ناکامی داعش در احضار روح سردار قادسیه!
به گارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، نبرد کوچه به کوچه و تن به تن در کوچه ها و خیابانهای تکریت نوید پاکسازی قلب صلاح الدین از تکفیری ها و بعثیون را می دهد. عملیات هوشمندانه ارتش و نیروهای مردمی عراق در تکریت سبب شده است تا "تکریت" و دیگر شهرهای استان صلاح الدین، نسیم آزادی از چنگال داعش را پس از ماهها حس کنند. شادی مردم زجر کشیده العلم، البوطلحه، البوعیسی و بیش از یکصد روستای صلاح الدین به شکرانه رهایی از لوث وجود داعش و سجده پیروزی نیروهای مردمی و ارتش بر خاک مناطق آزاد شده صحنه های زیبایی را در عراق خلق کرده است، صحنه هایی که طی روزهای آتی شاهد تکرار آن خواهیم بود.
در خصوص آنچه در تکریت می گذرد، لازم است 4 نکته مهم را مدنظر قرار دهیم :
1- " تکریت" در معادلات نظامی، استراتژیک و سیاسی عراق
نقطه ای تاثیرگذار است. شهری در کرانه رود دجله که مرکز استان صلاح الدین است. صدام حسین، دیکتاتور منفور عراق به " صدام تکریتی" و " سردار قادسیه" معروف بود.برخی تصور می کردند پس از سقوط رژیم بعث توسط حامیان غربی اولیه آن، دیگر نام " تکریت" نیز برای همیشه از یادها خواهند رفت، فارغ از آنکه این شهر آبستن حوادثی تازه بود. در سال 2014 میلادی، یعنی 11 سال پس از اشغال عراق توسط آمریکا، تکریت به تسخیر "اشباح سیاه" در آمد. اشباح سیاهی که وجه اشتراک آنها با صدام ، تعلق خاطر آنها به ایالات متحده آمریکا و دستگاههای امنیتی کشورهای عربی منطقه بود. مدیریت عملیات اشغال تکریت توسط داعش بر عهده بعثیون و بازماندگان صدام بود. به عبارت بهتر، اشغال تکریت محصول همکاری مشترک دو تفکر خطرناک " لائیسیته" و " تکفیری گری" بود.
وسعت دامنه عملیات نظامی از یک سو و قرار گرفتن تکریت در میان دو استان الانبار و نینوا (به عنوان استانهای محل تردد داعش)، سختی عملیات نظامی را ده چندان کرده بود. وسعت منطقه عملیاتی اخیر 10 هزار کیلومتر مربع بوده است.به عبارت بهتر، مساحتی در حد کل کشور لبنان!
بعثیون که در تسخیر اولیه تکریت اصلی ترین نقش را ایفا کرده بودند، در صحنه نگهداری و حفظ مناطق اشغال شده عملا قدرت و کشش ادامه بازی را نداشتند، ضمن آنکه قدرت نیروهای ارتش و ملت خشمگین عراق و همچنین قدرت مدیریت میدان نبرد توسط دلاورمردانی مانند سردار قاسم سلیمانی به گونه ای بود که اتحاد خائنانه " عزت الدوری" و " ابوبکر بغدادی" را بی اثر ساخت. پیشمرگه های کرد نیز در این معادله پر پیچ و خم، دل به دستورات و فرامین فرماندهان میدان نبرد سپرده و با هدف رسیدن به مرزهای موصل ،حضور جانانه ای در آزادسازی تکریت داشتند.
2- وجه اشتراک عملیاتهای آزادسازی " آمرلی"،"جرف الصخر" و
" مقدادیه" و " صلاح الدین "، " تعیین کننده بودن " نقاط عملیات بوده است. عملیات صلاح الدین در مقایسه با دیگر موارد مشابه،نقش تعیین کننده بیشتری داشته است. استان صلاح الدین و به طور خاص شهر تکریت نه تنها نقطه اتصال میانی -راهبردی تکفیری ها میان دو استان نینوا و الانبار محسوب می شود، بلکه فراتر از آن و طی ماههای اخیر " نماد شکست ناپذیری داعش" در عراق بود. به عبارت بهتر، " تکریت" حکم دژی را پیدا کرده بود که بر اساس محاسبات عادی آزادسازی آن از دست داعش و بعثیون بسیار سخت و حتی ناممکن بود.
اگرچه تا کنون در خصوص عملیات تکریت و وقایع مربوط به آن نکات زیادی بیان شده است، اما از نظر نگارنده، نکته ای که در این میان نباید مغفول واقع شود " فرار گسترده داعشی ها از میدان نبرد " است، موضوعی که حتی به اعدام میدانی و صحرایی تعداد زیادی از آنان قبل از تسلیم شدن در جنگ انجامید. نباید فراموش کرد که در شستشوی مغزی اعضای داعش، " تسلیم پذیری" در جنگ جایی ندارد و " نابود گری توحش آمیز" یا " کشته شدن " در نبرد تنها گزینه های انتخاب آنهاست. با این حال بسیاری از تکفیری هایی که پس از هیپنوتیزمی شیطانی از کشورهای شمال آفریقا، عربستان و دیگر کشورهای عربی منطقه و حتی کشورهای اروپایی و آمریکا در میدان نبرد تکریت حضور داشته اند به اندازه ای از قدرت و سرعت عملیات تکریت شوک زده شدند که تفکرات باطل محمد بن عبد الوهاب و ابن تیمیه برای همیشه از یادشان رفت!
3- ابراز نگرانی " اشتون کارتر" وزیر دفاع ایالات متحده آمریکا در روزهای ابتدایی عملیات تکریت و اعتراف رسانه های آمریکایی مبنی بر اینکه " دولت عراق" در عملیات آزادسازی صلاح الدین ایران را به آمریکا ترجیح داده است، جملهای بسیار قابل تامل بوده است.
به راستی اصل نگرانی مقامات آمریکایی در عملیات تکریت مربوط به چه چیزی است؟نخستین موضوعی که در این خصوص به ذهن متبادر می شود، " شکست تبلیغاتی و روانی آمریکا" در میدان مبارزه با داعش است.
هم اکنون بزرگترین پیروزی نیروهای عراقی با مدیریت جمهوری اسلامی ایران و به دور از دخالت آمریکاو نیروهای ائتلاف ساخته و پرداخته دست حامیان غربی-عربی داعش در حال رقم خوردن است. در این میان، " چراغ قرمز عراق به ائتلاف غرب" بدترین رسوایی برای آمریکا و متحدانش در نبرد ساختگی با داعش محسوب می شد.
دیگر نگرانی ایالات متحده آمریکا در عملیات تکریت، به " نقض استراتژی کلان ائتلاف غربی-عربی" باز می گردد. در این استراتژی" نابودی مطلق داعش" گنجانده نشده و " مدیریت تکفیری ها" اصالت و موضوعیت دارد. در حوزه تاکتیکی نیز این نقض غرض در عمل صورت گرفته است.
یکی از تاکتیکهای اصلی ائتلاف غربی-عربی که در عملیات تکریت نقض شده است، " حمایت نظامی غیر مستقیم از داعش" است. در جریان نبردهایی که ائتلاف غربی-عربی در آن نقش دارند، نابودی داعش با چاشنی " خرید زمان " و " حفظ کلی تهدید داعش" صورت می گیرد اما در جریان عملیات تکریت دستان ائتلاف غرب در خصوص حمایت از داعش و تکفیری ها در میدان نبرد بسته بود.
4- مهم ترین راهبرد منطقه ای واشنگتن و متحدان آن مبنی بر
" حضور بلند مدت در خاورمیانه" به صورتی صریح و آشکار در جریان عملیات آزادسازی تکریت به چالش کشیده شده است. سرعت عمل در انجام عملیات ، مبطل فرضیه دروغین " لزوم حضور بلند مدت آمریکا در خاورمیانه برای نابودی داعش" بوده است. فرضیه ای که مدتهاست از سوی افرادی مانند ژنرال دمپسی و دیگر مقامات ستاد مشترک ارتش آمریکا تبلیغ می شود!
مروری بر اظهارات مارتین دمپسی، رئیس ستاد مشترک ارتش ایالات متحده آمریکا پس از پیشرفتهای صورت گرفته در عملیات آزادسازی تکریت اهمیت بسیار دارد:
"اطمینان دارم عراق در نهایت شبه نظامیان سنی را در تکریت شکست خواهد داد! نیروهای دولت اسلامی در این شهر تنها چند صد نفر هستند درحالی که نیروهای عراقی و شبه نظامیان تحت حمایت ایران که به سمت مواضع این شهر پیش می روند، بالغ بر 23 هزار نفر می شوند! نکته مهم درمورد عملیات تکریت به ابعاد نظامی آن مربوط نمی شود بلکه عواقب آن از اهمیت بیشتری برخوردارند. شرایط زمانی مطلوب خواهد بود که به ساکنان تکریت اجازه داده شود به خانه های خود بازگردند و هرگونه که می خواهند به زندگی خود ادامه دهند!"
این اظهارات از سوی فردی مطرح شده است که همواره مدعی بود نبرد با داعش در عراق سالها به طول خواهد انجامید! با این حال یکباره دمپسی مدعی می شود که کل تکفیری های مستقر در تکریت
چند صد نفر بیشتر نیستند و اساسا آزادسازی نظامی تکریت نیز در مقابل عواقب و تبعات سیاسی پس از آزادسازی آن ( بازگشت هواداران صدام به تکریت و ایجاد فتنه های دیگر) اهمیتی ندارد!
سئوال اصلی اینجاست که اگر واقعا از نظر دمپسی نیروهای داعش در تکریت چند صد نفر بیشتر نیستند، چرا ائتلاف متبوع نظامی آمریکا در طول مدتی که تاسیس خود را اعلام کرده است اقدامی در راستای حذف یکباره این چند صد نفر ! صورت نداده است؟! از سوی دیگر نابود کردن چند صد نفر تکفیری چه لزومی به تشکیل ائتلاف و حضور بلند مدت در خاورمیانه دارد ؟!
واقعیت امر این است که اگر نبرد با داعش سخت است، این سختی و دشواری معلول حمایتهای اولیه و تبعی صورت گرفته از تکفیری هاست.
حمایتهایی که مصدر آن را باید در دو نقطه، یعنی "آتلانتیک" و " کشورهای عربی دیکتاتور خاورمیانه" جستجو کرد. در صورتی که دستگاههای تنفس مصنوعی افرادی مانند دمپسی به داعش قطع شود و رژِیم صهیونیستی و رژیم های عربی به تیمار "شیاطین دست پرورده خود"! نپردازند پاکسازی کل عراق و منطقه از تکفیری ها به سرعت امکان پذیر خواهد بود. دمپسی خود نیز به خوبی آگاه است که "اعضای داعش چند صد نفر نیستند"،" برای مقابله با داعش نیاز به حضور بلند مدت در منطقه نیست" و " از همه مهم تر" ائتلاف غربی مقابله با داعش به صورت همزمان در نقش ائتلاف حامی داعش نیز ایفای نقش می کند"....
در نهایت اینکه تلاش مشترک داعشی ها و تکفیری ها برای احضار روح صدام در تکریت به جایی نرسید! بدون شک رئیس ستاد مشترک ایالات متحده آمریکا و مقامات نظامی و امنیتی رژیم های دیکتاتوری عربی، اصلی ترین صاحبان عزای نابودی تکفیری ها در صلاح الدین هستند، مجالس عزایی که در آینده نیز با حضور بانیان ایجاد و حمایت از گروههای متوحش تروریستی در منطقه تکرار و برگزار خواهد شد./907/د101/ح
منبع: رسالت