حجاب را چگونه نشان دادهایم؟
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، بهتر است بپرسیم فیلمها و سریالهای ما پس از انقلاب، چه تصویری از حجاب را نشان داده است؟ آیا زنهای چادری در قاب تلویزیون، شخصیتهای فرهیخته و دارای مشاغل مهم و یا کارکرد اجتماعی مناسب و یا خانهداران صاحب کمال، نشان داده شدهاند یا چادر یک پارچه مزاحم و ویژه طبقات کمبهره و عقبافتاده است!
در جامعه چه میبینیم؟ شل حجابانی که چیزی بنام روسری یا شال را به یدک میکشند و در عوض لباسهای ناجور میپوشند و محجبههایی که میخواهند نشان دهند چادر، چیزی از کمالات و جمالات آنان نکاسته و با وجود چادر هم میتوانند نشان دهند یک مانکن هستند! طرز بستن گیره و موی سر، چادرهای طرحدار و کفشهای پاشنهدار! مسئله وقتی جالبتر میشود که همسران برخی مسؤلان و یا اندک مسئولان خانم، خودشان طلایه دار این ناهنجاری هستند. لابد دیدهاید کارشناسان یا صاحبنظرانی که با چادر و مقنعه در باب شرعیات و عرفان سخن میگویند در حالی که غلظت آرایش صورتشان، چندشآور است.
مراسم کذایی عروسی و غیره و مانور تجمل برخی بزرگان که متأسفانه بعضی روحانیان و همسرشان که در آن شرکت میکنند از جمله این آشفتگیهایی است که شاهد هستیم و خود سهم مهمی در بیاثر کردن اثر تربیتی و معنوی چادر و حجاب دارد.
مادربزرگهای ما خاطراتی از کودکی خود برای ما نقل میکردند که در ماجرای کشف حجاب رضاخانی چگونه با چنگ و دندان از حجاب خویش دفاع کردند و از دست آژانهای دینفروش و مزدور فرار میکردند که حجابشان را کف ندهند. در طاغوت دوم پهلوی نیز مادران ما به خاطر دارند چه تلاش گستردهای صورت گرفت که بیحجابی و عریانی را تمدن و روشنفکری جلوه کنند و زنان مؤمن و محجوب و محجب را عقبافتاده و بیتمدن نشان دهند. فیلمهای فارسی آن دوره، زنان روسپی و هرجایی را انسانهایی روشن، آزاد و صادق به تصویر میکشید و زنان چادری را فتنههایی منافق و پنهان شده پشت چادر!
وقتی انقلاب اسلامی، پیروز شد، آن شیرزنان متدین که با حضور انقلابی خود در خیابانها شاه را خاک مذلت نشاندند، قدر آزادی دینی و معنوی را دانستند و با افتخار، در خیابانها مانور حجاب دادند و حجاب برتر را نماد انقلابیگری خود ساختند اما مشکل همان گونه که گفته شد این بود که اعتقاد معرفتی به حجاب در جامعه ایرانی، نهادینه نشد.
در انتخابات شاهد بودیم که یک جریان مأیوس از رای انقلابی، تلاش میکرد با شهوتانگیزی و خناسی، احساسات جوانان را مصادره کند و با مباحثی چون گشت ارشاد، حضور بانوان در ورزشگاهها، ترساندن مردم از رقیب که میخواهد پیادهروها را زنانه مردانه کند و نیز ترویج و تشویق جوانان به رقص و پایکوبی در خیابانها به بهانه تبلیغات و جشن انتخاباتی، از آنان لشکری یک روزه بسازد که تنها برای یک هوس زودگذر، یک رأی بدهند و بعد همه خواستههای واقعی و نیازهای مشروع و قانونی خویش را فراموش کنند!
این جماعت را که گوشی برای شنیدن نصیحت نیست چون دین فروشی میکنند برای خرید قدرت، اما جریان انقلابی چه میکند برای تعمیق باورهای دینی در جامعه که جوانان کشورمان، به این سادگی بازی نخورند!
کوتاهیهای خود را پای دیگران ننویسیم و دیگران را ملامت نکنیم! اگر برای دفاع از حریم حجاب، کاری نکردیم و اگر چادر و عفاف را به یک برند و نمونه یک انسان والا در جامعه تبدیل نکردیم، چه توقعی است از نوجوان و جوان جامعه که دست در گریبان مشکلات است تا فریب نیرنگ زرسالاران را نخورد!؟
پس باور کنیم باید آتش به اختیار، گرد هم آییم و فراتر از مباحث انتخاباتی و جناحی و سیاسی به فکر گسترش و تعمیق باورهای دینی در جامعه باشیم چرا که این نسل موجود هرگز روزهای سخت بیدینی و وابستگی و استعمار را نچشیده است و قدر نعمت آزادی معنوی را نمیداند.
ما لشکری انبوه از دینمداران هستیم که پای انقلاب ایستادهایم و خون دادهایم پس چندان دشوار نیست که دوباره برای احیای ارزشهایمان قیام کنیم و هرکدام هر کار و هنر و سرمایهای که داریم برای این امر، هزینه کنیم. فقط کافی است باور کنیم که ستیز فرهنگی به در خانههایمان رسیده است./۹۱۸/ی۷۰۳/س
حجت الاسلام حامد عبداللهی، کارشناس ارشد علوم قرآنی