از مبارزه با طاغوت تا مقابله با ولایت فقیه
به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، انقلاب اسلامی ایران پدیدهای است که بار دیگر فضای دوران نبی مکرم اسلام را تداعی کرده و رویشها و ریزشهای آن دوران را یادآور میشود و سبب هضم بهتر این ماجرا میگردد که چطور افرادی که ادعای دین داری داشتند، در مقابل پیامبر اسلام ایستادند و نسبتهای ناروا به ایشان دادند و یا در دوران امیر المومنین علیه السلام، افرادی که صحابۀ نبی مکرم بودن را یدک میکشیدند و یا جزء نخبگان جامعه بودند، چطور در مقابل حضرت ایستادند.
یکی از این اشخاص که مطالعۀ زندگی و کارنامه علمی و سیاسیاش، برای هر فردی که دغدغه عاقبت به خیری دارد، لازم است، آقای منتظری است که در این متن کوتاه، نگاه تحلیلیِ کوتاهی از منظر فقهی به افعال و فتاوای او میکنیم. آقای منتظری از جمله اشخاصی است که قبل از انقلاب، کارنامۀ سیاسیاش بر کسی پوشیده نیست و کارنامه علمی او هم جای تردید ندارد و قطعا جزء فقهایی است که زحمات بسیاری در جهت کشف احکام الهی کشیده است.
ایشان حتی در کتب خود بر مبنای فقهیای که شهید صدر با عنوان منطقه العفو یا منطقه الفراغ مطرح کرده است، صحه میگذارد و تایید میکند و این بدان معناست که اسلام دارای دو نوع حکم است. دسته اول احکامی است که در شرع ثابت میباشد و قابل تغییر نیست و دسته دوم، احکامی است که بنابر اقتضای زمان تغییر میکند که بیشترین مصداق آن در اجراییات است؛ بنابراین نسبت به دسته دوم گفته میشود که حتی زمانی که امیر المومنین علیه السلام و یا نبی مکرم اسلام به عنوان رهبر جامعه اسلامی حکمی را صادر نموده است برای، ولی فقیه در زمان غیبت لازم الاجرا نیست و تعبد در آن معنا ندارد و این امور بر اساس امور عقلایی و اصل حکمت، در زمانهای مختلف بر اساس صلاحدید، ولی فقیه، تعیین میگردد.
بنابرین ایشان در کتب خود، ولی فقیه را جانشین امام میداند و تاکید میکند که حتی اموری که مربوط به امور حاکمیتی ائمه است، ولی فقیه در آنها نیز همانند ائمه، اجازه حکمرانی دارد و شارع مقدس نیز بر امور حاکمیتی اش صحه میگذارد و تاییدش میکند.
ایشان در احکامی که نسبت به حکومت اسلامی میدادند، دچار یک تضاد شده اند که این یکی از عوامل مهم در انحراف ایشان است. همانطور که بیان گشت ایشان از طرفی برای، ولی فقیه در بسیاری از امور همانند اجراییات قائل به منطقه الفراغ شده است و میگوید که فقیه بنابر مصلحت میتواند برای امور اجرایی سیاست گذاری کند، اما از طرف دیگر در بسیاری از مسائل حکومت از جمله شیوه اداره زندانها و... به صورت کاملا جزئی وارد ارائه فتوا شده و حکم به حرمت و وجوب داده است بنابرین زمانی که انقلاب به پیروزی رسید، فتاوای امام در اجراییات در برخی امور مخالف فتوای ایشان بود بنابراین بر اساس برخی از اخباری که به ایشان میرسید، آرام آرام اسباب مخالفت را فراهم آورد و خود ایشان تا آخر نتوانستند بین منطقه الفراغی که برای، ولی فقیه قائل بودند و فتاوای خود در آن امور جمع کنند.
بنابراین باید نسبت به این امر دقت داشته باشیم که فهم فقه و اصول تمام اسلام نیست و به عنوان یک علت تامه، موجب صلاحیت برای رهبری یک جامعه نمیباشد و مصداق عینی آن آقای منتظری است که باید نصب العین ما قرار بگیرد.
علیرضا سیاحت هویدا
مسئولیم.
حق نداریم با آنها برخورد تند کنیم.
از کجا معلوم که ما در انحراف این ها نقش
نداشته باشیم؟