به مناسبت فاطمیه؛
سلمان فارسی، مدافع راستین امیرالمؤمنین علیهالسلام
خبرگزاری رسا - یکی از صحابه جلیلالقدر که مورد عنایت اهل بیت علیهمالسلام بوده سلمان فارسی است. وی از خواصّ شیعیان بود که در مواقع مختلف از مقام و خلافت بلافصل امیرالمؤمنین علیه السلام دفاع کرده است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، یکی از صحابه مهم و با فضیلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله سلمان فارسی رحمة الله علیه است. شخصیتی که از مؤمنان طراز اول و شیعیان خالص و واقعی امیرالمؤمنین علیهالسلام بود و پیامبر صلی الله علیه وآله درباره او فرمود: «سلمان منّا اهل بیت». همین یک جمله، نشان از عظمت و فضیلت این مرد الهی دارد. وی طبیعتاً باید نزد اهل سنت هم با عظمت یاد شود و مورد احترام باشد؛ چرا که آنها برای صحابه جایگاه ویژهای قائلاند. در این نوشته به بخشی از زندگینامه و گوشهای از فضایل و مواضعی که سلمان نسبت به شرایط بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله داشته است، اشاره میگردد.
زندگینامه
همانطور که نزد همگان مشهور و معروف است، سلمان ایرانی است و زادگاهش ایران میباشد. ولی این که اهل کدام شهر ایران است اختلافی میباشد.
شیخ صدوق در کمالالدین، روایت معتبری را در باب چگونگی مسلمان شدن سلمان ذکر میکند. در این روایت سلمان خودش، داستانش را نقل میکند و تصریح میکند که اهل شیراز است و پدرش دهقان بوده است. 1
بعضی نقلها میگوید که او اهل اصفهان و قریه جی بوده است. 2
بعضی دیگر او را اهل رامهرمز میدانند. 3
تاریخ ولادتش مشخص نیست. عمرش هم در حدود سیصد سال(بیشتر یا کمتر) گفته شده است. 4
سلمان، آزاد شده پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بود و نام سلمان، نامی بود که پیامبر صلی الله علیه و آله برای او انتخاب کرد. قبل از مسلمان شدنش، نامش روزبه بود. او همیشه موحّد بوده و وصی حضرت عیسی علی نبیّنا و آله و علیهالسلام بوده است. 5
در شهر مدائن از دنیا رفته و در همانجا مدفون است. سال وفاتش سال 31 یا 32 در اواخر خلافت عمر یا سال 35 یا 36 در زمان خلافت عثمان بوده است.
امیرالمؤمنین علیهالسلام بر جنازه او نماز خواند و او را دفن کرد. حذیفه بن یمان هم که از صحابی بود، در کنار او مدفون است. 6
در سال اول هجری مسلمان شده، جنگ بدر و احد را درک کرده و بعد از آن هیچ جنگی از او فوت نشده است. پنج هزار درهم مستمری میگرفت که همه را صدقه میداد و از دسترنج خود که حصیربافی بود ارتزاق میکرد. 7
فضائل سلمان
محمد بن مسلم از امام باقر علیهالسلام نقل میکند که حضرت فرمود: از جابر بن عبدالله انصاری شنیدم که او از پیامبر صلی الله علیه و آله در مورد سلمان فارسی پرسید؛ ایشان فرمود: سلمان دریای علمی است که قابل کشیدن نیست. سلمان دارای علم اول و آخر است. خدا دشمن کسی است که سلمان را دشمن بدارد و دوستدار کسی است که سلمان را دوست بدارد... . 8
امیرالمؤمنین علیهالسلام به ابوذر فرمود: ای ابوذر! اگر سلمان آنچه که میداند برای تو بازگو کند، تو میگویی که خدا قاتل سلمان را رحمت کند! ای اباذر! بهدرستی که سلمان باب خداوند در روی زمین است! کسی که او را بشناسد مؤمن است و کسی که او را انکار کند کافر است و بهدرستی که سلمان از ما اهل بیت است. 9
پیامبر صلی الله علیه و آله در ضمن حدیثی فرمود: ... به درستی که سلمان از من است. کسی که به او جفا کند به من جفا کرده و کسی که او را اذیت کند مرا اذیت کرده است... . 10
منصور بزرج میگوید به امام صادق علیه السلام عرض کردم که چرا شما فراوان از سلمان فارسی یاد میکنید؟ حضرت فرمود: نگو سلمان فارسی، بلکه بگو سلمان محمدی. میدانی چرا زیاد از او یاد میکنم؟ گفتم: نه. حضرت فرمود: به سه دلیل؛ یکی اینکه سلمان، میل و اراده امیرالمؤمنین علیهالسلام را بر میل خودش ترجیح میداد. دوم اینکه فقرا را دوست داشت و آنها را بر ثروتمندان مقدم میداشت و سوم اینکه دوستدار علم و علما بود. سلمان، عبد صالح حنیف مسلم بود و از مشرکین نبود. 11
امام صادق علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل میکند که فرمود: ...خداوند مرا به دوست داشتن چهار نفر امر کرده است. پرسیدند که چه کسانی هستند؟ حضرت فرمود: علی بن ابیطالب علیهالسلام، مقداد بن اسود، ابوذر غفاری و سلمان فارسی. 12
پیامبر صلی الله علیه و آله بین سلمان و ابوذر عقد اخوت برقرار کرد و بر ابوذر شرط کرد که نافرمانی از سلمان نکند! 13
از سلمان و جعفر طیار، نزد امام صادق علیه السلام یاد شد. امام تکیه داده بود. بعضیها که در آن مجلس بودند، جعفر را بر سلمان برتری دادند. ابوبصیر در آنجا حضور داشت. بعضیها گفتند: سلمان مجوس بود و بعد مسلمان شد. در اینهنگام، امام صادق علیه السلام در حالیکه غضبناک بود، صاف نشست و فرمود: ای ابابصیر! خدا، سلمان را علوی قرار داد، بعد از اینکه مجوس باشد و او را قرشی داد، بعد از اینکه فارسی باشد؛ پس صلوات خدا بر سلمان... . 14
امام کاظم علیه السلام فرمود: روز قیامت منادی، ندا میدهد که حواریون محمد بن عبدالله، رسول الله صلوات الله علیه و آله که نقض عهد نکردند و طبق فرمان او بودند کجا هستند؟ در این هنگام سلمان، مقداد و ابوذر به پا میخیزند... . 15
مواضع سلمان
سلیم بن قیس میگوید که با سلمان و مقداد و ابوذر نشسته بودم که مردی از اهل کوفه آمد و نزد آنان نشست و از آنان ارشاد و راهنمایی خواست. سلمان به او گفت: بر تو باد به کتاب خدا و ملازمت با آن. همچنین بر تو باد به علی ابن ابیطالب علیهالسلام؛ به درستی که او با کتاب است و از آن جدا نمیشود. به درستی که ما شهادت میدهیم که از رسول خدا صلوات الله علیه و آله شنیدیم که به راستی، علی علیهالسلام گرداگرد حق میگردد، هرجا که حق باشد.(علیٌ علیهالسلام یدور مع الحق حیثُ دار) و بهدرستی که علی علیه السلام، صدّیق و فاروق است. بین حق و باطل جدایی میاندازد و آن دو را از یکدیگر متمایز میسازد. مرد کوفی گفت: پس چرا مردم ابوبکر را صدیق و عمر را فاروق میدانند؟ سلمان گفت: مردم اسمی را که برای اینها نیست به آنها نسبت میدهند؛ همانطور که خلافت رسول الله و امارت مؤمنین را به غلط به اینها نسبت میدهند. رسول خدا صلی الله علیه و آله ما را امر کرد و این دو نفر را نیز به همراه ما امر کرد و ما جمیعاً بر علی ابن ابیطالب علیهالسلام به عنوان امیرالمؤمنین سلام کردیم. [یعنی امارت مؤمنین مخصوص علی ابن ابیطالب علیهالسلام است، نه این دو نفر!] 16
ابوبکر جوهری روایت کرده است: سلمان و زبیر و انصار مایل بودند که با علی علیه السلام بیعت کنند. پس، چون با ابابکر بیعت شد، سلمان فارسی گفت: به خیر کمی رسیدید و خلافت را گرفتید؛ ولی معدن خیر را از دست دادید. مرد سالمند را برگزیدید و خاندان پیامبر خود را رها کردید. اگر خلافت را در خاندان پیامبر میگذاشتید، حتی دو نفر باهم اختلاف پیدا نمیکردند و از میوه این درخت، هرچه بیشتر و گواراتر، سود میبردید. 17
امام صادق علیه السلام از پدرانش علیهم السلام نقل میکند که سلمان فارسی سه روز بعد از دفن پیامبر صلیالله علیه و آله خطبهای خواند و گفت: ای مردم! کلام مرا بشنوید و در آن تعقل کنید. آگاه باشید! بهدرستی که علم کثیری به من عطا شده است. اگر من آنچه که از فضائل امیرالمومنین علیهالسلام میدانم برای شما بازگو کنم، عدهای از شما میگویید که او مجنون است و عدهای دیگر میگویند خدا قاتل سلمان را بیامرزد! آگاه باشید! برای شما تقدیراتی(مرگهایی) است و در پشت این تقدیرات بلاها و پیشامدهای گوناگون است. آگاه باشید! نزد علی بن ابیطالب علیه السلام، علم به این تقدیرات و بلایا و میراث وصایا(آثار و نتایج وصایای نبی) و فصل الخطاب و ریشه و نسب مردم میباشد؛ همانطور که هارون از جانب موسی داشت. زمانی که پیامبر صلی الله علیه و آله به او فرمود: تو وصی من در اهل من و خلیفه من در امتم هستی و مانند هارون نسبت به موسی میباشی؛ لکن شما سنت بنی اسرائیل را اخذ کردید. در مورد حق به خطا رفتید. میدانید ولی عمل نمیکنید. طبقه به طبقه مانند بنی اسرائیل سوار میشوید، مو به موی کارهای آنها را انجام میدهید. قسم به کسی که جان سلمان به دست اوست، اگر از علی علیهالسلام پیروی میکردید، هرآینه برکت و نعمت از آسمان و زمین شما را فرا میگرفت، پرندگان هوا دعوت شما را اجابت میکردند و ماهیان دریا خواهشهای شما را میپذیرفتند و کسی از دوستان و بندگان خدا فقیر نمیشد و فرائض و حقوقی که در اسلام برای شما مقرر شده بود، از بین نمیرفت و دو نفر در احکام الهی اختلاف نمیکردند؛ لکن شما ابا کردید و دیگری را جلو انداختید، پس آماده گرفتاری باشید و از خوشبختی ناامید باشید. من حقیقت امر را برای شما روشن ساختم و پس از این، علاقه و محبت من و شما بریده شد. بر شما باد به آل محمد علیهم السلام، بهدرستی که ایشان رهبران بسوی بهشت هستند و دعوتکنندگان به آن در روز قیامت میباشند.
بر شما باد به امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب علیه السلام، به خدا قسم، همه ما در محضر پیامبر صلی الله علیه و آله، بر او به عنوان امیرالمؤمنین سلام کردیم! پیامبر صلی الله علیه و آله ما را به این مطلب امر میکرد و تأکید بر آن داشت. پس مردم را چه شد که فضیلتش را دانستند و بر او حسادت کردند. قابیل بر هابیل حسادت کرد و او را کشت، امت موسی مرتد شدند، پس امر این امت مانند بنی اسرائیل است، پس به کجا میروید؟!... آیا شما جاهلید یا خودتان را به جهالت میزنید؟ آیا حسادت میورزید یا خودتان را حسود نشان میدهید؟ والله شما مرتد شدید، بعضی از شما، گردن بعضی دیگر را با شمشیر میزند! برخی از شما بر کسی که اهل نجات است شهادت به هلاکت میدهد و برخی دیگر بر کافر به نجات، شهادت میدهد. آگاه باشید! من امرم را آشکار کردم، تسلیم پیامبر صلی الله علیه و آله شدم و تبعیت کردم از مولایم و مولای هر مؤمن و مؤمنهای، علی، امیرالمؤمنین، سید وصیّین و قائد الغرّ المحجّلین و امام صدیقین و شهدا و صالحین. 18
سلمان در جواب نامهای که عمر به او داده بود، در فرازی از این نامه خطاب به او میگوید: ...و این را بدان که اگر خداوند تبارک و تعالی، خیر و خوبی این امت یا اراده و ارشاد و هدایت این طائفه را داشته باشد، بیشک اعلم و اعظم این جماعت را والی ایشان میگرداند و اگر این امت از حق، ترسان و تابع رسول خدا صلی الله علیه و آله و عالم به حق بودند، هرگز تو را امیرالمؤمنین نمی نامیدند... . به طولانی شدن عفو و بخشش الهی مغرور مشو؛ زیرا که عقوبت خداوند نیز در زمان خود خواهد رسید و بدان که عواقب عمل ناحق و ستم و کردار ناپسندت را در دنیا و آخرت، خواهی دید و سرانجام از کردار گذشته و آینده خود بازپرسی میشوی. 19
اینها نمونهای از مواضع سلمان علیه الرحمة بود که نسبت به حریم ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام ابراز داشته است و تا حد توان از دفاع کردن کوتاهی نکرده است.
والحمدلله ربّ العالمین
فهرست منابع:
1.کمالالدین/شیخ صدوق/دارالکتبالاسلامیه/1359ق/ ج 1/ ص 162
2.بحارالانوار/علامه مجلسی/مؤسسه الوفاء بیروت/1404ق/ ج 22/ ص 362
3.سلمان فارسی/سید جعفر مرتضی عاملی/جاپ و نشر بین الملل/جاپ دوم/ ص 24
4.همان
5.کمالالدین/ج 1/ص165
6.دائرةالمعارفالشیعیهةالعامة/شیخ محمد حسین اعلمی/انتشارات اعلمی/چاپ دوم/ج 10/ص 444
7.سلمان فارسی/ ص 25
8.بحار /ج 22 /ص 347
9.معجم رجال حدیث/آیت الله خویی/مدینة العلم/ جاپ سوم/1403ق/ج8/ص 193
10.بحار /ج 22/ص 346
11.امالی طوسی/دارالثقافه/1414ق/ص 133
12.اختصاص/شیخ مفید/جاپ کنگره شیخ مفید/1413ق/ص 9
13.بحار/ج22/ص345
14.بحار/ج 22/ص 348
15.همان /ص 9
16.بحار/ ج 30/ص 405
17.سقیفه/علامه عسکری/نشر کنگره/چاپ اول/ ص 55 به نقل از ابن ابی الحدید
18.احتجاج طبرسی/جاپ نشر مرتضی/1403ق/ج 1/ص 111
19.احتجاج /ج 1/ ص 133
شکورزاده
/999/701/ر
ارسال نظرات