غدير؛ بيعت با قهرمان عظمت ها
به گزارش خبرگزاری رسا، سومین یادداشت از سلسله نوشتارهای حضرت آیت الله صافی گلپایگانی به مناسبت دهه ولایت منتشر شد که به شرح زیر است:
اميرالمؤمنين علي عليه السلام، قهرمان عظمت هاي بي شمار است. علي عليه السلام همان است كه پيامبر گرامي اسلام درباره فضايل و عظمت هاي او فرمود: «إِنَّ اللهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى جَعَلَ لِأَخِي عَلِيِّ بْنِ أَبِيطَالِبٍ فَضَائِلَ لَا يُحْصِي عَدَدَهَا غَيْرُه»(1)
يعني خداوند متعال براي برادرم علي بن ابيطالب فضائلي قرار داده است كه آنها را غير از خداوند كسي قادر نيست حساب و احصا كند.
* فضايل بي شمار علوي
نواحي متعدّد عظمتهاي علي عليه السلام، تجسّم بندگي و عبوديت خالص خدا، و بخشهاي گوناگون و بلكه متضادّ مناقب، فضايل و مواقف آن حضرت، همه در كتابها مضبوط و محفوظ است؛ عَلِيّ وَ مَا أنْزِلَ فيهِ مِنَ القُرْآنِ، عَلِيّ و مَا ثَبَتَ لَهُ مِنَ الشُّئُونِ وَ المَقَامَاتِ بِالسُّنَّةِ، عَلِيّ وَ مَا صَدَرَ مِنْهُ مِنَ المُعْجِزاتِ، عَلِيّ وَ مَواقِفُهُ وَ بُطُولاتِهِ فِي الغَزَواتِ، عَلِيّ وَ تَضْحِياتُهُ فِي سَبيلِ إعْلاءِ كَلِمَةِ الإسْلامِ، علي و اخبار از مغيبات، گذشته و آينده زمان، علي و علم به عوالم غيب، علي و علم به شرايع و احكام اسلام، علي و زهد و پارسايي و پرهيزگاري، علي و علوم عالي الهيات، علي امير فصاحت، بلاغت و كلام، علي و عبادت و خوف از خدا و شبزندهداري، علي و عدالت و دادستاني و دادگستري، علي و حكومت و زمامداري، علي و فروتني و بردباري، علي در خدمت و نصرت دين خدا و رسول خدا، علي امام المتقين و زوج سيدة نساء العالمين، علي ابوالأرامل و الايتام و المساكين، علي و علي و علي و ... اينها و بيشتر و بسيارتر از اينها، همه نواحي عظمت وجود علي عليه السلام است.
* حرفي است از هزاران ....
علي، اعظم آيات الهي و اظهر معجزات حضرت رسالتپناهي صلّيالله عليه و آله است كه در كتابها بازگو شده و علماي توانا، نويسندگان بزرگ، فرزانگان برجسته و نبغاء عالم علم پيرامون آنها قلمفرسايي كرده و با اين همه كه گفتند و نوشتند، باب ابراز بلاغت، تأليف، تصنيف و ايراد خطابه و سخنراني در فضايل و مناقب آن حضرت، همچنان بر روي دانشمندان و فضلاي دوران باز است و هر كسي در اين باغ پهناور وارد ميشود، به ميوهاي تازه دست مييابد؛ (كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِي السَّماءِ تُؤْتِي أُكُلَها كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّها)(2)
* اعتراف بيگانگان به فضايل علوي
رشته تأليف و تصنيف، درباره شئون و عظمتهاي علي عليهالسّلام، نه فقط سرتاسر عالم اسلامي را از شرق تا غرب و از سنّي و شيعه گرفته، بلكه قلوب بيگانگان را به اين شخصيت ممتاز متوجه نموده و نويسندگان و مؤلّفان آن را به مدح، ستايش و تأليف كتابها برانگيخته است.
آري! آنان نيز به اين كه شناختي از علي دارند و مثل آن دانشمند مسيحي، كتاب «الامام علي صوت العدالة الانسانية»(3) مينويسند، افتخار و مباهات دارند.
* اعتراف بزرگان اهل سنّت به فضائل علوي
علما و محدّثان بزرگ اهل سنّت نيز علاوه بر كتابهايي كه در آن فضايل متعدّد آن حضرت را بر ميشمارند، تا همين عصر، اين رشته را ادامه دادهاند، مانند شرقاوي كه كتاب «علي إمام المتّقين» را در دو جلد مينگارد.
آري! علاوه بر اينها در خصوص برخي از فضايل آن حضرت، مثل حديث طير مشوي، حديث ردّ شمس، حديث «أنَا مَدينةُ العِلْمِ»، حديث منزلت و حديث ولايت (حديث غدير) كتاب ويژه نوشتهاند و جالب اين است كه برخي از اين كتابها در مجلّدات متعدّد، تأليف شده است.
به طور نمونه وقتي از خليل بن احمد پرسيدند: «مَا تَقُولُ فِي شَأنِ الإمامِ عَلِيّ بنِ ابيطالب»
در توصيف موقعيتهاي تاريخي و مبارزه بين حق و باطل و پيروزي حق بر باطل علي عليه السلام چنين مي گويد: «مَا أقُولُ فى حَقِّ إمْرِءٍ كَتَمَت فَضَائلَهُ اوليائُهُ خَوْفاً وَ كَتَمَتْ مَنَاقِبَهُ أعْداؤُهُ حَسَداً ثُمَّ ظَهَرَ مِنْ بَيْنِ الْكَتمَيْنِ مَا مَلَأَ الخَافقَيْنِ(4)؛ يعني وضعيّت خاصي به وجود آمده بود كه دشمنها از روي دشمني فضائل علي عليهالسّلام را كتمان ميكردند و دوستان هم از روي خوف و به خاطر ممنوعيّت نقل احاديث در قرن اول و دوم و بعد از آن به صورتهاي ديگر نميتوانستند اين فضائل را بگويند.
در بين اين دو كتمان، آن قدر از فضائل اميرالمؤمنين عليهالسّلام ظاهر شد كه شرق و غرب عالم را فراگرفته است. و چنان شد كه مثل شافعي بگويد: أنَــا عَبْــدٌ لِلْـــفَتي * أنْزِلَ فِيهِ «هَلْ أتي»
و چنان شد كه محدّثان معروف اهل سنّت در آن شرايط سخت، كتاب «فضائل» و «مناقب» اميرالمؤمنين عليهالسّلام نوشتند و اوضاع به نحوي پيش رفت كه الان در تمام شعب علوم اسلامي، مسأله غدير مطرح است؛ در علم تفسير، در علم اسباب نزول، در علم لغت، در حديث، در تاريخ، كتب تراجم و معرفة الصحابة و سائر علوم، حديث غدير مورد استشهاد محققان و علماء بزرگ واقع شده است كه يكي از مشهورترين آنها، خصايص نسايي معروف، صاحب كتاب سنن نسايي است كه از صحاح اهل سنّت است.
اين كتاب چندين مرتبه به طبع رسيده و در دسترس همگان است و اخيراً اگر چه دستهاي مرموز وهّابيت، به اسم تحقيق رجال بعضي احاديث آن را به گمان خود، به تهمت گرايش به تشيّع و حبّ اهل بيت عليهمالسّلام، مجروح قلمداد كرده است، امّا اهل فن ميفهمند كه اين تلاش صرفاً براي دشمني با اهل بيت پيغمبر صلّي الله عليه و آله است، چون در نسبت اصل كتاب به مثل نسايي نتوانستند حرفي بزنند، بعضي رجال و اسناد را مورد ايرادات قرار دادهاند.
حتّي بعضي رجال بخاري و مسلم، يا يكي از آنها را نيز زير سؤال برده و با اين ناداني، صحيحين را هم از اعتبار انداختهاند. به هر حال، لَيْسَ هذَا اوّلَ قَارُورةٍ كُسِرَتْ فِي الإسْلامِ. اينها پيروان بنياميه و اتباع طواغيت و نواصب و دشمنان هستند و گفتارشان درباره احاديث فضايل اميرالمؤمنين عليهالسّلام، در ميزان عالمان به علم حديث و مسير آن، وزن و ارزشي ندارد.
پي نوشت ها:
1. أمالي شيخ صدوق ره، مجلس 28.
2. سوره ابراهيم، آيات 25-24.
3. تأليف جرج جرداق دانشمند مسيحي.
4. تنقيح المقال مامقاني، جلد 1، بيان خليل بن احمد فراهيدي نحوي معروف.
/1323/د102/ج1