جنبه های وحدت آفرین غدیر
به گزارش خبرگزاری رسا، متن ذیل یادداشت دکتر محمدعلی مشایخی پور، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید محلاتی است که درباره «نقش غدیر بر وحدت» نوشته و آورده است:
وحدت با و جود توطئه های روزافزون استکبار و ایادی آنها در دامن زدن به اختلافات مذهبی و ایجاد تشتت و تقابل بین مسلمان مذاهب مختلف نیاز هر روزه جهان اسلام بوده است؛ مصلحان مسلمان اعم از شیعه و سنی با مشاهده این دسیسه های خبیثانه تمامی تلاش خود را برای وحدت و همگرایی هرچه بیشتر جهان اسلام مصروف داشته اند.
اتّحاد میان مسلمین به معنی نزدیك شدن فرقه های اسلامی به یكدیگر، با حفظ كیان و ماهیت آنهاست و این به معنی تحفّظ بر اصول مشترك و آزاد گذاردن و معذور داشتن هر فرقه در فروع خاصه خود است؛ مردمی كه در موضوع خدا، دین، رسول، قبله و كتاب كه سنگ بنیادین عقیده آنهاست، توافق دارند باید همواره به اصول و سنگهای بنیادین عقیده خود فكر كنند، و آنها را عوامل خللناپذیر اتحاد، همبستگی و تعاضد خود دانند.
قرآن کریم در ضمن آنکه همگان را به همگرایی و همبستگی فراخوانده، از وحدت اسلامی به عنوان نعمت یاد و اختلاف و تشتت را در ردیف عذاب الهی قرار داده است: «و اعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعًا و لاَ تَفَرَّقُواْ و اذْكُرُواْ نِعْمَةَ اللّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا...: (آل عمران/103) همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت خدا را برخود به یادآورید که چگونه دشمن یکدیگر بودید و او در میان شما الفت ایجاد کرد و به برکت نعمت او برادر شدید.
غدیر یکی از وقایع اثرگذار، کم نظیر و بی نظیری است که با حماسه آفرینی های پیامبر اکرم(صلی اله علیه و آله) و مردمان حاضر در صحنه آن به نمایش درآمده است. پیامبر گرامی اسلام (صلی اله علیه و آله) با استفاده از همه ظرفیت های ممکن و استنادهای متقن و مورد پذیرش همگان بهترین، پرشورترین، حسّاسترین، کاملترین و آخرین خطابۀ رسمی و سیاسی را، در آن اجتماع عظیم مسلمانان و در وادی سراسر خیر و برکت غدیر، همراه با حمد و ثنای الهی و آمیخته با بیش از ۱۰۰ آیۀ قرآنی دست مبارک خویش را بر شانۀ امیر غدیر علی(ع) نهاد و او را به عنوان ولی، وصی و جانشین بعد از خود معرفی کرد و حاجیان حجه الوداع هم با بیعت پرشور و پرحرارت نقش خود را در این حماسه بزرگ و تاریخی به خوبی ایفا کردند.
پیامبر اکرم(صلی اله علیه و آله) در غدیر با پایه گذاری نظامی و لایی، مسیر یگانه تعالی بخشی امت اسلامی را ترسیم کردند و خط بطلانی بر دسیسه های منافقان و خناسان در کمین نشسته کشیده و با تعیین ولی، وصی و جانشین رسالت الهی خویش را تکمیل کردند.
با تأملی هرچند گذرا در این واقعه تاریخی و تبیین ابعاد وجودی آن میتوان نقش الگویی و اثرگذار آن را در تحکیم و تقویت و حدت اسلامی، این نیاز دیروز، امروز و آینده جامعه اسلامی به خوبی و روشنی مشاهده کرد؛ واقعه ای که اگرچه در ظاهر اختلاف و دودستگی از آن برداشت شده است؛ لیکن حقیقت و باطن آن عطر و حدت، انسجام، اعتصام بحبل الله و حرکت در مسیر تکامل و ترقی اسلامی و الهی را در فضای اسلام و مسلمانی پراکنده می سازد.
۱. اعلان عمومی و تبليغات و سيع و گسترده
هجرت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از مکه معظمه، نقطه عطفی در تاریخ اسلام به شمار می رود. بعد از این هجرت، حضرت(ص) سه بار به مکه سفر کرده اند؛ بار اول در سال هشتم دعوت خود، پس از صلح حدیبیه به عنوان انجام «عمره» و ارد مکه شدند؛ بار دوم در سال نهم به عنوان «فتح مکه» وارد این شهر شدند و سومین و آخرین بار بعد از هجرت در سال دهم هجری و با نام «حجة الوداع » معروف شد که با دو سفر قبلی تفاوت های قابل ملاحظه ای داشت؛ بر خلاف دو سفر قبلی و با تلاشی وافر در این سفر به طور رسمی اعلان حج دادند تا همه مردم در حد امکان حاضر شوند. برای دستیابی به این مهم از همه ابزارها و ظرفیت های موجود استفاده نمودند؛ وسعت تلاش رسول خدا(ص) براي شركت مردم در اين مراسم را مي توان ازجملهاي كه از عايشه، همسر پیامبر(ص) در اين باره نقل شده است فهميد او ميگويد: «لاذكر لايذكر الناس إلا الحج؛ همواره به فكر حج بود و تنها حج را به ياد مردم آورد.» (طبري، 1387ق، ج3: 148؛ حميري معافري، بيتا، ج2: 601؛ ابن اثير، 1385ق، ج2: 302 )
کیفیت خروج از مدینه و احرام بستن پیامبر(ص) در نوع خود بی نظیر، موج آفرین و ترغیب کننده بود. در تاریخ در این باره آمده است: «فخرج رسول الله(ص) من المدينة مغتسلا متدهنا مترجلا متجردا في ثوبين صحاريين إزار و رداء» (ابن سعد، 1410، ج2: 131) پيامبر(ص) از مدينه خارج شد در حاليكه غسل كرده بود و روغن زده بود، با پاي پياده و بدون لباس، بلكه فقط دو جامه اي كه نماد سفيدي داشته به عنوان ازار و رداء(يعني همان لباس احرامي) بر تن كرده بود؛ اين نشان مي دهد كه حضرت(ص) يا از خود مدينه مُحرم شده است و يا اگر هم مُحرم نشده، لباس احرامي را پوشيده و در مسجد شجره نيت احرام كرده است. اين چنين حالتي شورانگيز و تحریک عواطف و احساسات را به دنبال داشت.
در كنار اين حالت رسول خدا(ص) مسآله ديگري كه جلب توجه می کرد همراه كردن تمامي كردن همسران در اين سفر بود: «و اخرج معه نساء كلهن في الهوداج» (اميني، 1371، ج1: 9؛ صالحي شامي، 1414، ج8: 451 ) و با رسول خدا(ص) همه همسرانش در هوداج بودند. همينطور فرزندان آن حضرت(ص) از جمله شخص حضرت زهرا(سلام الله عليها) نیز در این سفر ایشان را همراهی کردند.
از طرفي نيز به دنبال تبليغات وسيعي كه از طرف رسول خدا(ص) و ياران و اصحاب ايشان در خارج از مدينه براي حضور گسترده در مراسم معنوي حج شده بود تعداد متنبعي از اطراف و اكناف به مدينه آمده بودند تا از ابتدا تا پايان اين سفر همراه و دمساز با پيامبراکرم(ص)باشند و از نزديك و در كنار پيامبر(ص) و تحت آموزش او اين سفر را به انجام برسانند.
این اقدام پیامبر اکرم(ص)در اعلان عمومی و عدم محدود کردن آن به حضور قبیله و گروه خاصی و استفاده از ابزارها و ظرفیت های فرهنگی عاطفی و ... باعث شد که مردمان مسلمان در هر مکانی و از هر طایفه و قبیله ای که ندای پیامبر(ص) را شنیده بودند خود را برای همراهی با پیامبر(ص) در این سفر فراهم سازند. اقدامی که همه قبایل و طوایف در آن شریک بودند امتیاز و افتخار به آن محدود به گروه و قبیله خاصی نشد و همگان خود را در این سفر شریک و سهیم می دانستند و این می تواند به عنوان حادثه ای تاریخی و به عنوان حرکتی و حدت بخش سرلوحه فعالیت های جهان اسلام قرار گیرد علی الخصوص که هر ساله ندای «لبیک اللهم لبیک» در سرزمین حجاز طنین انداز است و این فرصت خوبی است تا بازخوانی و قایع صدر اسلام و الهامگیری از سیره عملی پیامبر نور و رحمت زمینه مناسبی برای همگرایی و همکاری امت اسلامی فراهم ساخت.
۲. سخنرانی های وحدت آفرین در منی و مسجد خیف
از جمله زمينه سازي هاي پيامبر(ص) براي خلق حماسه عظيم غدير خطبه های پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله)در منی و مسجد خیف بود. حضرت(ص) در ابتدا در خطبه در منی به امنیت اجتماعی مسلمین از نظر جان و مال و آبرو اشاره نمودند چیزی که دغدغه هر فردی از افراد جامعه انسانی و اسلامی است. سپس به خون های به ناحق ریخته و اموال به غارت رفته در دوران جاهلیت اشاره کردند... ، آنگاه مردم را از اختلاف، تفرقه و دشمنی و بعد از خود بر حذر داشتند و به چند مسآله مهم از جمله برابری همه انسانها در برابر حقوق الهی، نزديك بودن مرگ خود، ارتداد برخي افراد در آینده، تکرار حديث ثقلين و ... اشاره کردند شدند.
حضرت(ص) در بخشي از خطبه مني بارها حديث ثقلين را يادآوري كردند. در بخشي از آن چنين آمده است: «أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمْ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِ لَنْ تَضِلُّوا و لَنْ تَزِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ و عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي فَإِنَّهُ قَدْ نَبَّأَنِيَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ أَنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ»: (مجلسي، بيتا، ج27: 69 ؛حلي، 1928م: 253) اي مردم دو امر در بين شما باقي مي گذارم اگر به آن تمسك كنيد هرگز گمراه نشويد، كتاب خدا و عترت و اهل بيتم براستي خداي لطيف و آگاه به من خبر داد كه آن دو هرگز از هم جدا نمي شوند تا درحوض كوثر بر من وارد شوند.
با تأملی هرچند كوتاه در مضمون اين جملات و توجه به محورهايي كه حضرت(ص) بر آنها تأکید کرده اند این حقیقت نمایان است که پیامبر(ص) به مسائلی اشاره و به حقایقی متذکر شده اندکه مشکل همه جامعه اسلامی بوده و برای هر مسلمانی از هر قبیله و نژادی به عنوان یک دغدغه مطرح بوده و در حقیقت با یادآوری این موارد و توجه دادن مسلمانان به آنها، زمینه را برای اقدام اساسی خود که علاج این مشکلات و درمان دردهای جامعه اسلامی بود فراهم سازد؛ اقدامی اساسی و بنیادین که مصونیت بخش جهان اسلام بود.
توجه دادن مردم به مسائل و موضوعات مشترک می تواند زمینه مناسبی را برای همگرایی، تفاهم و تعامل اعضای جامعه برای رفع مشکلات فراهم سازد و استفاده از شیوه پیامبراکرم(ص) در چگونگی و زمینه سازی برای اقدام اساسی خود می تواند به عنوان الگویی برای ایجاد انگیزه و ترغیب و تشویق مخاطبان مطرح باشد؛ انگیزشی که اگر قرار بود با روش های دیگر ایجاد شود شاید با این سرعت و با این همگرایی ایجاد نمی شد.
۳.انتخاب زمان و مکان مناسب
پس از اتمام حج، بلال حبشی از طرف پیامبر اکرم (ص) به مردم اعلان کرد: «فردا همه به جز معلولان باید در غدیر خم حاضر باشند.» «غدیر» که قبل از «جحفه » قرار دارد، نقطه اشتراک همه مسلمانان و محل افتراق اهل مدینه، مصر، عراق، نجد و ... بود و آبگیر و درختان کهنسالی در آن و جود داشت. به امر الهی این مکان برای اجتماع انتخاب شد و طبق دستور پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بیش از یکصد و بیست هزار نفر همراه ایشان برای اجتماع در آنجا حرکت کردند، حتی دوازده هزار یمنی که مسیرشان به سمت شمال نبود، تا غدیر همراه آن حضرت(ص) آمدند. (مجلسي، بيتا، ج37: 111 و 158؛ اميني، 1371، ج1: 10و268)
اين دستور پيامبر(ص) نيز به مانند موارد قبلي اشاره به اين دارد كه پيامبر(ص) مي خواهد فردا در غدير خم مسآله بسيار مهمي را مطرح كند كه همه مسلمانان حتي آن كساني كه براي حضور آنها عذري و جود دارد باید حضور داشته باشند و از آن مسآله مطلع شوند... .
غدیر به عنوان مکانی مناسب، نقطه کانونی در جغرافیای وحدت جامعه مسلمانان است؛ این که حضرت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمان می دهندکه همه باید فردا در غدیر خم حاضر باشند؛ اینکه بعد از رسیدن به محل غدیر غم بیان میدارند که رفتگان باز گردند، رسیدگان بمانند و در راهماندگان خود را برسانند خود گواه این حقیقت است که پیامبر اکرم(ص) قرار است مسآله ای را مطرح کنند که همه باید در جریان آن قرار گیرند و در واقع قرار بر این شده که «غدیر خم»، نقطه کانونی وحدت پیروان رسول الله (ص) باشد. جایی که همه راه ها به آن ختم شود، جایی که پس از دریافت پیام خداوندی، همه راه ها از آن آغاز شود، جایی که برای همیشه، نگاه ها را به خویش می کشاند و ... .
به فراست می توان دریافت، هر راهی که به غدیر ختم نشود، به مقصد نمی رسد و بی سرانجام است و باز هر راهی که از غدیر آغاز نشود در سپهر بندگی بی آغاز و بی انجام است که «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ» زمان را و مکان را دارای شأنی از جنس آیات خداوندی میکند که باید در همین مکان و همین زمان، امر الهی ابلاغ شود، ابلاغ امری که اگر محقق نشود، با «وما بلغت رسالته» برابر خواهد شد، اما وقتی که پیامبر بزرگوار(ص)، در میان مردمان دست علی (ع) را فرا نگاه همگان بلند می کنند که «من کنت مولاه، فهذا علی مولاه» آیه الهی و پیغام خداوندی رونمایی می شود و هنگامی که به دعا می فرمایند «اللهم و ال من و الاه و عاد من عاداه» در می یابیم که کانون وحدت علی(ع) است. کانون محبت و غضب خداوندی نیز به دعای رسول ا... پیرامون مولا علی(ع) است و هر کس میخواهد به سرای مهر خداوندی گام نهد، نگاهش به مهر علی که مهر حق و حقیقت و مسلمانی است باید بینا باشد و هر کس می خواهد، دامن از جهنم غضب و دشمنی خداوندی پس بکشد باید دل از کین مولا علی(ع) که دشمنی با نور، دشمنی با اسلام است بشوید و این یعنی جمعشدن دوستان خداوند که پیام او را از لبان نورانی رسول الله (ص) گرفته اند، به دل نیوشیده اند و بر ولای علی (ع) جان یافته اند.
باری، غدیر، روز و حدت شد و قتی رسول الله (ص) همه کاروانیان را به یک نقطه و برای شنیدن یک کلمه فراخواند و امروز هم غدیر، روز و حدت است که مومنان به آیات الهی و به کلام رسول الله چونان چراغ راه نگاه می کنند و بر صراط مستقیم و حدت گام برمیدارند. تا از غدیر و حدت به بهشت رحمت برسند.
آری این عید را، شادمانه باشکوه برادری، جاودانه باید کرد که ما مسلمانان به هر مذهب برادرانیم، برادران حقیقی و دور است از اسلام، هر کس مسلمانی را تکفیر کند و در شمول نفرین پیامبرند کافرکیشانی که خود را مسلمان میخوانند اما حضورشان، رفتارشان و و جودشان بوی تفرقه و بوی باطل می دهد و دستانشان به خون مسلمانی از سنی و شیعه آلوده است... آری، غدیر روز وحدت است وحدت حول کلام خدا بر مدار رسول الله(ص).
۴. استناد به آیات قرآنی و نزول و حی الهی
دریای غدیر، از ریزش آبشارگون وحی بر جان محمد(ص) لبریز شد و قامت دین در زلال «غدیرخم » انعکاس می یابد. رسالتی را که رسول خدا(ص) در غدیر خم انجام داد، اطاعت امر خدا بود و حج آن سال، گرچه به «حجه الوداع» شهرت یافته، لیکن درگذشته های دور و در متون کهن، از آن به «حجه الابلاغ » هم تعبیر شده است، که اشاره به همین فرمان «بلغ» است که نازل شد و چون ابلاغ انجام گرفت، آیه «اکمال دین» فرود آمد و حجت تمام شد و طریق روشن گردید.
آیات الهی که توسط جبرئیل بر نبی اکرم(ص) نازل شده در مجموعه ای به نام قرآن جمع آوری شده است گرچه برخی از مسلمانان در تفسیر برخی از آیات اختلاف نظر داشته و برداشت های متفاوت دارند؛ ولی اصل وجود قرآن به عنوان کتاب واحد، مورد قبول همگان بوده و عامل مهم همبستگی و تفوق آنان است. هرگاه قرآن و معارف بلند آن از سوی دشمنان تهدید شود، همه مسلمانان با جان و مال از آن دفاع و پاسداری می کنند. از سوی دیگر قرآن همه مسلمانان را به همگرایی فرا خوانده است که این دعوت نقش بنیادی در وحدت گرایی دارد.
قرآن به عنوان یگانه کتاب آسمانی و مورد قبول همه مذاهب اسلامی است. در قرآن نیز از این کتاب الهی به عنوان عامل و حدت یاد شده است. چنانچه در برخی از تفاسیر مقصود از «حبل اللّه» در آیه «واعتصموا بحبل اللّه جمیعاً و لاتفرقوا» به قرآن تفسیر شده است که این آیه صریحاً چنگزدن به قرآن را عامل و حدت دانسته است. شاید درست بر همین اساس باشد که پیامبر (ص) طی حدیث ثقلین از قرآن و عترت به عنوان دو امانت گرانسنگ یاد کرده اند؛ امام علی (ع) نیز از قرآن به عنوان محور عمده و حدت یاد نموده اند: «و إِلَهُهُمْ و احِدٌ و نَبِيُّهُمْ و احِدٌ و كِتَابُهُمْ واحِدٌ» (نهج البلاغه، خطبه 18) و حال آنكه خدا و پيامبر و كتاب همه آنها يكى است.
نبی اکرم (ص) در ذیل خطبه غدیر پشتوانه حرکت خود را ابلاغ وحی الهی و ضروت اجرای آن را بیان می دارند و دراین باره می فرمایند: «و أُقِرُّلَهُ عَلی نَفْسی بِالْعُبُودِیَّةِ و أَشْهَدُ لَهُ بِالرُّبُوبِیَّةِ، و أُؤَدّی ما أَوْحی بِهِ إِلَی حَذَراً مِنْ أَنْ لا أَفْعَلَ فَتَحِلَّ بی مِنْهُ قارِعَةٌ لایَدْفَعُها عَنّی أَحَدٌ و إِنْ عَظُمَتْ حیلَتُهُ و صَفَتْ خُلَّتُهُ- لاإِلاهَ إِلاَّهُوَ - لاَنَّهُ قَدْأَعْلَمَنی أَنِّی إِنْ لَمْ أُبَلِّغْ ما أَنْزَلَ إِلَی (فی حَقِّ عَلِی) فَما بَلَّغْتُ رِسالَتَهُ، و قَدْ ضَمِنَ لی تَبارَكَ و تَعالَی الْعِصْمَةَ (مِنَ النّاسِ) و هُوَالله الْكافِی الْكَریمُ؛ و اكنون به عبودیت خویش و پروردگاری او گواهی می دهم. و و ظیفه خود را در آن چه و حی شده انجام می دهم مبادا كه از سوی او عذابی فرود آید كه كسی یاری دورساختن آن از من نباشد. هر چند توانش بسیار و دوستیاش (با من) خالص باشد. - معبودی جز او نیست - چرا كه اعلام فرموده كه اگر آن چه (درباره علی(ع)) نازل كرده به مردم نرسانم، وظیفه رسالتش را انجام نداده ام؛ و خداوند تبارك و تعالی امنیت از [آزار] مردم را برایم تضمین كرده و البته كه او بسنده و بخشنده است.
سپس در ادامه به خود متن و حی و به آیه قرآن اشاره می کنند: «فَأَوْحی إِلَی: (بِسْمِ الله الرَّحْمانِ الرَّحیمِ، یا أَیُهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ - فی عَلِی یَعْنی فِی الْخِلاَفَةِ لِعَلِی بْنِ أَبی طالِبٍ - و إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ و الله یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ: پس آنگاه خداوند چنین و حیام فرستاد: «به نام خداوند بخشنده مهربان. ای فرستاده ما! آن چه از سوی پروردگارت درباری علی و خلافت او بر تو فرود آمده بر مردم ابلاغ کن، و گرنه رسالت خداوندی را به انجام نرسانده ای؛ و او تو را از آسیب مردمان نگاه می دارد.»
همینطور در ادامه به شأن نزول این آیه اشاره می کنند که این شأن نزول نیز مورد قبول قاطبه مفسران و دانشمندان مذاهب مختلف است: مَعاشِرَالنّاسِ، ما قَصَّرْتُ فی تَبْلیغِ ما أَنْزَلَ الله تَعالی إِلَی، و أَنَا أُبَیِّنُ لَکُمْ سَبَبَ هذِهِ الْآیَةِ: إِنَّ جَبْرئیلَ هَبَطَ إِلَی مِراراً ثَلاثاً یَأْمُرُنی عَنِ السَّلامِ رَبّی - و هُوالسَّلامُ - أَنْ أَقُومَ فی هذَا الْمَشْهَدِ فَأُعْلِمَ کُلَّ أَبْیَضَ و أَسْوَدَ: أَنَّ عَلِی بْنَ أَبی طالِبٍ أَخی و و صِیّی و خَلیفَتی (عَلی أُمَّتی) و الْإِمامُ مِنْ بَعْدی، الَّذی مَحَلُّهُ مِنّی مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسی إِلاَّ أَنَّهُ لانَبِی بَعْدی و هُوَ و لِیُّکُمْ بَعْدَالله و رَسُولِهِ. هان مردمان! آنچه بر من فرود آمده، در تبلیغ آن کوتاهی نکردهام و حال برایتان سبب نزول آیه را بیان می کنم: همانا جبرئیل سه مرتبه بر من فرود آمد از سوی سلام، پروردگارم - که تنها او سلام است - فرمانی آورد که در این مکان به پا خیزم و به هر سفید و سیاهی اعلام کنم که علی بن ابی طالب برادر، و صی و جانشین من در میان امّت و امام پس از من بوده. جایگاه او نسبت به من به سان هارون نسبت به موسی است، لیکن پیامبری پس از من نخواهد بود او (علی)، صاحب اختیارتان پس از خدا و رسول(ص) است؛
تبعیت از دستور خداوند متعال و رسالت پیامبر گرامی اسلام(ص) پیامی برخاسته از فرهنگ غنی غدیر است. تأکید پیامبر(ص) برای اجرای فرمان خداوندی و نزول فرشته وحی و استناد به چیزی که همه مسلمانان بر آن اتفاق نظر دارند نیز از دیگر عوامل و حدت بخشی است که از دل حماسه غدیر قابل مشاهده است.
آنگاه پیامبر(ص) ادامه داد که مردم! جبرئیل سه بار نازل شده است که خداوند فرمان داده که در میان این جمع برای سفید و سیاه اعلام کنم که: «انّ علیّ بن ابی طالب اخی و و صیّی و خلیفتی و الامام بعدی؛ (مجلسی، بی تا، ج 37: 206) که به حقیقت علی بن ابی طالب برادر و و صی و جانشین و پیشوای بعد از من است. »
در ادامه نیز آیه ای دیگر از قرآن مورد استشهاد پیامبر اکرم(ص)قرار گرفته که به آیه و لایت مشهور است: حضرت فرمودند: و قَدْ أَنْزَلَ الله تَبارَکَ و تَعالی عَلَی بِذالِکَ آیَةً مِنْ کِتابِهِ (هِی): (إِنَّما و لِیُّکُمُ الله و رَسُولُهُ و الَّذینَ آمَنُواالَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ و یُؤْتونَ الزَّکاةَ و هُمْ راکِعُونَ)، و عَلِی بْنُ أَبی طالِبٍ الَّذی أَقامَ الصَّلاةَ و آتَی الزَّکاةَ و هُوَ راکِعٌ یُریدُالله عَزَّوَجَلَّ فی کُلِّ حالٍ: و پروردگارم آیه ای بر من نازل فرموده که: «همانا ولی، صاحب اختیار و سرپرست شما، خدا و پیامبر او و ایمانیانی هستند که نماز به پا می دارند و در حال رکوع زکات می پردازند. » و هر آینه علی بن ابی طالب نماز به پا داشته و در رکوع زکات پرداخته و پیوسته خداخواه است.
حضرت(ص) نیز در ادامه نیز به نقش مفسری امام علی(ع) برای قرآن اشاره می نمایند و به راستی قرآن بدون مفسر واقعی نامفهوم و کامل نخواهد بود: مَعاشِرَ النّاسِ، هذا عَلِيٌّ أَخي و وَصِيّي و واعي عِلْمي، و خَليفَتي في أُمَّتي عَلى مَنْ آمَنَ بي و عَلى تَفْسيرِ كِتابِ اللّهِعَزَّ و جَلَّ و الدّاعي إلَيْهِ و الْعامِلُ بِما يَرْضاهُ و الْمُحارِبُ لاِءَعْدائِهِ ... . مَعاشِرَ النّاسِ، إنَّما أَکْمَلَ اللّهُ عَزَّ و جَلَّ دینَکُمْ بِإمامَتِهِ. ای مردم این علی برادر و و صی و مخزن علم من، و خلیفه من بر امتم است (جانشین من) در تفسیر کتاب خدای عزیز و جلیل و دعوت کننده به آن است و عمل کننده به آنچه که پسند خدا در آن است و مبارزه کننده با دشمنان خدا، و دوستدار مطیعان خدا، و بازدارنده از معصیت، خلیفه خدا و امیرمؤمنان است... . ای مردم همانا خداوند با امامت او دین شما را کامل نمود.
این آیات و آیات فراوان دیگری(توبه/61؛ یس/12؛ حشر/18؛ زمر/56؛ مائده/3؛ آل عمران/ 85؛ بقره/217؛ دهر/1؛ فجر/14؛ غافر/40 و ... ) که در متن خطبه غدیر مشاهده می شود حکایت از استناد به پشتوانه ای دارد که مورد پذیرش همه مسلمان و عامل و حدت و انسجام بخشی آنها می شود و چه زیبا خواهد بود که با الگوگیری از این حرکت پیامبر(ص) و سایر اقدامات درسآموز نبی مکرم اسلام(ص)در طول دوره رسالت ایشان، استنادی محکم و متقن برای کردار و گفتار خود داشته باشیم.
۵- شخصیت وحدت بخشانه امام علی(ع)
نبی مکرم اسلام(ص)در عید غدیر به دستور پروردگار، امیرالمومنین حضرت علی(ع) را به عنوان شخصیتی که دارای جامعیت لازم برای اداره جامعه اسلامی بود، معرفی کرد. حضرت علی(ع) نزد مسلمانان تشیع و تسنن جایگاه خاصی دارد و علی (ع) الگویی برای و حدت و انسجام اسلامی است. عظمت و صی بلافصل رسول الله (ص) نشان از جایگاه رفیع مولای متقیان و امیر مومنان علی(ع) دارد. مقام معظم رهبری در این باره می فرمایند: همين قضيهي غدير در يك نقطه و سيله و مايهي اجتماع امت اسلامي است و او شخصيت اميرالمؤمنين است. دربارهي شخصيت و عظمت اين انسان بزرگ و و الا بينِ مسلمين اختلافي نيست. اميرالمؤمنين را همه در همان نقطهي عالي و سامي كه بايد به او در آن نقطه نگريست - از لحاظ علم، از لحاظ تقوا، از لحاظ شجاعت- مينگرند و ميبينند؛ يعني ملتقاي عقيدهي همهي آحاد امت اسلامي اميرالمؤمنين است.
شخصیت امام علی(ع) پایه و مبنای مستحکمی برای و حدت امت اسلامی در جهان است. حرکت عظیمی که طبق روایات متواتر در روز غدیر، به وسیله نبی اکرم (ص)انجام شد، دارای ابعادی بود. که بُعد اول آن، فضیلت امیرالمؤمنین بود؛ مردم هم می دانستند و از نزدیک، این فضایل را در آن بزرگوار مشاهده می کردند. پیامبر اکرم (ص) اراده الهی، همان فضایل و ارزش ها را معتبر دانست و بر اساس آن ارزش ها، و لایت و حاکمیت بعد از خود را تعیین کرد. معلوم شد آن کسی می تواند در مرتبه حکومت بر مسلمین قرار گیرد که دارای آن ارزش ها باشد. لازم نبود که پیامبر اکرم (ص)، فضایل امیرالمؤمنین علی (ع) را در آن روز بیان کند؛ مردم می دانستند. ( خامنه ای، بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم در سالروز میلاد حضرت علی (ع) - 1387/04/26)
«ابن ابی الحدید» می گوید: فضایل علی بن ابی طالب (ع)، به طوری در آن روز برای مردم واضح بود که بعد از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله)، احدی از مهاجران و اغلب انصار، شک نداشتند که مسئله خلافت، بر علی(ع) قرار خواهد گرفت؛ یعنی در نظر آنان، جزء مسلّمات بود. در موارد دیگر، خود رسول اکرم (ص)هم راجع به امیرالمؤمنین (ع)، چیزهای زیادی فرموده است. آن چه از طرق ما شیعیان و نیز از طریق اهل سنت روایت شده، متواتر است.
رهبر معظم انقلاب در بیانی دیگر در نقش و حدتبخشانه شخصیت امیرالمومنین امام علی (ع) اینگونه می فرمایند: «امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) شخصیتی است که همهی فرق اسلامی دربارهی عظمت او، دربارهی خصوصیات او و دربارهی شأن و منزلت و الای او در اسلام، با یکدیگر اتفاق نظر دارند. لذا به جرأت می توان گفت که علیبنابیطالب (علیه الصّلاة و السّلام)، میتواند نقطهی اشتراک و تلائم و همبستگی میان فِرق اسلامی قرار بگیرد. در همهی زمانها و دورهها، فرقههای اسلامی - به جز گروه ناچیز و اندک نواصب که خارج از فِرق اسلامی هستند - شأن امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) را همان شأن و الا و برجسته و ممتازی می دانستند که شما در کتابهای فریقین - چه شیعه و چه سنی - ملاحظه میکنید. بنابراین امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) ملتقی و محل اشتراک فرقههای اسلامی است و میتواند منبعی برای و حدت بین مسلمین به حساب بیاید.
امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) می تواند مظهر این وحدت باشد؛ نقطهای باشد که همهی مسلمان ها در مقابل آن نقطه، مذعن و معترف و مقرّند. هیچ طرفی نمی تواند ادعا کند که امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) متعلق به اوست. خب، ما شیعیان در زیارت جامعه میگوئیم: «معروفین بتصدیقنا ایّاکم» ما معروفیم به ارادت و علاقه و عشق به امیرالمؤمنین و خاندان پیغمبر؛ لکن نمیتوانیم ادعا کنیم که امیرالمؤمنین فقط متعلق به ماست. نه، همه مسلمانهای عالَم - از فرقههای مختلف - دربارهی امیرالمؤمنین این را قائلند که این شخصیت عظیم، این انسان بینظیر و این مظهر کامل اسلام، ذرهای و لحظهای از متابعت پیغمبر اکرم سرپیچی نکرد؛ تخلف نکرد؛ کوتاهی نکرد؛ از دوران کودکی، تا دوران نوجوانی، تا دوران ریعان شباب و تا آخر عمر، یک لحظه در راه مجاهدت برای خدا و برای اسلام و برای قرآن فروگذار نکرد. پس این یک نکته است که ما - چه شیعه، چه سنی و چه مذاهب گوناگون بین این فرقهها - بیائیم و امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) را ملاک و محور و حدت قرار بدهیم. امیرالمؤمنین مال همه است و خود آن بزرگوار هم شعارها و روشهائی را در زندگی مبارک خود دنبال کرده است که متعلق به همه انسانهاست.» (خامنه ای: بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم در سالروز میلاد حضرت علی (ع) - 1387/04/26)
غدیر موجب ارجمند شدن مقام علی(ع) نشد، بلکه به عکس، علی(ع) و مقامات و لیاقتهای او موجب رویداد غدیر گردید، جامعیت علی(ع) باعث شد که خداوند به پیامبرش فرمان دهد تا آن حضرت را به عنوان خلیفه و رهبر بعد از خود نصب نماید، امام خمینی (قدس سره) در این باره میفرمایند: «حضرت امیر(ع) مسآله غدیر را ایجاد کرده است، آن و جود شریف که منبع همه جهات بوده است، موجب این شده که غدیر پیش بیاید، غدیر برای ایشان ارزش ندارد، آن که ارزش دارد خود حضرت است که دنبال آن ارزش غدیر آمده است. خداوند تبارک و تعالی که ملاحظه فرموده است که در بشر بعد از رسول الله(ص) کسی نیست که بتواند عدالت را به آنطوری که باید انجام بدهد، انجام بدهد، مامور میکند رسول الله(ص) را که این شخص (علی ع) را که قدرت این معنا را دارد که عدالت را به تمام معنا در جامعه ایجاد کند و یک حکومت الهی داشته باشد، این را نصب کن... » (خمینی، 1361، ج20، 121-111)
بنابراین فضائل و امتیازات خاص و شخصیت بینظیر امام علی (ع) به عنوان سرمنشأ و خاستگاه حماسه غدیر میتواند در کنار سایر عوامل نقش و حدتآفرین این و اقعه را برای امت اسلامی به نمایش گذارد.
۶- تلاش های و حدتبخشانه امام علی (ع)
جدا از شخصیت و حدت آفرین امام علی(ع) تلاش های وحدت بخشانه ایشان بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص)می تواند نقش الگویی و اقعه غدیر و یگانه شخصیت آن را در تحکیم و تقویت و حدت اسلامی نشان دهد.
ایشان برای حفظ و حدت و یکپارچگی امت اسلامی تلاشهای بسیار و در این راه صبر و بردباری و استقامت از خود نشان داد. از اینرو، با نگاهی به تاریخ درمییابیم که امام علی(ع) و پیروان آن حضرت، بیشترین نقش را در و حدت میان مسلمین ایفا نمودند. حضرت على(ع) که عید غدیر جشن بیان عمومى و نهایى حق حکومت ایشان و و لایت ایشان بر همه کسانى است که پیامبر(ص) بر آنها ولایت داشت است، خود منادى اصلى و حدت و آموزشدهنده راه صحیح در حفظ مصالح اسلامى است.
ایشان در طول دوران پس از پیامبر اکرم(ص)، هرگز از بیان حق خود در امر حکومت و اعتقاد صحیح اسلامى در باب و لایت سکوت و مماشات نکردند اما در عین حال هرگز اجازه ندادند که بیان اعتقاد صحیح، بهانه و ابزارى براى دشمنان اصلى دین شود تا به و اسطه آن اصل اسلام را مورد حمله قرار دهند و از اختلاف ایشان با دیگران براى از میان بردن دین و صدمه به اصل آن استفاده کنند. از همین جهت است که حضرت على(ع) معلم اصلى و عامل اصلى به اصل و حدت اسلامى است. چنین شخصیتی در کوران حوادث سخت و اختلافافکن نقش امامت خود را در جهت و حدت اسلامی و متحد شدن جامعه و یکپارچگی آن ایفا کرد با اینکه آن حضرت در جایگاه خلافت قرار بگیرد امکان آن تا مدتها فراهم نبود. اگر همه امکانات جامعه در اختیار امام قرار داده میشد، بهترین نقش را در ایفای نظام بخشی امت بر عهده می گرفت، اما با این که امکانات در اختیار قرار داده نشد، اما بیشترین نقش را امام علی(ع) در و حدتبخشی به امت داشتند؛ به بیان دیگر اگر نقش امیرالمومنین(ع) بعد از و فات پیامبر(ص) از جامعه اسلامی گرفته شود با یک جامعه سراپا اختلاف روبهرو میشویم، باید نقش امیرالمومنین(ع) بعد از و فات پیامبر در جامعه اسلامی از جهت ایفای نقش و حدت بخشی مورد بررسی دقیق قرار بگیرد.
سیره و روش حضرت علی (ع) در حوادث صدر اسلام و خلافت خلفای راشدین گواه بیبدیلی است برای اثبات مدعای این موضوع كه آن حضرت به رغم اعتقاد به حقّانیت خویش در امر جانشینی پیامبر (ص) و بیان مكرر آن به عنوان یك دیدگاه اعتقادی، نه تنها در مقابل خلفا قرار نگرفتند بلكه با اقدامات شگفتانگیزی همچون بیعت با ابوبكر. ارائه مشورتهای فراوان در مقاطع گوناگون به خلفاء، ترغیب پیروان خویش به همكاری با آنها، مشاركت در امور دیوانی، قضا و حتی جنگهای آن دوره، پذیرش چند بار جانشینی عمر در مدینه و اداره این شهر در غیاب خلیفه، تلاش زایدالوصف در مقابل ناراضیان خلیفه سوم و پرهیز دادن آنها از كشتن ایشان، تا جایی كه حسنین (علیهماالسلام) را در آستان دارالخلافه برای حفاظت از و رود ناراضیان به آنجا گماشتند و ... همه و همه گویای این نكته حساس و سرنوشتساز بود كه مبادا اختلافهای پیش آمده بر سر جانشینی به تفرقه و تضاد و دشمنی میان مسلمانان منجر شود و سیره سایر امامان معصوم نیز جز این نبود.
آن بزرگواران ضمن بیان نظرات و اعتقادات خود و تعلیم آن به شاگردان فراوانی كه در طول حیات پربركت خویش تربیت میفرمودند، در حالیكه اعتقاداتشان با عقاید و نظرات دیگر عالمان مسلمان آن زمان، اختلاف اساسی داشت، همواره میكوشیدند این اختلافها به تفرقه و شقاق میان مسلمانان منجر نشود. ما به هیچ و جه شیوه طعن و لعن و ناسزاگویی در لسان این بزرگواران مشاهده نمیكنیم. عالمان روشن ضمیر، آگاه و معتقد به وحدت واقعی مسلمانان نیز در طول تاریخ اسلام همین سیره و روش را دنبال كردهاند.
واقعیت این است که سکوت امام و همکاری او با خلفا در راستای مصالح عمومی صورت گرفت. اوضاع سیاسی و اجتماعی صدر اسلام نشان میدهد که بعد از رحلت پیامبر (ص) اسلام و مسلمانان دچار مشکلات و بحران های خطرساز فراوان شده که هر کدام آنها برای اسلام و مسلمانان خطرات جدی بودند. ظهور پیامبران دروغین، ارتداد و اختلافات شدید بین مسلمانان و ... را میتوان از جمله این موارد ذکر کرد.
در جایی که دین در خطر است و دشمنان مصالح عمومی مسلمانان را به خطر انداخته و هرگونه اختلاف ضربه بر پیکر امت اسلامی است، باید همه افراد جامعه متحد شوند. امام علی (ع) که خود یکی از سنگربانان دین و طلایهداران و حدت است، در چنین فضایی یکی از علل سکوت خود را رعایت مصالح عمومی و حفظ و حدت اسلامی بیان کردهاند: لَوْلا مـَخـافـَةُ الْفـُرْقـَةِ بـَيْنَ الْمُسْلِمينَ و اَنْ يَعُودَ الْكُفْرُ و يَبُورَ الدّينُ لَكُنّا عَلى غَيْرِ ما كُنّا لَهُمْ عَلَیه ... ( ابن ابی الحدید،1337، ج1: 307) به خدا سوگند! اگر ترس و قوع تفرقه میان مسلمانان و بازگشت کفر و تباهی دین نبود، رفتار ما با آنها طور دیگری بود.
همچنین آن حضرت در جواب ابوسفیان بعد از تشکیل سقیفه ـ که به عنوان حمایت از امام علی (ع) میخواست فتنه به پا کند. ـ همگان را به و حدت فرا خواندند: أَيُّهَا النَّاسُ شُقُّوا أَمْوَاجَ الْفِتَنِ بِسُفُنِ النَّجَاةِ و عَرِّجُوا عَنْ طَرِيقِ الْمُنَافَرَةِ و ضَعُوا تِيجَانَ الْمُفَاخَرَةِ: (نهج البلاغه، خطبه 5) امواج کوه پیکر فتنه ها را با کشتی های نجات (علم، ایمان و اتحاد) درهم شکنید؛ از راه اختلاف و پراکندگی کنار آیید، تاج تفاخر و برتری جویی از سر بنهید.
براین اساس اقدامات وحدت بخشانه امیرالمومنین امام علی (ع) به عنوان برگی دیگر از نقش و حدت آفرین غدیر و شخصیت غایی آن، می باشد که میتوان به خوبی از این واقعه متواتر تاریخی صدر اسلام برای همگرایی بیشتر و بهتر امت اسلامی استفاده کرد.
______________________________
فهرست منابع
قرآن کریم.
نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، قم، دارالهجره، بی تا.
ابن اثير، عز الدين على بن ابى الكرم، الكامل في التاريخ، بيروت، دار صادر، 1385ق
ابن جوزی، عبدالرحمان بن علی، تذكرة الخواص ، قم: المجمع العالمی لاهل البیت (ع). 1384.
ابن سعد، محمد بن منيع الهاشمي الطبقات الكبرى، تحقيق محمد عبد القادر عطا، بيروت، دار الكتب العلمية، 1410.
ابن فارس، معجم مقاييس اللغه، قم: مكتب الاعلام الاسلامی، 1361ق.
ابن كثير الدمشقى، اسماعيل بن عمر، البداية و النهاية، بيروت، دار الفكر، 1407.
اصفهانی، ابونعیم احمدبن عبدالله، حلیةالاولیاء و طبقاتالاصفیاء، بیروت: 1387ق.
اميني، عبدالحسين الغدير، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1371.
بخارى، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، بیروت: دار ابن كثير، 1407.
بيهقي، ابوبكراحمدبن حسين، دلائل النبوة، تحقيق عبد المعطى قلعجى بيروت، دارالكتب العلميه، 1405ق.
ترمذي، محمد بن عیسی، سنن ترمذی، بیروت: 1423، دارالمعرفة، 1423.
حاكم حسكانى، ابو القاسم عبيد الله بن عبد الله، شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، تهران، موسسه طبع و نشر، 1411ق.
حرانى، ابومحمد حسن بن شعبه، تحف العقول عن آل الرسول، چاپ دوم، قم، جامعه مدرسين، 1404ق.
حلي، حسن بن يوسف، نهج الحق و كشف الصدق، بيروت، دارالكتب اللبناني، 1982م.
حميرى معافرى، عبدالملك بن هشام، السيرة النبوية، تحقيق مصطفى السقا و همكاران، بيروت، دار المعرفة، بى تا.
خطیب بغدادى، احمد بن علی، تاریخ بغداد، بیروت: دار الکتب العلمیه. 1410ق،
ذهبی، محمد بن احمد، تاريخ الاسلام و و فیات المشاهیر و الاعلام، ج2، بیروت: دارالکتب العربی، 1409ق.
راغب الاصفهانی، المفردات فى غريب القرآن، دمشق، دارالعلم، 1416ق.
زبیدی مرتضی، محمد بن محمد، تاج العروس، بیروت: دارالفکر، 1996م.
صالحي شامي، محمدبن يوسف، سبل الهدى و الرشاد فى سيرة خير العباد، تحقيق عادل احمد معوض، بيروت، دار الكتب العلمية، 1414ق.
صدوق، محمدبن علي بابويه، علل الشرائع، قم: داوري، بي تا.
طبری، محمدبن جریر، تاريخ الأمم و الملوك، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث العربی، چاپ دوم، 1387ق.
طریحی، فخر الدین بن محمد، مجمع البحرين، تحقیق احمد حسینی اشکوری تهران: مرتضوی، 1375.
عطاردي، عزيز الله، مسند الإمام الرضا (ع)، مشهد، آستان قدس رضوی، 1406.
فيومي، احمد بن بن علي مقري، مصباح المنير تهران، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، 1366.
قرطبی، محمد بن احمد، تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن)، بیروت: داراحیاءالتراث. 1418ق.
متقى، على بن حسام الدين، كنز العمّال فى سنن الأقوال و الأفعال، تحقيق شيخ بكرى حيانى و شيخ صفوة الصفا، بیروت: مؤسسه الرسالة. 1409ق.
مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، تهران، اسلاميه، بيتا.
معتزلی، ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، قم، کتابخانه مرعشی، 1337.
مقريزى، تقى الدين أحمد بن على، إمتاع الأسماع، تحقيق محمد عبد الحميد النميسى بيروت، دار الكتب العلمية، 1420ق،
مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1374.
موسوي الخميني، روح الله، صحيفه نور، تهران، 1361.
هیثمى، علی بن ابوبکر، مجمعالزوائد و منبعالفوائد، بيروت، دار الکتب العلمیه. 1408ق.
/۹۶۹/د۱۰۲/ب۱
منبع: شبستان