چرا حجم صادرات گاز ایران تا این حد پایین است؟
به گزارش خبرگزاري رسا، محمد نوروزی؛ با توجه به غنای منابع نفتی در کشور و حساسیتهای خاصی که در حوزهی نفت خام در جامعهی جهانی وجود دارد، توجه ویژهای به «نفت خام» میگردد در حالی که متأسفانه «منابع گازی» مغفول میمانند و به این مهم که به عنوان یکی از مهمترین منابع انرژی در جهان است، توجه نمیشود به ویژه اینکه جمهوری اسلامی ایران، از نظر منابع گازی نیز وضعیت بسیار مساعد –حتی نسبت به نفت- دارد و توجه جدّی و نگاه راهبردی به این منابع، میتواند زمینهساز بهرهگیری بسیار مناسب از این ابزار قدرتمند در مذاکرههای بینالمللی و افزایش قدرت چانهزنی در سایر حوزهها اعم از انرژی هستهای، امنیت ملی و ... به حساب آید.
در حالی که بسیاری از کارشناسان بر این باورند که بخش گاز در 2 دههی آینده، نقطهی اصلی جذب سرمایهگذاری خواهد بود، هماکنون نیاز کشورها به گاز با توجه به مزیتهای آن طبیعی و ذخائر جهانی گاز بسیار زیاد است و میتوان آن را به وسیلهی خط لوله و یا به صورت خط لوله و یا مایع به کشورهای مصرفکننده منتقل کرد. سازگارتر بودن آن با محیط زیست که نسبت به سایر سوختهای فسیلی، کمترین آلودگی را ایجاد میکند و ارزانتر بودن قیمت آن نسبت به مصرف آن در آینده، موجب علاقهی بیشتر کشورها به این منبع انرژی است. (نوروزی، 1391: 80)
این نوشتار در پی آن است که به بیان «ملاحظههایی پیرامون مسائل گاز جمهوری اسلامی ایران» پرداخته و به واکاوی «جایگاه این منبع ارزشمند» بپردازد.
امنیت انرژی و صنعت گاز
تأمین امنیت در تمامی ابعاد آن، از مهمترین دغدغههای حکومتها میباشد. نکتهی اساسی این است که امنیت بسان پازلی است که تأمین آن در یک بعد، نیازمند تکمیل سایر اجزاست. از سوی دیگر انرژی به عنوان موتور محرکهی دولتها، به عنوان مؤلفهای اثرگذار در این راستا محسوب میشود.
امنیت انرژی مفهوم بسیار پیچیدهای به شمار میآید، چرا که از یک سو تحت تأثیر روندهای اقتصادی و تجاری یکپارچه کنندهی جهانی شدن قرار دارد که مایل است انرژی و امنیت آن را مانند سایر کالاها و خدمات اقتصادی در چارچوب بازار جهانی قرار دهد تا از حساسیت ژئوپلتیک آن بکاهد.
از سوی دیگر، انرژی در بازی جهانی قدرت، معادلات امنیتی- ژئوپلتیک و رقابت قدرتهای بزرگ نقشی اساسی دارد که بر خلاف روندهای همگرا کنندهی جهانی شدن، با تأکید بر نگرشهای ملی امنیتی، انرژی را به عنصری ورای یک کالای اقتصادی صِرف مبدل میسازد. پیچیدگی مفهوم امنیت انرژی ناشی از آن است که انرژی در جایی میان ژئوپلتیک و اقتصاد قرار گرفته است و بر این اساس، سیاستگذاران پاسخهای متنوعی به مسائل آن میدهند. (پوراحمدی، 1390: 36)
اکنون که انرژی گازی به یکی از بزرگترین کالاهای استراتژیک در جهان تبدیل شده است، دارندگان این منبع انرژی نیز بر آنند که، از این پتانسیل برای تأثیرگذاری بر معادلات جهانی به نفع خود استفاده کنند، چراکه با توجه به اهمیت فزآیندهی گاز در آینده، هر کشور یا گروهی از کشورها که بتواند کنترل بازار گاز را در دست گیرد، در عرصهی بینالمللی نیز تأثیرگذار خواهد بود. از سوی دیگر، از آنجا که در حال حاضر مهمترین کارتل فعال انرژی، سازمان کشورهای صادر کنندهی نفت اوپک است.
بنابراین، طبیعی است که فکر ایجاد هر اتحادیهی دیگری در زمینهی انرژی، با مسائل این سازمان مقایسه و ارزیابی شود؛ همچنان که از ابتدا نیز نظریهی برپایی یک تشکل گازی، به جای سازمان کشورهای صادر کنندهی گاز(اوجک)[1]
به اوپک گازی معروف بوده است. در واقع، از دیدگاه مصرف کنندگان بزرگ انرژی، قدرتیابی اوپک و افزایش قیمتهای نفت، موجب پدید آمدن پتانسیل و انگیزهی کافی در تولید کنندگان گاز طبیعی جهان برای ایجاد یک کارتل گازی طبق الگوی اوپک بوده است. (یزدانی و دیگران: 79)
وضعیت گاز در جهان
هر چند که گاز طبیعی در بسیاری از نقاط دنیا قابل دستیابی است ولی باز هم خاورمیانه و کشورهای آسیای میانه و روسیه، بالاترین حجم موجودی گاز را در اختیار دارند به گونهای که روسیه با 23.4درصد، ایران با 15 درصد و قطر با 13.8درصد به ترتیب دارای بیشترین سهم از ذخایر گاز طبیعی جهان هستند[2]و در کل، حدود 66درصد از کل ذخایر گاز جهان در کشورهای خاورمیانه و اتحاد جماهیر شوروی سابق است.
سهم گاز در سبد انرژی جهان در سال 2005م.، 25درصد بوده و این رقم تا پایان سال 2025م. به بیش از 40درصد خواهد رسید که زمینه را برای افزایش متقاضیان و ایجاد تغییرات در مبادلهی آن فراهم میآورد. (سلطانیفر، 1389: 107) پیشبینی شده است که رشد مصرف گاز در سبد مصرف انرژی جهان در فاصلهی سالهای 2010 تا 2020م. به سالی 3.1 و در سالهای 2020 تا 2050م. به 3.2 درصد خواهد رسید که بالاترین رشد را در میان منابع انرژی جهان نشان میدهد.(ابراهیمی، 1386: 13-14)
نگاهی به روند مصرف انرژی در سطح جهان به ویژه استفاده از منابع گاز، حاکی از آن است که صنعت مربوط به گاز به سرعت در حال پیشرفت است و کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه در حال جایگزینی و تأمین بخشی از انرژی مورد نیاز خود از راه گاز هستند که این امر خود ناشی از دلایل فراوانی نظیر ارزانی و سهولت مصرف گاز نسبت به نفت به ویژه در مصارف خانگی، آسیبهای کمتر محیط زیستی، تأمین امنیت انرژی برای دوران اتمام نفت، پیشرفتها در حوزهی فناوریهای گازی و جایگزینی آنها به جای فناوریهای نفتی و ... است. (ابراهیمی، 1386: 5-6)
جایگاه گاز ایران در جهان
ایران با در اختیار داشتن حدود 15 درصد از کل ذخائر اثبات شدهی گاز طبیعی جهان (معادل 26.74 تریلیون مترمکعب)، پس از روسیه در جایگاه دوم کشورهای بزرگ دارندهی گاز قرار دارد. (ابراهیمی، 1386: 56) با توجه به جایگاه ایران در برخورداری از منابع گازی و قرار داشتن در همسایگی 2 حوزهی مهم مصرفکنندهی گاز یعنی هند و چین در شرق و اروپا در غرب، ضرورت توجه جدّی به این کالای فوق استراتژیک را دوچندان میکند.
هر چند که ایران از نظر حجم ذخائر گازی در جایگاه دوم جهان قرار دارد ولی از نظر تولید، جایگاه چهارم را در اختیار دارد و البته از نظر مصرف گاز طبیعی نیز جایگاه هفتم جهان را به خود اختصاص داده است. (استفاده از گزارش BP Statistical Review: 2009 به نقل از سلطانیفر، 1389: 38-50) که نیازمند بررسیهای دقیق برای جلوگیری از حجم انبوه مصرف گاز برای مصارف غیرتجاری است.
تولید گاز کشور در سال 1387 به 151 میلیارد مترمکعب رسیده است که پس از روسیه، آمریکا و کانادا در رتبهی چهارم قرار دارد. ظرفیت پالایشی کشور نیز در سالهای اخیر رشد مطلوبی داشته و از 189 میلیون مترمکعب در روز از سال 1999م. به 240 میلیون مترمکعب در سال 2006م. رسیده است. (سلطانیفر، 1389: 106)
منابع تولید گاز غنی در کشور، متشکل از گازهای همراه با نفت، گاز کلاهک و گاز مستقل است. از آنجا که تولید گاز همراه به تولید نفت خام و نسبت گاز به نفت میادین نفتی بستگی دارد، بنابراین با توجه به اینکه تولید نفت خام از چه میدانهایی صورت پذیرد مقدار آن متفاوت خواهد بود.
با توجه به نوسانات تولید نفت خام مناطق خشکی طی سالهای 1375- 87 در نتیجه، تولید گاز همراه میادین خشکی نیز طی این دوره به دنبال آن کاهش یا افزایش نشان میدهد به طوری که 69.65 میلیون مترمکعب در روز در سال 1375 به 77.53 میلیون مترمکعب در روز در سال 1387، رسیده است. بخش اعظم تولید گاز همراه از مناطق نفتخیز جنوب است که 69.41 میلیون مترمکعب در روز بوده است و 2.79 میلیون مترمکعب در روز از میادین شرکت نفت مناطق مرکزی و 2.07 میلیون مترمکعب در روز از میادین شرکت اروندان، تولید شده است. (سلطانیفر، 1389: 109- 111 )
تولید گاز همراه میادین دریایی با توجه به افزایش تولید نفت خام از این میادین، طی سالهای یاد شده از 13.51 میلیون مترمکعب در روز در سال 1375 به 23.41 میلیون مکعب در روز در سال 1387 رسیده است. جمع کل تولید گاز همراه در سال 1387 برابر با 100.94 میلیون مترمکعب در روز بوده است که 18.3 درصد تولید گاز غنی کشور را شامل میشود.
تولید گاز کلاهک در کشور از 2 میدان پازنان و نفت سفید لب سفید و سازندهای گازی مارون خاص در مناطق خشکی صورت میپذیرد و عمدتاً برای تزریق یا بازگردانی پس از استحصال میعانات گازی به کار میرود و در نتیجه تولید آن بر اساس برنامهی تزریق گاز میادین نفتی، خواهد بود. با بهرهبرداری از میادین آغاز و دالان و سازند گازی مارون خاص که جایگزین گاز کلاهک پازنان برای تزریق به میدان مارون شده است، تولید این گاز کاهش یافته است و از 53.42 میلیون مترمکعب در روز در سال 1375 به 35.96 میلیون مترمکعب در روز در سال 1387، رسیده است. سهم گاز کلاهک، در تولید گاز غنی 6.5 درصد است.
جمهوری اسلامی ایران در صنعت گاز خود با چالشهای اساسی مواجه است که عدم توجه به برخی از آنها میتواند در آینده نه چندان دور، این صنعت راهبردی را نه تنها با مشکل بلکه با بحران مواجه سازد. برخی از این چالشها در ادامه مورد بررسی قرار میگیرد.
تولید گاز میادین مستقل گازی در سال 1387، شامل تولید از سازند گازی ژوراسیک مسجد سلیمان، سازند بنگستان لب سفید و تولید گاز از میادین نار، کنگان، آغاز، دالان، خانگیران (سازندهای مزدوران و شوریجه)، گنبدلی، سراجه، سرخون، گورزین و تابناک در منطقهی خشکی و میدان پارس جنوبی در منطقهی دریایی بوده است. تولید گاز میادین مستقل گازی با رشد قابل توجهی از 97.43 میلیون مترمکعب در روز در سال 1375 به 414.99 میلیون مترمکعب در روز در سال 1387 رسیده است که 2.04 میلیون مترمکعب در روز در سال 1387 تولید سازندهای گازی بوده است.
از این میزان، 144.30 میلیون مترمکعب در روز از میدان پارس جنوبی در منطقهی دریایی و 264.14 میلیون مترمکعب در روز از میدان پارس جنوبی در منطقهی دریایی و 262.14 میلیون مترمکعب در روز از میادین مستقل گازی خشکی بوده است. تولید گاز غنی مستقل، بیش از 71 درصد تولید گاز غنی را شامل میشود. جدول زیر تولید گاز غنی میادین مستقل گازی در سال 1387 را نشان میدهد. کل تولید گاز غنی در سال 1387 اعم از همراه، کلاهک و میادین مستقل گازی 551.89 میلیون مترمکعب در روز بوده است.
نام میدان |
میزان تولید (میلیون متر مکعب در روز) |
|
شرکت نفت مناطق مرکزی |
خانگیران |
43.59 |
آغاز و دالان |
36.7 |
|
نارو کنگان |
94.52 |
|
قشم و سرخون |
14.57 |
|
تابناک |
39.35 |
|
هما، شانول، وراوی |
32.54 |
|
سراجه |
0.15 |
|
تنگ بیجار |
0.74 |
|
جمع |
262.14 |
|
شرکت نفت و گاز پارس |
فاز 1 |
16.6 |
فاز 2و 3 |
54.86 |
|
فاز 4و5 |
56.02 |
|
فاز 6و7و8 |
16.82 |
|
جمع |
144.30 |
|
جمع میادین مستقل |
406.44 |
|
گازهای گنبدی- سازند گازی (مناطق نفتخیز جنوب) |
6.5 |
|
شرکت نفت فلات قاره |
2.04 |
|
جمع کل تولید گاز غنی (سازندی، گنبدی، مستقل) |
414.98 |
تولید گاز غنی میادین مستقل گازی در سال 1387 (برگرفته از سلطانیفر، 1389: 111)
وضعیت رقبای اصلی ایران در حوزهی گاز
هر چند که زمزمهها و زمینههای همکاری بسیاری بین کشورهای دارای منابع گازی یعنی روسیه، ایران و قطر و سایر کشورهای دارندهی منابع گازی وجود دارد ولی نباید از قدرت این کشورها در به دست گرفتن سیاستهای کلی بازار گاز غافل شد به ویژه اینکه روسیه و قطر با سیاستهای دقیق، در پی کنترل نبض بازار گاز جهان میباشند که لزوم توجه دقیقتر و عمیقتر سیاستگذاران حوزههای نفت و گاز کشور را میطلبد. کشورهایی چون روسیه و قطر، به عنوان دارندگان ذخائر عمدهی گاز طبیعی جهان، پایهی اقتصاد خویش را به سمت گاز طبیعی تغییر جهت داده و با صادرات آن توانستهاند نقش عمدهای در بازار جهان ایفا کنند.
ضمن آنکه به کمک آن، بحرانهای مختلفی را پشت سر گذاردهاند. روسیه، از گاز به عنوان ابزار بازسازی اقتصاد رو به افول پس از سقوط شوروی استفاده نمود و توانست به کمک این ماده، اقتصاد خود را نجات دهد؛ به گونهای که با بسط و توسعهی صنعت گاز، خونی تازه در رگهای اقتصاد فرسودهی این کشور جاری شد؛ همچنین با بهرهگیری از صادرات آن، اقتدار روسیه را به عنوان کشوری تأثیرگذار در اروپا بازسازی نمود.
قطر نیز با بهرهگیری از این موقعیت، توانست خود را در منطقهی خلیجفارس به عنوان قطب عمدهی اقتصادی مطرح نماید و با بهرهگیری از درآمدهای حاصل از آن، به عنوان یکی از وزنههای گاز معرفی شد که با بسط و توسعهی صنعت گاز خویش توانست جایگاه پنجم را در بازار گاز کسب کند.(ترکان، 1389: 67)
در سال 2008م. بنا به گزارش «بی.پی»، سهم روسیه از صادرات گاز جهان 18.97 درصد، سهم قطر 6.98 درصد و ایران حدود 0.71 درصد بوده است که نشان از اختلاف فاحش ایران با 2 کشور دیگر دارد که البته یکی از دلایل کمبود صادرات ایران، مصرف بیش از حد منابع گازی در ایران است که نیازمند اصلاحات جدّی در حوزهی فرهنگ مصرف و زیرساختهای فناوری است.
چالشهای اساسی ایران در حوزهی صنعت گاز
جمهوری اسلامی ایران در صنعت گاز خود با چالشهای اساسی مواجه است که توجه نکردن به برخی از آنها میتواند در آیندهی نه چندان دور، این صنعت راهبردی را نه تنها با مشکل بلکه با بحران مواجه سازد. برخی از این چالشها در ادامه مورد بررسی قرار میگیرد.
چالش اول: لزوم تزریق گاز به میادین نفتی
یکی از نکاتی که همواره مورد دغدغهی کارشناسان حوزههای نفت و گاز بوده است، تزریق دوبارهی گاز به میادین و حوزههای نفتی به عنوان افزایش بازیابی نفت از یک سو و حفظ منابع گازی برای آینده است که میبایست مورد بررسی قرار گیرد.
جمهوری اسلامی ایران با برخورداری از مرز آبی گسترده و دسترسی به آبهای بینالمللی، قابلیت صادرات فراوان منابع گازی با هزینهی بسیار مناسب را دارد از سوی دیگر موقعیت خاص جغرافیایی ایران که به نوعی حلقهی واسط بازارهای تولید و مصرف است آن را به کشوری تأثیرگذار تبدیل کرده است ولی متأسفانه شدت انرژی بالا (حدود 1.7) در ایران و مصرف رو به فزایندهی گاز طبیعی در داخل کشور – که البته پس از هدفمندی یارانهها اندکی اصلاح شده است- به عنوان یک نقطه ضعف جدّی برای صنعت گاز کشور محسوب میشود.
عدم توجه جدّی مسئولین به صنعت گاز و فقدان یک برنامهی استراتژیک و جامع برای توسعهی این صنعت فوق استراتژیک نیز بیانگر مشکلات جدّی در چند سال آینده برای این صنعت در کشور است. در حالی که پیدایش بازارهای مصرف جدید و نیاز روز افزون جامعهی جهانی به انرژی میتواند فرصتی جدّی برای سرمایهگذاری و توسعهی این صنعت باشد که نیازمند بازشناسی دقیق منابع، وضعیت انرژی جهان، رایزنیهای مناسب و برخورداری از دیپلماسی انرژی قدرتمند است. (ترکان، 1389: 114- 116)
جمهوری اسلامی ایران با برخورداری از مرز آبی گسترده و دسترسی به آبهای بینالمللی، قابلیت صادرات فراوان منابع گازی با هزینهی بسیار مناسب را دارد از سوی دیگر موقعیت خاص جغرافیایی ایران که به نوعی حلقهی واسط بازارهای تولید و مصرف است آن را به کشوری تأثیرگذار تبدیل کرده است.
چالش دوم: لزوم توجه به میدانهای مشترک گازی کشور
با توجه به اینکه برخی از میدانهای گازی کشور، با سایر کشورها مشترک میباشد، میبایست استخراج از این میادین در اولویت اصلی مسئولین قرار گرفته و از به یغما رفتن ثروت ملی جلوگیری شود. در ادامه به طور خلاصه به وضعیت میادین مشترک کشور اشاره میشود.
میدانهای مشترک گاز |
میلیارد متر مکعب |
|
پارس جنوبی |
قطر |
13130 |
سلمان |
عربستان |
183٫5 |
مبارک |
شارجه |
14٫6 |
هنگام |
عمان |
22٫4 |
بی فارس |
عربستان |
249٫2 |
گنبدلی |
ترکمنستان |
13٫25 |
میدانهای مشترک گازی کشور ایران[3]
(سال 1385)
- میدان گازی مشترک با قطر- پارس جنوبی؛
میدان گازی پارس جنوبی در حال حاضر بزرگترین و حساسترین میدان مشترک ایران به حساب میآید که رقیب قطری با سرعت زائدالوصفی مشغول سرمایهگذاری و توسعهی زیرساختهای خود در آن است. این میدان یکی از بزرگترین میدانهای گازی مستقل دنیا با 1800 تریلیون فوت مکعب گاز است که در 1971م. کشف شد. مساحت این میدان 9700 کیلومتر مربع است که 3700 کیلومتر مربع آن در آبهای ایران و 6000 کیلومتر مربع آن در آبهای سرزمینی قطر قرار دارد.
ذخیرهی بخش ایرانی میدان 500 تریلیون فوت مکعب گاز در جا و 360 تریلیون فوت مکعب گاز قابل برداشت است که حدود یک سوم (36 درصد) ذخایر گازی ایران و 5.5درصد از ذخایر گازی جهان است. ذخیرهی بخش قطری میدان 1300 تریلیون فوت مکعب گاز در جا و 910 تریلیون فوت مکعب گاز قابل برداشت است که معادل 9.99 درصد ذخایر گازی قطر و 14 درصد ذخایر گازی جهان است.
برداشت قطر از میدان شمالی با فاز 1 در سال 1989م. (800MMcf/d) شروع شد که جهت تقاضاهای محلی و تزریق به میدان نفتی دخان مصرف میشد و اکنون چشمانداز قطر تولید بیش از حد از این میدان است. در سال 2006م. قطر از اندونزی در صادرات نفت به پشتوانهی گنبد شمالی و همکاری با اکسون موبیل و توتال که 10 درصد سهام قطر گاز را در دست دارند، پیشی گرفت. به نظر میرسد برای کشوری با کمتر از یک میلیون نفر رسیدن به این جایگاه در طول 10 سال کاری مهم و قابل توجه باشد.
گذشته از تأخیر 11 سالهی ایران در آغاز برداشت از این میدان مشترک در مقایسه با قطر و با توجه به زیر ساخت صنعت گاز قطر که به دلیل سرمایهگذاریهای مستمر خارجی به شدت رشد کرده و در حال توسعه میباشد، ایران را در برداشت سالانه از این میدان به میزان 1.5برابر عقب انداخته است. بنا بر آمارهای موجود، میزان تولید روزانهی قطر در پایان سال 2008م. حدود 310 میلیون مترمکعب بود که این میزان در پایان سال 2009م. (زمستان 88) به 455 میلیون مترمکعب رسید که 1.5برابر بیشتر از تولید ایران است.
برنامهریزیهای قطر نشان میدهد این کشور قصد دارد برداشت خود را از میدان پارس جنوبی تا سال 2012م. به 270 میلیارد مترمکعب در سال افزایش دهد که در صورت موفقیت این برنامه، این میزان برداشت حدود 3 برابر برداشت سالانهی ایران خواهد بود. این کشور در حال حاضر با تولید 31 میلیون تن «ال.ان.جی» در سال بزرگترین تولیدکنندهی این محصول در جهان به حساب میآید.
- میادین گازی مشترک با عربستان- فرزاد B ، A؛
میادین گازی فرزاد (A) و (B)، در زمره میادین کوچک گازی جزیرهی فارسی بلوک اکتشافی فارسی ایرانی هستند. روند ساختمان این 2 میدان گازی به گونهای است که بخش اعظم میدان گازی فرزاد (A) در عربستان به شکل شمال شرقی، جنوب غربی و بخش اعظم میدان گازی فرزاد (B) در ایران شمال غربی، جنوب شرقی قرار دارد. در میدان گازی فرزاد (B 2) چاه حفاری شده است. این میدان با ذخیرهی در جای حدود 12.5تریلیون فوت مکعب گاز طبیعی در آبهای ایران قرار دارد، بخش خارجی میدان فرزاد (A) در عربستان با نام میدان «حصبه» معروف است.
- میدان گازی مشترک با کویت- آرش؛
میدان گازی آرش در عربستان و کویت با نام الدوره شناخته میشود. این میدان بهرهمند از 13 تریلیون فوت مکعب ذخیرهی گازی است. در حالی 2 کشور عربستان و کویت بر سر بهرهبرداری مساوی از ذخایر گازی این میدان به توافق رسیدهاند که ایران و کویت از سال 2000م. در این زمینه وارد مذاکره شده بودند اما به دلیل حاصل نشدن توافق میان دو طرف تا کنون نتیجهای کسب نشده است.
در سال 2001م.، کشور کویت مانع از عملیات اکتشاف و حفر چاه از سوی ایران در آبهای این میدان شد و ایران نیز با اعلام اعتراض به کویت عملیات اکتشاف از این میدان را متوقف کرد و از آن زمان مذاکره در خصوص این میدان نفتی بین ایران و کویت در حال انجام است.
بر این اساس، شرکت عملیات مشترک «خفجی» که با سرمایهگذاری مشترک آرامکوی عربستان و شرکت نفت خلیج کویت تأسیس شده است به زودی حفاریهای جدیدی را در میدان فراساحلی الدوره به منظور بهرهبرداری بهینه از میدان گازی آرش، آغاز خواهد کرد. با وجود اینکه ایران معتقد است نیمی از این میدان متعلق به اوست، مقامهای کویتی سهم خود را بیش از سهم ایران میدانند. ایران سهم خود از این میدان را 42 میلیون بشکه نفت خام و 65.5 میلیون بشکه میعانات گازی تخمین میزند.
چالش سوم: مشکلات حوزهی صادرات گاز
یکی دیگر از چالشها را میتوان در زمینهی صادرات گاز دانست. مهمترین چالشهای ایران در زمینهی صادرات گاز طبیعی را در قالب موارد زیر میتوان برشمرد. (ابراهیمی، 1386: 12-13):
- وجود موانع سیاسی و جغرافیایی؛
- رقابت با سایر تولیدکنندگان در صادرات گاز طبیعی؛
- محدود بودن بازار گاز در کشورهای همسایه؛
- تلاشهای آمریکا برای منزوی کردن ایران؛
- تلاش کشورهای بزرگ تولیدکنندهی گاز برای افزایش فعالیتهای بازاریابی؛
- امکان جذب سرمایهگذاری خارجی در بخش گاز؛
- کمبود سرمایهگذاری در زمینهی دانش فنی صنایع گاز و نیروی انسانی مربوط به آن.
با توجه به داشتن ذخایر عظیم گاز، توانایی فعالیت و تأمین نیازها در 4 عرصهی داخلی (خانگی، تجاری و حملونقل)، تزریق به چاههای نفت، استفاده در زمینهی صنایع مختلف با ارزش افزودهی بیشتر و صادرات را دارد.
البته این امر به عوامل زیر نیز بستگی دارد:
- بهبود شرایط و موقعیت بینالمللی ایران؛
- کاهش ریسک سیاسی/ اقتصادی؛
- افزایش ضریب امنیتی در عرصهی بینالمللی؛
- جذب سرمایهگذاری خارجی در سطح معتدل؛
- گسترش همکاریهای منطقهای و مدیریت تحولات سیاسی/ اقتصادی در سطح منطقه؛
- اصلاح فرهنگ مصرف در داخل؛
- اصلاحات فنی در زمینهی تأسیسات انتقال و توزیع گاز در داخل؛
- مدیریت و نظارت مستمر و جدّیتر بر پیشرفت به موقع گاز.
ضمن اینکه با افزایش فعالیتهای دیپلماتیک و پیگیری مداوم در چارچوب عرف و حقوق بینالمللی و انجام تبلیغات گسترده و همچنین تأکید بر گسترش ارتباطات اقتصادی، فنی و توجه به ادبیات وابستگی متقابل پیچیده در عرصهی معادلات بینالمللی ضمن تقویت موقعیت بینالمللی، امکان انجام فعالیتهای لازم برای استفاده از موقعیت ژئواکونومیک فراهم خواهد آمد، جلب سرمایه و تکنولوژی در زمینهی استخراج، انتقال و تولید ارزش افزوده در گاز به صورت فرآورده و کالاهای دیگر از این راه به سرعت امکانپذیر است. (ابراهیمی، 1386: 154- 155)
راهبردهای اساسی و فرصتهای پیشرو
هر چند که صنعت گاز کشور با مشکلاتی مواجه است ولی برنامهریزی دقیق در این راستا، میتواند زمینهی توسعهی این صنعت را فراهم سازد که در ادامه به برخی از این فرصتها اشاره میشود.
در سند چشمانداز مربوط، دستیابی به جایگاه دوم جهانی در ظرفیت تولید گاز طبیعی با توجه به ضرورت استفاده از مخازن مشترک مورد تأکید قرار گرفته و نیل به جایگاه اول فناوری نفت و گاز در منطقه نیز از مهمترین مواردی برشمرده شده است که میبایست مد نظر سیاستگذاران و مجریان این حوزه باشد.
فرصت اول: لزوم توجه به سند چشمانداز صنعت نفت و گاز ایران در افق 1404
در بررسی اسناد بالادستی نظیر چشمانداز صنعت نفت و گاز و سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری در بخشهای نفت و گاز، میتوان به نکات قابل توجهی دست یافت. در سند چشمانداز مربوط، دستیابی به جایگاه دوم جهانی در ظرفیت تولید گاز طبیعی با توجه به ضرورت استفاده از مخازن مشترک مورد تأکید قرار گرفته و نیل به جایگاه اول فناوری نفت و گاز در منطقه نیز از مهمترین مواردی برشمرده شده است که میبایست مد نظر سیاستگذاران و مجریان این حوزه باشد. در سیاستهای کلی ابلاغی مقام معظم رهبری در بخشهای نفت و گاز[4]
نیز میتوان نکات قابل توجهی که با جزئیات بیشتری نسبت به سند چشمانداز صنعت نفت و گاز به سیاستهای حوزههای نفت و گاز میپردازند، دست یافت از جمله اینکه، اتخاذ تدابیر و راهکارهای مناسب برای گسترش اکتشاف نفت و گاز و شناخت کامل منابع کشور و افزایش ظرفیت تولید گاز متناسب با حجم ذخایر کشور به منظور تأمین مصرف داخلی و حداکثرِ جایگزینی با فرآوردههای نفتی از جمله سیاستهای کلان ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری به مسئولان است.
توجه به تربیت نیروی انسانی متخصص و همچنین تلاش در جهت جذب سرمایهی مالی خارجی با رعایت سازوکارهای قانونی از مهمترین مواردی است که در این سند مورد تأکید بوده است. بهرهبرداری از موقعیت منطقهای و جغرافیایی کشور برای خرید و فروش، فرآوری، پالایش، معاوضه و انتقال نفت و گاز منطقه به بازارهای داخلی و جهانی و بهینهسازی مصرف و کاهش شدت انرژی و همچنین جایگزینی صادرات فرآوردههای نفت، گاز و پتروشیمی به جای صدور نفت خام و گاز طبیعی نیز از مواردی است که در سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری در بخشهای نفت و گاز مورد توجه قرار گرفته است.
در برنامهی پنجم (1389- 1393) پیشبینی شده که شتاب تولید گاز نزدیک به 5 برابر تولید نفت خام خواهد شد به طوری که تولید گاز کشور، طی برنامه با توسعهی 20 میدان گازی جدید از متوسط رشد سالانهای به میزان 10درصد برخوردار خواهد شد. اعمال سیاست جایگزینی گاز با انواع فرآوردههای نفتی و حصول به سهم مناسبی از بازار بینالمللی گاز از عوامل مهم شتاب تولید گاز طی این دوره میباشند. در برنامهی پنجم پیشبینی شده است که تولید گاز غنی کشور به بیش از یک میلیارد مترمکعب در روز خواهد رسید که قریب به 50 درصد آن به میدان گازی پارس جنوبی اختصاص یافته است.[5]
توجه جدّی به این سند و برنامهریزی راهبردی برای نیل به اهداف پیشبینی شده در این راستا میتواند بسیار مهم بوده و زمینهی موفقیت این صنعت را در کشور فراهم سازد.
فرصت دوم: لزوم بهرهگیری از جایگاه ایران در مجمع کشورهای صادرکنندهی گاز
کشورهای ایران، روسیه، عربستان سعودی، قطر، امارات متحده عربی، ونزوئلا، نیجریه، مصر و الجزایر از مهمترین اعضای مجمع کشورهای صادرکنندهی گاز به شمار میروند، با اینکه وزیران نفت این کشورها توضیح دادهاند که این سازمان تنها با هدف همکاری بین کشورهای عضو تشکیل شده است و همانند اوپک به دنبال تأثیرگذاری بر بازار نیست، نگرانی کشورهای مصرف کننده از احتمال مدیریت عرضهی گاز طبیعی در بازار جهانی در سالهای آینده، قابل پیشبینی است، به ویژه اینکه برخلاف اوپک که کمتر از 45 درصد عرضهی جهانی نفت را در اختیار دارد، میتوان گفت سازمان کشورهای صادرکنندهی گاز (با حضور کشورهایی مانند روسیه، ایران، قطر و الجزایر)، کنترل کنندهی بیشترین حجم گاز مصرفی جهان خواهد بود. (ابراهیمی، 1388: 40)
برنامههای توسعهی گاز اوپک (به عنوان یکی از بزرگترین دارندگان گاز طبیعی جهان) میتواند به عنوان یک عامل تکمیل کننده و نه جایگزین شونده در سیاستهای نفتی اوپک در نظر گرفته شود.
کشورهای ایران، روسیه، عربستان سعودی، قطر، امارات متحده عربی، ونزوئلا، نیجریه، مصر و الجزایر از مهمترین اعضای مجمع کشورهای صادرکنندهی گاز به شمار میروند، با اینکه وزیران نفت این کشورها توضیح دادهاند که این سازمان تنها با هدف همکاری بین کشورهای عضو تشکیل شده است و همانند اوپک به دنبال تأثیرگذاری بر بازار نیست، نگرانی کشورهای مصرفکننده از احتمال مدیریت عرضهی گاز طبیعی در بازار جهانی در سالهای آینده، قابل پیشبینی است.
موارد زیر، تنها بخشی از منافع این امر میباشد:
- توسعهی گاز داخلی، نفت بیشتری را برای صادرات آزاد میسازد و حجم اضافی مایعات گازی با ارزش که در نتیجهی استخراج گاز حاصل میشود، درآمدهای گوناگون را نصیب تولیدکنندگان میکند.
- زیانهای ناشی از بازار نفت کورهی سنگین از راه جایگزین شدن گازطبیعی در نیروگاههای برق برای صادرکنندگان گاز اوپک جبران میشود.
- پیشرفت صنعت گاز به تواناییهای توسعه یافته ارزش بیشتری میبخشد.
- انگیزههای اصلی برای استفاده از گاز طبیعی، مانند کارایی بیشتر در نیروگاهها و به عنوان یک سوخت با آلایندگی کمتر برای مصارف داخلی و منطقهای افزایش مییابد.
فناوری و مهارتها به کشورهای دارندهی گاز انتقال یافته و موجب ایجاد فرصتهای جدید اشتغال و ایجاد مشاغل گوناگون میگردد.
اعضای اصلی مجمع کشورهای صادرکنندهی گاز حدود 64 درصد ذخایر گاز طبیعی جهان را در اختیار دارند و در این میان روسیه با 23.4درصد، ایران، 16 درصد و قطر با 13.8درصد به ترتیب دارای بیشترین سهم از ذخایر گاز طبیعی جهان هستند.[6]
تحولات 2 دههی اخیر در عرصهی بازارهای انرژی جهان، پیدایش دورنمایی روشنتر برای گاز طبیعی و روند رو به افزایش سهم این حامل انرژی در ترکیب انرژی مصرفی جهان، موجبات تشکیل نهادی متشکل از کشورهای عمدهی تولید و صادرکنندهی گاز طبیعی را فراهم ساخت.
فرصت سوم: استفاده از دیپلماسی انرژی فعال در حوزهی گاز
با توجه به اینکه، اقبال عمومی نسبت به صنعت گاز رو به افزایش است. بهرهگیری از دیپلماسی انرژی فعال در قبال کشورهایی که خواهان استفاده از منابع گازی جمهوری اسلامی ایران هستند میتواند بسیار مفید باشد ضمن اینکه استفاده از قراردادهای سوآپ و قراردادهای آتی نیز میتواند در این زمینه بسیار مفید قرار گیرد.
با توجه به اینکه رقبای اصلی ایران در حوزهی گاز، کشورهای قطر و روسیه هستند میبایست در این تعامل دیپلماتیک، به این کشورها توجه ویژهای نماید. هر چند که در طی چند سال اخیر مفهوم دپلماسی انرژی به صورت جدّیتری مطرح شده است ولی هنوز چارچوبهای اساسی آن تدوین نشده و به اجرا در نیامده است که نیازمند سرعت عمل بیشتر متخصصان، صاحبنظران و مسئولین اجرایی در این حوزه است.
تحولات 2 دههی اخیر در عرصهی بازارهای انرژی جهان، پیدایش دورنمایی روشنتر برای گاز طبیعی و روند رو به افزایش سهم این حامل انرژی در ترکیب انرژی مصرفی جهان، موجبات تشکیل نهادی متشکل از کشورهای عمدهی تولید و صادرکنندهی گاز طبیعی را فراهم ساخت.
جمعبندی و نتیجهگیری
با توجه به جایگاه خاص منابع گازی در دنیای امروز و اهمیت روزافزون منابع گازی ایران به عنوان یکی از غنیترین ذخایر گازی در دنیا، لزوم توجه به این منابع بسیار ضروری است. این نوشتار به مرور کلی جایگاه صنعت گاز ایران در جهان پرداخته و برخی از چالشها و فرصتهای پیش روی صنعت گاز ایران را مطرح میکند. ناگفته نماند که این مطلب تنها به بیان مقدماتی در این زمینه میپردازد و برای ورود به عرصههای سیاستگذاری و اجرا میبایست بررسیها و دقتنظر جدّی در این حوزه انجام گیرد. هر چند که هنوز هم داعیهی این نوشتار این است که متأسفانه صنعت گاز ایران مورد غفلت واقع شده است و توجه جدّی نکردن به آن میتواند موجب مشکلاتی در آیندهی این صنعت گردد، در حالی که با تلاش مناسب و اقدامهای راهبردی میتوان از این صنعت به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای دیپلماتیک و منابع مالی قدرتمند استفاده کرد.
در این نوشتار از لزوم تزریق گاز به میادین نفتی، لزوم توجه به میادین مشترک گازی کشور و مشکلات مربوط به صادرات گاز ایران از چالشهای اساسی ایران بر شمرده شده است ضمن اینکه توجه به سند چشمانداز صنعت نفت و گاز ایران در افق 1404 و توجه به تحقق اهداف این سند، بهرهگیری از پتانسیل موجود در مجمع کشورهای صادرکنندهی گاز و استفاده از دیپلماسی انرژی فعال را از فرصتهای اساسی جمهوری اسلامی ایران برای بهرهگیری بهتر از منابع گازی خویش بیان کرده است و امید است که مسئولین امر با سیاستگذاری دقیق در این حوزه و با اجرای مناسب این سیاستها، زمینهی موفقیت ایران را در حوزهی صنعت گاز فراهم سازند. (*)
پینوشتها:
[1] Organization of the Gas Exporting Countries (OGEC)
http://portal.opec.mop.ir [2]
[3]آمار موسسه مطالعات بین المللی انرژی وابسته به وزارت نفت ایران.
[4] قابل دسترسی در سایت وزارت نفت جمهوری اسلامی ایران.
[5] پیشنهادهای قانونی برای برنامه پنجم توسعه. ویژهنامه برنامه پنجم (به نقل از: قنبری، 1390: 192)
http://portal.opec.mop.ir [6]
منابع:
- ابراهیمی ایلناز(1386)، صادرات گاز ایران: فرصتها و تهدیدها، انتشارات مؤسسهی تحقیقاتی تدبیر اقتصاد، تهران.
- ابراهیمی ایلناز(1388)، سازمان کشورهای صادرکنندهی گاز: شکلگیری، فرصتها و تهدیدها، انتشارات مؤسسهی تحقیقاتی تدبیر اقتصاد، تهران.
- پوراحمدی حسین(1390)، امکانسنجی و تأثیر تشکیل سازمان کشورهای صادرکنندهی گاز(اوجک) بر همگرایی و ارتقای امنیت، قدرت و سایر منافع کشورهای صادرکنندهی گاز، فصلنامهی روابط خارجی، سال سوم، شمارهی چهارم، زمستان 1390، صص 7-52.
- ترکان اکبر(1389)، گاز طبیعی و امنیت ملی، مجموعه مقالات نفت و سیاست خارجی، انتشارات پژوهشکدهی تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظام، صص 63- 118.
- تکین منوچهر(1386)، اوپک گازی، فصلنامهی مطالعات انرژی، سال چهارم، شمارهی 13، تابستان 1386، صص 88- 96.
- سلطانیفر مسعود(1389)، گاز و نقش آن در توسعه، پژوهشنامهی شمارهی 18، انتشارات پژوهشکدهی تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظام، تهران.
- قنبری علی(1390)، اقتصادهای نفتی، نشرچالش، تهران.
- مهدیان حسین و ترکاشوند جلال(1389)، انرژی و امنیت ملی ایران، نشر انتخاب، تهران.
- میرترابی سعید(1387)، مسائل نفت ایران، نشر قومس، تهران.
- نوروزی محمد (1391)، گفتارهای عمومی دربارهی مسائل نفت ایران، انتشارات انجمن علمی دانشجویان معارف اسلامی و مدیریت دانشگاه امام صادق(علیهالسلام)، تهران.
- یزدانی عنایت ا...، مجتبی تویسرکانی و لیلا جعفری، تحلیلی بر ژئوپلتیک و ژئواکونومی اوپک گازی، فصلنامهی تحقیقات جغرافیایی، شمارهی 92، صص 79- 108.
محمد نوروزی؛ دانشجوی دکترای مدیریت قراردادهای بینالمللی نفت و گاز دانشگاه امام صادق (علیهالسلام)
/1360/
منبع:سایت برهان