بحث های امروز دنیا درباره اعتقادات و فلسفه اخلاق، از پایه و اساس محکمی برخوردار نیست
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، آیتالله محمدتقی مصباح یزدی، رییس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، پیش از ظهر امروز در همایش دین و فلسفه به تبیین معنای فلسفه و دین پرداخت و در مقدمهای با بیان اینکه طلاب با فقه آشنا هستند، گفت: فقه احکامی است که خدای متعال آن را تشریح فرمودهاند.
وی با بیان اینکه اگر فردی گزارههای فقه را به درستی بداند، فقیه نام دارد، افزود: اگر میگویم فقه عبارت از علمی است که احکام شرعی را اثبات میکند، باید بدانیم که تلاش خاص است و یک گزاره نیست، یعنی تلاش فقیه برای اثبات تفقه و این یک هنر است.
آیتالله مصباح یزدی خاطرنشان کرد: وقتی از علم سخن میگوییم یعنی تلاشی که عالمان انجام میدهند و این تلاشها همواره به واقع ختم نمیشود، اما تفقه است. مانند نظر برخی از علما که نماز جمعه را واجب عینی و برخی آن را مجزی میدانند.
وی با بیان اینکه آیتالله خوانساری نماز جمعه را واجب عینی و مرحوم بروجردی آن را مجزی میدانستند، اضافه کرد: دو تن از اساتید فقه در اینباره نظر مخالف داشتند و هر دو هم اهل فقاهت بودند، نه آنکه اثبات نماز جمعه میکرد از فقه خارج بود و نه آنکه مجزی نمیدانست و حتی کسانی دیگر هم بودند که تمایل به ترک نماز جمعه داشتند.
استاد درس خارج فقه حوزه علمیه قم خاطرنشان کرد: فقه، تلاش عالمان برای به دست آوردن حکم شرعی است که گاهی این حکم را به دست میآورند و گاهی به دست نمیآورند و البته حقایقی که به دنبال آن هستیم با دلایل عقلی کشف میشود.
وی در ادامه با اشاره به معنای فلسفه، آن را تلاش فیلسوفان برای رسیدن به حقیقت دانست و ابراز داشت: فلسفه مجموعه علوم قابل استدلال و تلاشی است برای رسیدن به حقیقت چه به نظر و چه به عمل، اما به این معنا نیست که حتماً به نتیجه برسد.
آیتالله مصباح یزدی با بیان اینکه برخی اصطلاح فلسفه را در مقابل علم به کار بردهاند که بار ضعیفی دارد و نیز بسیاری از علوم را که از اثبات آن ناتوان بودهاند به فلسفه سپردند، گفت: آنچه امروز در محافل علمی دنیا مطرح است و به آن لفظ فلسفه اطلاق میشود، بیشتر فلسفههای مضاف است.
وی اضافه کرد: فلسفهها به اندازهای در دوران کنونی گسترش پیدا کرده که حتی منطق را هم جزو فلسفه یا ابزار آن به کار برده و آن را فلسفه منطق نام نهادهاند.
رییس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در ادامه با اشاره به تعریفی از دین، کاربردهای آن را مورد نظر قرار داد و با طرح این سؤال که آیا در دین اعتقاد به خدا لازم است یا لازم نیست، گفت: هرگز نمیتوان دینی را تصور کرد که در آن اعتقاد به خدا وجود نداشته باشد، اما در برخی از ادیان مانند بودیسم، چنین اعتقادی وجود دارد.
وی به بررسی دین حق و باطل پرداخت و با بیان اینکه عنصر اصلی دین، ارزشهای دینی و احکامی است که براساس آن تشریع و از باورها ناشی میشود، افزود: اگر کسی ادعا کند که بیش از نیمی از اختلافات صاحبنظران در علوم به ویژه علومی که از مباحث انتزاعی بحث میکند، به مغالطات در اشتراک لفظی برمیگردد، ادعای گزافی نکرده است.
آیتالله مصباح یزدی خاطرنشان کرد: بسیاری از اختلافات که بین صاحبنظران در علوم است به ویژه علوم انتزاعی که مصداق حسی ندارد، به مغالطات در اشتراک لفظی برمیگردد و از گذشته کسانی بوده اند که شدیداً بین این دو مسأله تباین قائل بوده و دینمدارانی هم بودهاند که فلسفه را نفی میکردند، فیلسوفانی هم بودند که با دین میانه خوبی نداشتند.
وی در ادامه خواستار ارائه تعریف روشنی از فلسفه و بررسی قوام آن شد و ابراز داشت: اگر بخواهیم صفات خدا را اثبات کنیم، افزون بر اینکه باید مشخص کنیم صفات خدا عین ذات است یا خارج از ذات، باید بدانیم که قوام بحث فلسفی به متد تحقیقی آن است، چه نتیجه آن مثبت یا منفی باشد.
عضو خبرگان رهبری با بیان اینکه کار تعقلی کردن بسیار ارزنده و از ممیزات انسان است که هرگز نباید باب آن مسدود شود، بر رفع اشتباهات آن تأکید کرد و افزود: کسانی توانایی حل مشکلات فلسفه را دارند که بیشتر دقت کرده، اشتباهات فیلسوفان گذشته را حل کنند.
وی افزود: بحثهایی که امروز درباره اعتقادات و باورهای دینی و آنچه که اساس زندگی و ارزشهای آن و مربوط به فلسفه اخلاق است، در دنیا مطرح میشود از پایه و اساس محکمی برخوردار نیست، پوسیده است و سخت نیازمند یک ریشه محکم، که باید از نو به این علم نگریست و آن را براساس ارزشهایش تثبیت کرد.
آیتالله مصباح یزدی در پایان سخنان خود با اشاره به شبهاتی که مبانی دین را نشانه گرفته است، به کار بردن روش تعقلی را در پاسخ به این شبهات مورد تأکید قرار داد و افزود: ترویج دین تنها به اثبات آن نیست، بلکه نفی شرک و پاسخ دادن به شبهات مشرکین از اهمیت بالایی برخوردار است.
وی، وظیفه عالمان را در دوران کنونی نفی شرک و پاسخ به شبهات دانست و گفت: پرستش خداوند آنقدر واضح است که قرآن هیچگاه در مقام اثبات توحید نبوده و تلاش انبیای الهی هم برای نفی شرک بوده است. /920/پ201/ج