تفاوت دشنام و لعن در آیینه قرآن
به گزارش سرویس مانیتورینگ خبرگزاری رسا، کارشناسان شبکه های وهابی با ایجاد شبهه در زیارت عاشورا مدعی شدند: مگر قرآن نگفته است که به کسی دشنام ندهید پس چرا در زیارت عاشورا لعن آمده است؟
در پاسخ به این پرسش، توجه شما را به چند نکته جلب می نماییم:
1- میان دشنام و لعن تفاوت بسیاری است. دشنام دادن و ناسزا گفتن مذموم است و از اخلاق تربیت شدگان مکتب قرآن و اهل بیت نمی باشد. خداوند حتی ناسزا گفتن به معبودهای دروغین مشرکان را منع کرده است، در آیه 108 سوره انعام فرموده است: «وَلاَ تَسُبُّواْ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ فَیَسُبُّواْ اللّهَ عَدْوًا بِغَیْرِ عِلْمٍ؛ و آنهایی را که جز خدا می خوانند دشنام ندهید که آنان از روی دشمنی به نادانی خدا را دشنام خواهند داد».
2- آن چه در زیارت عاشورا وجود دارد و از شعائر شیعه است دشنام و فحش نیست، بلکه لعن ظالمان و دشمنان دین و حق و حقیقت است.
در مورد لعن، باید گفت لعن به معناى دورى از لطف و رحمت الهى است و لعن به این معنا، نسبت به کافران و ظالمان در قرآن نیز آمده است. خداوند در آیه 64 سوره احزاب می فرمایند: «إِنَّ اللَّهَ لَعَنَ الْکَافِرِینَ وَأَعَدَّ لَهُمْ سَعِیرًا؛ خداوند کافران را لعنت کرده و براى آنها آتش فروزانى آماده کرده است».
همچنین آنگونه که در آیه 57 سوره احزاب آمده، کسانی که پیامبر را آزار داده اند مورد لعن قرار گرفته اند: «إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُّهِینًا؛ بىگمان کسانى که خدا و پیامبر او را آزار مىرسانند خدا آنان را در دنیا و آخرت لعنت کرده و برایشان عذابى خفتآور آماده ساخته است».
حب و عشق نسبت به کسانى که بندگان مطیع و عارف درگاه الهى بودهاند و بغض نسبت به کسانى که دشمن حق و حقیقت بودهاند (تولی و تبری) از نشانه های ایمان است. همچنان که در متون دینى همانند، «میزان الحکمه، ج 2، ص 944» آمده است «هل الدین الاّ الحبّ؟ و هل الایمان الاّ الحبّ و البغض؟ آیا دین و ایمان چیزى غیر از حبّ و بغض است؟».
در حدیث قدسى «میزان الحکمه، ج 2، ص 966» آمده است: «خداوند به موسى (ع) فرمود: آیا هرگز کارى براى من انجام دادهاى؟ موسى عرض کرد: برایت نماز گذاردم، روزه گرفتم، صدقه دادم و تو را یاد کردم؛ خداوند فرمودند: نماز برهان و حجّت براى توست و روزه سپر تو در برابر آتش جهنم است و صدقه، سایهى سرت و، یاد من نورى است براى تو ،چه کارى براى من کردهاى؟ موسى(ع) عرض کرد: مرا به کارى که براى توست راهنمایى فرما. خداوند فرمودند: اى موسى! آیا هرگز براى من با کسى دوستى کردهاى و براى من با کسى دشمنى کردهاى؟ پس، موسى دانست که برترین اعمال، حبّ و دوستى به خاطر خدا و بغض و دشمنى به خاطر خداست».
در زمینه حب و بغض بخاطر خدا، نقل متواتر از شیعه و سنى رسیده است. آنگونه که در «کنزالعمّال، ح 24688» آمده، نبى اکرم (ص) مىفرماید: «حبّ و بغض به خاطر خداوند، واجب است». بنابراین، یکى دیگر از فلسفههاى زیارت عاشورا را همین تحکیم حبّ و بغض به خاطر خدا مىتوان برشمرد.
3- توجه و توسل به ذیل عنایت سالار شهیدان آقا اباعبدالله الحسین (ع) و زیارت آن بزرگوار از اعظم اسباب تقرب به خداوند است. همچنین لعن بر دشمنان آن حضرت که لازمه محبت و ولایت آن بزرگوار است داراى اجر و ثواب فراوان است و موجب ترفیع درجات خواهد بود و تکرار آن هم به مانند تکرار سایر ذکرها موجب ترفیع درجات و نزدیکتر شدن به خداوند است. زیرا از خواص تکرار لعن و سلام، تعمیق محبت اهل بیت (ع) و تشدید تنفر از دشمنان آنان است و موجب «تولى و تبرى» بیشتر مىشود./1406/1409/ح