نگاهی به فمینیسم و مبانی اندیشه ای آن
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی رسا، فمینیسم به عنوان یکی از جریان های فکری فرهنگی تاریخ معاصر ایران از بدو ظهور تاکنون سبب ایجاد تحولاتی اثرگذار در عرصه های فرهنگی سیاسی و اجتماعی ایران شده است. فمینیسم به مثابه جنبش اجتماعی ریشه در وضعیت زنان در غرب بعد از رنسانس مبانی اندیشه های نوین اندیشه سیاسی اجتماعی نوین و تحولات نظام سرمایه داری غرب دارد.
این جنبش با اتخاذ رویکرد ایدئولوژیک به تدریج در جامعه غرب ریشه دوانید و در نیمه دوم قرن بیستم میلادی با نفوذ و گسترش کامل در همه زمینههای حقوقی منجر به تصویب قوانین برابری طلبانه به ویژه در اسناد بین المللی شد با گسترش استعمار در جهان به ویژه سلطه غرب بر جهان اسلام و تلاش و سعی در جهت استحاله فرهنگ اسلامی اندیشه های فمینیستی به کشورهای اسلامی نیز نفوذ کرد.
در ایران نیز گرایش به آن جنبش بعد از انقلاب مشروطه بر اثر افزایش بیش از پیش ارتباط ایرانی ها با دنیای غرب آغاز و با اقبال روشنفکران و دولتهای بعد از مشروطه به افکار غرب گسترش یافت با پیروزی انقلاب اسلامی و برخی از مخالفان نظام اسلامی، از یک سو در خارج از کشور، در قالب جنبشهای فمینیستی به فعالیت علیه نظام اسلامی روی آورده اند و سوی دیگر در قالب در داخل کشور نیز با افزایش فعالیت گروههای متمایل به غرب به ویژه در دهه دوم و سوم انقلاب اسلامی اندیشه های فمینیستی به صورت آشکار یا در پوشش اسلامی گسترش و ترویج یافت.
اگرچه جنبش فمینیستی به معنای اعم در مباحث دانشگاهی شامل هرگونه مطالبات حقوقی و طرح منزلت اجتماعی برای زنان است اما آنچه که در حال حاضر به عنوان جنبش مطرح میشود یک جنبش کاملاً سیاسی ایدئولوژیک حمایت شده از کانونهای مشخص در جهان به ویژه از سوی نظام سلطه است و مبلغ نوع خاصی از مطالبات زنانه یا به ظاهر زنانه است که در تقابل با گفتمان اسلامی است. با در نظر گرفتن این نکته که مبانی ایدئولوژی فمینیسم در ایران برگرفته از اومانیسم و سکولاریسم است از اینرو سنخیتی با مبانی اعتقادی و فرهنگی و اجتماعی زنان مسلمان ایران ندارد بنابراین ترویج و گسترش آن در جامعه اسلامی همانند اروپا و آمریکا ضمن سست کردن اعتقادات دینی بیبند و باری، ابتذال جنسی، نابودی و متلاشی کردن کانون خانواده و سرانجام تضعیف نظام اسلامی را که بر آموزههای دینی درباره زن تاکید می کند به دنبال خواهد داشت و به همین دلیل لازم است جریان فمینیستی و ابعاد مختلف آن در جامعه ایران به خوبی شناخته شود تا اقدامات ضروری برای خنثی سازی آثار مخرب آن صورت پذیرد.
با توجه به این ضرورت مسئله توجه به فمینیسم که هنوز شناخت کافی از این جریان اعم از چیستی مبانی و اصول، نمادها، نمودها، فعالان برجسته، طیفها و گروههای مختلف، تحولات فکری، دیدگاه ها، روش ها و عملکرد آن در ایران بعد از انقلاب اسلامی وجود ندارد، امری لازم است.
با توجه به تحولات و پیامدهایی که جریان فمینیستی از بدو ورود به ایران تاکنون در عرصه های مختلف اجتماعی ایران داشته و همچنین با توجه به اینکه این جریان میتواند یکی از ابزارهای تهدید نرم و تهاجم فرهنگی علیه نظام اسلامی باشد برای مقابله هوشمندانه با آن و خنثی سازی آثار مخرب آن بر جامعه اسلامی نگاهی به وضعیت جریان فمینیست در ایران میتواند تا حد زیادی ابعاد این مسئله را روشن کند و بایستی در این زمینه تحقیقات مفصلی صورت گیرد.
به مبانی اندیشه های بالادستی فمینیسم نقدهای مستقیم و غیر مستقیم فراوانی وارد شده است با توجه به اینکه مبانی اندیشه جریان فمینیسم در یک نگاه کلان همان مبانی اندیشههای مدرنیته است و در آن مبانی نیز نقدهای فراوانی ایراد شده است از این رو در این مقال بیشتر به نقد غیرمستقیم مبانی مدرنیته یعنی ارائه مبانی و اندیشه های صحیح و مطابق با واقع که همان مبانی اندیشه های اسلام درباره زن است می پردازیم به عبارت دیگر آنچه در این جا مورد بررسی قرار می گیرد بنیان ها با توجه به مبانی اندیشه اسلام است به جرأت میتوان گفت که اسلام به عنوان مکتبی رهایی بخش نسبت به عالم هستی و مبدا و منتهای آن نیز درباره انسان و همچنین نسبت به شناخت و ابزارهای شناخت دیدگاه های خاصی دارد که تمام احکام و اصول خود را با توجه به آن دیدگاه و کرده است.
هستی شناسی اسلامی در اندیشه اسلامی بر خلاف اندیشه غربی خداوند متعال محور جهان هستی است که تمام موجودات از جمله انسان را آفریده است در این دیدگاه خداوند متعال علاوه بر داشتن ویژگی خالقیت دارای صفت ربوبیت تکوینی و تشریعی نیز است به عبارت دیگر هدایت و پرورش جهان و انسان در کلیه شئون و جهات به عهده خداوند متعال است.
انسان شناسی اسلامی انسان در اندیشه اسلامی از کرامتی ویژه برخوردار است و در بهترین و والاترین جایگاه قرار دارد به طوری که خلیفه خدا و جانشین حق طلا بر روی زمین است انسان در جهان بینی اسلامی دارای چنان خلقتی است که خداوند متعال برای افتخار می کند و خود را احسن الخالقین می نامند
معرفت شناسی اسلامی در نگرش اسلامی فطرت و عقل و وحی از منابع و ابزارهای شناخت شمار می آیند درصورت اتصال ادراک و شناخت طبیعی انسان با ادراک و شناخت ماورای طبیعی یعنی وحی، شناخت انسان کامل میشود و به همه ابعاد وجود معرفت می یابد.
با این وصف مدرنیته و مکاتب و ایدئولوژی های برگرفته از آن مانند فمینیسم که در بنیان های اندیشه ای و چه در اهداف عالیه و نهایی با اسلام و آموزه های آن تضاد و تقابل ذاتی دارند هرچند ممکن است اندیشه اسلامی و اندیشه غربی در برخی ابزارها و اهداف کوتاهمدت و میانمدت اشتراکاتی داشته باشند اما همین اشتراکات نیز در مقام اجرا تحت تاثیر اهداف عالیه و مبانی و ارزشهای حاکم بر هر کدام از دو جهان بینی شکل و محتوای متفاوت پیدا میکند.