وحدت بهترین سوغات حج است
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از مرکز خبر و اطلاع رسانی جامعةالمصطفی، به مناسبت فرا رسیدن موسم حج و همسو با تأکید رهبر معظم انقلاب بر توجه به کارکردهای اجتماعی این فریضه، «حجت الاسلام والمسلمین عزالدین رضانژاد»، در گفت وگویی درباره این کارکردها به ویژه در عرصه بین الملل سخن گفت که مشروح آن را در ذیل میخوانید:
با توجه به آنکه حج واجب دینی و مناسکی عبادی است، چگونه میتواند کارکردهای اجتماعی نیز داشته باشد و این کارکردها در شرایط امروز جهان اسلام چیست و چه اثراتی دارد؟
در عرصه ادیان، اسلام آخرین دینی است که از سوی خداوند متعال بر پیامبر(ص) آمده و ابعاد گوناگون دنیایی و اخروی را در کنار هم مد نظر دارد، در حالی که متاسفانه برخی دیگر از ادیان و مکاتب چه الهی و چه بشری دارای ابعاد گوناگون سیاسی، اجتماعی، اخلاقی، روحی، معنوی و دنیایی نیستند؛ یعنی امتیاز اسلام ذوابعاد بودن آن است و به جوانب گوناگون زندگی آدمی توجه دارد و حتی در بخش مباحث عبادی و معنوی برنامههایی دارد که آنها نیز ابعاد گوناگون دارند و یکی از آنها برنامه عبادیِ جمعی- فردی حج تمتع است و همانگونه که رهبر معظم انقلاب تاکید کردند در این برهه از زمان، بُعد اجتماعی آن حایز اهمیت است.
از این رو، اگر حج را با نگاه اجتماعی بنگریم با اینکه مسألهای دینی مذهبی است اما در ذات، نمونه ای از تشکیل امت اسلامی است، زیرا در میان ادیان موجود چه بشری و چه الهی، هیچ یک برنامه جامع دینی همانند حجِ مسلمانان را ندارند آن هم حجی که در پایگاه توحید و مبارزه با شرک، انسانها را از نژادها و قومیتهای مختلف در خود جمع میکند، بنابراین مراسم حج هر ساله گویای تشکیل گردهمایی جهانیِ امت اسلام است.
آیا ایجاد همدلی و همزبانی میان امت اسلام را میتوان از کارکردهای اجتماعی حج دانست، چگونه و با چه کیفیتی؟
یکی از ابهت های جامعه اسلامی انجام مناسک حج ابراهیمی است، اما از این مراسم زمانی میتوان بیشترین بهره برداری را داشت که به ابعاد گوناگون آن توجه شود، یعنی دستاوردهای تشکیل امت اسلامی به هوشیاری و عملکرد مجموعه این امت بستگی دارد؛ به عبارت دیگر اگر به عنوان مثال به ابعاد سیاسی حج توجه کنیم و حج و مناسک آن بر اساس آیه 27 سوره مبارکه حج، محل قیام و ایستادگی مردم باشد آنگاه این اجتماع میتواند تحول آفرین باشد.
باید توجه داشت بنا بر آیه 26 سوره مبارکه حج همه کسانی که کنار کعبه جمع میشوند موحد اند، آنگاه این افراد که از آنها به حاجی تعبیر شده و به تعبیر قرآن طواف کنندهاند باید پاک و مطهر باشند، چون جایگاه توحید و آمدن در این مکان، ارزش معنوی و طهارت روحی را در پی دارد.
بنابراین، برای رسیدن به این اهداف باید تک تک مسلمانان به آموزههای حج توجه کنند؛ به عنوان مثال در حج موضوع برائت از مشرکان مطرح است، یعنی کعبه محل و موطن توحید است و حاجی از هر سرزمینی که میآید باید به امر توحید بپردازد و هر چه برخلاف توحید باشد را در عمل، اعتقاد و رفتار خود کنار بگذارد. از این رو، اعلام برائت از مشرکان، تبلور توحید در حج است که همچون روح در کالبد همه مسلمانان دمیده میشود.
افزون بر این، ما در حج و مناسک آن موضوعی به نام امیرالحّاج داریم، یعنی کسی که این مراسم را هدایت و راهبری میکند، در زمان پیامبر(ص) ایشان خود امیرالحّاج بودند و هزاران حاجی را ولایت و سرپرستی میکردند، این یعنی ما در هر زمان به این امیر نیاز داریم و او ویژگیهای خود همچون عالم و شجاع بودن را دارد تا بتواند اهداف توحیدی را در مراسم حج پیاده کند.
و این درسی بزرگ است تا امت اسلامی در هنگام انجام مناسک حج از امام و رهبری که دارای ویژگیهای لازم است، پیروی کنند و به موضوع رهبری در جهان اسلام توجه داشته باشند.
با توجه به اینکه وهابیت، شیعه را به دلیل تبرک، توسل و شفا و حاجت طلبیدن از پیامبر اکرم(ص) و ائمه(ع) به شرک و بدعت متهم میکند، آیا میتوان روشنگری در این باره و اثبات حقانیت عقاید شیعه را نیز به عنوان کارکردی اجتماعی از حج انتظار داشت؟ چگونه؟
یکی از اموری که همه فرقه ها، جریانها و احزاب باید به آن توجه داشته باشند بُعد اجتماعی حج در انجام مناسک است، زیرا برخی فرقهها و جریانها که البته شمار آنها در میان سایر مذاهب اندک است، برداشت نامناسبی از افکار و رفتار دیگر فِرَق دارند؛ به عنوان مثال میگویند توسل و تبرک و شفا طلبیدن از غیرخدا حرام است! این در حالی است که باید گفت اگر عبادت غیر خدا شرک و حرام است، پس چرا حجاج از کوه صفا به کوه مروه میروند، مگر نه اینکه این عمل هم به قصد قربت انجام میشود و این الهام از مسیری است که حضرت هاجر(س) روزی برای یافتن آب برای فرزندش اسماعیل(ع) پیمود و خداوند این عمل را جزو شعائر قرار داده است؛ بنابراین، شعائر میتوانند راهی به سوی خدا باشند نه اینکه خود خدا باشند!
نکته دیگر اینکه وهابیت میگوید شما در قبرستان نماز نخوانید و آن را مسجد نکنید، زیرا این کار بدعت و حرام است! اگر چنین است پس چرا همه مسلمانان از همه فرقهها در حجر اسماعیل که محل دفن حضرت هاجر و حضرت اسماعیل(ع) است، نماز میخوانند؟! باید توجه داشت این برداشت اشتباه بوده و نماز خواندن در کنار قبور به معنای پرستش صاحب قبر نیست!
یا اینکه میگویند از غیر خدا شفا نطلبید، در حالی که همه حجاج پس از طواف در کنار کعبه، به عنوان عملی مستحب از آب زمزم به نیت شفا مینوشند و یکی از ویژگیهای این آب دادن شفای روحی و جسمی است، بنابراین دعایی نیز هنگام نوشیدن آب زمزم وارد شده با این مضمون: «خدایا! به واسطه این آب علم و رزق و روزی را بر من فراخ تر بفرما.»
وقتی این آب وسیله درخواست از خداوند است بیگمان وجود مقدس پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصوم(ع) افضل و برتر از آن برای شفا طلبیدن و اظهار حاجت است.
از این رو، باید گفت برداشت عده ای از فِرَق اسلامی درباره مسایلی مانند توسل و تبرک نادرست است، زیرا بیشتر مسلمانان از مذاهب گوناگون به سرزمین وحی آمده و همانند شیعه از آب زمزم شفا طلبیده و به کعبه تبرک میجویند. اصلاً برای همین است که وقتی پرده کعبه در هر سال عوض میشود پرده قبلی را قطعه قطعه کرده و هر قطعه را به کشوری هدیه میکنند و این برای ارزش مادی و ابریشم و طلاکوب بودن آن نیست، بلکه چون مدتی به کعبه آویخته شده ارزش یافته و نجس کردن آن حرام است وگرنه اگر پارچه ای معمولی در بازار بود دیگر نجس کردن آن حرام محسوب نمیشد!
با این تفاسیر عقاید شیعه نه تنها شرک نیست، بلکه خود نمادی از توحید است؟!
بله، اگر به مناسک حج و حضور حاجیان در عرفات، مشعر و منا و ... توجه کنیم تقدس این مکانها به دلیل معنویتی است که خداوند برایشان قرار داده و رفتن و تبرک جستن به آنها امر خداست.
اما متاسفانه میبینیم عده ای که زمامدار فرهنگی حرمین شریفین هستند با برداشت غلط، عقاید و باورهای مذاهب اسلامی را شرک قلمداد میکنند و میخواهند کج اندیشی خود را به سایر مسلمانان تحمیل کنند؛ بنابراین آنچه بدعت مینامند بدعت نیست؛ آنچنان که نوشیدن آب زمزم و شفا طلبیدن از آن از زمان پیامبر اکرم(ص) بوده و خود آن حضرت(ص) چنین کردهاند یا اینکه اگر جای پای ابراهیم(ع) به اذن خدا و تصریح آیات قرآن مصلا شده است برای آن بوده که الگو و الهام بگیریم؛ همچنین است موضوع حجرالاسود که همه مسلمانان از همه فرقهها اتفاق و اجماع دارند که لمس کردن و بوسیدن این سنگ سنت است.
با توجه به آنکه گروههای تکفیری امروز با حمایت استکبار بر تفرقهافکنی در جهان اسلام و رواج اسلام هراسی در عرصه بینالمللی اقدام میکنند، آیا میتوان با بُعد اجتماعی حج و از طریق زمینه سازی برای وحدت این تلاش آنها را خنثی کرد؟
انجام همزمان مناسک حج، طواف و خواندن نماز آن، حرکت به سمت عرفات و... همه وحدت را در گوش زمان و جهان فریاد میزند.
از این روست که دشمن سعی میکند از این مراسم وحدت بخش به نفع خود استفاده کند و توطئهها از همین جا شکل میگیرد تا مسلمانان را از یکدیگر جدا کنند و متاسفانه برخی انسانها نیز برای هواهای نفسانی و امیال سیاسی، قومیتی و مالی و کسب مقام و منزلت بازیچه دست آنها میشوند تا تفرقه را جایگزین وحدت کنند. از این رو، رهبر معظم انقلاب هوشیارانه در این باره تذکر دادند تا حج به فرصتی برای تبادل تجربیات مسلمانان تبدیل شود.
باید توجه داشت یکی از راههای وحدت، دشمنشناسی و طرح نکردن مسایل جزیی مورد اختلاف است و حج بهترین فرصت است تا از طریق شناخت و ارتباط و صحبت و درددل کردن مشکلات و اختلافها برطرف شود. به عبارت بهتر، بهترین سوغات حج وحدت فارغ از منطقه جغرافیایی، رنگ و نژاد و قومیت است که به هوشیاری، دقت نظر و زیرکی نیاز دارد که البته در همگان یکسان نیست و شدت و ضعف دارد. اما هر کس میتواند به قدر توان از این سفره پهن شده وحدت و اتحاد نعمت بردارد و بهره کافی ببرد که البته در این میان رهبران مذاهب، نخبگان و جریانهای فکری مسؤولیتشان بیش از دیگران است و باید مسلمانان را به سمت همدلی و همزبانی و همدردی هدایت کنند تا با کج اندیشی جریانی همچون وهابیت که تنها قرائت خود از دین را صحیح میداند مبارزه شود و البته شاید این امتحانی است برای امت اسلامی تا در برابر جریانهای تکفیری و انحصارگرایی و کجاندیشی و جمودگرایی آنها بایستند./1325/د101/ی