دگرگونی مؤلفهها و سناریوهای محتمل
به گزارش خبرگزاری رسا، در حالی جنگ یمن سه ساله شد که انصارالله در شامگاه 6 فروردین ماه چندین موشک به پایتخت سعودی شلیک کردند. علیرغم تأکید رسانههای عربی مبنی بر رهگیری موشکهای یمنی، تصاویری در فضای مجازی از اصابت موشکها خبر میدهد.
اما زمانی سالگرد جنگ یمن برای سعودیها تلختر شد که سامانه دفاع هوایی پاتریوت، به جای هدفگیری موشکهای شلیکشده از سوی انصارالله، سایه آن را نشانه رفت و بدون اصابت به هدف تغییر مسیر داد و در یک منطقه مسکونی فرود آمد که بنا بر گزارشها منجر به کشته شدن حداقل یک نفر و مجروح شدن دو نفر شد.[1]
انقلاب یمن پس از سه و نیم سال
21 سپتامبر 2014، انقلاب یمن با ورود انصارالله به شهر صنعا وارد مرحلهای جدید شد. اتفاقی که از سوی موافقان انصارالله روز ملی یمن نام گرفت و از سوی طرفداران عبدربه منصور هادی، کودتای انصارالله و علی عبدالله صالح علیه انقلاب اولیه یمن در سال 2011 تعبیر میشود. در این روز جنبش انصارالله و طرفدارانش به دلیل عدم تشکیل دولت ملی و پایبند نبودن منصور هادی و معاونش خالد بحاح به توافق ملی که پس از برکناری صالح امضا شده بود خود را به صنعا رساندند و تداوم تظاهرات و اعتراضات در چند ماه موجب فرار عبدربه به ریاض و آغاز دخالت و تهاجم سعودی به یمن به بهانه بازگرداندن عبدربه به قدرت شد.
حال با گذشت سه سال و نیم از انقلاب دوم یمن و رسیدن نیروهای انصارالله به صنعا و تهاجم سه ساله سعودیها به مردم مظلوم و مستضعف یمن به بهانه حمایت از عبدربه منصورهادی، شرایط فقیرترین کشور منطقه و عربی بسیار دچار تغییر شده است. در ادامه یادداشت نخست مهمترین تغییرات معادلات یمن در سال گذشته موردبررسی قرار خواهد گرفت سپس سناریوهای محتمل در چهارمین سال جنگ یمن مورد سنجش و واکاوی قرار خواهند گرفت.
مهمترین تحولات معادلات یمن در سال گذشته
کشته شدن علی عبدالله صالح
پس از آغاز حمله سعودیها به یمن، علی عبدالله صالح برای نجات خود و بازگشت به عرصه سیاسی در کنار جبهه صنعا علیه سعودی قرار گرفت. همکاری انصارالله و علی عبدالله صالح جبهه صنعا را بسیار تقویت نمود. حضور ارتش وفادار به صالح توأم با همراهی بسیاری از قبائل شمالی به واسطه حضور صالح، ایستادگی در مقابل ائتلاف سعودی را ممکنتر و کم هزینهتر کرد. در اواسط بهمن ماه این همکاری وارد فاز جدیدی شد.
هفته نخست مردادماه سال 95، خبر امضای توافق میان جنبش انصارالله یمن و کنگره مردمی یمن (موتمر الشعبی) وابسته به علی عبدالله صالح در خصوص تشکیل شورای عالی سیاسی یمن، واکنشها و پیامدهای گوناگونی با خود به همراه داشت؛ اما این همکاری با خیانت علی عبدالله صالح و کشته شدنش در مسیر فرار به سوی مارب در عصر روز 13 آذر 1396 به پایان رسید.
با کشته شدن صالح، معادلات یمن بدون شک وارد یک مرحله جدیدی شده است که آینده یمن را بسیار پیچیدهتر کرده است. یکی از مهمترین پیامدهای این اتفاق، فروپاشی دولت وحدت ملی و تغییر موضع بسیاری از ارتشیها و قبائل وفادار به صالح بود که به سوی محور ریاض تمایل پیدا کردند. این اتفاقات شرایط را در برخی مناطق نبرد را برای انصارالله سختتر کرد.
ترامپ، فرصتی برای بلند پروازیهای بن سلمان
اگر در دو سال نخست جنگ یمن سردمداران آمریکایی در دولت اوباما سعی میکردند در خصوص جنگ یمن سکوت نمایند و با این اقدام به صورت تلویحی از تهاجم سعودیها حمایت نمایند، اما طمع اقتصادی ترامپ و تیم وی از سعودیها موجب شده آمریکاییها بسیار جدیتر از گذشته خود را وارد جنگ یمن نمایند. فروش سلاحهای گوناگون، حمایتهای سیاسی و نظامی و ... بخشی از اقدامات دولت آمریکا در ماههای اخیر است که بن سلمان بلندپرواز را به تداوم جنگ یمن برای رسیدن به آرزوی خود مشتاقتر کرده است.
درگیری و حضور نظامی آمریکا در یمن از اواخر سال 95 آغاز شد و در سال گذشته هم با حمله به چند پایگاه مرزی انصارالله در نزدیکی حدیده و تعز ادامه یافت. در اواخر سال 95 وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) اعلام کرد در اولین عملیات نیروهای ویژه آمریکا در یمن علیه القاعده که به دستور دونالد ترامپ، رئیسجمهوری این کشور بعد از روی کار آمدنش انجام شد، 41 عضو القاعده از پای درآمده و یک سرباز آمریکایی و 16 غیرنظامی نیز کشته شدند.[2]
در ماههای اخیر تلاش آمریکاییها در یمن برای حضور تأثیرگذارتر در حمایت از بن سلمان بسیار گستردهتر شده است بهگونهای که دکتر ظریف در توئیتی نوشت: «ظاهراً ارائه بمب، اهداف و سوخت به جنگندههای سعودی کافی نیست. آمریکا حالا میگوید برنامهریزی جنگ یمن را هم بر عهده دارد. حجم مشارکت آمریکا در بزرگترین فاجعه انسانی جهان وصفناپذیر است». سخنان دکتر ظریف پس از آن بیان شد که جیمز متیس وزیر دفاع آمریکا گفته بود که ارتش این کشور در حال برنامهریزی عملیات ائتلاف سعودی علیه یمن، است.[3]
تغییر نقش آمریکاییها یکی از مؤلفههای بسیار مهمی است که میتواند در روند سناریوی یمن در ماههای آتی و سال چهارم جنگ را بسیار سرنوشتساز باشد.
سناریوهای پیش روی چهارمین سال جنگ یمن
در حالی حمله سعودی به یمن از هفته نخست فروردین ماه وارد چهارمین سال خود شد که موشک باران انصارالله و پدافند پاتریوت در آسمان ریاض، شبی پر هراس برای ساکنین پایتخت عربستان سعودی رقم زد. راهبرد جدید انصارالله در تشدید حملات به خاک سعودی، تغییر نقش آمریکاییها در یمن و حمایت از بن سلمان و مرگ علی عبدالله صالح همراه با تغییر جبهه بندی در برخی قبائل و مناطق یمن، معادلات را برای سال جدید در یمن پیچیدهتر کرده است. در ادامه برخی سناریوهای محتمل مورد بررسی قرار میگیرند.
تجزیه شمالی- جنوبی یمن
یمن تا پیش از سال 1990 از دو کشور شمالی و جنوبی تشکیل شده بود. اتحاد یمن میان یمن شمالی و جنوبی در سال 1990 و شکل گیری یمن یکپارچه علی عبدالله صالح را تا سالها سکاندار کل یمن کرد؛ اما تنش میان شمال و جنوب همواره پابرجا بوده است.
با توجه به اختلافهای جدّیای که میان یمن شمالی و جنوبی وجود دارد و همچنین با توجه به سابقه تاریخی دو کشور یمن شمالی و جنوبی و قدرتطلبیای که برخی گروههای یمن جنوبی دارند و بر این باور هستند که در نتیجه اتحاد دو یمن در سال 1990، نقش یمن جنوبی در ساختار قدرت یمن متحد کاهش یافته است، حراک جنوبی به نمایندگی از جنوبیها بسیار به دنبال تجزیه هستند. امارات را میتوان جدیترین تجزیه فدرالی دانست؛ زیرا آنها صاحب نفوذ در بندر عدن و جنوب یمن خواهند بود.
این گزینه با توجه به مسیر میدانی و قدرت امارات در جنوب چندان دور از ذهن نیست؛ اما بن سلمان در حالتی به این مسئله تن خواهد داد که از تصرف صنعا از طریق نظامی ناامید شود. با توجه به قدرت امارات و پذیرش عربستان برای رهایی از باتلاق یمن چندان هم دور از ذهن نخواهد بود.
2- تجزیه فدرالی
طرح تقسیم یمن به 6 اقلیم نخستین بار توسط عربستان ارائه شد. این طرح در نتیجه کنفرانس گفتگوهای داخلی یمن در اوایل سال 2014 کلید خورد. برخی از قبائل در شرق و جنوب و دولت مستعفی از حامیان این طرح هستند، چرا که این طرح مقدمهای برای تجزیه یمن خواهد بود. این حالت میتواند رضایت نسبی امارات، سعودی را به دنبال داشته باشد؛ زیرا در این حالت تمام طرفین و جریانات داخلی یمن ضعیف خواهند بود و یمن به نوعی سرزمین سوخته تبدیل میشود. با توجه به اینکه در تقسیمات فدرالی در نظر گرفته شده، حامیان امروزی انصارالله و حوثیهای یمن به تنگه راهبردی بابالمندب دسترسی ندارند، مشخص میشود که آل سعود همچنان تلاش میکند با دور نگه داشتن شیعیان یمنی از قدرت و مناطق راهبردی این کشور، نفوذ خود در یمن را حفظ کند و با این طرح شاید به حداقل خواسته خود در یمن برسد.
برخی روندهای میدانی بالاخص در جنوب یمن و حضور جریانهای سلفی و نزدیک به امارات در شرق یمن این امر را به ذهنیت نزدیک میسازد که شاید تجزیه فدرالی هنوز به عنوان یک راهکار بر روی میز یمن قرار دارد. مشکل جدی سناریو فدرالی، محدود شدن بسیاری از قبائل در سرزمینهای محصورشده زمینی و عدم امکان شکل گیری دولتی قدرتمند در یمن است. این موضوع موجب شده بسیاری از بازیگران شمال یمن و حتی جنوبی یمن چون حراک جنوبی از مخالفان این طرح هستند.
3- تداوم جنگ، تشدید فشار و تحریمها و حتی به میدان آوردن آمریکاییها در عرصه نظامی و سیاسی برای تصرف صنعا
با توجه به بلندپروازی سعودیها، تشدید فشارها علیه مردم یمن، خیانت صالح و ... این سناریو هم چندان دور از ذهن نخواهد بود. در ماههای اخیر سعودیها بستن بندر حدیده را از طریق دریا آغاز نمودهاند که با واکنشهای زیادی همراه شده است. بهطور مثال ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت خارجه روسیه اظهار داشت: «برنامهها و طرحهایی که برای یورش به بندر حدیده در غرب یمن تنظیم شده موجب فرار ساکنان این منطقه و گسترش آشوب در آن خواهد شد و در نهایت به نفع گروههای تروریستی القاعده و داعش تمام میشود. افزایش اقدامات خصمانه در یمن شرایط فاجعهبار انسانی در این کشور را وخیمتر خواهد کرد.»
بندر حدیده که به عروس دریای سرخ معروف است، در 226 کیلومتری شهر صنعا پایتخت یمن قرار دارد. این شهر، دومین بندر تجاری بزرگ یمن بعد از بندر عدن است و به دلیل داشتن امکانات صادرات و واردات و نزدیکی به معابر بینالمللی حمل و نقل کالا از اهمیت زیادی برخوردار است. امروزه بخش بسیار زیادی از مواد غذایی یمن از این بندر وارد یمن میشود و به نوعی میتوان این بندر را شاه رگ اقتصادی و حیاتی صنعا دانست. لذا تصرف این بندر یا تکمیل محاصرهی آن، صنعا و دیگر استانهایی که اکنون در اختیار حامیان دولت انصارالله و علی عبدالله صالح قرار دارد را از منظر اقتصادی و غذایی بسیار در وضعیت بغرنجتری قرار خواهد داد.
حضور ناوهای آمریکایی در حدیده، حضور مستقیم آمریکاییها در یمن، وضعیت بغرنج انسانی در شمال یمن پس از ماهها جنگ و تحریم، بن سلمان را همچنان امیدوار نگه داشته است تا از طریق تحولات میدانی که نقطه عطف آن اشغال حدیده و محاصره صنعا با تصرف منطقه «نهم» در شمال شرقی صنعا بتواند از طریق نظامی معادلات یمن را به سود خود به پایان برساند.
در جمع بندی سومین سناریو یعنی تداوم جنگ، تشدید فشار و تحریمها و حتی به میدان آوردن آمریکاییها در عرصه نظامی و سیاسی برای تصرف صنعا را میتوان جدیترین سناریو در سال جدید دانست مگر آنکه شرایط داخلی آل سعود و فشارهای بینالمللی بن سلمان را مجبور به تغییر رویه نماید.
پی نوشت:
[1] http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13970106000574
[2] https://www.isna.ir/news/95111107216
[3] http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13970109000705
/۹۶۹//۱۰۲/خ
منبع: فارس