نفوذ جریان خاص در قراردادهای نفتی
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، اختلافات در نفت بالا گرفته است؛ رئیس کمیته بازنگری قراردادهای نفتی که قراردادهای جدید نفتی ملقب به IPC را طراحی کرده است روبهروی بیشتر کارشناسان و مدیران نفت ایستاده است تا نشان دهد قراردادی که طراحی شده یک قرارداد بینظیر است اما بسیاری از کارشناسان میگویند افتضاحی بدتر از قراردادهای بیع متقابل در راه است.
به گزارش «جوان»، هفته گذشته بود که سیدمهدی حسینی مدیران نفت را به باشگاه کوشک نفت دعوت کرد تا در 12 ساعت به تشریح نوع جدید قراردادهای نفتی بپردازد و آنها را توجیه کند تا با این قرارداد بسازند. جلسه که آغاز شد وی با پاورپوینتها و دستیاران جوانش قراردادها را «باز» کرد و در همان ابتدای کار صدای اعتراضها به آرامی شنیده شد. وی ادامه داد و اعتراضها با شدت بیشتری «غراتر» شد و کار به مباحث سنگین رسید. حسینی که علاقه فراوانی به قراردادهای تدوین شده دارد این قراردادها را منشأ خیر و برکت برای اقتصاد ایران دانست؛ درست برخلاف نظر کارشناسان حاضر در این همایش که آن را دارای نقاط ضعف فراوانی شناختند و گفتند با این قراردادها داستان هایی غم انگیزتر از قراردادهای بیع متقابل در راه است.
بیع متقابل چه بود؟
دولت اصلاحات که به کار آمد با شعار ایجاد تحول در بخش نفت، قراردادهای اصلاح شدهای را با عنوان بیع متقابل به میان آورد که یک قرارداد خدماتی است. بر اساس این قرارداد، شرکت خارجی برای توسعه یک میدان قراردادی را با شرکت ملی نفت یا شرکتهای زیر مجموعه امضا کرد و طی چند سال پس از تولید نخست، بازپرداخت سرمایهگذاری و هزینههای این شرکتها بهصورت در اختیار قرار دادن نفت همان میدان انجام شد. هرچند شرکت ملی نفت به جای نفت خام به آنها پول نفت را پرداخت کرد اما این مشکل کار نبود. مهمترین مشکل کار در قراردادهای بیع متقابل که سید مهدی حسینی طراح آن بود و بهشدت از آن دفاع میکرد کلاهی بود که شرکتهای خارجی سر ایران گذاشتند.
بیش از 50 میلیارد دلار تعهد برای کشور ایجاد شد تا تولید نفت یک میلیون و 500 هزار بشکه افزایش یابد اما در نهایت کمتر از 400 هزار بشکه به مجموع تولید کشور اضافه شد. در آن روزها گفته شد تولید ایران به 3/5 میلیون بشکه خواهد رسید اما این رقم در پایان حضور زنگنه و حسینی در نفت هیچگاه به بیش از 4 میلیون و 200 هزار بشکه نرسید.
عملکرد غیرقابلقبول شل، توتال و شرکتهای دیگر در ایران و میادین سروش نوروز، سلمان، سیری، درود، مسجد سلیمان و... نهایت کار را به شکستی رساند که کسی شاهدش نبود. شرکت بزرگ شل که یکی از شرکتهای بزرگ جهان به شمار میرود میادین سروش و نوروز را به بدترین شکل ممکن توسعه داد به طوری که شرکت نفت فلات قاره پس از پایان پروژه تا یک سال حاضر به تحویلگرفتن پروژه نبود، زیرا این پروژه دارای اشکالات فراوانی بود اما با ریش سفیدی و دستوری که از مقام عالی وزارت آمد، این پروژه تحویل گرفته شد و نفت فلات قاره، با «دوباره کاری»های پر هزینه پروژه را اصلاح کرد و تولید را آغاز.
خطر تکرار بیع متقابل
شرایط این روزهای صنعت نفت و حضور چهرههایی که عملکرد غیرقابل قبولی در آن دوره داشتند «کپی» همان روزهاست. قراردادهای جدید و اصلاح شده بیع متقابل، حضور دوباره سیدمهدی حسینی در رأس امور قراردادها و نیاز کشور به سرمایهگذاری به همراه مبهم بودن قراردادهای IPC زنگ خطر را برای نفت روشن کرده است. در مفاد این قراردادها که هنوز هم چیزی از آن مشخص نیست مسئله حاکمیت در میادین نفتی همچنان مبهم است و قوانین غیرایرانی بر اصل قرارداد حکمفرماست به طوری که در صورت وجود اختلاف، مرجع حقوقی خارجی به حل و فصل اختلاف و صدور رأی ورود خواهد کرد.
منتقدان بر این باورند این قراردادها برای برخی شرکتهای خصوصی رانتهای فراوانی قائل شده است و با توجه به محرمانه بودن شرکتهای ایرانی که قرار است با شرکتهای خارجی جوینت شوند، موقعیت خوبی برای برخی افراد و شرکتهایشان در نظر گرفته میشود؛ همان شرکتهایی که هماکنون در قامت عناوین مختلف حضور پررنگی در نفت دارند.
همچنین منتقدان بر این باورند نقش شرکتهای بهرهبردار در این قراردادها کوچک شده و عملاً نقش خاصی به آنها اعطا نشده است، بیتوجهی به تولید صیانتی پیوسته، عدم اولویت بندی پروژهها، نرخ سود مبهم و خلأهای قانونی برای دور خوردن، کپی کاری قراردادهای عراق در قراردادهای ایران، موضوع داوری و شراکت در تولید از جمله محورهای انتقاد به این قراردادها بود.
وزیر نفت با بررسی این انتقادها در جلسات مختلف، به حسینی دستور داده است تا هرچه سریعتر نسبت به برطرف کردن این اشکالات اقدامات لازم را به عمل بیاورد. شنیده شده است رکن الدین جوادی مدیرعامل شرکت ملی نفت نیز از جمله منتقدان این قرارداد است که با توجه به تیره و تار شدن روابط وی با حسینی باید منتظر روزهای آینده بود. حسینی امروز معتقد است بهترین نسخه برای نفت، همین قراردادهای IPC است.
نظراتی که در 4 ماه عوض شد!
اما نکته قابل تأمل در این قراردادها، موضعگیری پیشین سیدمهدی حسینی تنها چند ماه پیش از پیروزی حسن روحانی در انتخابات بود. در اظهار نظرهای حسینی در طول دو سال گذشته، تغییر دیدگاه وی در باره قراردادهای بیع متقابل مشهود است، به طوری که اخیراً در همایش ملی حقوق انرژی، به صراحت اعلام کرد که شرایط بازار امروز با زمان تدوین قراردادهای بیع متقابل، بسیار فرق کرده است و قراردادهای بیع متقابل در صنعت نفت امروز، دیگر کاربردی ندارد.
این اظهار نظر ویژه «سیدمهدی» در حالی بود که وی در گفتوگویی مندرج در کتاب «شطرنج اندیشهها در قراردادهای نفتی» در ارزیابی و آسیبشناسی رژیم حقوقی قراردادی صنعت نفت ایران که در بهار 1392 انجام شد، اعلام کرده بود: «هماکنون بیش از 60 درصد از تولید گاز از میدان پارس جنوبی و همچنین حدود 700 هزار بشکه از تولید کنونی نفت ایران با انعقاد و اجرای قراردادهای بیع متقابل به سرانجام رسیده است. در آن زمان اجرای قراردادهای بیعمتقابل توانست تولید ناخالص داخلی (Gross Domestic Product) را حدود 12درصد افزایش دهد، بنابراین کسی نمیتواند بگوید که اینگونه قراردادها اثرهای مثبتی در اقتصاد و صنعت نفت کشورمان نداشتهاند.«.
همه بخشهای اظهارات سیدمهدی حسینی بر دفاع تمام قد از قراردادهای بیع متقابل و نقد قراردادهای مشارکت در تولید تأکید دارد، به طوری که در بخشی از این گفتوگو با عنوان «پای بیع متقابل بایستیم»، تصریح کرده بود: «به دلیل جذابیتهای صنعت نفت ایران و تولید نفت سهل و ارزان نفت در کشورمان، شرکتهای خارجی برای حضور در صنعت نفت ایران و فعالیت در چارچوب قراردادهای بیع متقابل صف کشیده بودند. اینکه آیا بیع متقابل پاسخگوی نیازهای صنعت نفت ماست یا نه؟ باید بگویم که یک اشتباه بزرگ در عمل اتفاق افتاده است، این گونه قراردادها برای گروهی خاص از عملیاتها طراحی شدهاند، پس با اصلاحات و ایجاد جذابیت در آنها، میتوانند جوابگوی نیازهای طرحهای توسعهای صنعت نفت یعنی همان گروه خاص باشند، از این رو شاید به طراحی و ارائه مدل دیگری از قراردادهای جدید در این بخش نیاز نداشته باشیم.»
وی در همان مصاحبه میگوید: «اعتقاد دارم که بدنه کارشناسی صنعت نفت در زمینه تهیه و تدوین قراردادهای نفتی به شدت تضعیف شده است، هماکنون برخی از شرکتهای خصوصی داخلی، آگاهانه به دنبال تغییر در مدلهای قراردادی در صنعت نفت هستند و لابیهای گستردهای نیز ایجاد کردهاند.»
چرا لندن؟
همزمان با این دگردیسی، رئیس کمیته بازنگری قراردادهای نفتی تأکید فراوانی بر برگزاری مراسم رونمایی از قراردادهای نفتی در لندن دارد. این همایش که قرار است توسط مؤسسه CWC برگزار شود یک مؤسسه انگلیسی است. حسینی معتقد است لندن چهار راه انرژی جهان است و مؤسسه CWC به عنوان برگزارکننده این همایش، باید مراسم رونمایی از قراردادهای نفتی را برگزار کند. اما چه رابطهای میان حسینی و مؤسسه CWC وجود دارد. وی میگوید: «یک مرکز خصوصی مطالعاتی و تحقیقاتی در انگلستان با نام اختصاری «CWC» در حوزه نفت فعالیت میکند و ریاست این مرکز را نیز هماکنون وزیر نفت سابق ونزوئلا بر عهده دارد، بیشتر شخصیتهای با سابقه نفتی از کشورهای مختلف دنیا همچون آیت الحسین وزیر نفت الجزایر و نادر سلطان معاون مدیرعامل شرکت نفت کویت (رئیس کنفرانس انرژی سالانه آکسفورد) هم در این مرکز عضویت دارند. این مؤسسه در سال 2012 با استفاده از یک گروه حدوداً 20 نفره، اجرای طرحی مطالعاتی درباره تعریف رابطه شرکتهای ملی نفت (NOC) و شرکتهای نفتی بینالمللی (IOC) را آغاز کرد. من هم عضو این مؤسسه هستم.»
گزارش فوق نشان میدهد با وجود اختلاف و روشن بودن دلیل اجرایی کردن این قراردادها، اما گویا قرار است منافع ملی برای منافع سیاسی و افراد در خطر باشد که امید است وزارت نفت با ریز بینی بهتر و بهرهگیری از همه ظرفیتهای کارشناسی، با اصلاح این مدل قراردادی فاجعه بیمتقابل را به بار نیاورد./998/د102/س
منبع : روزنامه جوان