۲۰ آبان ۱۳۹۹ - ۱۲:۱۱
کد خبر: ۶۶۸۰۶۸
جمشیدی:

قدرت بازدارندگی کشور با مذاکره با آمریکا از بین می‌رود

قدرت بازدارندگی کشور با مذاکره با آمریکا از بین می‌رود
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه آمریکایی‌ها ورود ایران به مذاکرات را نشانه سیاست موفق‌شان می‌بینند، گفت: با مذاکرات قدرت بازدارندگی کشور از بین می‌رود.

به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، محمد جمشیدی عضو هیأت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران در برنامه «بدون توقف» که از شبکه سوم سیما پخش شد، با تأکید بر اینکه مذاکره با آمریکا قدرت بازدارندگی کشور را از بین می‌برد، یادآور شد: آمریکایی‌ها هنوز به مذاکره با ایران امید دارند چون ورود ایران به مذاکرات را به دلیل موفقیت سیاست‌های خود می‌بینند. 

جمشیدی در پاسخ به این سؤال که «چرا آمریکایی‌ها هنوز به مذاکره با ایران امید دارند»؟ گفت: چون ورود به مذاکرات را به دلیل موفقیت سیاست آمریکا می‌بینند، چون شما نمی‌توانید بگوئید به عنوان طرف برابر با تو وارد مذاکرات می‌شوم، او ائتلافی از کشورها را می‌آورد و همین‌طور که سر میز بنشینید یک نفر هستید در مقابل چند نفر، یعنی پذیرفتید که در مقابل آنها هستید و چون آنها یک برنامه واحد دارند شما نمی‌توانید به راحتی برگردید.

وی ادامه داد: دوم اینکه دستور کار مذاکره که قرار نیست با توافق ما انجام شود، او  دستور کار مذاکره را تعیین کرده و آنقدر هم فشار می‌آوردند که بیایی و وقتی که وارد مذاکره شدی یعنی آن دستور کار را پذیرفتی و وارد شدی، آنجا نمی‌توانی درباره خروج آمریکا از منطقه و یا رفع تحریم‌ها صحبت کنی، او گفته که من 12 محور را از تو می‌خواهم اگر اینها اتفاق بیفتد بعد من درباره تحریم صحبت می‌کنم.

این استاد دانشگاه افزود: خلاصه این است که با مذاکرات قدرت بازدارندگی کشور از بین می‌رود، بازدارندگی یک مفهوم اساسی است، یعنی شما سیاست‌هایی اتخاذ کنی که طرف مقابل به تو حمله نابودکننده نکند، یعنی برای بقای خودم این کار را انجام می‌دهم، حالا اگر نتیجه مذاکره این است که تو موشکت را بدهی، حضور منطقه‌ای‌ات را بدهی، داخل را تعدیل کنی و هزار چیز دیگر که اینها گفتند انجام دهی که دیگر چیزی برای تو باقی نمی‌ماند و طبیعی این است که وقتی کشوری ضعیف شود مورد حمله قرار می‌گیرد شک نکنید. 

عضو هیأت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران با اشاره به اینکه ما باید واقعیات سیاست را آن طوری که سیاست طراحی می‌شود ببینیم، تصریح کرد: حتی اگر به دنبال تعامل و مذاکره و تکرار تجربیات شکست‌خورده قبلی هستیم باید مؤلفه‌های قدرت‌مان را تقویت کنیم، نمی‌توانیم بگوئیم من منطقه را به شما تحویل می‌دهم و بعد به دنبال امتیاز او باشید، چون مزیت شما منطقه یا قدرت موشکی است.

وی گفت: اگر اینها را تحویل دهید چیزی برایتان باقی نمی‌ماند، آمریکایی‌ها در منطقه با شما درگیر بودند از اوباما به بعد به این نتیجه رسیدند که ایران از نظر اقتصادی ضعیف است به جای درگیری منطقه‌ای راه ضربه‌زنی اقتصادی به ایران را پیش گرفتند، حرف من این است که ما باید خودمان را قوی کرده و  نقاط قوت و ضعف خودمان و طرف مقابل را بشناسیم.  

این استاد دانشگاه در پاسخ به این سؤال که «در طی این سال‌ها در آمریکا چرا فقط نمایندگان از دو حزب رأی می‌آورند» عنوان کرد: سال 2016 خانمی که نماینده حزب دیگری بود وقتی خواست در مناظره شرکت کند دستگیرش کردند، چون شما برای جلب رأی باید پول خرج کنید و اینها بسیار هزینه‌بر است و کسی که پول نداشته باشد نمی‌تواند بیاید، مثلا در مورد ترامپ می‌گویند در این دو هفته آخر پول کم آورده است، در حساب بایدن 300 میلیون دلار است و ترامپ 160 میلیون دلار، لذا شبکه نخبگان شرکت‌ها یعنی شرکت‌های اقتصادی آمریکا سیاست راهبردی آمریکا بعد از جنگ سرد تا ترامپ را یکی می‌دانند.

وی افزود: آنجا برای شرکت در مناظره تلویزیونی باید پول داشته باشید، حتی در کتاب «ایالت متحده، شرکت‌ها» به روشنی توضیح داده شده که کدام رؤسا و کارگزاران شرکت‌ها وارد دولت‌های مختلف شدند و می‌گویند شرکت‌ها یک سری منافع اقتصادی دارند که این منافع اقتصادی هدایتگر سیاست خارجی آمریکاست.

عضو گروه مطالعات منطقه‌ای گرایش مطالعات آمریکا در دانشگاه تهران همچنین در خصوص مفهوم آرای الکترال و برتری آن نسبت به آرای مردمی» نیز توضیح داد: رأی الکترال یعنی رأی مجمع انتخاب‌کنندگان، در گذشته به دلیل گستردگی این کشور مردم نسبت به اینکه کاندیداها چه کسانی هستند خیلی اطلاع دقیقی نداشتند.

وی ادامه داد: لذا از هر ایالتی افرادی را به عنوان الکتور یعنی انتخاب‌کننده به واشنگتن می‌فرستادند تا ببینند که آن فرد کیست و آنجا اختیار داشتند که به او رأی بدهند یا ندهند، آن وقت این آراء بر اساس وزن جمعیتی که هر ایالت داشته تفاوت می‌کرده، در آن زمان داستان شمال و جنوب هم مطرح بوده چراکه ایالت‌هایی از جمله در جنوب برده‌دار بودند و بردگان حق رأی نداشتند و جمعیت جنوب هم بیشتر برده‌ها بودند، لذا برای اینکه جنوبی‌ها این سیستم را قبول کنند با تفاهمی که انجام شد رأی هر برده یا سیاهپوست سه پنجم یک فرد معمولی حساب شد یعنی از هر 10 رأی، شش رأی. 

این تحلیلگر مسائل آمریکا ادامه داد: نمایندگان کنگره نیز بر اساس تعداد جمعیت ایالت‌ها مشخص می‌شوند که الان حدود هر 750 هزار نفر یک نماینده است و اتفاقا می‌گویند که این عدد برای کشورهای پیشرفته عدد بزرگی است، هر ایالتی یک جمعیتی دارد و تعداد رأی الکترال برابر با تعداد اعضای مجلس نمایندگان و مجلس سنا است مثلا الان کالیفرنیا 55 و فلوریدا 29 رأی الکترال دارد، اتفاقا یکی از ویژگی‌های غیردموکراتیک بودن آمریکا را رأی الکترال می‌دانند چون از 18درصد جمعیت آمریکا 50 درصد سنا را مشخص می‌کنند، جدای از اینها یک مورد هم دستکاری در آرای حوزه انتخابیه است، یعنی هر کس رأی بیشتری بیاورد می‌تواند حوزه انتخابیه را تغییر دهد.

وی در پایان توضیح داد: در واقع طبق مکانیسمی باید سرشماری انجام شود و در سالی که آخرش صفر است مثل 2020 آن حزبی که بر کنگره غلبه دارد می‌تواند حوزه انتخابیه را تغییر دهد، بعد می‌آیند حوزه انتخابیه را طوری تغییر می‌دهند که طرفداران رقیب را در یک حوزه مثلا دو رأی قرار می‌دهند و حوزه طرفداران خودی را متکثر می‌کنند، این نیز یکی دیگر از ویژگی‌های غیردموکراتیک بودن آمریکا تلقی می‌شود چون یک نفر در ایالت کالیفرنیا با 40 میلیون جمعیت می‌تواند با 20 میلیون و یک رأی تمام رأی الکترال را ببرد و همه آراء را از آن خود کند، در این صورت رأی مردمی رفته بالا اما رأی الکترال ثابت است./841/د102/ب1

ارسال نظرات