۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۰۱:۲۰
کد خبر: ۶۰۶۰۳۳
یادداشت؛

ابعاد مواجهه جریان‌های تکفیری با اسلام در خاورمیانه

ابعاد مواجهه جریان‌های تکفیری با اسلام در خاورمیانه
بسط تفکری جریان­‌های تکفیری و برجسته‌­سازی آن‌ها از سوی کشو‌هایی چون عربستان و قدرت­‌های بین‌­المللی، سنت فکری و عملی تقریب مذاهب را در تاریخ مسلمانان خدشه‌­دار کرده است.

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، امروزه جهان اسلام شاهد گونه­‌های مختلف از قرائت در مورد اسلام می‌­باشد قرائت‌­هایی چون رادیکالیسم اسلامی، اسلام سنتی، بنیادگرایی اسلامی، اسلام سیاسی و... که برآمده از جریان‌­های اسلام‌­گرا در عرصه سیاست است. [۱]جریان‌­های تکفیری که به یکی از معضلات جهان اسلام تبدیل شده‌اند منجر شده وحدت جامعه اسلام با چالشی جدی روبرو شود.

در یک نگاه تاریخی می­‌توان گفت ابزار تکفیر در صدر اسلام ابتدا توسط خوارج علیه مسلمانان به‎کار گرفته شد. پس از آن ابن تیمیه، در آغاز دعوتش تکفیرگرایی را تئوریزه ساخت به‌گونه‌­ای که به‌عنوان پایه و اصول فکری گروه­‎های سلفی قرار گرفت و در دوران معاصر محمدبن‌ عبدالوهاب مفهوم تکفیر را وارد ادبیات سیاسی نمود از نظر ایشان نه تنها کسانی که همسو با وی نمی­‌اندیشیدند کافر تلقی می‌­شدند بلکه ایشان معتقد بودند مسلمانانی که غرق در پرستش سنت­ها و زیارات مقابر هستند نیز دچار شرک شده­‌اند. [۲]از جمله گروه‌­هایی که بر پایه چنین اندیشه­‌ای به فعالیت می­‌پردازند می‌­توان به گروه النصره، داعش، القاعده و... اشاره داشت.

مهم‌ترین حربه­‌ای که این جریان‌­ها جهت پیشبرد مقاصدشان به‌کار می­‌گیرند دوقطبی نمودن جهان اسلام در قالب تقابل شیعه و سنی است که پیامدش علاوه بر کند شدن فرایند حرکت بیداری اسلامی در منطقه، باعث می­‌گردد در جهان جذابیت اسلام نیز با چالش جدی مواجهه شود؛ و به‌طور کلی آرمان‎­های انقلاب اسلامی با ناکامی روبرو شود.

عیسی مولوی وردنجانی/پیامد‌های مواجهه جریان‌های تکفیری با اسلام در خاورمیانه

در سده‎­های متأخر ابن‌تیمیه و شاگردش ابن‌قیم جوزی به بازخوانی اندیشه‌­های مکتب حنبلی پرداختند و در این بازخوانی به قرائت­‌های جدیدی در اندیشه حنبلیه دست یافتند. اگر چه اندیشه خود احمد حنبل را می‌­بایست نقطه عطفی در تاریخ دانست چراکه پس از ایشان شاگردانش در مقابله با گروه‌­هایی، چون قدریه، جهیمیه، معتزله و شیعه به سخنان ابن حنبل استناد می­‌کردند. با این وجود ابن‌تیمیه و شاگردش عقاید احمدبن حنبل را به‌صورت افراطی احیا کردند و سفر به‌منظور زیارت قبور اهل‌بیت، تبرک و توسل به اهل‌بیت و... را به‌عنوان بدعت ترویج کردند. [۳]بر این اساس می­‌توان منظومه فکری ابن‌تیمیه را به‌عنوان مانیفست فکری جریان سلفی‌­گری دانست. در این راستا حتی برخی ایشان را «پدر معنوی افراط‌گرایی سنی»  بر شمرده‌­اند. در واقع می‌­توان گفت نتیجه و میوه برآمده از تفکر ابن‌تیمیه، ظهور محمدبن عبدالوهاب بن سلیمان در جهان اسلام است که با طرح بازگشت به اسلام اصیل، تفکر تبعیت از سلف صالح، یعنی احمدبن حنبل را بار دیگر در مناقشات کلامی وارد ساخت [۴]و هر آنچه را که خلاف توحید می­‌دانست بدعت خواند و به مبارزه و تکفیر مخالفان بر خواست.

در واقع جریان‌­های تکفیری و سلفی، با اعلام جبهه جهانی اسلام برای جهاد و مقابله با یهودیت و مسیحیت، قرائت خشن و متحجرانه‌­ای از سنت نبوی را با برداشت‌­های ظاهری که از آیات قرآن داشتند در دنیا ارائه کردند. حتی برای مخالفان فکری و سیاسی خود نیز تعیین تکلیف می­‌کردند و رسالتی فراتر از قد و قواره و قدرت خود برای خویش ترسیم نمودند. این جریان از اصطلاح «جهاد» برداشتی عوامانه داشته و آن را ابزاری کارآمد برای مبارزه با دولت‌­ها به‌کار گرفته است.

مسئله «اصالت الظواهر» در نظام فکری جریان تکفیری نوعی ابزارگرایی برآمده از تقدم عمل بر نظر، تعین یافته و بسیار با ایده ماکیاولیستی همخوانی دارد یعنی برای دستیابی به هدف و نتیجه تمامی راه­‌های غیر مشروع را مجاز می‌­شمارند. [۵]اعمال سوئی، چون دروغ، «اخذ مال حرام» و... را با استناد به اقطاب سلفی خود مانند ابن تیمیه راهکار اصولی مبارزه خود می‌­دانند. بر این اساس جریان تکفیری با الهام از انگاره‌پردازی‌های خویش توانسته‌­اند گسترده‌­ترین شبکه تروریستی جهان را در بدنه اسلام سازمان‌دهی کنند که به‌خاطر بهره‌­برداری از انواع خشونت مانند «تروریسم انتحاری» نماینده شاخص تروریسم نوین در دوران معاصر قلمداد شوند. [۶]

ایجاد شکاف در جامعه اسلامی

گسترش جریان تکفیری با پشتیبانی دولت­­‌هایی، چون عربستان و قطر در منطقه باعث رشد منازعه مذهبی بین شیعیان و اهل تسنن گردیده است. دامنه چنین منازعاتی را امروزه می‌­توان در بحران­‌های کنونی در عراق و سوریه مشاهده نمود. ادبیات ایدئولوژیک جریان سلفی در این منازعات برگرفته از گفتمان زرقاوی، عبدالرحمن عطیه‌الله از نظریه‌­پردازان و چهره‌­های شاخص القاعده است. ایشان در این باره می‌­گوید «شیعه نه‌تنها از مارقین و خارجین از امت است، بلکه متعلق به دین خود ساخته‌­ای است که هدف نهایی آن از طریق ایران، سلطه بر اهل سنت و به دست گرفتن زمام رهبری امت اسلامی است.» چنین طرز فکری از سال ۲۰۰۳ در عراق و دیگر کشور‌های منطقه به شدت گسترش یافت. این‌ها در مورد عراق بر این عقیده­‌اند که عراق از دست «اسلام راستین» خارج گردیده و به دامان «رافضان شیعه» افتاده است. [۷]

عیسی مولوی وردنجانی/پیامد‌های مواجهه جریان‌های تکفیری با اسلام در خاورمیانه

 

فراموشی آرمان و راهبرد وحدت اسلامی

بی‌تردید از اهداف گفتمان انقلاب اسلامی همگرایی و ایجاد وحدت اسلامی است. مهم‌ترین مسئله‌­ای که می‌تواند چنین آرمانی را با چالش روبرو سازد درگیری‌­های مذهبی خواهد بود؛ کوبیدن بر طبل تکفیر و افراط‌گرایی جهان اسلام را دچار درگیری‌­های داخلی خواهد کرد و آرمان امت واحده که مورد تأکید حضرت امام به‌عنوان یکی از مؤلفه‌ها و اهداف انقلاب اسلامی ترسیم گشته بود، دست‌نیافتنی باقی خواهد ماند.

بسط تفکر جریان­‌های تکفیری و برجسته‌­سازی آن‌ها از سوی برخی کشو‌های منطقه همچون عربستان و قدرت­‌های بین‌­المللی، سنت فکری و عملی تقریب مذاهب را در تاریخ مسلمانان خدشه‌­دار کرده است و منجر به فراموش شدن محور‌های مشترک گروه­‌های اسلام­گرا شده است.

عیسی مولوی وردنجانی/پیامد‌های مواجهه جریان‌های تکفیری با اسلام در خاورمیانه

چراکه اختلافی که از گذرگاه عقیده عبور کند به دیگر ساحت‌­ها از جمله سیاست و اجتماع کشانده خواهد شد به گونه‌­ای که در حلقه مسلمانی آن‌ها کمتر مسلمانی جایی خواهند گرفت و بیشتر آن­ها استحقاق قتل و غارت دارند. به این خاطر می‌­توان گفت سلفیه عصر حاضر با توسعه دایره بدعت، بسیاری از موضوعات علمی، مذهبی و دیگر مسائلی که در گذشته در دایره اختلافات اجتهادی قرار می‌­گرفتند مشمول بدعت دانسته‌­اند و اهل آن اختلافات را تکفیر کرده­‌اند. با چنین نگرشی، جامعه در اختناقی شدید سپری خواهد کرد و در عرصه­‌های مختلف علمی و اجتماعی دچار انحطاط می‌­شود. [۸]

جریان‌­های سلفی با تأکید بر تکفیر فرقه‌­های اسلامی مخصوصاً شیعیان نقش مهمی در واگرایی، شکاف و اختلاف میان جوامع اسلامی دارند. این جریان با انحصار حقانیت بر خویش و فرض نمودن سایر مذاهب به‌عنوان «غیر» آن­گونه که در دوران معاصر جریان استعمار چنین حقی را برای خود قائل بودند، عملاً بر پیکره امت واحده اسلامی شکاف ایجاد کرده­‌اند. این در حالی است که به بیان مقام معظم رهبری «جریان تکفیر، در مقابل رژیم صهیونیستی یک اخم هم نمی­‌کنند و حتی با این رژیم برای مقابله با مسلمانان همکاری می­‌کنند، ولی برای ضربه زدن به کشور‌ها و ملت‌­های اسلامی حضور فعال دارند.» [۹]

تلاش برای کاهش جذابیت اسلام­گرایی

تهاجم همه جانبه غرب به جهان اسلام و ایجاد مقاومت اسلام در برابر آن‌ها منجر شد تا غرب دست به سیاه نمایی‌هایی برای تخریب چهره مقاومت بزند؛ از این‌رو جریان مقاومت را با واژه‌­هایی با بار معنایی منفی همچون بنیادگرایی، رادیکالیسم اسلامی، ارتجاع‌گرا، متحجر و... خطاب قرار دادند. [۱۰]در این میان شکل‌­گیری جریان سلفی – تکفیری منجر گردید تا غرب با بهره­‌برداری از این جریان به تخریب چهره اسلام بپردازد در این راستا با بهره­‌گیری از ادبیات ایدئولوژیک جریان­های تکفیری در مبارزاتشان مبادرت ورزید.

برای نمونه، جریان‌­های تکفیری علی‌رغم مخالفت گروه‎­های اسلام­گرا با تروریسم، برای کشتن دشمنان خدا از حربه ترور استفاده وافری می­‌کنند. به این خاطر کشور‌های غربی برای هجمه از این شاخصه گروه‌­های تکفیری، جریان اسلام­گرا را با تروریسم یکسان دانسته­‌اند. به‌طور نمونه روزنامه واشنگتن‌پست در یک گزارش از اقدامات خشونت‌طلبانه گروه­‌های تکفیری، چهره‌­ای مخدوش و نابهنجار از مسلمانان و اندیشه دینی آنان با عنوان «گردن زدن و خشونت وحشتناک» ارائه داده است. همچنین روزنامه نیویورک‌تایمز مطلبی با عنوان «نبرد‌های خونین گروه‌­های خشونت‌­طلب اسلامی در عراق» منتشر ساخته است و جریان­‌های تکفیری در عراق، سوریه و منطقه را ادامه روند گسترش گروه­‌های اسلام­گرایی در خاورمیانه می‌­داند.

به‌نظر می‌رسد یکی از راهکار‌های مقابله با گسترش و شکل­‌گیری جریان‌­های تکفیری، برگزاری نشست‌­هایی میان جریان‌های اسلام­گرا در منطقه می­‌باشد که افزون بر درک خطر جریان‌­های تکفیری باعث تقریب مذاهب کشور‌های اسلامی می­‌شود، چنین راهکاری نیازمند به یک دیپلماسی رسانه­‌ای بسیار قوی دارد تا بتواند ضمن اهتمام جریان‌­های اسلام­گرا به موضوع، خطر اسرائیل و صهیونیسم در منطقه را برای آن‌ها تبیین سازد.

دومین راهکاری که به نظر می‌­رسد، مقابله نظامی با فعالیت جریان­‌های تکفیری است. گروه­‌هایی، چون داعش و النصره و... که ثبات و امنیت منطقه را با مخاطره روبرو ساخته­‌اند باید نظام جمهوری اسلامی قاطعانه با آن‌ها برخورد کند./918/ی702/س

عیسی مولوی وردنجانی

منابع

[۱]. جمشیدی راد محمدصادق و محمود پناهی، سید محمدرضا،   ۱۳۹۱، مفهوم اسلام سیاسی در انقلاب اسلامی ایران، پژوهشنامه انقلاب اسلامی، سال دوم، ش ۵، زمستان ص ۱۲۸.

[۲].Zeidan, David, (۲۰۰۱) , The Islamic Fundamentalist Veiw Of Life As A Perennial Battle, Middle East Review of International Affairs, Vol, ۵, No,۴ (December, ۲۰۰۱).

[۳]. حیدری، محمد شریف،   ۱۳۸۸، سلفی گری نوین در تقابل با راهبرد وحدت اسلامی، فصلنامه مطالعات راهبرد، مسلسل ۵۰، زمستان، ص ۸۹-۹۰

[۴]. کشاورز، حیدر، ۱۳۹۱، تأثیر سلفی گری منطقه‌ای بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران، فصلنامه مطالعات خاورمیانه، سال نوزدهم، ش دوم، تابستان، ص ۱۳۱

[۵]. پور فرد، مسعود،   ۱۳۸۶، جهان اسلام و رادیکالیسم افراطی، نشریه پگاه حوزه، ش ۲۰۴، ص ۱۵.

[۶]. سیدنژاد، سید باقر،   ۱۳۸۹، سلفی گری در عراق و تأثیر آن بر جمهوری اسلامی ایران، فصلنامه مطالعات راهبردی، سال سیزدهم، شماره اول، مسلسل ۴۷، بهار، ص ۱۰۰

[۷]. سید نژاد، سید باقر، همان، ص ۱۰۸

[۸]. سید باقری، سید کاظم، محمد حسنی و بتول ملاشفیعی، (۱۳۹۳)،   آثار سیاسی ـ اجتماعی جریان‌های تکفیری بر عقب‌ماندگی کشور‌های اسلامی، مجموعه مقالات کنگره جهانی جریان‌های افراطی و تکفیری از دیدگاه علمای اسلام، دارالإعلام لمدرسه اهل‌بیت (ع)، ج ۶، ص ۳۴۷-۳۶۳

[۹]. آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۴/۹/۱۳۹۳

[۱۰]. بهروز لک، غلام‌رضا، ۱۳۸۶، جهانی‌شدن و اسلام سیاسی در ایران، تهران پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ص ۲.

ارسال نظرات