پیشنهاد چند راهکار برای تحقق شعار سال
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از صبح نو، اقتصاد مقاومتی به تعبیر رهبر انقلاب اسلامی «مردمبنیاد» است و با اقتصاد دولتی تفاوت دارد. هرچند ایشان تأکید دارند که دولت وظیفه دارد تا «با آمادهسازی شرایط و هدایت و کمک، راه را برای حضور مردم و سرمایههای مردمی آماده سازد»، اما این مردم هستند که نقش اصلی را در اقتصاد مقاومتی دارند. در این یادداشت چند راهکار مختصر که میتواند توسط همه افراد جامعه به کار بسته شود و به تحقق شعار سال یاری رساند، پیشنهاد میشود.
کاهش مصرف: اقتصاد سرمایهداری بر پایه «مصرفگرایی» بنیان نهاده شده است و با تحریک تقاضا و تبلیغات بازرگانی تلاش میشود که هرچه بیشتر مصرفکنندگان به خرید کالا تحریک شوند. در اقتصاد مقاومتی بر تنظیم مصرف، ترویج قناعت و دوری از شهوت خرید تأکید میشود. در اقتصاد مقاومتی میزان تولید افراد جامعه بیش از مصرف آنهاست. از آنجایی که مقوله مصرف یک مسأله عمومی است همه افراد جامعه میتوانند با تنظیم مصرف به اقتصاد مقاومتی کمک کنند.
وجدان کاری: یکی از عوامل رشد تولید، افزایش کیفیت کار است. در بسیاری از موارد آنچه باعث میشود که میل و رغبت نسبت به مصرف کالای ایرانی کاهش یابد، کمبود کیفیت تولید است که از عدم دلسوزی و تعهد به کار نشأت میگیرد. اگر وجدان کاری در ادارهها و کارخانهها افزایش یابد خدمات و محصولات بهتری ارائه و اقتصاد مقاومتی تقویت میشود. وجدان کاری در سالهای گذشته مورد تأکید رهبر انقلاب قرار گرفته بود.
دانشافزایی در ضمنِ کار اقتصادی: اقتصاد مقاومتی به تعبیر رهبر معظم انقلاب «دانش بنیان» است. بنابراین برای حرکت به سمت اقتصاد مقاومتی لازم است هرچه بیشتر میان علم و کار اقتصادی ارتباط برقرار شود. هر فرد در هر شغل و حرفهای که مشغول به کار است، لازم است به دانشافزایی اهتمام داشته باشد و از نظر علمی جایگاه خود را ارتقا ببخشد. کارگر کارخانه اگر نسبت به کالایی که تولید میکند اطلاعات بیشتری داشته باشد میتواند کالای بهتری را تولید کند. جوانی که در شهرستان کاشان یا یزد زندگی میکند اگر توانایی مکالمه زبان خارجی و مهارت تورگردانی را کسب کند میتواند از همان امکانات موجود استفاده کرده و با برقراری ارتباط با جهانگردان، ضمن تولید اشتغال، ارزآوری نیز داشته باشد. این کار صرفاً با مجهز شدن به دانش و مهارت میسر است.
مدیریت سرمایههای کوچک در جهت تقویت تولید: هر شهروند جامعه، داراییها و پساندازهایی دارد که هرچند کم و کوچک، میتواند در اقتصاد مقاومتی مؤثر باشد. خانوارها با صرفهجویی در مصرف و پسانداز درآمد خود، سرمایههای کوچکی فراهم میآورند که با تجمیع و همیاری کارهای بزرگی را ممکن میسازند. در این زمینه خلاقیتها و یافتن راهحلهای بدیع بسیار کارگشاست. کسب و کارهای خانگی به خصوص با گسترش شبکههای اجتماعی و فضای مجازی جایگاه قابل اعتنایی در درآمد ملی کشورها به دست آورده است. در اقتصاد مقاومتی توصیه میشود به جای اینکه این سرمایههای کوچک با خرید طلا محبوس و یا با خرید ارز، به تضعیف پول ملی کشور منجر شود، در مسیر تولید و ایجاد اشتغال قرار گیرد.
مصرف کالای داخلی: مصرف کالای داخلی نقطه تلاقی «تولید» و «اشتغال» است و شالوده اقتصاد مقاومتی را تقویت میکند. به همین دلیل در توصیههای رهبر معظم انقلاب بسامد فراوانی دارد. ملزم کردن خود به خرید کالای ایرانی نیازمند حداقلی از ایثار و گذشت است. اینکه انتظار داشته باشیم همه کالاهای ایرانی با کیفیتتر و ارزانتر از کالاهای خارجی باشند دور از واقعیت است. اصولاً اگر اینگونه بود، نیازی به توصیه رهبر انقلاب اسلامی نبود. زیرا عقل معاش، در خرید کالای باکیفیتتر و با قیمت ارزانتر است. اما جایی که لازم است «تولید داخل بودن» به عنوان عنصری اساسی بر عوامل کیفیت و قیمت اولویت داشته باشد، توصیه و اصرار رهبر انقلاب اسلامی و دلسوزان اقتصاد ملی معنادار میشود.
مقابله با ولع جامعه در خرید کالای خارجی: جامعه تحت تأثیر تبلیغات بازرگانی و روشهای مغزشویی نسبت به برندها و مارکهای خارجی اشتیاقی بیمارگونه و غیرمنطقی پیدا کرده است. برندسنترها و نوکیسهگان هم به این بیماری اجتماعی دامن میزنند. نام و برند برخی شرکتهای خارجی، ارزشمند تلقی شده و در مقابل، سازندگان داخلی تحقیر میشوند. استفاده از عبارت «ساخت ایران» درج حروف فارسی روی کالا، استفاده از اسامی فارسی و بومی باعث پراکنده شدن خریداران از گرد کالا میشود. از بین بردن این سد ذهنی به تبلیغ و ترویج و گفتوگو نیاز دارد. هر فرد میتواند در جمع دوستان، خانواده و آشنایان با این ذهنیت مقابله کند و برجستهسازی ملیت و مذهب، بیخردانی را که چشمبسته به دنبال برند و مارکهای خارجیاند، مورد شماتت قرار دهد.
آموزش و یادگیری اقتصاد مقاومتی: واقعیت این است که ادبیات اقتصاد مقاومتی هنوز فراگیر نشده و حتی قشر متخصص جامعه نیز اطلاع جامعی از اقتصاد مقاومتی و اصول آن ندارد. لازم است متخصصان در این زمینه تلاش کنند که هرچه بیشتر اقتصاد مقاومتی را فراگیر کرده و جامعه را برای فهم آن آماده کنند. وقتی اقتصاد لیبرال سرمایهداری برای تربیت کودکان با ارزشهای سرمایهسالارانه، بازیهایی مانند «مونوپولی» یا مجموعه بازیهای «تایکُن» را تولید و ترویج میکند، چرا از ابزارهای مشابهی برای آشنایی جامعه با اقتصاد مقاومتی استفاده نکنیم؟/1325//102/خ