توصیههای رضا امیرخانی به نویسندگان جوان/ تعهد مؤمنانه در درون قصهنویس شکل میگیرد
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، رضا امیرخانی، نویسنده رمان «ارمیا»، سهشنبه عصر در مراسم آغازین جلسات داستانخوانی که به همت اداره دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم در نگارستان اشراق برگزار شد، گفت: خلق یک اثر داستانی نیازمند طرح است اما نباید به این طرح از پیش تعیینشده وفادار بود، وفاداری دربست به طرح چیزی نیست که قصه از ما میخواهد.
وی با طرح این موضوع که دوستی به من گفت که شما حزبالهیها نمیتوانید خوب داستان بنویسید و کارتان به جایی نمیرسد، زیرا ممیزی درونی دارید، افزود: من به ایشان گفتم اگر شخصیت من در داستان بخواهد عمل خلاف اخلاقی انجام دهد، من در قصه جرأت جلوگیری این شخصیت را در قصه ندارم، اما مهم این است که این مطلب در چارچوب ذهنی مخاطب چگونه نشان داده میشود.
نویسنده رمان «مناو» اظهار کرد: من گمان میکنم که مجاز هستیم یک رابطه غیراخلاقی را در داستان نشان دهیم، اما تفاوت فردی که متخلق به اخلاق هست با فردی که این تخلق را ندارد در این است که آن فرد غیراخلاقی میتواند این رابطه را لذیذ جلوه دهد و فرد دیگر میتواند این رابطه را کریه نشان دهد.
تعهد در درون نویسنده شکل میگیرد
وی با بیان اینکه باید اگر صحنهای را برای مخاطب ترسیم میکنیم به تبعات آن نیز بیندیشیم، ادامه داد: آییننامه و ممیزی خاصی در ذهن نویسندگان انقلابی و حوزوی نیست، بلکه زندگی ما این آییننامه را در قسمت انفسی و نه در قسمت آفاقی ساخته است.
امیرخانی ابراز کرد: اگر بنا شد بر اساس آییننامههای بیرونی عمل کنیم، کلاهبرداری در داستان ایجاد میشود، آن وقت میبینید قصهای نوشته میشود که هیچ عمل غیراخلاقی در آن صورت نمیگیرد و همه در آن مسلمان هستند اما هیچ بویی از دین نبرده است.
وی گفت: اگر خواستیم با ظواهر برای یک قصه مرزبندی کنیم، با آن ظواهر هزار کار میتوان کرد، قصه از طرح خودش جلو میزند، اگر شخصیت جان بگیرد که اوج هنر قصهنویس اینجا است، در ذهن مخاطب نیز جان میگیرد و و نویسنده باید مسؤولیت خود را آنجا ایفا کند.
نویسنده رمان «قیدار» بیان کرد: آنچه که ما میگوییم قصهنویس باید متعهد و ملتزم باشد، آن تعهد در آییننامه وزارت ارشاد نیست بلکه در درون قصهنویس است، زیرا انسان میتواند همه تعهدات وزارت ارشاد را عمل کند اما متعهد نباشد، یا میتواند آییننامه ارشاد را عمل نکند اما قصه متعهدانه به مخاطب بدهد.
وی خاطرنشان کرد: میتوان در مسجد یا کلیسا قصهای نوشت که ضد دین باشد، میتوان در فضای حوزه علمیه قصه ضددین نوشت، با ظواهر نمیتوان قصه را نجات داد، داستاننویس وقتی در قصه بر سر دوراهی قرار میگیرد بر اساس تجربیات و ناخودآگاه خود عمل میکند.
«آناکارنینا» نمونهای از رمان متعهدانه است
امیرخانی ادامه داد: فرد اگر همواره در زندگی دینی بوده است، برای انتخاب صحنه برای یک شخصیت که بر سر دو راهی قرار دارد، به انتخابی دینی دست میزند، البته این تجربهها همه تجربههایی نیست که انسان با دو چشم خود دیده است بلکه این تجربهها از رمانها یا فیلمهای دیگر و مانند آن نیز گرفته میشود.
وی خاطرنشان کرد: تولستوی در رمان «آناکارنینا» خیانت را برای مخاطب ترسیم میکند، و این در ذهن من به عنوان خیانت حک شده است و مثلا هر گاه من به خیانت فکر کنم به یاد آناکارنینا میافتم، تجربه آناکارنینا مانند تجربههای واقعی من در ذهنم حک شده است.
نویسنده رمان «بیوتن» با اشاره به اینکه تولستوی در «آناکارنینا» یک نویسنده متعهد است، اظهار کرد: اگر تولستوی چیز دیگری گفته بود و خیانت را به جای اینکه تقبیح کند، تقدیس کردبه بود، تولستوی در تصمیمی که من در جایی از زندگی خود بر اساس آن رمان میگرفتم، مسؤول بود.
وی در تبیین ضرورت شنیدن سخنان سایر گروههای مختلف بیان کرد: ما به عنوان قصهنویس مسلمان چارهای نداریم که نظریات مختلف را بشناسیم، اگر قولهای مختلف را یک نویسنده نشنود متنی را که میدهد متن تک بعدی است، باید با افکار غیرمتدینان آشنا شود، ما همه حرفهای دیگر را میدانیم.
امیرخانی یکی از ویژگیهای قم را شنیدن اقوال گروههای مختلف دانست و اظهار کرد: در جمعهای دیگر مذهبی و متدین گاه اجازه داده نمیشود که قولهای دیگر شنیده شود، امروز نیاز داریم، بدانیم غیرمتدینان از ما چه میخواهند و سخن آنان را بشنویم.
تجربههای نویسندگی عمومی نیست
وی در ابتدای سخنان خود به برخی از تجربههای نویسندگی اشاره کرد و گفت: درباره نوشتن داستان نسخه عمومی نمیتوان داد بلکه بر اساس تجربیات شخصی و فردی با قید اینکه هیچکدام از اینها نکته عمومی نیست، میتوان نکتههایی ارزشمند به دست آورد.
نویسنده کتاب «نفحات نفت» ادامه داد: گاه شینده شده است که نویسنده 20 قلم نوک تیز را در کنارش میگذاشت تا زمان او صرف کارهای اضافی نشود، اکنون من با قلم نمینویسم اما میتوانم بگویم که از این تجربه میتوان فهمید که نباید کاری کرد که قصهنویس به هنگام نوشتن از جای خود پا شود و به کارهای غیراضافی وقت خود را صرف کند.
وی با بیان اینکه کسی مقداری که زمان را صرف نوشتن کرده است در این رشته میتواند مقداری حرف حساب بزند، ادامه داد: رشته من، رشته فنی بود، به همین دلیل با نگاه مهندسی به نوشتن روی آوردم و مسائلی مانند بازدهی، راندمان و را در امر نوشتن در نظر گرفتم.
در دوره نوشتن مطالب سرگرمکننده و غیرمرتبط نخوانید
امیرخانی اظهار کرد: من ساعاتی را که مطلبی مینوشتم بررسی کردم تا بهترین ساعت برای نوشتن خودم را بیابم، یک دورهای در شب کار کردم که نتیجه مطلوبی نداشت، در روزهای عادی شبها به خوبی نمینوشتم، در نهایت به این نتیجه رسیدم که بهترین موقع برای نوشتن من پیش از ناهار است و بر اساس همین آمار روزها صبحانه مفصلی میخورم و تا نزدیکهای 5 عصر به نوشتن مشغول میشوم.
وی تأکید کرد: البته هر کس نسخههای متفاوتی دارد و نمیتوان نسخه کلی داد، برخیها با موبایل میتوانند بنویسند، به عنوان مثال من با وجود اینترنت نمیتوانم بنویسم و بسیاری از نویسندگان نیز این گونه هستند، زیرا هنگامی که وارد اینترنت میشوم بیرون آمدن از آن دست خودم نیست.
امیرخانی اظهار کرد: عدهای حتی میگویند در دورهای که مشغول نوشتن هستید سعی کنید مطالب غیرمرتبط یا سرگرمکننده صرف نخوانید، موقع نوشتن موبایل و اینترنت باید قطع باشد و من تا کنون نویسنده جدیایی که هنگام نوشتن با موبایل و اینترنت سر و کار داشته باشد، ندیدهام.
نویسنده سفرنامه «جانستان کابلستان» با اشاره به اینکه در نوشتههای روزنامهای کارفرما وجود دارد، اما در داستان کارفرما وجود ندارد، ادامه داد: داستاننویسی یک کار خویشفرما است، نه انسان کارگر جایی است و نه کارفرما و اگر بنا شد انسان خودش به خودش سفارش دهد، حتما باید سنجههای بسیاری برای ارزیابی کار خود داشته باشد.
وی اظهار کرد: دو نوع پیشرفت کیفی و پیشرفت کمی وجود دارد، که برای پیشرفت کمی سنجهای طراحی کردم و آن این است که نموداری بر اساس تعداد ساعتهای کاری و تعداد جملاتی که مینویسم، رسم کردم و میزان کار خود را بررسی میکنم، برای کار بیش از پنجاه، شصت صفحه نیاز به سنجه است.
داستاننویسان جوان کارهای خود را منتشر کنند
امیرخانی ابراز کرد: عادت کردهایم که کار خودمان را پیش از چاپ اساتید باید چکشکاری کنند، این چکشکاری تا یک جایی خوب است اما نویسنده باید کار خود را منتشر کند و در دنیا این اتفاق از سوی ویراستار نشر انجام میشود، در ایران نیز اگر ناشری ناشر خوبی باشد این کار را انجام میدهد.
وی گفت: نویسنده حرفهای باید به دنبال نشر حرفهای باشد، تا کار برای نویسنده منتشر نشود نمیتوان درباره آن نظری داد، و وقتی که کار به مخاطب رسید و مخاطب درباره آن نظر داد و نویسنده بازخورد گرفت نویسندگی حرفهای تحقق مییابد.
نویسنده کتاب «نشت نشا» با تأکید بر اینکه مخاطب حرفهای افراد داخل جلسه داستانخوانی نیستند، اظهار کرد: باید دانست نظر اصلی مخاطبان را باید از میان مردم دریافت کرد و میانگین نظرات آنان را برای کار بعدی نویسنده در نظر گرفت، جلسات داستانخوانی ما گاه جلسات واقعی نیستند و افرادی ثابت در آن حضور مییابند.
وی گفت: عاقبت مخاطب واقعی قصه است که درباره قصه میتواند اظهار نظر کند، شاید افراد دیگر با قصد و غرض نظر بدهند اما مخاطب واقعی کتاب را در دست میگیرد و آن را میخواند و نظر صریح خود را درباره آن میدهد و این نظر به کار نویسنده میآید.
امیرخانی خاطرنشان کرد: باید از کار خود بازخورد گرفت و هیچ چیزی بهتر از مخاطب واقعی نیست و کارهای خود را باید حتما منتشر کرد، البته انتشار به آن معنا که ناشر خود زحمت و هزنیه چاپ کتاب را تحمل کند، انسان اگر پنجاه داستان نوشته شود و سعی کند هر کدام از آنها را بهتر از دیگری بنویسند، احتمال میتوان داد که بعدها اثر برجستهای در حوزه داستانی ایجاد کند.
گفتنی است، در ابتدای این جلسه حجتالاسلام مظفر سالاری و رحیم موگهی به سخنرانی پرداختند./914/پ201/پ