سرداری که 2502 روز از 2900 روز جنگ را در جبهه بود
پدر او (ابراهیم) در شرکت ذغالسنگ البرز کار میکرد و در کنار آن به کشاورزی و دامداری نیز اشتغال داشت.
پرویز پس از پشتسر گذاشتن دوران ابتدایی به حضور در مسجد و شرکت در جلسات مذهبی و پرچمداری روز عاشورا گرایش داشت. با شروع نهضت اسلامی مردم ایران درسال57 با پخش اعلامیه، شعارنویسی دیواری و شرکت در تظاهرات فعالیتهای انقلابی خود را آغاز کرد. دوره متوسطه را در دبیرستان آیتالله کاشانی سوادکوه آغاز کرد.
با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در سال سوم دبیرستان مشغول تحصیل بود که در سال 60 ترجیح داد درس را رها کند و عازم جبهه شود. از آن سال به بعد به طور مداوم از طرف بسیج سوادکوه در جبههها و مناطق عملیاتی حضور مییافت.کمیل در مهر سال 62 در کامیاران بر اثر اصابت تیر به پایش مجروح شد و در آذر سال 62 به عضویت رسمی سپاه در آمد و در مراسمی به اتفاق سی نفر از رزمندگان عضو لشکر 25 کربلا از دست محسن رضایی فرمانده وقت کل سپاه لباس سپاهی را دریافت و به تن کرد. از همان زمان به عنوان مربی و مسئول واحد تخریب در گردان تخریب لشکر 25 کربلا مشغول به کار شد.
77 ماه با لباس پاسداری و شش ماه و 12 روز با لباس بسیجی که جمعا میشود 2502 روز در مناطق جنگی غرب و جنوب حضور موثر داشت و چهار بار مجروح شد که آخرین آن در عملیات بیتالمقدس هفت پس از آنکه همه نیروها از پل گذشتند به همراه دو همرزم خود با انفجار پل که دشمن را پشت کانالهای پر از آب و عمیق منطقه شلمچه زمینگیر کرد و در حال نوشیدن آب دور هم بودند که بر اثر اصابت خمپاره، علیاکبر بخشیان و محمود بکایی شهید شدند و برخورد خمپاره به ستون فقرات در ناحیه پشت و کمی بالاتر از کمر کمیل ایمانی موجب قطع نخاع شدنش شد و پس از 23 روز در 19 تیر 67 و 24 ساعت مانده به پذیرش قطعنامه 598 در سن 22 سالگی به شهادت رسید.
پیکر شهید کمیل ایمانی با تشییع باشکوه مردم سوادکوه در گلزار شهدای امامزاده عبدالحق زیراب بنا بر وصیتش به خاک سپرده شد./1325//102/خ