دعوای اسلامی بودن و نبودن فلسفه و فلسفه سیاسی نتیجه عملی دربرندارد
دکتر شریف لکزایی، عضو هیات علمی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری رسا بیان داشت: فلسفه بر خلاف فقه، زبان جهان شمولی دارد که می توان به وسیله آن با تمام دنیا مفاهمه کرد از این رو نباید از این ظرفیت غافل بود، چون زبان فلسفه یک زبان بینالمللی است. کارهای فلسفی و فلسفه سیاسی میتواند دست مایه تعامل با جوامع علمی در تمام دنیا باشد.
وی با اشاره به اینکه انقلاب اسلامی ایران توانست اندیشه سیاسی اسلامی را از مهجویت خارج سازد، اظهار داشت: وظیفه ما است تا دانشهای اسلامی را پردازش و به روز و در قالبی عینی به جامعه ارائه کنیم و در این راه از جایگاه سلبی و نفی افکار مخالف و منتقد فراتر رفته و به صورت ایجابی اندیشه اسلامی را تدوین کنیم.
این محقق حوزه علمیه قم بیان داشت: دعوای اسلامی بودن و نبودن فلسفه و فلسفه سیاسی و نیز امکان یا امتناع فلسفه و فلسفه سیاسی دعوای بیحاصلی است که فایده علمی و عملی خاصی در پشت آن پنهان نشده است.
وی ادامه داد: میتوان بدون آن که گرفتار چنین منازعات بیحاصلی شد، این بحث را از منظری به کار بست که نتایج ملموستری به ما اعطا کند و در مباحثات علمی به جامعه علمی مساعدتهای بی شماری نماید.
این محقق دانش سیاسی اظهار داشت: قدمت فلسفه و فلسفه سیاسی، چه اسلامی و چه غیر اسلامی به قرنها و دهههای بسیار پیشین میرسد و حداقل عمری به درازای عمر بشر دارد.
وی با انتقاد از مباحثی که روند پیشرفت مباحث فلسفه سیاسی اسلامی را کند کرده است، اظهار داشت: باید تلاش کنیم تا مباحث انجام شده حول فلسفه سیاسی وضعیت فلسفه سیاسی را روشنتر و راه را برای حرکتهای بعدی در زمینه فلسفه سیاسی و فلسفه سیاسی اسلامی هموار کند.
این محقق علوم اسلامی با بیان اینکه در بحث تولید دانش های اسلامی و بومی، ما نیازمند تمهید زیر ساخت های آن دانش هستیم ادامه داد: در فلسفه اسلامی، پنج متفکر اصیل داریم که غالباً به مطالب آنها ارجاع می شود؛ فارابی، سهروردی، ابن سینا، خواجه نصیر و ملاصدرا. لکن متأسفانه ما هم اکنون یک دوره آثار آنها را به عربی و فارسی به صورت کامل نداریم.
وی گفت: متأسفانه برخی مراکز که وظیفه ترویج فلسفه اسلامی را بر عهده دارند، به دنبال ترجمه آثار غربی افتاده اند، ترجمه این آثار از دیگران هم برمیآید و لازم نیست در حوزه علمیه نهادهایی در پی ترجمه باشند.
وی ادامه داد: به نظر من دانشکده ها و پژوهشکدهها و مراکز آموزش و پژوهش فلسفه در کشور ما نتوانسته اند زیر ساخت های لازم برای اندیشه ورزی سیاسی و فلسفه ورزی سیاسی و تولید علوم سیاسی اسلامی و بومی را آماده کنند. در وضعیت فعلی رجوع به آثار فارابی و دیگر متفکران اصیل و برجسته تمدن ایرانی و اسلامی از سوی یک دانشجو و پژوهشگر علوم سیاسی بسیار سخت است.
این محقق حوزه و دانشگاه، گفت: دانشکده های فلسفه ما متأسفانه به وظیفه اصلی خود عمل نمیکنند و فلسفهای که آموزش داده می شود، فلسفه به روزی نیست تا پژوهشگران را جذب کند که بتوانند با کمک آن به نیازهای روز در رشته تخصصی خود پاسخ دهد. ضمن این که متأسفانه بحث فلسفه سیاسی در این گونه مراکز اساساً مورد توجه نیست و لزوم و ضرورت پرداختن به فلسفه سیاسی برای این گونه مراکز روشن نیست.
این محقق علوم اسلامی بیان داشت: در نشستهای مربوط به حکمت متعالیه و وجوه سیاسی حکمت متعالیه ما پرسشها و عناوینی را طرح کردیم که وقتی این پرسشها را به یک مدرس اسفار میدهیم که بر آن اشراف دارد میگوید اینها انحراف است اما وقتی این سؤالات و عناوین را به برخی دیگر میدهیم، آن را عالی توصیف میکند.
وی گفت: برخی افراد که اسفار تدریس میکنند، نگاه سیاسی یا نگاه فلسفه سیاسی ندارند و شاید بتوان گفت سیاسی بودن را سیاسی کاری میدانند. /909/ت301/ع