بررسی پنج آفت اساسی در کتاب آسیب شناسی حوزه + دانلود
به گزارش خبرنگار سرویس کتاب و نشر خبرگزاری رسا، کتاب آسیب شناسی حوزه به قلم حجت الاسلام والمسلمین مرتضی رضوی منتشر شده است.
ما در جایگاه «جامعه حوزه علمیه» در کجا قرار داریم؟ نقش مان چیست؟ چه رسالتی داریم و چه مأموریتی؟ و جایگاه ما در جامعۀ جهانی چیست و کجاست؟
ائمّه معصوم ما، نقش، وظیفه، و رسالت ما را در جامعۀ جهانی مشخص فرموده اند. باید ما طلبه ها دستکم هر روز این وظیفه، نقش و رسالت جهانی مان را با خود زمزمه کنیم تا مورد طمع شیطان قرار نگیریم. و باید بزرگان مان مکرر به ما تذکر بدهند. مطابق «هر کسی که نقش و توان خود را بداند و نداند که بتواند، بیدار کنش که در خواب غفلت نماند».
ما نقش و وظیفۀ مان را هم می دانیم و هم نمی دانیم؛ یعنی این دانستن به شخصیت درونی ما چنانکه باید نفوذ نکرده است؛ گاهی سخنان کوتاه نظرانه ای می زنیم، گاهی عمرمان را به فلان ابزار اِترافی زندگی تلف می کنیم؛ هدف های کوچک، خواسته های حقیر، آرزوهای بی ارزش و… .
حوزۀ علمیه دنیا را تکان داده است اما برخی از ماها در پی نمای خانه، مدل خودرو و محتوای یخچال و… هستیم و اگر چیزی از نظام به ما نرسد حس «بغی» در وجودمان مشتعل می گردد. اینجاست که خلاء دو علم «جامعه شناسی» و «تحلیل تاریخ» در حوزۀ مقدسه خودنمائی می کند.
چه قدر فکر، وقت، حوصله، انرژی و اعصاب مان، در این امور ژورنالیستی مصرف می شود؟ مسائل روزمرّه ما را از رسالت عظیم و مأموریت مقدس مان، بازمی دارد.
گاهی جاذبه و دافعۀ مان؛ طرفداری و مخالفت مان دربارۀ فلان کس یا فلان گروه و جریان، در راستای آن رسالت و مأموریت، و مطابق نقشی که امروز در جهان داریم، نیست و با آن فاصلۀ زیادی دارد.
امروز حوزوی بودن، ایثار و فداکاری می خواهد، ترازوی «خودمحوری» و سنجش منافع و مضار شخصی و اندیشۀ «به من چه می رسد»، نباید در میان باشد؛ زیرا مصادیق ریز «بغی» سر از بزرگترین بغی درمی آورد.
به جای نیرو و شتاب بخشیدن به انقلاب در اصلاح جامعۀ جهانی، به اختلافات درونی می پردازیم و نمی سنجیم که چه چیز به انقلاب داده ایم تا چه چیز بخواهیم. و ارزیابی نمی کنیم که حوزۀ مقدسه انقلاب را چگونه به وجود آورده است و اینکه باید چه کار کند.
آیا برای ما شایسته است که برای نظام ایجاد مشکل کنیم؟ آیا ایجاد مشکل دقیقا مصداق همراهی با اسرائیل و کابالیسم نیست؟
باید در «خودشناسی» خودمان، تجدید نظر کنیم؛ سنگینی رسالت و نیز شأن و مقام این رسالت در نزد خدا را کاملاً بفهمیم.
ساختار کتاب:
بزرگترین وظیفۀ ما حفاظت «جامعه حوزه مقدسه» از آفات و آسیب هاست و در این کتاب تنها به پنج آفت اساسی حوزه علمیه پرداخته شده است.
این کتاب از یک مقدمه و شش بخش با عنوان های: آفت هائی که جان مقدس حوزه علمیه را می فرساید، آفت اول، آفت دوم، آفت سوم، آفت چهارم و آفت پنجم تشکیل شده است.
برشی از کتاب؛
آفت هایی که جان مقدس حوزه علمیه را می فرساید
غیر از خداوند متعال همه چیز بدون استثناء، مشمول «زمان» و «مکان» هستند، حتی روح، فرشته و جن. و هر چیزی که زمانمند و مکانمند باشد ذاتاً متغیر است؛ و اصل تغییر در کائنات رو به تکامل است در همه چیز اما این روند تکامل فارغ از آفت ها و «اُفت و خیزها» نیست.
حوزه مقدسه علمیه ما نیز از این قاعده عام مستثنی نبوده و نیست و آفت هائی داشته است و دارد. پس، عنوان «آفت هائی که جان مقدس حوزۀ علمیه را می فرساید» نه ملازم با استیحاش است و نه همراه با جسارت. بلکه یک واقعیت است از واقعیت های جهان هستی.
باید آفت ها شناسانده شود و هر دردی که شناخته شود، درمانش به راحتی مشخص می گردد. در تاریخ و سرگذشت حوزه ها گاهی آفت هایی رشد کرده و عامل فرسایش شده اند.
خوشبختانه در مواردی خطرشان شناخته شده و راه اصلاح شان نیز روشن گشته و جان حوزه از آن رها شده است؛از باب مثال:
در حوزه علمیه اصفهان که در زمان صفویه تأسیس شد، در اثر «یونان زدگی» و افراط در ارسطوئیات، یک حرکت انفعالی و واکنشی در برابر آن شروع گشت و قهراً و طبعاً دچار تفریط شد و این پدیده به نام «نهضت اخباری» موسوم گشت.
این هر دو آفت بودند. یونان زدگی به حد قداست رسید. اگر یونانیات به عنوان اطلاع از افکار یونانیان کهن مطرح می شد، هیچ اشکالی نداشت؛ زیرا لازم است بلکه ضرورت دارد که حوزه ها بر همۀ افکاری که در تاریخ بشر آمده اند، آگاهی و اطلاع کامل داشته باشند.
متأسفانه آنچه در حوزۀ اصفهان رخ داد یک ماجرای تاسف بار، یک ارتجاع مسموم و کشنده بود؛ به حدی که قرآن و علوم پیامبر و آل(ص) را محکوم کردند که باید بر یونانیات به ویژه ارسطوئیات منطبق شود، آن هم نه فقط در برخی از اصول و فروع بلکه قرآن و حدیث مجبور شده بود که تک تک سلول های پیکرش و ذرّه ذرّۀ ماهیتش یونانی شود.
افراطی که در هیچ برهه ای از زمان، و در هیچ قطعه ای از تاریخ، و در هیچ جائی از جهان برای هیچ مردمی رخ نداده بود؛ هیچ فکری، اندیشه ای، مکتبی، دینی بدین گونه به تقلید از دیگران مبتلا نگشته بود و این بلائی بود که تنها حوزه تشیع به آن دچار شده بود که با این صورت و با این وضعیت در هیچ جائی از تاریخ رخ نداده بود. ممکن است هر فکری، اندیشه ای و مکتبی دچار نفوذ و تحریف شده باشد، اما آنچه در حوزۀ اصفهان رخ داده بود، نه نفوذ بود و نه تحریف بل «تسلیم محض» بود.
این رویداد سترگ موجب گشت که عده ای در برابر آن به دفاع برخیزند و از دین و مکتب دفاع کنند؛ درگیری شدیدی پیش آمد؛ طبیعی است که گاهی درگیری در برابر افراط شدید، دفاع کنندگان را به طور ناخودآگاه به تفریط وادار می کند.
علاقه مندان می توانند فایل پی دی اف کتاب آسیب شناسی حوزه از فایل زیر دریافت کنند./۹۹۸/ن ۶۰۲/ش