تقلیل فرهنگ به سیاست و اقتصاد
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از مهر، آیین نکوداشت عماد افروغ در فرهنگسرای اندیشه برگزار گردید. در این همایش که دکتر محمد باقر قالیباف نیز در آن حضور داشت از ۴ عنوان کتاب جدید این نویسنده رونمایی شد.
احمد توکلی در این همایش با اشاره به ماجرای حضرت خضر و حضرت موسی گفت: خداوند در این داستان موسی را ملامت نکرد بلکه تأیید کرد، چون چیزی را که عقل و شرع نمی پسندد باید به آن اعتراض کرد و خداوند مخالف این اعتراض نیست. آقای افروغ از این دست افراد هستند.
در ادامه علی مطهری گفت: از میان آثار دکتر افروغ کتاب ارزیابی انتقادی نهاد علم در ایران را بررسی کردم و نکات خوبی در آن دیدم. از جمله آسیب کمیت گرایی در علوم انسانی و آموزش رسمی که شهید مطهری نیز این مسأله را تحت عنوان پرورش عقل مطرح کردند که ذهن متعلم یک انبار نیست بلکه باید قوه تجزیه و تحلیل را در او تقویت کرد. هنر اصلی معلم این است. مقوله علم و مقوله عقل ۲ چیز است. به عقل باید بیشتر اهمیت بدهیم. شهید مطهری در کتاب تعلیم و تربیت در اسلام می گوید ملاک زیاد استاد دیدن نیست. این گونه افراد که زیاد در درس استادهای مختلف می نشینند چون فرصت فکر کردن نداشته اند علمای بزرگی بار نمی آیند. نکته بعدی که در کتاب ایشان دیدم رابطه بین علم و واقعیت های جامعه و همچنین سنجش علوم انسانی با علوم تجربی بود. ورود علوم انسانی غربی به ایران بدون توجه به مبانی معرفت شناسی و جامعه شناسی آن نکته مهم دیگری است که در این کتاب به آن اشاره می کنند. از طرفی ایشان یا تبادل و تعامل با علوم انسانی غربی مخالف نیستند. شهید مطهری هم می گفت معارف اسلامی قابل تکامل است و این گونه نیست که در یک حدی متوقف شود و از تعامل با علوم غربی می توان علوم اسلامی را تکامل بخشید
نائب رئیس مجلس در ادامه افزود: شهید مطهری آزادی اجتماعی را بدون آزادی معنوی غیر ممکن می دانست چون عده ای به حق خود قانع نیستند و به دیگران تعدی می کنند. از طرفی کسانی که قانون گذاری می کنند به فکر خودشان هستند و نه مردم. نکته دیگر که در کتاب دکتر افروغ به آن اشاره می شود آسیب شناسی نهاد روحانیت و عدم توجه به نظریه پردازی و رفتن بیشتر به سمت تصدی گری است. شهید مطهری معتقد بود روحانیون بهتر است به سمت تصدی پست های دولتی نروند. ولایت ایدئولوژیک فقیه که شهید مطهری هم می گفت نیز در گفته های دکتر افروغ وجود دارد. در حکومت اسلامی یک مکتب شناس باید در رأس حکومت باشد تا انقلاب از مسیر خود خارج نشود. همچنین ایشان سال ها پیش جمله ای گفتند که قابل تقدیر بود. این که حقیقت نباید فدای مصلحت بشود و همچنین مقایسه ایشان بین روش امام و روش رهبری که بابت آن خیلی به ایشان حمله شد. کناره گیری ایشان از دانشگاه نیز قابل تقدیر است. چون معتقدند دانشگاه های ما به روزمرگی و عدم توجه به فضای انتقادی دچار هستند.
در ادامه همایش دکتر حمید پارسانیا به سخنرانی پرداخت. وی گفت: سه مکتب حاکم بر علوم انسانی غرب، مکتب پوزتیویستی، تفصیلی و انتقادی است. آقای افروغ به دلیل حضورشان در انگلستان با همه این رویکردها آشنا بودند اما ایشان به دنبال حقیقت بودند و به این رویکردها بسنده نکردند. ایشان پرچم رئالیسم انتقادی را برافراشتند و همچنان بر آن استوار هستند. رئالیسم انتقادی برای حقیقت جایگاه ویژه ای قائل است و با نگاه اسلامی سازگار است و زاویه نگاه دقیق ایشان را نشان می دهد. حق گویی ایشان و ایستادن پای موضع حق نیز از محاسن دیگر ایشان است.
در ادامه مهدی گلشنی گفت: مثل دکتر افروغ امروز در جامعه ما کم وجود دارد. در کتاب نقد نهاد علم ایشان نکته ای آمده که هم جریان علم و هم جریان فرهنگ در کشور ما انحرافی است و با این رویکرد به هیج جا نمی رسیم. ۲ برداشت از طبیعت در دنیای غرب و در اسلام همواره وجود داشته است. یکی طبیعت را از منظر پوزتیویستی مطالعه می کند و دیگری طبیعت را صنع الهی می داند. امروز در دنیای غرب برداشت دیگری نیز از علم برای هدف ثروت و قدرت مطرح شده است. امروز در محیط علمی ما معلوم نیست که کدام یک از این ۳ رویکرد به علم را دنبال می کنیم.
رئیس گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف افزود: اگر از دانشجویان در ایران بپرسید برای چه مطالعه می کنید و درس می خوانید به شما خواهند گفت برای داشتن شغل و درآمد و از آن نوری که گفته اند " علم نور است " هیچ خبری نیست. ما امروز در کشورمان مرزشکافی در علم نداریم مثل ابن هیثم ها و ... که در تاریخ ما مرزهای علم را جا به جا کرده اند. همچنین برداشتی از علم در جهت حل مشکلات ملی مان نداریم. پوزتیویسم امروز در غرب کنار رفته است اما در ایران حاکم است. اتفاقات مهمی در غرب رخ داده که این جا انعکاس پیدا نمی کند و فقط انحرافات آن ها انعکاس پیدا می کند. خبرنگار سی ان ان آمده بود در ایران و می گفت تهران آمریکایی ترین شهر دنیاست و در ایرانیان تناقض می بینم. علت عقب افتادگی های ما فرهنگی است. از ابتدای انقلاب تاکنون دولت ها برای فرهنگ ارزشی قائل نبوده اند. نهادهای فرهنگی و اساتید دانشگاه های ما برای فرهنگ آشفته امروزی فکری نمی کنند.
در انتهای همایش دکتر عماد افروغ به سخنرانی پرداخت. وی گفت: این نکوداشت را برای شما حضار می دانم. چرا که علی رغم مخالفت ها و مشکلات، حمایت تان را رها نکرده اید. نکوداشت حرف های خوبی که گفته شده می دانم. چرا که نگذاشتید حرف های خوب ما دفن بشود و فراموش شود. این روزها بیشتر به فلسفه علوم اجتماعی و جامعه شناسی فرهنگی ایران می پردازم. از عرصه دانشگاه بیرون آمدم تا با فراغ بال بیشتری به دنبال اهدافم بروم. از سال ۸۸ آثارم اوج بیشتری گرفته اند. نفی رویکرد ثنویت گرایی را دنبال کرده ام و در واقع می توان به آن گفت: ناثنویت گرایی. امروز دنیا اسیر دوگانه نگری هاست. وقتی این شد وحدت از بین می رود و فقط تفاوت اهمیت پیدا می کند. جای خادم و مخدوم در ایران عوض شده به دلیل همین دوگانه نگری های افراطی. روز اول در انقلاب اسلامی قرار بود مردم مخدوم باشند. اما امروز نهادگرایی افراطی باعث شده مردم بشوند خادم نهاد های مختلف مثل نهاد پزشکان، نهاد هنرمندان و ... . آسیب های اجتماعی امروز ما در نتیجه این مسایل است.
عماد افروغ در ادامه اظهار داشت: فرهنگ ما به سیاست و اقتصاد تقلیل پیدا کرده و همه چیز از جمله علم و فرهنگ کالایی شده است. مشکل اصلی ما فرهنگ است. اگر اقتصاد و سیاستمان خراب است چون فرهنگ مان خراب است. نیروهای فرهنگی ما تفکیک سیاسی شده اند. در حالی که فرهنگیان باید به سیاسیون یاد بدهند که همه چیز تقسیم بندی های سیاسی نیست و می توان مشترکات را پیدا کرد و پیوند ایجاد کرد. قرار ما در انقلاب چیز دیگری بود. امروز فقط بدی ها را می بینیم. راه دیدن خوبی ها گفتگو است. انقلاب امروز در هم تنیدگی نشاط و افسردگی را تجربه می کند. وقتی به گفتمان انقلاب می نگرم نشاط می یابم و وقتی به واقعیات می نگرم افسرده می شوم. اگر هم رهایش کنیم بی تفاوت می شویم و با توجیه خود را راحت می کنیم. امروز ما به وحدتی اصولی برای اصلاحی سازنده نیاز داریم./۱۳۲۵//۱۰۲/خ