۲۸ مهر ۱۳۹۴ - ۱۱:۲۰
کد خبر: ۲۹۶۶۲۰
در گفت‌وگوی با معاون سابق فناوری رییس‌جمهور مطرح شد؛

شکوفایی نخبگان مستلزم رشد کیفی مراکز آموزش عالی

خبرگزاری رسا ـ گاهی اوقات، حفظ مغزها امری بسیار مشکل و در پاره‌ای از اوقات محال به نظر می‌رسد؛ کشورها در این زمینه برنامه‌ریزی‌های گسترده و سرمایه‌گذاری‌های کلانی را اختصاص می‌دهند، از همین رو کشش‌های بین‌المللی فراوانی برای فرار مغزها وجود دارد، در این میان محیط‌‌های آموزش عالی در کشور افزایش یافته است، اما آن محیط‌هایی که دارای کیفیت بالا باشند تا استعداد‌های برتر بتوانند در آنجا استعدادهای خود را شکوفا کنند، تعدادشان کم است.
فرار مغزها

به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، نخبگان موتورهای محرک یک جامعه به حساب می‌آیند. قشری پویا که در اجرایی شدن تئوری‌ها و برنامه‌های جامع یک کشور نقشی حیاتی را بر عهده دارند. گاهی اوقات، حفظ مغزها همانند نگه داشتن سنگ در دل شیشه امری بسیار مشکل و در پاره‌ای از اوقات محال به نظر می‌رسد. کشورها در این زمینه برنامه‌ریزی‌های گسترده و سرمایه‌گذاری‌های کلانی را اختصاص می‌دهند، از همین رو کشش‌های بین‌المللی فراوانی برای فرار مغزها وجود دارد.

 

جذب و حفظ استعدادهای برتر در دنیا تبدیل به یک مسابقه حیاتی شده است. هر کشوری که در رقابت‌های جهانی جذب مغزها موفق‌تر عمل کند، می‌تواند در اندیشه اقتصادی برتر و پیشرفتی محسوس‌تر چشم به افق‌های روشن بدوزد اما جمهوری اسلامی ایران طی این سال‌ها چه رتبه‌ای را در این مسابقه جهانی به خود اختصاص داده است؟ راه‌های جذب و حفظ نخبگان ایرانی و البته غیرایرانی از چه مسیرهایی می‌گذرد؟

 

در خصوص شرایط حفظ و جذب نخبگان در کشور با خانم دکتر نسرین سلطانخواه گفت‌و‌گو کردیم. وی از سال 88 تا پایان کار دولت دهم معاون علمی و فناوری رییس‌جمهور و همچنین رییس بنیاد ملی نخبگان بود. متن کامل گفت‌و‌گوی تفصیلی ما با عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی پیش روی شماست.

 

 

ابتدای امر بفرمایید کـه راه‌هــای پیشگیری از خروج نخبگان از داخل کشور چیست و اگر بخواهیم یک نگاه مقایسه‌ای نسبت به قبل داشته باشیم، شرایط خروج نخبگان از کشور با افزایش روبه‌رو بوده یا مسیر کاهشی را در پیش گرفته است؟

اگر بخواهیم تعریفی عام از نخبه داشته باشیم باید بگوییم که نخبه به کسی گفته می‌شود که برای تخصصی به خارج از کشور می‌رود و تعریف خاص‌تر این است که نخبه به کسی گفته می‌شود که براساس تعریف آئین‌نامه بنیاد و شورای عالی انقلاب فرهنگی دارای شرایط نخبگی و شرایط برتری باشد. در دوره‌ای که معاون علمی و فناوری رئیس‌جمهور بودم و مسئولیت داشتم، دو مرحله گزارش در شورای عالی انقلاب فرهنگی ارائه دادیم. در آن گزارش، جامعه آماری‌ای که انتخاب کرده بودیم تمامی المپیادی‌هایی که از شروع دوره المپیاد تا همان سال 90 واجد شرایط حضور در المپیاد بودند را در بر می‌گرفت.

 

این گزارش در حقیقت یک جامعه آماری 4هزار نفری را شامل می‌شد. ما در ادامه یک جامعه آماری دیگر را هم انتخاب کردیم که 300 نفر اول کنکور ریاضی، تجربی و انسانی و همچنین، 50 نفراول کنکور هنر را در بر می‌گرفت. این افراد از سال 76تا 86کنکور داده بودند.

 

طی دوره 10 ساله‌ای که فعالیت آماری نسبت به خروج نخبگان انجام دادیم، براساس گزارش مربوط به سال 92، مشخص شد که از سال 86 به بعد روند خروج نخبگان کاهش پیدا کرده است، لذا بنا بود در بنیاد ملی نخبگان، نتایج آماری در مورد این جامعه نیز به روز‌رسانی، گسترده‌تر و تکمیل‌تر شود. به این معنا که آخرین وضعیت المپیادی‌های سال‌های بعد و همچنین برترین‌های کنکوری سال‌های بعدی نیز به این آمار اضافه شود؛ حال باید از بنیاد ملی نخبگان سؤال کنید که آیا این گزارشاتی که قبلاً بنیاد ارائه داده را به روز‌رسانی و تکمیل کرده‌اند تا اطلاعات به روز شود یا خیر.

 

فرار مغزها در هر جامعه‌ای دلایل متعددی را به خود اختصاص می‌دهد و زنجیره‌ای از مسائل و مشکلات دست به دست هم می‌دهند تا این رخداد تلخ رقم بخورد. در بررسی‌‌ها و تحقیقاتی که طی زمان مسئولیت شما صورت گرفت، چه عواملی را مسبب این اتفاق دیدید و چه طرح‌هایی برای جلوگیری از خروج نخبگان و ترغیب آنها به ادامه تحصیل و حضور در کشور اجرا کردید؟

به طور کلی در بین سال های85 تا 88 یک فضای امید، اعتماد‌به‌نفس و خود‌باوری در کشور ایجاد شد که کاملاً محسوس و قابل لمس بود. البته ناگفته نماند در سال 88 به دلیل اتفاقاتی که رخ داد تأثیرات منفی در این زمینه گذاشته شد، اما در روند کلی تغییر چندانی ایجاد نکرد. یک مسئله دیگر هم مربوط می‌شود به بنیاد ملی نخبگان که در سال 85 تشکیل شده بود و به طور دقیق‌تر هیئت امنای بنیاد در 25 اردیبهشت 1385 اولین جلسه خود را تشکیل داد. این بنیاد آئین‌نامه‌هایی را برای حمایت از نخبگان و مغزهای کشور تهیه و تنظیم کرد. از جمله این طرح‌های حمایتی، ارائه تسهیلات به کسانی بود که با تعریف شورای عالی انقلاب فرهنگی برتر و نخبه قلمداد می‌شدند. مجموعه این اقدامات توانست تا حدی مؤثر واقع شود و از سوی دیگر، راه‌های امکان ادامه تحصیل در داخل را برای‌شان بیشتر فراهم می‌کرد.

 

اساساً نحوه خروج و جذب نخبگان توسط کشورهای غربی به چه شکل صورت می‌گیرد؟

طبق جامعه آماری که مد‌نظر ما بود المپیادی‌ها و کنکوری‌ها کسانی بودند که تعریف استعداد برتر برای‌شان وضع می‌شد، اما آماری که اخیراً اداره مهاجرین ایالات متحده امریکا برای ویزاهای تحصیلی به ایرانیان داد، بیانگر این موضوع بود که لزوماً همه آنهایی که ویزای تحصیلی امریکا را دریافت می‌کنند از استعدادهای برتر و نخبگان تحت پوشش بنیان ملی نخبگان نیستند؛ البته می‌توانند در رده هوشمندان باشند. سال 93- 92 تا حدودی ارائه ویزاهای تحصیلی به این گروه، از سوی امریکا افزایش پیدا کرده بود. این موضوع دلایل مختلفی را به خود اختصاص می‌دهد. بخشی از آن به سیاست‌های دولت امریکا مربوط می‌شود. اساساً تسهیلاتی که امریکا برای جذب این فارغ‌التحصیلان ایرانی داده بود مربوط به شرایط و فضای کشور در سال‌های 93- 92 و تغییر و تحولات در وزارت علوم می‌شد که به هر حال غیرمستقیم تأثیر می‌گذارد.

 

عدم تحقق چه خواسته‌های مادی یا معنوی‌ای سبب اندیشیدن نخبگان به مهاجرت می‌شود و اساساً توقعاتی که این قشر از جامعه از مسئولان دارند، چیست؟

استعدادهای برتر و نخبگان دارای قابلیت‌‌ها و ظرفیت‌هایی هستند که باعث شده دارای برتری محسوسی نسبت به بقیه باشند. همین عامل سبب شده تا به همان نسبت نیز نیازها و خواسته‌های متنوع و متکثری داشته باشند. مثلاً یک استعداد برتری که در مرحله دانش‌آموزی است یا اینکه درس خود را به اتمام رسانده است، وارد مرحله‌ای می‌شود که می‌‌خواهد جامعه از توانمندی‌ها و استعدادهای او بهره‌مند شود. یا کسانی که دارای برجستگی‌های علمی و استعدادی هستند، می‌خواهند در بخش‌های مهم و تأثیرگذار کشور، به میزان شرایط و رشدی که داشته‌اند اثر‌گذار باشند. همین طور کسانی که به واسطه یک خلاقیت و نوآوری از درجه رشد علمی بیشتری نسبت به همسالان و همتایان خود قرار دارند، این انتظار را دارند که متولیان امر با توجه به پتانسیل‌های فردی او، نگاه ویژه‌تری نسبت به وی داشته باشند.

 

در مجموع باید گفت آن عواملی که سبب ایجاد این برجستگی‌ها می‌گردد متعدد و متکثر است و درنتیجه خواسته‌های این قشر از جامعه نیزمتعدد و متکثر است. نکته اساسی و حیاتی این است که باید به شکوفا شدن و رشد و پرورش این استعداد‌ها کمک کرد و همچنین تقاضاهایشان به صورت مستقیم و غیرمستقیم مورد حمایت قرارگیرد.

 

چه عواملی دست به دست هم می‌دهد که ما نتوانیم به این نیازها پاسخ مثبت بدهیم و نخبه در خارج از مرزها بخواهد پرورش استعدادهایش را جست‌وجو کند؟

مکان‌های رشد و شکوفایی استعدادها متعدد و گسترده است که باید پاسخگوی آن محیط علمی و دانشی باشند. البته باید این نکته را یادآور شد که بعضا ممکن است به این نیازها خوب پاسخ داده نشود یا اینکه ممکن است در یک برهه‌ای، رویکرد قالب در بین متولیان و مسئولان، رویکردی درست و صحیح نباشد که متأسفانه عوامل متعددی در این خصوص دخیل است. در مجموع باید گفت می‌توان شرایطی را فراهم کرد تا پرورش استعدادهای نخبگان در کشور رقم بخورد تا عواید و نتایج مثبت آن هم برای نخبگان و هم برای جامعه به ثمر برسد.

 

برای حفظ نخبگان فعالیت‌هایی که در سیر حرکتی سیستم آموزشی کشور صورت می‌گیرد به اعتقاد شما به آن اندازه کافی است که به نظر می‌رسد ما می‌توانیم نخبگان کشور را در داخل حفظ کنیم؟

محیط‌‌های آموزش عالی در کشور افزایش یافته است، اما آن محیط‌هایی که دارای کیفیت بالا باشند تا استعداد‌های برتر ما بتوانند در آنجا استعدادهای خود را شکوفا کنند و به خواسته‌های خود پاسخ مثبت دهند تعدادشان کم است، لذا نیاز به سرمایه‌گذاری در این زمینه ‌داریم. متأسفانه رشد کمی مراکز آموزشی کشور با رشد کیفی آن متناسب نبوده است و همین عامل باعث شده است افزایش دانشگاه‌ها و مراکز علمی با افزایش میزان رضایت نخبگان متناسب نباشد.

 

این سرمایه‌گذاری توسط چه کسانی باید صورت گیرد؟

این سرمایه‌گذاری باید از طریق دولت و برای پشتیبانی از یکسری مراکز علمی خاص صورت گیرد تا این مراکز خاص، محیطی برای رشد و پرورش و استغنای استعدادهای برتر باشند؛ وزارت علوم و همچنین وزارت بهداشت در این زمینه مسئولیت دارند.

 

باید به این نکته اشاره کنم که یکسان نگری و عدالت در این خصوص وجود ندارد. کسی که دارای استعداد و توانمندی‌های ویژه است با کسی که از یک سطح معمولی هوش برخوردار است، قطعاً متفاوت است. وقتی این زمینه‌ها و ظرفیت‌‌ها وجود نداشته باشند، متأسفانه این استعداد برتر به خاطر آن میل و گزینشی که به رشد و ارتقا دارد به دنبال بروز استعداد خود در محیط‌های آموزشی علمی خواهد بود، حالا در هر جای دنیا که بتواند آن را اغنا کند. او به دنبال شکوفایی استعدادهایش است و اگر نتواند آن را در وطن خویش بیابد طبعا به سمت خروج از کشور گرایش پیدا می‌کند.

 

چه بسترهایی را می‌توان فراهم کرد تا شاهد ورود نخبگان و استعدادهای برتری باشیم که تابعیت کشورهای دیگر را دارند و ملیتی غیرایرانی را دارا هستند؟ آیا اساساً تمهیداتی برای تحقق این مهم در نظر گرفته شده است؟

دنیای امروز دنیایی است که هر کشوری بیشترین بخش سرمایه ‌خود را به مقوله دانش اختصاص می‌دهد. تمامی کشورها در حال برنامه‌ریزی برای جذب سرمایه‌های دانشی سایر کشورها هستند تا بتوانند از این سرمایه‌ها در جهت رشد همه جانبه خود استفاده کنند، از جمله رشد و ارتقای بخش اقتصادی.

 

رشد اقتصادی بسیاری از کشورها امروز به جای اینکه معطل سرمایه‌های مالی، کارخانجات و صنایع باشد محتاج و معطل یکسری نیروهای انسانی متخصص و کاردان و ورزیده است. در دنیا، بعضی از کشورها برای پیشگیری از خروج و جذب سرمایه‌های انسانی سایر کشورها به کشور خودشان برنامه‌ریزی‌های مدون و حساب شده‌ای ترتیب می‌دهند. ما نیز در شورای عالی انقلاب فرهنگی تلاش می‌کنیم که این پیش‌نویس سیاست‌ها و برنامه‌ریزی‌های سیاست کلان در کشور تدوین شود. اسناد زیادی برای پیشگیری از خروج نخبگان تهیه شده است. برای بازگشت و جذب سرمایه‌های انسانی خارج از کشور نباید فقط موضوع پدافندی در دستور کار قرار بگیرد، بلکه باید همراه با عملکرد پدافندی به موضوع آفندی نیز فکر کنیم. یکسری فعالیت‌های مطالعاتی در خصوص اینکه سایر کشورها چه برنامه و طرح‌هایی برای جذب استعداد و سرمایه‌های انسانی سایر کشورها در دستور کار خود قرار می‌دهند را انجام دادیم که امیدواریم بتوانیم این سیاست‌ها را به زودی تدوین کنیم.

 

نخبه‌ای که از کشور خارج می‌شود، پتانسیل‌های مجهز شده به علم در وجودش است؛ کشورهای دیگر نه تنها برای پیشگیری از خروج نخبگان خودشان و بازگشت آنها برنامه‌ریزی دارند، بلکه برای اینکه چگونه نخبه سایر کشورها را نیز جذب کنند برنامه‌ریزی جامع کاملی را مدنظر قرار می‌دهند. ما امروز در آموزش عالی کشور به این سمت می‌رویم که ظرفیت صندلی‌های خالی مان روز‌به‌روز افزایش پیدا می‌کند، پس باید برنامه‌ریزی مدونی داشته باشیم تا با استفاده از ساختارها و زیر‌ساخت‌هایی که ایجاد می‌کنیم، از این ظرفیت‌ها برای جذب استعدادهای برتر سایر کشورها، به ویژه کشورهای منطقه برای پیشبرد اهداف مد‌نظرمان استفاده کنیم.

 

بر اساس صحبت‌های شما می‌توان نتیجه گرفت که راه‌های پیشگیری از خروج نخبگان مشخص است، اما در زمینه اجرا دچار مشکل هستیم. آیا برای جذب نخبگان خودمان که خارج از کشور هستند، برنامه‌هایی در دستور کار داشته‌ایم؟

بله، برنامه‌های مختلفی را به کار بسته‌ایم، اما کافی نیستند. لذا نیازمند این هستیم که این برنامه‌ها استمرار داشته باشند. به هر حال آن کشورهایی که نخبگان به آنجا می‌روند و مشغول به ادامه تحصیل می‌شوند، از یک نظام برنامه‌ریزی صحیحی برخوردار هستند. کشورهای میزبان برنامه‌ریزی می‌کنند و هزینه‌هایی را متحمل می‌شوند تا بتوانند به بهترین شکل از این نخبگان استفاده کنند تا بر این اساس هزینه‌هایی را که احیاناً متحمل می‌شوند به عنوان سرمایه‌گذاری به حساب‌ آید. باید سیاست این کشورها بررسی شود و متناسب با آن سیاست و برنامه ما نیز مورد ارزیابی جدی قرار گیرد تا ببینیم که چه برنامه‌ای را باید داشته باشیم تا نیروی کششی ما بیشتر از نیروی جذب آنها باشد./998/د102/س

 

منبع: روزنامه جوان

ارسال نظرات