تنها حضور سردار سلیمانی سر صحنه یک فیلم
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، در هفته هنر مقاومت امشب دفتر تبلیغات اسلامی به مناسبت گرامیداشت یاد سپهبد قاسم سلیمانی اکران فیلم 23 نفر را در سالن همایشهای غدیر برگزار کرد.
در این مراسم که با حضور طلاب و روحانیون برگزار شد، کلیپی از حضور سردار قاسمی بر سر صحنه فیلم 23 نفر پخش شد، سپس اکران فیلم صورت گرفت و بعد از اجرای گروه سرود میثاق مهمانان مراسم سخنرانی کردند.
احتمال اسارت ما بالا بود
ابتدا یحیی کسایی نجفی، یکی از آزادگانی که در بین 23 نفر بود، کلام را آغاز نمود و گفت: تیپ ما اولین تیپی بود که راه افتاد، احتمال اسیر شدنمان بود و ما در جاده دارخوین اسیر شدیم، من آن زمان 16 ساله بودم که اسیر شدم.
در آن زمان، ما دو راه بیشتر نداشتیم؛ یا اینکه اسیر شویم و تسلیم یا اینکه مقاومت کنیم، این را هم بگویم که ما در مقابل آن جانباز بزرگوار که سالها با سختی زندگی میکند، هیچ هستیم و اصلا کار ما به حساب نمیآید.
سپس مجری برنامه درباره انگیزه ساخت اثر سوال کرد که با جواب مجبتی فراورده روبرو شد و عنوان کرد: تاریخ چهل ساله ما به خصوص 8 سال دفاع مقدس، وقایع ناگفتهای دارد و انسان اگر عقل داشته باشد، خودش را در این وقایع سهیم میکند؛ این داستان از وقایع ناگفته آن عصر است، اینکه بیست و سه نوجوان در یک برهه زمانی، واقعهای را خلق میکنند که ما الان درباره آنها فیلم میسازیم و درباره آن حرف بزنیم، قطعا ارزش این وقت گذاشتن را دارد.
حاج قاسم فرمانده این 23 نفر بود
مجری از جعفری درباره این حال خوبی که در فیلم 23 نفر وجود دارد، پرسید و کارگردان پرسابقه سینمای ایران در پاسخ اظهار داشت: بنده اول این وقایع اخیر را تسلیت میگویم، اول به رابطه حاج قاسم با این 23 نفر میپردازم.
حاج قاسم به نوعی فرمانده لشکر کرمان و فرمانده این بچهها بود؛ وقتی نویسنده کتاب آن 23 نفر از کار ما خبردار شد، به بچههای اوج هم گفتند و این شد که به گوش حاج قاسم رسید و او برای دیدن نیروهای قدیمیاش به سر صحنه آمد.
این نوجوانان نماینده نسل خودشان بودند
آن بچههایی که با هزار بدبختی خود را به جبهه رسانده بودند و نکته بعدی اینکه من باورم نمیشود که نوجوانان الان نتوانند همانند آنها به قولی سفیر ایران در کشور دشمن باشند؛ آن 23 نفری که بدون فرمانده بهترین کار را انجام دادند، این 23 نفر نماینده نسل خودشان هستند که اگر هر کس دیگر جای آنان بود، بازهم همین کار را میکرد؛ چون آنها تربیت شده مکتب امام بودند.
درباره فیلم باید بگویم که همه از دل مایه گذاشتند و مثل فیلمهای دیگر نبود که چند ساعتی سر صحنه بیایند و باز برگردند و وقتی هم حاج قاسم بر سر صحنه این فیلم حاضر شد، تمام عوامل وظیفه خودشان دیدند که تا آخر پای این صحنه بایستند و کار کنند.
این فیلم، مستند واقعی است
یحیی کسایی: من پیشنهاد داشتم به کارگردان که این فیلم را در قالب مستند بگویند، چون این واقعیت است، اگر به آن فیلم گفته نشود، بهتر است.
جعفری: شما حق دارید، الان فیلمها به نوعی خالیبندی معرفی شدهاند؛ در عرصه سینما، فیلم به عنوان چیزی که ما را به دنیای واقعیت نمیرساند، معرفی شده، ولی دنیای مستند با دنیای سینما متفاوت است و نگاه ما این بود که سینما را بر اساس حقیقت جا بزنیم و فیلم رابطه بین سینما و حقیقت را برقرار کند.
مجری از یحیی کسایی آزاده ایرانی درباره سختترین زمانی پرسید که در اسارت بودند و پاسخ شنید: ما در استخبارات بودیم، یعنی به نوعی سازمان اطلاعات یا همان ساواک خودمان و میدیدیم که چگونه ایرانیها و حتی عراقیها را با دیگ آب جوش و برق شکنجه میکردند، آنها حتی سربازان بعثی را که جا مانده بودند را به بدترین نحو میکشتند. من دیدم چند بار انسانهایی را آوردند و میگفتند این اعدامی است؛ زخمهایش کرم زده بود و خون از بدنش جاری بود و...؛ چیزهایی دیدیم که مجبور شدیم تا بزرگ شویم.
مجری: تا کی به ملاصالح شک داشتید؟
جعفری: ملاصالح پس از برگشت، ایرانیها به او شک داشتند؛ ما برای اینکه به او شخصیتی دراماتیک بدهیم این را یک مقداری به تاخیر انداختیم ولی بچهها خیلی زود به او اعتماد کردند.
یحیی: خود ملاصالح گرا داد که پاسدارهایی که نداریم این طرف بایستند؛ یعنی ما از همان اول به نوعی به او اعتماد کردیم، هرچند از قضیه با خبر نبودیم.
مجری: میتوانید بگویید آقا یحیی کدام یک از شخصیتهای فیلم بود؟
جعفری: ما برای اینکه راحت بتوانیم حرفهای بچه ها را بزنیم و شاید به اشتباه هم حرف ایشان را به کس دیگری نسبت میدادیم، درخواست کردیم که اسمهای اصلی بچهها را نگذاریم و شخصیتها را براساس خود طرف نسازیم؛ زیرا خیلی کار سخت میشد.
یکی از حضار درباره ملاصالح و 23 نفر پرسید که آیا زندهاند و به چه کاری مشغول هستند؟
یحیی: یکی از بچهها به اسم سید عباس چند سال پیش به علت سرطان درگذشت ولی ملاصالح هنوز زنده هست.
مجری: میتوانید خاطرهای از حضور حاج قاسم بر سر صحنه فیلم بفرمایید؟
فراورده: حضور حاج قاسم برای ما افتخار بود، زیرا وی سر هیچ فیلمی حاضر نمیشدند. حضور ایشان فضای خاصی را بر فیلم حاکم کرد و این چند نکته داشت:
یکی اینکه همه قلبا او را دوست داشتند، از کوچک تا بزرگ؛ مجموعه عواملی که در این فیلم فعالیت میکردند، گویا در حقیقت کار میکردند؛ فرمانده بود، رزمنده بود. و نکته دیگر این بود که حضور حاج قاسم برکتی به این فیلمبرداری داد که الحمدلله این فیلم به نتیجه خوبی رسید.
جعفری: حاج قاسم در آخر که عکس یادگاری با بچههای 23 نفر گرفتند، همه پشت عکس یک امضا کردند و حاج قاسم نیز امضا کرد و این جمله را خطاب به 23 نفر نوشتند: «جان من فدای شما که جانتان را فدای اسلام کردید.»
کسایی: آقای ابوترابی که اسمشان هم در فیلم آمد، شاگرد امام بودند؛ در لشکر 16 قزوین بودند که اسیر شدند و میخ به سر او کوبیدند، قفسه سینهاش را شکستند ولی با این وجود مقاومت کرد، حتی یک ناسزا به امام نگفت؛ هرچند به ما میگفت تقیه کنید ولی خودش هرگز هیچ تقیهای نکرد. جای ایشان خیلی الان خالی است و خیلی در اجتماع کمرنگ شده.
مجری: اقتباس در سینما به شدت کم است، این پشتوانه اقتباسی که در فیلم شما بود را توضیحی میدهید و سوال دیگر اینکه این روایت، جزئیات زیادی دارد و هرکدام از شخصیتها میتوانند یک فیلم کامل و جدا باشد. چرا این فیلم کلی است؟
جعفری: سینمای دفاع مقدس چیزی است که اقتباس را میطلبد، نه اینکه فیلمنامه تخیلی نباشد؛ ولی اقتباس نقش بهسزایی دارد، علت اینکه اقتباس کم است، مطالعه منابع و خاطرات بین سینماگران کم است و باید تبادل اطلاعات بشود.
علت کلی بودن فیلم این است که ما مجبور بودیم این فیلم را در قالب 100 دقیقهای بگنجانیم، زیرا سینما و فیلم سینمایی این را میطلبد، البته بنده مستند این 23 نفر را ساختهام ولی فیلم سینمایی برد دیگری دارد. ان شاء الله در قالب سریال هم شاید این قضیه ارائه بشود.
مجری: این فیلم، فیلم بدون چهره اول است؛ هر فیلمی یک چهره دارد؛ ولی این فیلم هیچ چهرهای ندارد، این ضعف نیست؟
فراورده: این ماجرای چهرهها را در ذهن ما جا انداختند که انسانهای مهمی هستند؛ این چهرهها نهایتا یک هفته در فروش فیلم اثر دارند؛ اگر فیلم خودش خوب باشد، میماند و فروخته میشود؛ من الان کارگردانهایی را میشناسم که فیلمهایشان هم زمان با این فیلم اکران شد و خرج بیشتری هم کردند ولی یک دهم این فیلم هم فروش نداشتند.
فیلم مجموعه ای از پارامترهایی است که باید دقیق و درست کنارهم چیده شوند؛ نگاه من در فیلم 23 نفر این بود که تمام شخصیتها را درست در جای خودشان معرفی کنم و نقشی به مخاطب تحمیل نشود.
در پایان، مهدی بنکدار مسئول این برنامه، تندیس اشراق را از طرف سازمان تبلیغات به سه مهمان تقدیم کرد. /882/ 501/
خبرنگار: سید محمد متکلم