خاطرات تبلیغی در محیط های نظامی (11)؛
خبرگزاری رسا ـ بعدا فکر کردم که چه چیزی باعث شده، فرمانده با اینکه هم از جهت سن و سال و هم از جهت تجربه، بسیار بالاتر از بنده بوده است، چنین تواضعی بکند و مرا تا آن محل بکشاند و نظر مرا بخواهد...
کد خبر: ۱۷۷۶۲۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۴/۳۱
خاطرات تبلیغی در محیط های نظامی (10)؛
خبرگزاری رسا ـ با خود گفتم جلوی ضرر را هر وقت بگیرم، باز هم منفعت است؛ بنابراین در یک فرصت مناسب سربازان را جمع کردم و مسأله را با جزئیات لازم و ضروری برای آنها بازگو کردم و البته به آنها تذکر دادم که قصاص قبل از جنایت نکنند...
کد خبر: ۱۷۶۶۹۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۴/۲۵
خاطرات تبلیغی در محیط های نظامی (9)؛
خبرگزاری رسا ـ بعد از ساعتی در آسایشگاه به درآمد. یکی از سربازان رفت و در را باز کرد، دیدیم جناب سروان معاون نظامی عقیدتی سیاسی است. او هم آمده بود تا به سربازان سر بزند و عید را تبریک بگوید، تا من را دید یکه خورد و خیلی تعجب کرد...
کد خبر: ۱۷۶۱۵۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۴/۲۲
خاطرات تبلیغی در محیط های نظامی (8)؛
خبرگزاری رسا ـ شما با اینکه حرف خودتان (مذهب تشیع) را ثابت کردید، ولی در حرفهای شما، حرف نامربوطی نسبت به خلفای اهل تسنن نبود و اگر یک جایی ذکری از آنها کردید، بسیار علمی و بدون تعصب بود و من با اینکه اعتقادم چیز دیگری است، ولی در دلم از شما ناراحت نشدم...
کد خبر: ۱۷۵۶۵۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۴/۱۹
خاطرات تبلیغی در محیط های نظامی (7)؛
خبرگزاری رسا ـ وقتی آنها برای خداحافظی مرا در آغوش میگرفتند، یاد صحنههای خداحافظی رزمندگان در هشت سال دفاع مقدس میافتادم، خداحافظی صمیمی و از ته دل بود. رسمی، شعاری و ظاهری نبود.
کد خبر: ۱۷۰۷۳۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۳/۱۹
خاطرات تبلیغی در محیط های نظامی (6)؛
خبرگزاری رسا ـ دیدیم سربازی اسلحه به دست در آن بالا قرار داشت و این چهار تا سرباز را نشانه رفته است و فریاد میزند اگر تا نیم ساعت دیگه جناب سرهنگ نیاید، من این چهار تا را میکشم...
کد خبر: ۱۷۰۵۸۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۳/۱۸
خاطرات تبلیغی در محیط های نظامی (4)؛
خبرگزاری رسا ـ یک مبلغ حوزوی در کتاب خاطراتش نوشت: اگر او در یگان ما میماند و سربازان دیگر به مشکل او پی میبردند، مشکل ساز میشدة پیگیری معافیت او و دور کردن او از محیط سربازی کاری بجا و شایسته بود.
کد خبر: ۱۶۹۵۷۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۳/۱۱
خاطرات تبلیغی در محیط های نظامی (3)؛
خبرگزاری رسا ـ سالها گذشت و بنا به مقررات حاکم بر محیطهای نظامی، پرسنل به همراه خانوادههای خود به یگانهای دیگری منتقل میشدند و میشود گفت زحمات ما تا حدودی برای رسیدن به اهداف نهایی ابتر ماند، ولی مطمئنم این بچهها هرکجا باشند به روحانیت و ع.س علاقهمند خواند بود...
کد خبر: ۱۶۹۰۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۳/۰۷
خاطرات تبلیغی در محیط های نظامی (2)؛
خبرگزاری رسا ـ ناگهان دیدم او به سرعت دست مرا گرفت و بوسید با اینکه این کار در محیط نظامی معمول نبود، بعد در آغوش من آمد و مثل بچهای در آغوش پدر گریه شدیدی کرد، من هم بی اختیار گریه کردم و با زحمت راضی به رفتن شد.....
کد خبر: ۱۶۸۵۱۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۳/۰۵
خاطرات تبلیغی در محیط های نظامی (1)؛
خبرگزاری رسا ـ نیم خیز شدم تا صورتم در برابر صورت قشنگش قرار گرفت، در واقع من ذوق زده شدم؛ مثل اینکه منتظر چنین لحظهای بودم، ولی او اینبار بیشتر از من مشتاق حرف زدن بود... و فطرت آن کودک چقدر زلال و پاک بود که همه این معانی را در آن نصیحت خود به من ابراز کرد.
کد خبر: ۱۶۸۱۵۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۳/۰۲