درخشش انقلاب بر مبنای عنصر معنویت الهی و هدایت پیامبرگونه امام بود
به گزارش خبرگزاری رسا، حجتالاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا، استاد و پژوهشگر مسائل سیاسی در ششمین نشست کرسیهای آزاداندیشی مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم که با موضوع «تبیین بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی» در دانشگاه طلوع مهر قم برگزار شد، با بیان اینکه مهمترین مبنای انقلاباسلامی عنصر معنویت است؛ چراکه همه مبناهای ذکرشده در متن، مبانی مشترک بین همه انقلابهاست؛ اما مبنای معنویت مختص انقلاباسلامی است، گفت: درخشش انقلاب براساس عنصر معنویت الهی و هدایت پیامبرگونه امام راحل (ره) بود.
وی در ادامه افزود: موضوع گفتگوی این جلسه ، دربارۀ مبانی بیانیه گام دوم است. اصولاً، هر چیزی که از سنخ دستورالعمل، رفتار و حکمت عملی باشد، حتماً مبتنی بر یکسری مبانی و زیرساخت ها است؛ یعنی هرچیزی که از سنخ بنا باشد حتماً نیازمند به زیربنا است. بنابراین، هیچ بنایی استوار نمی شود مگر اینکه قبل از آن مبانی آن وجود داشته باشد.
این پژوهشگر مسائل سیاسی با بیان اینکه مبانی، اصول موضوعه هر اندیشه و دیدگاه و رفتار است که براساس همین دوگانه بنا و مبنا پذیرفته میشود، گفت: اندیشه و دیدگاه، معلول و روبنای یک سری پیش فرض ها و اصول مسلم و باورهای قطعی به نام مبانی هستند؛ مثلاً ما براساس مبانی اعتقادی خودمان، مشروعیت حکومت اسلامی و ولایتفقیه را پذیرفته ایم؛ چراکه آن را خواست الاهی از خودمان میدانیم. بنابراین، در اینجا باورهای قطعی ما به مثابه مبانی مشروعیت حکومت و ولایتفقیه شدهاند.
وی گفت: در بیانیه ی گام دوم نیز یک سری مبانی برای انقلاباسلامی ذکر شده است که مبانی فطری، عقلی، دینی، اخلاقی، تجربی و غایی ازجملۀ آنهاست. با کشف این مبانی از دل متن بیانیه، این بیانیه، معنادار میشود و آن وقت است که متوجه میشویم، زیربنای آن گزارش تاریخی و دستورالعملهای موجود در بیانیه چیست.
این پژوهشگر مسائل سیاسی با بیان اینکه مبنای اولی که میخواهیم مرور کنیم، مبنای تجربی است، افزود: مقام معظم رهبری در این بیانیه میفرمایند که فرآیند انقلاباسلامی گام اولی دارد و گام دومی. سپس به جوانان خطاب میکنند که باید تجربۀ گام اول را از نسل قبلی فرا بگیرید. ایشان میفرمایند در ابتدای انقلاب که ما میخواستیم انقلاب کنیم و بعد هم نظامسازی کنیم، هیچ الگوی تجربه شده ای نداشتیم؛ برخلاف بقیه انقلاب ها که در انقلاب و نظامسازی یا از سوسیالیسم یا از لیبرالیسم الگو میگرفتند؛ اما ما که با هر دو مخالف بودیم، هیچ تجربهای نداشتیم. بنابراین، الان که این تجربه را داریم، باید نسل جدید از آن، استفاده کند.
این استاد حوزه و دانشگاه گفت: مقام معظم رهبری در این بیانیه، اصول مسلم را ذکر کردهاند و آن را با واقعیت بیرونی تطبیق دادهاند. از این نگاه میتوان فهمید که ایشان در این بیانیه، به انقلاب نگاه مبنایی دارد. در ابتدای بیانیه به سه بعد انقلاب اشاره شده است: یکی این که تغییر و دگرگونی بنیادی باید شکل بگیرد؛ صرف جابجایی هیئت حاکمه کافی نیست؛ بلکه یک تغییر اساسی می خواهد؛ دوم این که یک خلوص و نابسازی می خواهد و آن نابسازیِ تفکر دینی باید اتفاق بیفتد. نمی شود که شما یک بخشی از هویت طاغوتی را بگیرید و یک بخشی هم از خود، روی آن بگذارید. انقلاب هم تغییر می خواهد، هم نابسازی و خلوص می خواهد و هم در ادامۀ آن، مقاومت می خواهد. هر کدام از این ها نباشد، انقلاب شکل نمی گیرد. این یک مبنا است و مقام معظم رهبری دارند می گویند که در انقلاب ما این سه تا را داشتیم.
وی در ادامه افزود: یکی از مبانی مهم هر انقلابی این است که آن انقلاب، الگوی نظم نوینی باید ارائه بدهد؛ چراکه فرض این است که انقلابها شالوده و نظم قبلی را بههم میریزند. بنابراین، باید نظم سیاسی جدیدی ارائه بدهند. بههمین خاطر هم هست که مقام معظم رهبری در بیانیه میفرمایند که انقلاب اسلامی ایران دین و دنیا را در کنار هم مطرح نمود و آغاز عصر جدیدی را اعلام کرد.
حجت الاسلام والمسلمین مهاجرنیا با بیان اینکه مبنای سومی که در این بیانیه آمده این است که انقلاب تا زمانی انقلاب است که بر شعارهای اصیل خود پایبند باشد، گفت: یعنی هر وقتی انقلاب شعارهای خود را ازدست بدهد، دیگر انقلاب نیست. اگر روزی برسد که ما از شعارهای انقلاب اسلامی که در این متن به آنها اشاره شده است، عدول کنیم، دیگر از انقلاب اسلامی خارج شدیم؛ یعنی از حالت انقلابی خارج شدهایم؛ همانگونه که بسیاری از انقلابها، مانند انقلاب فرانسه، انقلاب انگلیس و انقلاب هند از شعارهای خود، عدول کردند و از حالت انقلابی بودن خارج شدند. دکتر مهاجرنیا گفت: مبنای چهارم در شعارهای یک انقلاب این است که انقلاب نباید متصلب و متحجر باشد. همچنین نباید روی نظریات خود، دگم باشد و در بنبستِ آن باقی بماند. تحجر از مادۀ حجر است. حجر، یعنی سنگ؛ یعنی بعضی وقتها آدم در مقابله با یک اعتقادی، مثل سنگ می شود؛ یعنی همانگونه که سنگ، رسوخناپذیر است، اعتقادات هم رسوخناپذیر میشود. این اعتقادات، خلاف انقلابی گری است؛ لذا مقام معظم رهبری این متحجر نبودن را یک مبنا معرفی می کند . بنابراین، انقلاب متصلب و متحجر نیست.
این پژوهشگر مسائل سیاسی با بیان اینکه مبنای پنجم انقلاب، عدم فاصله میان بایدها و واقعیتهاست، اظهار کرد: در متن بیانیه آمده است که بی شک، فاصلۀ میان بایدها (آرمان ها، ارزش ها و اصول انقلاباسلامی) و واقعیت های خارجی ( اقتصاد، سیاست، چالش های بیرونی، وضع موجود و سبک زندگی) همواره وجدان های آرمان خواه را عذاب داده و می دهد. حقیقتاً هم همینجوری است؛ یعنی ما در جامعه می گوییم یک سری چیزها را ارزش می دانیم؛ ولی وقتی در حوزۀ عمل می رویم، می بینیم ضد ارزش داریم کار می کنیم. می گوییم علم ارزش است؛ ولی به عالمان خود، بها نمی دهیم. می گوییم که معنویت ارزش است؛ ولی برای اهل معنویت، آن جایگاه را قائل نیستیم. بنابراین می گوید: این فاصله، وجدان های آرمانخواه عذاب داده و می دهد؛ اما این، فاصله ای طیشدنی است و مسئلۀ محالی نیست و در چهل سال گذشته در مواردی بارها طی شده است و بی شک، در آینده، با حضور نسل جوان و مؤمن و دانا و پر انگیزه با قدرت بیش تر طی خواهد شد.
وی در پایان افزود: مهمترین مبنای انقلاباسلامی عنصر معنویت است؛ چراکه همه مبناهای ذکرشده در متن، مبانی مشترک بین همه انقلابهاست؛ اما مبنای معنویت مختص انقلاباسلامی است. انقلاب اسلامی نیازمند هدایت و نصرت الاهی است. ترکیب جمهوریت و اسلامیت و ابزارهای تشکیل و پیشرفت آن جز با هدایت الاهی و قلب نورانی و اندیشۀ بزرگ امام راحل به دست نیامد و این، نخستین درخشش انقلاب بود. بنابراین، شروع اولیۀ انقلاب با هدایت الاهی زده شد. بقیۀ انقلاب ها معمولاً امور دنیوی مثل اقتصاد بوده است. منشأ انقلاب تونس که به اصطلاح بهار عربی از آنجا شروع شد، خودسوزی یک دستفروش بود. در الجزایر و لیبی نیز شبیه همین اتفاق بود. انقلاب مصر نیز با عنصر فقر , نهایت استبداد شروع شد. همۀ اینها عنصرهای دنیوی بودند؛ اما جرقۀ اولیه انقلاب اسلامی و درخشش آن روی همین عنصر هدایت و معنویت امام و تحول الهی مردم ایران بود.