حضور اجباری در قتلگاه مجازی!
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، نزدیک به یک سال است که مهمان ناخواندۀ چینی علاوه بر مشکلات عدیدۀ اقتصادی، کشور را با معضلی مهم برای آموزش روبه رو ساخته است. معضلی که با بیتدبیری مسؤولان فعلی، آینده کشور را به خطر انداخته و والدین و دانش آموزان را در دوگانه تحصیل و سلامت وادار به تحصیل مجازی کرده است. شبکه شاد، شبکهای است که قرار بود دانش آموزان را از فضای مسموم دهکده دیجیتالی آلوده دور نگه دارد؛ اما به خاطر آماده نکردن زیرساختهای اسلامی، بستری شد برای ورود - اجباری – و هرچه بیشتر نوجوانان و جوانان به قتلگاه مجازی!
در فضایی که دشمن از ترس آینده جوانان انقلابی با بودجههای هنگفت و به طرق مختلف درصدد آلوده کردن آن است، و از طرفی آماده نکردن زیرساختهای اسلامی توسط وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و شورای عالی فضای مجازی، مجبور خواهیم شد تا خانههایمان را روی امواج دریای دشمن سوار کنیم. به جرأت میتوان گفت در سالهای اخیر کمتر اقدام شایان ذکری در جهت اسلامی سازی فضای مجازی حتی برای اقشار کمتر آسیب پذیر صورت گرفته، چه آنکه بستر برای کوکان و نوجوانان که هر تلنگری مسیری تازه پیش رویشان خواهد گذاشت، فراهم شده باشد!
تیمکشیهای سیاسی عاملی برای پسرفت کشور
اگر همین رویۀ حزبیگرایی و متناقض با روح آموزش و پرورش را در پیش گرفته و به سالهای بعد نگاه بیندازیم، خواهیم دید جوانان ایرانی دهانهایشان از پیشرفت و تحول سایر کشورها باز مانده و خود در عصر جنگ شناخت برای نابودی هویت اسلامی-انقلابی غرق بیهویتی شدهاند. از این مهمها که بگذریم و به مواجه رو در رو با آموزش مجازی بسنده کنیم، خواهیم دید هنوز که هنوز است معلمان و دانش آموزان نتوانستهاند با برنامه شاد ارتباط برقرار کنند و برای دو ساعت تحصیل بارها منتظر اتصال مجدد شاد هستند.
به گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی بیش از سه میلیون نفر دانش آموز تلفن هوشمند ندارند و این کابوسی بود برای والدین یا دانش آموزان بیبضاعت که هر لحظه نیز سختتر میشد و باز مردمان انقلابی بودند که با وقف اموال یا خرید وسایل لازم برای تحصیل مجازی به میدان آمدند و دریغ از مسؤولیت شناسی مسؤولان فعلی! و علاوه بر اینها دولتمردان به اسم عدالت آموزشی برای روستاییان درحالی اینترنت فراهم کردهاند که دانش آموزان روستایی بدون پناهگاه و دوری از مجامع اسلامی انقلابی در قتلگاه مجازی رها شدهاند.
در انتهای کلام نگاهی به بند میم وصیت نامه معمار انقلاب میاندازیم تا شاید عنصر مسؤولیتپذیری در جامعه احیا شده و مسؤولان و مردمان با نگاهی دوباره به وصیت نامه متذکر شویم که حضرت امام (ره) به تمامی مسؤولان و مردمان آن زمان و آینده وصیت کردهاند تا جلوی مفاسد و آزادی به شکل غربی که موجب تباهی است به خصوص در رسانهها را بگیرند و اگر مسؤولان پیگیری نکردند، همه مسلمانان برای جلوگیری از مفاسد موظف خواهند بود.
«اکنون وصیت من به مجلس شورای اسلامی در حال و آینده و رئیس جمهور و رؤسای جمهور مابعد و به شورای نگهبان و شورای قضایی و دولت در هر زمان، آن است که نگذارند این دستگاههای خبری و مطبوعات و مجلهها از اسلام و مصالح کشور منحرف شوند. و باید همه بدانیم که آزادی به شکل غربی آن، که موجب تباهی جوانان و دختران و پسران میشود، از نظر اسلام و عقل محکوم است. و تبلیغات و مقالات و سخنرانیها و کتب و مجلات برخلاف اسلام و عفت عمومی و مصالح کشور حرام است. و بر همة ما و همة مسلمانان جلوگیری از آنها واجب است. و از آزادیهای مخرب باید جلوگیری شود. و از آنچه در نظر شرع حرام و آنچه برخلاف مسیر ملت و کشور اسلامی و مخالف با حیثیت جمهوری اسلامی است، به طور قاطع اگر جلوگیری نشود، همه مسؤول میباشند. و مردم و جوانان حزباللهی اگر برخورد به یکی از امور مذکور نمودند به دستگاههای مربوطه رجوع کنند و اگر آنان کوتاهی نمودند، خودشان مکلف به جلوگیری هستند.»