شناختی را در بر می‌گیرد.

وی به روش دستیابی به داده‌های لازم برای اعتبارسنجی از طریق منابع رجالی اشاره کرد و اظهار داشت: این منابع، مجموعه‌ای از گزارش‌های توصیفی و داوری‌های عالمانه درباره راویان و آثار حدیثی‌اند. بخشی از این داده‌ها، توصیفی‌اند و مستقیماً ناظر به وثاقت یا عدم وثاقت فردی راوی نیستند، بلکه به جایگاه علمی، شیوه نقل و زمینه‌های فکری او توجه دارند.

وی افزود: نکته مهم آن است که در مکتب متقدمان، معیار اصلی «قرینه» بوده است، نه صرف وثاقت فردی راوی. ضعف یک راوی، لزوماً به معنای کنار گذاشتن همه روایات او نیست. شواهد فراوانی در منابع حدیثی وجود دارد که این نکته را تأیید می‌کند؛ از جمله روایات منقول از ابوالخطاب که با وجود انحرافات فکری‌اش، با قید و قرینه در منابعی چون کافی نقل شده است.

استاد حوزه و دانشگاه به بررسی دیدگاه رجالیون درباره مرحوم کلینی پرداخت و گفت: مرحوم نجاشی، به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین رجالیان شیعه در نیمه نخست قرن پنجم هجری، داوری‌های خود را بر پایه مشاهده گسترده منابع، آشنایی مستقیم با مشایخ و برخورداری از مبانی کلامی روشن سامان داده است. او صدها کتاب را دیده و بررسی کرده که بسیاری از آن‌ها، از منابع مورد استفاده مرحوم کلینی بوده‌اند. داوری نجاشی درباره کلینی ـ آنجا که او را «اوثق الناس فی الحدیث و أضبطهم» می‌خواند ـ ناظر به یک منظومه کامل است، نه تک‌تک روایات به‌صورت منفصل و جزیره‌ای.

وی افزود: از نگاه نجاشی، کتاب کافی همچون ماکتی جامع از معارف دینی است؛ بنایی منسجم با زیرساخت‌ها، اجزا و آرایشی حساب‌شده؛ این نگاه منظومه‌ای، ما را از فروکاستن اعتبار کافی به بررسی‌های سطحی و تک‌گزاره‌ای بازمی‌دارد.

این نویسنده پژوهشگر علوم حدیث بر گستره محتوایی کافی تأکید و خاطرنشان کرد: این کتاب، برخلاف برخی آثار محدود، تقریباً همه ابواب معرفتی دین را در بر می‌گیرد. کلینی در قم پرورش یافته و نجاشی در بغداد تحصیل کرده است و این تفاوت جغرافیای علمی، به تفاوت‌هایی در مبانی کلامی می‌انجامد. با این حال، نجاشی با وجود این تفاوت‌ها، داوری‌ای مثبت و تحسین‌آمیز درباره کافی ارائه می‌دهد.

وی افزود: از سوی دیگر، حضور راویانی چون محمد بن سنان، ابوسمینه، جابر بن یزید جعفی، مفضل بن عمر و سهل بن زیاد در کافی، نشان می‌دهد که کلینی آگاهانه و بر اساس تفکیک محتوایی، از آثار آنان بهره برده است؛ فقه آنان را پذیرفته و بخش‌هایی از آموزه‌های امامتیِ محل تردید را یا کنار گذاشته یا با قرینه نقل کرده است. این همان روشی است که از آن به «مکتب قرائن» یاد می‌شود.

حسینی شیرازی به دقت ویژه مرحوم کلینی در گزینش روایات اشاره کرده و اظهار داشت: در کتاب «الحجة» از کافی، کلینی به‌روشنی در پی «باورسازی امامتی» است، نه صرف گردآوری روایات پراکنده. عنوان‌گذاری ابواب و چینش هدفمند احادیث، گواه آن است که وی به نتایج معرفتی روایات توجهی جدی داشته است. از همین روست که نجاشی، با وجود حساسیت شدید نسبت به غلو، این اثر را می‌ستاید.

وی ادامه داد: نکته پایانی، نحوه مواجهه عالمان پس از کلینی با کتاب کافی است. شیخ طوسی در «تهذیب» به‌طور گسترده از کافی بهره می‌گیرد و این خود نشان می‌دهد که کافی، در قرون بعد نیز مرجعیت علمی و حدیثی خویش را حفظ کرده است.

استاد رجال و حدیث در پایان گفت: کتاب کافی را نمی‌توان صرفاً با معیارهای متأخر و بدون توجه به مبانی متقدمان داوری کرد. تعامل صحیح با این اثر عظیم، نیازمند آشنایی با علم رجال، تاریخ حدیث، مبانی کلامی و روش‌شناسی مکتب قرائن است. بدون این پیش‌نیازها، نه دفاعی علمی از کافی ممکن خواهد بود و نه نقدی منصفانه و روشمند.

ارسال نظرات