یادداشت؛
«بنسلمان» علیه «سلمان» کودتا میکند؟
اختلاف سلمان و پسرش به جایی رسیده که دیگر قابل پردهپوشی نیست، اما موضوع مهم در حال حاضر نه این اختلافات بلکه نتایج این اختلافات است.
به گزارش خبرگزاری رسا، دستگاه حکومتی خاندان آلسعود نه یک سازمان متعارف سیاسی است و نه حتی شبیه یک گروه اولیگارشی استبدادی بلکه بیشتر از همه شبیه به یک دار و دسته مافیایی است که همه چیز آن درونخانوادگی و پنهان از دیگران است و معدود مواردی پیش میآید که خبرهایی از درون این خانواده درز کند. گزارش گاردین یکی از این معدود موارد است که خبر از تحولات قابلتوجهی در این خانواده به خصوص در مورد ولیعهد و وزیر دفاع آن دارد.
خلاصه این گزارش این است که محمد بنسلمان احتمالاً از طرف پدرش و پادشاه آلسعود از مسئولیتهایش برکنار شده و دلیل این احتمال را هم عدم حضور او در چندین جلسه دیپلماتیک و کاری میداند که یکی از آنها جلسه کابینه بوده که ملک سلمان خواسته بود او حاضر شود، اما نیامده بود و همین نیز باعث ناراحتی پادشاه سعودی شده است. درز این گزارش به خودی خود دلالت بر شکافی قابل توجه بین پادشاه و ولیعهدش و به عبارت دیگر، بین پدر و پسر دارد و همین نیز احتمال کودتای پسر علیه پدر را پیش میکشد.
باید توجه داشت که موضوع کودتای بنسلمان علیه پدرش چیز تازهای نیست و تقریباً از همان اوایل رسیدن او به مقام ولیعهدی، این موضوع بر سر زبانها افتاده بود و هر از چند گاهی هم جدی میشد. آخرین باری که این موضوع به صورت جدی مطرح شد در جریان سفر ملک سلمان به شرمالشیخ مصر بود که برای شرکت در کنفرانس مشترک اتحادیه عرب با اتحادیه اروپا به آنجا رفته بود.
غیبت بنسلمان در آن سفر و عدم همراهی پدرش به اندازه کافی تحریککننده بود که بعد اخباری مربوط به تغییر تیم حفاظتی شاه سعودی در آن سفر منتشر شد و به گمانهزنیهایی در مورد اختلاف این دو دامن زد. گفته شده که شاه سعودی در مدت اقامتش در مصر اخباری از عربستان دریافت کرده بود که پسرش در حال انجام اقداماتی علیه او است و به همین خاطر هم تیم حفاظتی دیگری را از عربستان فراخواند و حتی مأموران مصری اطراف خود را هم مرخص کرد.
از سوی دیگر، بنسلمان نه تنها موقع ورود پدر به استقبال او نرفت بلکه یک سفر دورهای به پاکستان، هند و چین انجام داد تا با بذل و بخششهایی در این کشورها نشان بدهد چه کسی در عربستان حرف اول را میزند.
علاوه بر این، رقابت این پدر و پسر خود را در عزل و نصبها نشان داده است. در حالی که شاه سعودی در عزل و نصبهای اخیر خود عادل الجبیر را از مقام وزارت خارجه برکنار کرد تا فرد تا اندازهای معتدلی به نام ابراهیم العساف را جای او بگذارد، اما معلوم بود که انتصاب عادل الجبیر به مقام وزیر مشاور در امور خارجی به اصرار پسر بوده تا همچنان مهره وفادار به خودش را حفظ کند و در آن سفر دورهای هم او را با خود برد تا همچنان همان نقش وزیر خارجه را بازی کند و نه یک مقام تشریفاتی به نام وزیر مشاور.
علاوه بر این، پسر در زمان سفر پدر به مصر از غیبت او استفاده کرد تا برادرش، خالد بنسلمان را به عنوان معاون وزیر دفاع منصوب کند و ریما بنت بندر را هم به امریکا فرستاد تا نخستین زن سفیر آلسعود باشد. شاید این خودسریها یا خودسری پسر در قتل جمال خاشقجی یا جاهطلبیهای او در زمینههای اقتصادی و دیگر مسائل بوده که بنابر گزارش گاردین صدای پدر را درآورده است.
او در جلسه سه شنبه کابینه ناراحتی خود را از اوضاع مخفی نکرده بود، از مشکلات بیشمار کشور گفته بود و به خصوص نسبت به از دست رفتن سرمایهگذاریهای کشور ابراز نگرانی کرده بود. باید گفت که این انتقاد پدر متوجه کسی نیست جز پسرش که از زمان رسیدن به مقام ولیعهدی عملاً عهدهدار تمامی تصمیمگیری های اقتصادی شده و میخواهد یکشبه راه صد ساله اقتصادی را بپیماید.
به هر حال، اختلاف این پدر و پسر به جایی رسیده که دیگر قابل پردهپوشی و پنهان کردن در تشکیلات مافیایی خانواده نیست، اما موضوع مهم در حال حاضر نه این اختلافات بلکه نتایج این اختلافات است به این معنا که آیا اختلاف بین این دو به حدی میرسد که یکی علیه دیگری دست به کودتا بزند؟ ظاهراً پسر نتوانسته هنگام سفر پدر به مصر در انجام کودتا موفق شود، اما اگر گزارش گاردین درست باشد، احتمال دارد نوبت به پدر رسیده باشد تا با حذف برخی از مسئولیتهای پسر او را بهطورکامل از قدرت ساقط کند.
این نوع کودتا نیز درست همانند توطئهچینیهایی است که در خانوادههای گانگستر مافیایی اتفاق میافتد و شاید هم مثل تصفیه حسابهای همان گانگسترها، تصفیه حسابی ساکت و خونین در ریاض اتفاق بیفتد؛ یا پدر از شر پسر راحت شود و یا پسر، پدر را از سر راه خود بردارد. /۱۰۱/۹۶۹/م
منبع: روزنامه جوان
ارسال نظرات