مهمترین توصیه آیتالله سبحانی به امام جمعه تبریز
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در تبریز، حجت الاسلام والمسلمين سیدمحمدعلی آل هاشم، نماینده ولی فقیه در آذربایجان شرقی و امام جمعه تبريز از بدو حضور در شهر پدری خود توانسته با رفتار شايسته و اقدام برجسته در زمينه هاي مختلف علمي، فرهنگي، اجتماعي، گام هاي موثر در جذب نیروهای انقلابی و ارزشی داشته باشد.
بازديد از محلات حاشيه نشين شهر، حضور در حجره هاي محقّر و با صفاي طلاب، ارتباط صميمي با قشر جوان و انقلابي، سركشي به خوابگاه هاي دانشجويان، تعامل موفق و سازنده با علماي برجسته شهر و در نهايت تدابير موثر و هم انديشي راهگشا با مديران ارشد در راستاي حل و فصل مشكلات استان، تنها بخشي از استراتژي موفق امام جمعه تبريز است.
بازتاب گسترده اين خدمات ارزشمند و تحسين برانگيز در سطح جامعه و فضاهاي مجازي، افزون بر جلب توجه عموم آحاد جامعه و افزايش چشم گير آمار نمازگزاران جمعه، موجب دلگرمي و ايجاد بارقة اميد در قلوب نخبگان و فرزانگان در عرصه هاي مختلف علمي و فرهنگي شده است.
امام جمعه تبریز هفته گذشته به همراه جمعی از علما به شهر مقدس قم سفر کرد كه در جريان اين سفر معنوي با برخي از شخصيت هاي ممتاز و برجسته حوزوي، از جمله حضرات آيات مكارم شيرازي، جوادي آملي، نوري همداني و سبحاني ديدار و گفتوگو كرد.
حضرت آيت الله سبحاني در اين ديدار با بيان اينكه مردم ولايتمدار و قدرشناس تبريز از وجود و حضور حجت الاسلام والمسلمین آلهاشم در سنگر امامت جمعه كمال رضايت دارند؛ از خدمات شايسته امام جمعه تبریز تجليل و تواضع مثال زدني شان را قابل تحسين دانست.
بنابراین گزارش، در اين ديدار صميمي حضرت آيت الله سبحاني توصيه هايي را خطاب به امام جمعه تبریز داشت که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد؛
1 – تأسيس و راه اندازي رشته كلام و عقايد در حوزه هاي علميه تبريز
2 – تجديد بناي مسجد سيد كه در مجاورت مدرسه طالبيه تبريز قرار دارد
3 – برگزاري بزرگداشت عالم رباني حضرت آيت الله ميرزا عباسقلي واعظ چرندابي(ره) 1
در اين نوشتار به منظور پاسداشت مقام علمي و معنوي واعظ شهير تبريز و در راستاي پيش در آمدي جهت برگزاري نكوداشت اين دانشمند فرهيخته؛ به بخشي از زندگاني پربركت و حيات علمي آيت الله ميرزا عباسقلي واعظ چرندابي اشاره كوتاهي خواهیم داشت.
زندگانی نامه علامه واعظ چرندابی (ره)
آقا میرزا عباسقلی صادقپور وجدی معروف به (واعظ چرندابی) در سال ۱۳۱۵هـ. ق (۱۲۷۶هـ. ش) در شهر تبریز به دنیا آمد. پس از طی دوره طفولیت به فراگیری علوم اسلامی همت گماشت و در محضرفیض گستر آیتالله علی شربیانی به تحصیل علوم آل محمد(ص) پرداخت. در سن ۱۶ سالگی با پدرش حاج صادق که مردی بی سواد و پاک سرشت بود، به زیارت بیت الله الحرام رفت و پس از بازگشت تحصیل را دنبال نمود. او پیش آیتالله میرزا لطفعلی آقا امام جمعه که در علم فلک و ریاضیات قدیمه و اسطرلاب و علوم غریبه تبحر زیادی داشت به تحصیل علم هیئت وریاضیات و... پرداخت. وی در مورد استاد اخیرش میگوید:
آن مرحوم به علت اشتیاق وافری که نسبت به کسب علوم داشتم علاقه زیادی به من ابراز میداشت و از تعلیم علوم هرگز خودداری نمیکرد. 2
اساتید
وی سطوح عالی حوزه را نزد اساتیدی، چون حضرات آیات: سید محمد مولانا، اسماعیل فقیه، سید مرتضی خسروشاهی و عالم ربانی حاج میرزا ابراهیم ابراهیم زاده عطاری فراگرفت و در بسیاری از علوم صاحب نظر گردید. او به علت فراز و نشیب هایی که در زندگی داشت موفق به تحصیل در مراکز علمی شیعی نشد و فقط در موطن خویش (تبریز) به تحصیل پرداخت.در این باره میگوید:
به علت ناسازگاری روزگار غدار در ادوار تحصیلی خود، نتوانستم به یکی از مراکز علم رهسپار شوم و لیکن شکر خدا را که در زادگاه خود از پا ننشستم تا از خرمن فضل و دانش فضلا و دانشمندان عصر خوشهای چیده و بار توشهای بستم. 3
فعالیت های علمی و فرهنگی
آیت الله چرندابی در کنار درس و بحث روزانه شروع به تدریس کتابهای حوزوی در سطوح پایین نمود و در حالی که ۲۱ سال از عمرش سپری نشده بود، مدرسهای به اسلوب جدید تاسیس کرد که توجه بزرگان آن روز را به خود جلب نمود. وی در این باره نقل کرده است:
در سال ۱۳۳۶ ه. ق مدرسهای به نام «ارشاد» در محله «راسته کوچه» در محلی که مشهور به «دیک باشی» میباشد تاسیس کردم که دقت نظر اولیای وقت را بسی جلب میکرد . در آن وقت دانشمند محترم جناب آقای حاج میرزا ابوالقاسم خان فیوضات، کفیل معارف و دکتر اعلم الملک سمت ریاست معارف را داشتند، و تشکیلات فرهنگی هنوز در کشور عزیزمان ایران مراحل ابتدایی خود را طی میکرد و پس از چندی که دانشمند فقید میرزا محمد علی خان تربیت ریاست معارف را عهده دار شدند، من از مدرسه ارشاد دست کشیدم و در مدرسه طالبیه در گوشهای خزیدم و مدتی به تدریس علوم متداوله به ویژه ریاضیات قدیمه و منطق اشتغال ورزیدم و از متمولین محصلین اجرت مختصری میگرفتم و با آن امرار حیات مینمودم.
در این اوقات بود که علما و حجج الاسلام وقت، بدین فکر افتادند که مدرسهای تحت نظر خودشان بنام «مدرسه سرخاب و شتربان» در حوالی درب سرخاب جنب مسجد شاه تشکیل دهند. بالاخره مرا با اصرار تمام به مدیریت همان مدرسه واداشتند (در حدود ۱۳۴۱ هـ) و چند سال با طرز جدید و مطلوب به خدمات فرهنگی خود ادامه دادم و آیتالله فقید و حجت الاسلام سعید مرحوم آقا میرزا صادق آقا مجتهد و مرجع تقلید ـ رحمه الله رحمة واسعة ـ تقدیر شایانی از خدمات و زحماتم به دستخط زیبای خود صادر فرمودند.
آغاز فعالیت های تبلیغی در حوزه خطابه
واعظ چرندابی بعد از سال ۱۳۴۱ ق وارد عرصه وعظ و خطابه شد و در اندک مدتی استعداد خویش را در این وادی نشان داد و در مجالس مهم شهر به سخنرانی پرداخت. خطابههای آتشین وی که بیشتر در موضوعات علمی و تطبیق آن با مسائل علم روز بود، سبب جذب جوانان و تحصیل کردگان به سوی او شد. وی در مورد خطابه هایش میگوید: «.... و به وعظ و خطابه و تنویر افکار پرداختم، چون خطابههای من جنبه علمی داشته و با روح عصر موافق میبود، انعکاس و پیشرفت غریبی در میان اهالی شهر خصوصا طبقه فهمیده و محصل پیدا میکرد و مدت متمادی بدین خدمت مفتخر بودم.» 4
استاد بزرگوار حضرت آیت الله آقا شیخ رضا مرندی(ره) درباره مهارت خارق العاده ایشان در فن خطابه و هنرسخنوری چنین فرمودند: زمانی که سید عبدالحسین شرف الدین عاملی وفات کرد( 8 جمادی الثانی 1377 ه. ق برابر با 1334 ه. ش ) از طرف علمای طراز اول تبریز مجلس بزرگداشتی به همین منظور با حضور گسترده مردم در مسجد قزللی برگزار گردید با عنایت به اینکه آن زمان در تبریز قریب 70 نفر مجتهد صاحب رساله وجود داشت ، انتخاب خطیب جلسه بسیار حائز اهمیت بود که می بایست فردی خبره و زبده و لایق به شان مجلس و علمای پیشکسوت آذربایجان می بود، لذا این وظیفه مهم از سوی برخی از بزرگان حاضر، به مرحوم آیت الله چرندابی واگذار شد و ایشان در همان مجلس به سه زبان (عربی، فارسی و ترکی) ایراد سخنرانی کرد که این امر موجب تعجب و تحسین و افتخار و مباهات حاضرین در مجلس گردید؛ زمانی که ایشان از خطابه فارغ شد مورد تمجید و تجلیل علما و مراجع حاضر و اظهار ارادت و اشتیاق مردم مومن قرار گرفتند از جمله در همان لحظه مرحوم عمده التجار حاج جواد برق لامع بوسه ای بر لب های واعظ چرندابی زد و فرمود: امروز با این نحو سخنرانی و منبر ؛ شما افتخاری برای تبریز و آذربایجان آفریدید. 5
از فعالیت های دیگر معظم له در شهر تبریزمبارزه با افکار پلید بهائیت بود که کم کم رواج پیدا میکرد. وی در این زمینه در محافل عمومی و خصوصی به بیان برتری اندیشههای ناب محمدی نسبت به بهائیت میپرداخت و با دلایل محکم عقاید پوچ آنها را برملا میساخت. فعالیت های وی در این خصوص به قدری قابل توجه بود که در تشییع جنازه ایشان، خطیب معروف تبریز حاج میرزا حسن ناصرزاده که بر روی صندلی سخن میگفت در این مورد گفت: از امشب بهائیت به راحتی میخوابند. یعنی به آسودگی به فعالیت خود ادامه میدهند. 6
ارتباط با فرهیختگان علم وعمل و دانشمندان برجسته اسلامی
حجت الاسلام بلاغی مبین(از خطبای معروف تبریز) درباره شخصیت علمی و روابط فرهنگی ایشان با بزرگان دینی چنین می گوید: آیت الله چرندابی واقعا علامه بود و منبرهای خیلی مفیدی داشت و اغلب در رابطه با انحرافاتی که در اسلام رخ داده صحبت می کرد، وی با دانشگاه الازهر مصر مکاتبه داشت، که از جمله آنها شیخ طنطاوی صاحب تفسیر الجواهر بود و حتی به جرات می توان گفت که فتوای تاریخی مرحوم شیخ شلتوت درباره حقانیت مذهب شیعه مقداری تحت تاثیر زحمات این عالم بزرگوار بود که با ارسال نامه های خویش مکتب تشیع را در دانشگاه الازهر معرفی کرد. 7
در همین راستا ایشان با بسیاری از شخصیتهای بزرگ اسلامی ارتباط و مکاتبه علمی داشت و این روابط علمی تا آخر حیاتش باقی ماند. وی در این مورد میگوید: در ادوار زندگی با بزرگان علم و دین و ادب روابط علمی داشته و دارم که به ذکر چند شخصیت بزرگ از آنان اکتفا میورزم : آیتالله لله شیخ محمد جواد بلاغی، آیتالله شیخ محمد حسین آل کاشف الغطاء، آیتالله سید محسن عاملی و آیتالله سید عبد الحسین شرف الدین عاملی ... اخیرا در اثر مطالعات و تتبعات ممتد صحت مزاج و چشمانم را از دست دادم و دیگر در مجالس مهم شهرستان تبریز نمیتوانم شرکت نمایم، مگر در حال ضرورت، و با فضلا و دانشمندان ممالک اسلامی هنوز روابط علمی برقرار است. 8
تجهیز کتابخانه شخصی
از صفات برجسته واعظ چرندابی، علاقه ویژه وی به کتاب خوانی بود او که بسیار شیفته دانش و حکمت و کتاب بود از همان روزهای نخست طلبگی به فکر تشکیل کتابخانه شخصی افتاد و توانست با تلاش فراوان کتابخانه مهمی تشکیل دهد که در نوع خود بی نظیر بود. او در مورد چگونگی تشکیل کتابخانه و کتب های موجود در آن مینویسد: « ... در سایه ذوق فطری به گردآوری کتب متنوعه مشغول شدم تا در عرض سالیان دراز به یاری خداوند بی نیاز ، موفق به تشکیل کتابخانهای شدم که اکنون تعداد کتب و رسائل و مجلات آن قریب به ۱۰۰۰۰ جلد بالغ میشود و بیش از ۳۰ دوره تفسیر قرآن مجید در کتابخانه شخصی موجود است که در طی سالهای متمادی با خون دل جمع آوری شده است. کتابخانه ما از کتب مخطوطه نفیسه نادره مقدار کمی و مابقی تماما کسوت طبع را پوشیده اند. و نوع کتب : تفسیر و حدیث و رجال و تاریخ و طب و تشریح و دائرة المعارف و جغرافیا و کتب علوم عصری و قوامیس و فرهنگهای مهم عربی و فارسی و تاریخ ادبیات و کتب ادبیه هر دو زبان و... که در ایران و عراق و ترکیه و سوریه و لبنان و مصر و هند و اروپا و... طبع و نشر شده اند..»
وصیت نامه واعظ چرندابی پیرامون کتابخانه شخصی
وی در وصیت نامه ای که به دستخط زیبای خود تنظیم کرده ، درباره کتابخانه شخصی خود نوشته است: وقتی که اجلم فرا رسید و دیده از جهان فرو بستم، تمام کتابهای مخطوطهام را به علاوه کتاب الانساب سمعانی و حدائق النجوم که در طی سالیان دراز با خون دل آنها را به دست آورده و در کتابخانه شخصی خود در تبریز جا داده ام، به کتابخانه آستان قدس رضوی علیهالسّلام اختصاص و انتقال دهند و البته مراتب را بر خلاف کتب مخطوطه، ثبت و ضبط نمایند که از این ناچیز یادگار باشد و یادی رود که گفتهاند:
بسی میوزد مشکبو بادها که ما رفته باشیم از یادها
پس از وفات ایشان ۳۴ نسخه خطی و تعدادی کتاب چاپی با مساعدت آیتالله سید محمد هادی میلانی و فرزند آن مرحوم تحویل نمایندگان کتابخانه آستان قدس رضوی شد. 10
آثار علمی
برخی از آثار علمی وی بدین شرح است:
1 ـ مقدمه و تعلیقه بر عظمت حسین بن علی علیهالسّلام تالیف ابوعبدالله زنجانی (فارسی، تبریز، قم، ۱۳۱۴ ش، ۱۳۸۲ ش)
2 ـ زندگانی محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلّم ، تالیف مورخ و فیلسوف انگلیسی توماس کارلایل (1881-1795م )این کتاب برای بار اول توسط یکی از فضلای مصری به عربی برگردانده شد و سپس توسط امام ابوعبدالله زنجانی به فارسی ترجمه گردید و آنگاه به دلیل اهمیت کتاب مورد توجه آیتالله چرندابی قرار گرفت و معظم له با نگارش مقدمه و تعلیقه بر غنای آن افزود. این کتاب بارها در ایران چاپ شده است.
3 ـ ده مقاله در موضوعات متنوعه علمی، تاریخی و دینی. این مقالات ارزشمند به ضمیمه زندگانی محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلّم به چاپ رسیده است.
4 ـ تعلیقه بر رساله ذوالقرنین سد یاجوج و ماجوج، نگارش آیتالله سید هبة الدین شهرستانی
5 ـ حاشیه و مقدمه اوائل المقالات فی المذاهب المختارات، تالیف شیخ مفید (عربی، تبریز، ۱۳۶۳ ق، ۱۳۷۱ ق)
6 ـ مقدمه و تعلیقه بر اسلام و هیئت، تالیف آیتالله سید هبة الدین شهرستانی (تبریز، ۱۳۴۲ ش)
7 ـ ترجمه تاریخ قرآن کریم، تالیف امام ابوعبدالله زنجانی (تبریز، ۱۳۴۱ ش)
8 ـ ترجمه و شرح نهج البلاغه: تالیف علامه ملا صالح (۴ جلد)، با ترجمه مؤلف و تصحیح میرزا علیخان ادیب خلوت
9 ـ مقدمه بر نیچریه یا ناتورالیسم، ( رد مادیگری و طبیعی گری) تالیف سید جمال الدین اسدآبادی فارسی، تبریز، ۱۳۲۷ ش 11
وی همچنین در مورد برخی دیگر از فعالیتهای خویش نوشته است:
آیت الله سید عبد الحسین شرف الدین عاملی در جواب پارهای از سؤالاتی را که از آن مرحوم کرده بودم در رسالهای به نام ( فلسفة المیثاق و الولایه ) دو بار در لبنان چاپ و انتشار داده اند. مقالات عربی ناچیز در مجله جلیله و کهنسال العرفان چاپ صیدا ـ لبنان، و مقالات فارسی غالبا در مجله وزین «دعوت اسلامی» چاپ کرمانشاهان انتشار یافته است. و اخیرا مقاله مهم السید جمال الدین و رینان را در اثر کوشش فراوان تحصیل کردم و با مقدمه و تعالیق خود در شماره های 3 و 4 و6 مجله 46 اعرفان طبع و انتشار دادم.
رحلت
معظم له سر انجام در روز چهار شنبه بیست و چهارم اسفند ماه ۱۳۴۵ هـ. ش (سوم ذیحجة الحرام ۱۳۸۶ هـ. ق) در ۷۱ سالگی در زادگاه خویش درگذشت. و جهان علم و ادب را در سوگ خویش داغدار کرد پیکر مطهر ایشان پس از اقامه نماز میت به امامت آیتالله حاج سید حسن انگجی در قبرستان عمومی امامیه دفن شد.
بازتاب خبری ارتحال، در روزنامه ها و مطبوعات محلی و کشوری
با انتشار خبر ارتحال این عالم بزرگ اسلامی مجالس متعدد برگزار گردید و مجلات علمی ـ فرهنگی و روزنامههای سراسری و منطقهای خبر وفات وی را چنین گزارش کردند:
روزنامه کیهان:
....در گذشت علامه چرندابی با تاثر عمیق مردم روبرو شد، به همین مناسبت رادیو آذربایجان موسیقی را از برنامه خود حذف کرد، مراسم تشییع جنازه به طرز با شکوهی برگزار شد و در این مراسم علمای اسلامی و روسای سازمانهای دولتی و عده زیادی از اهالی شهر شرکت داشتند. 12
روزنامه مهد آزادی:
مرگ همه کس دردناک و تاسف آور است لیکن مرگ عالم ربانی که عمر گرامی را صرف نجات و هدایت بنی نوع خود کرده و لذتی جز لذت معنوی از لذایذ این دنیای طمطراق نچشیده، بسیار دردناک و ضایعه جبران ناپذیر خواهد بود، صبح دیروز خبر ارتحال حضرت حجة الاسلام والمسلمین، دانشمند محقق و بی بدیل حاج میرزا عباسقلی واعظ چرندابی در شهر تبریز پیچید و در این شب عید، فقدان چنین گوهر نایاب جامعه مسلمین به ویژه اهالی متدین شهر تبریز را که مدتی از افاضات فقید سعید بهره مند و از مواعظ سودمند آن بزرگوار مستفیض شده بودند، عزادار ساخت. فقید سعید یکی از علمای طراز اول و شخصیت با تقوی و دانش محسوب و مقام علمی وی در خاورمیانه شهرت فراوانی داشت، زیرا که در طول عمر، آنی از تالیف و ترجمه کتابهای دینی و تبلیغ تعالیم اسلامی غفلت نورزیده و پیوسته در کتب فضلای معاصر و سلف سرگرم تحقیق و تدقیق بود. 13
مجله کهنسال العرفان( عربی) :
میرزا عباسقلی الواعظ الجراندابی ـ و نعت ابناء تبریز ـ ایران فضیلة العلامة میرزا عباسقلی الواعظ الجراندابی و قد شیعته تبریز بالدموع و الحسرات لانه کان رحمه الله من العلماء الواعظین النافعین و لذلک کان الاسف علیه عاما و مشی فی جنازته العلماء و الاعیان و سائر طبقات الشعب و قد اجتمعنا و حینما زرنا ایران فسررنا جدا بلقائه و اعجبنا بمکتبته تعازینا الحارة لانجائه و عائلته و تبریز بهذا المصاب الفادح. 14
مجله مکتب اسلام
در آستانه سال نو، جهان اسلام و شیعه یکی از خدمتگزاران صدیق و واقعی خود را از دست داد، خدمتگزاری که متجاوز از پنجاه سال با بیان شیوا و قلم توانای خود به جامعه مسلمانان خدمات ارزندهای نموده و از حریم عقاید اسلام سرسختانه دفاع علمی و مؤثر کرده و آثار گران بهایی از خود به یادگار گذاشته است.
او به مصداق فرمایش حضرت صادق علیهالسّلام «العالم بزمانه لاتهجم علیه اللوابس» روح زمان را درک کرده و خطرات بزرگی را که از طرف دشمنان اسلام متوجه آن بود، در دل آگاه خود احساس نموده بود و همواره در محیطی که میزیست، بسان یک سرباز شبهات و خطراتی را که متوجه اسلام میشد، دفع مینمود...15
منابع :
1- کانال اطلاع رسانی نماینده محترم ولی فقیه در آذربایجانشرقی
2- گلشن ابرار آذربایجان به نقل از زندگانی محمد(ص)
3- همان
4- گلشن ابرار آذربایجان به نقل ازفرهنگ آذربایجان
5- مباحث کلاسی حضرت آیه ا...مرندی سال 79
6- به نقل از حاج شیخ جعفر توسلی
7- پایگاه اینترنتی مبارزان علیه بهائیت
8- زندگانی محمد(ص)
9- همان
10- همان
11- نامداران تاریخ ج 2 ص 311-313
12- روزنامه کیهان ش 7085 1345 ه. ش
13- روزنامه مهد آزادی ش 1435 روز پنج شنبه 25 اسفند 1345 ه. ش
14- مجله العرفان ش 3و4 سال شصتم 1378 ه. ق ص 399
15- مجله مکتب اسلام ش ششم محرم 1387 ه. ق ص 69
/935/پ204/ب1