سرنوشت تدبیر برجام و امید به آمریکا!
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، اصلاح طلبان که این روزها دولت مردمی را متهم به رفتارهای پوپولیستی می کنند خودشان روزگاری با رفتارهای پوپولیستی نان و آبی برای خود به دست آورده اند و نگرانند و حالا فریاد آی دزد سر می دهند.
کسانی که در سال 1392 با افکاری عوامانه و شعارهای دلبرانه گفتند تنها مشکل مردم تحریم ها و رابطه با غرب است از این رو تمام حرف اول و آخرشان این بود که باید با غرب مذاکره و صلح کرد.
آنان که خود نیز این قدر این شعار را تکرار کرده بودند کم کم واقعا فکر کردند که آری تمام مشکلات مردم از آب و هوا، برق، کشاورزی، فساد، رانت، پارتی بازی، سیل، زلزله و... عدم مذاکره با آمریکا است حتی قضیه آنگاه جالب می شود که وقتی برجام تصویب شد برخی اصلاح طلبان گفتند آری امروز آب و هوا هم بهتر شده است!!!
بنابراین مستی مذاکره با غرب آنچنان هوش را از سر آقایان برده بود که خود را سوپرمن تصور می کردند و برای تمامی مشکلات مردم در سال 1392 وعده گشایش می دادند، وقتی منتقدان دلسوز نیز برای این همه وعده موفقیت تقاضای برنامه می کردند تنها با این پاسخ مواجه می شدند که شما زبان دنیا را بلد نیستید معیشت نیز در گرو مذاکره با آمریکا و تسلیم شدن در برابر غرب است.
برخی از جوانان نیز که دشمنی آمریکا را در دوران قبل از انقلاب و در دفاع مقدس ندیده بودند و از وضعیت موجود نیز گلایه داشتند با خود می گفتند حتما هرچه مشکل داریم از استقلال و مبارزه با استکبار است؟! بنابراین جوانانی با هزاران امید از رسیدن به شغل تا حل شدن مشکلات ازدواج را در پیروزی دولت تدبیر و امید می دانستند در بازی اصلاحات با تجربه افتادند.
حال با گذشت زمان و تحقق پیش بینی منتقدان، لازم است عملکرد دولت تدبیر و امید بررسی شود و برای تاریخ بماند.
دولتی که تمام آمال و آرزوهای خود را در سبد برجام گذاشت و هشت سال پا به پای غرب دوید اما روز به روز بر مشکلاتش افزوده شد.
استکباری که بارها دولت های مستقل را آزرده بود و کمر به نابودی آنان بسته بود، تجربه ای برای اصلاحات نشد.
در هر حال حسن روحانی و تیم وی امید خود را به برجام بستند و تنها تدبیرشان برای حل مشکلات کشور را برجام عنوان کردند، حتی در این راه آنچنان واداده و دلداده غرب بودند که متن برجام را حاضر بودند مطابق میل و خواسته آمریکا امضا کنند اما نگرانی های داخلی مانع این کار می شد، حتی رهبر معظم انقلاب که شروطی را برای اطمینان و منافع نظام مشخص کرده بودند را نادیده گرفتند و از شرایط عبور کردند.
فرجام برجام از پیش معلوم بود
غرب که عمری را به مبارزه با دولت های مستقل در تاریخ خود دارد و بارها با انقلاب اسلامی ایران و نظام مبتنی بر رای مردم مبارزه کرده بود چطور می شد که یک شبه پشیمان شده باشد و حاضر باشد از منافع خود دست بکشد؟
آمریکا همان خوی استکبار خود را داشت اما آقایان دلخوش به لبخندهای دیپلمات های آمریکایی بود و ضمانت برجام را امضای کری می دانستند.
مذاکره کنندگان ایرانی که خود را فاتحان تاریخ می دانستند و از کلاهی که در برجام بر سرشان رفته بود هنوز بی خبر بودند، در تهران جشن پیروزی گرفتند و مدال افتخار به یک دیگر دادند و سکه هایی برای پاداش تقدیم خود کردند.
اما با گذشت تنها چندماه و با پایان یافتن تعهدات ایران حال در انتظار طرف مقابل نشستند اما این انتظار چیزی جز انتظار بیهوده نبود، حال آمریکایی ها با پوزخندهای پیروزمندانه، برای برداشتن گام های خود خواستار تعهدات بیشتر از طرف ایرانی بودند.
آمریکا که بازیگر مکار در مسائل دیپلماسی است با ترفند ترامپ از برجام خارج شد و ایران را تنها با میز برجام و کوهی از تعهدات انجام شده تنها گذاشت.
ترامپ که بازی بود همچون دیگر بازیگران خیمه شب بازی آمریکا بهانه بود برای آقایان اصلاحات که اگر او برود و دیگری بیاید مشکلات حل می شود.
بنابراین عمری از مردم و مملکت را تلف انتظار برای جانشین ترامپ کردند؛ البته که دولت تدبیر و امید چاره ای جز این نداشت زیرا دولتی که تنها تدبیرش مذاکره با غرب بود راهکار دیگری برای حل مشکلات کشور نداشت، تیم دولت نیز که همه از سالخوردگان اصلاحات بودند حالی برای راه رفتن نداشتن چه برسد به اینکه برای حل مشکلات کشور بدوند.
حال مشکلات گره خورده به برجام روز به روز بدتر می شد و آقایان با گفتار درمانی و دادن پالس امید به جامعه مردم را به صبر دعوت می کردند که اگر کس دیگری بیاید در آمریکا بیاید مشکلات حل می شود.
غافل از اینکه قبل از ترامپ هم کس دیگری بود و اتفاقی نیفتاد اما آقایان نمی خواستند از همان مدت کوتاه درس بگیرند از این رو آن مدت را ندید می گرفتند در هر صورت مذاکره کنندگان ایرانی بیشتر از مردم آمریکا منتظر نتایج انتخابات آمریکا بودند و هر روز روزشماری می کردند که چه زمان این آقای مو زرد کنار می رود؟ حتما با رفتن او تمامی مشکلات یک ملت از صفر تا صد حل خواهد شد!!!
روزنامه های زنجیره ای و رسانه های غربگرا با خوشحالی جشن پیروزی بایدن گرفتند.
سراب بایدن
بایدن در 13 سپتامبر سال جاری یادداشتی را در سیانان منتشر کرد که به موضوع ایران اختصاص داشت. او تیتر یادداشتش را اینگونه انتخاب کرد: «راه هوشمندانهتری برای سختگیری بر ایران وجود دارد.» بایدن در این یادداشت بازگشت به برجام را آغازی برای تشدید محدودیتهای هستهای و برجامی عنوان کرده و فشار بیشتر بر ایران در حوزههای دیگر نظیر موشکی، منطقهای و حقوق بشری را در چشمانداز خود متصور است.
به عبارتی، بایدن هدف از بازگشت به برجام را نه رفع تحریمها، بلکه اجماعسازی علیه ایران و فشار بر تهران در حوزههای متنوع است.
از سوی دیگر کارشناسان معتقدند هیجان و ذوقزدگی برخی در داخل و بزک بایدن توسط این جریان و همچنین از سوی دیگر اتخاذ سیاستهای نادرست و ارسال پالس مذاکره نهتنها گرهای از کار کشور باز نمیکند، بلکه میدان و دست دموکراتها را برای اعمال فشارهای بیشتر باز میکند.
حال بایدن خواهان مذاکره برای آغاز مذاکره شروع به امروز و فردا کرد و پشت پرده بازگشت به میز مذاکره را افزایش تعهدات ایران بیان کرد چرا که ایران بر میز برجام حاضر بود و کافی بود بایدن به تعهدات برجامی برگردد اما خبری از انجام تعهدات نشد و فقط خواستار مذاکره جدید بود! این جا بود که آقایان متوجه شدند ایران در این سال ها تنها بر سربرجام نشسته است و خبری از بازگشت به برجام نیست بلکه سخن از آغاز دور مذاکرات جدید است! یعنی باز انجام تعهد جدید از سوی ایران و بلاتکلیفی خواسته های ایران!
در هر صورت دولتی که 8 سال کشور را معطل برجام کرد حالا با کوهی از مشکلات رو به رو بود، از اقتصاد تورمی تا نابودی کسب و کار ها و افزایش مهاجرت جوانان و...
از طرفی محبوبیت رئیس جمهور کشور که به نزدیک صفر رسیده بود و سرنوشت دولت با بی آبرویی در درس تاریخ شده بود، برخی را به فکر تاریخ نویسی سلیقه ای کشاند.
چندماه از پایان دولت مانده بود و بی آبرویی عظیم؛ از این رو از حسن روحانی گرفته تا برخی نام آشنا را به حرکت وادار کرد که به افتخار سازی برای شکست خوردگان و بی احترامی به قهرمانان واقعی روی آورند.
رئیس جمهور و اظهارات کاندیداهای ریاست جمهوری
رئیسجمهور با بیان اینکه در برخی اظهارنظرها به نظام، مردم و کارگزاران نظام ظلم شد، گفت: این که میگوییم در این هشت سال کاری نشده، ظلم به مردم است و به مردم توهین میکنیم، چون کشاورزی، صنعت، بسیاری از زیرساختها و فضای مجازی که اقدامات بسیار خوبی در آنها انجام شده در واقع در دست خود مردم است.
در این گزاره رئیسجمهور هم متأسفانه نوعی مظلومنمایی و فرافکنی نهفته بود؛ خوب است شعارهای انتخاباتی سال ۹۲ و حتی ۹۶ را به یاد بیاورند و ببینند برای جلب رأی مردم چگونه دولت گذشته را سیاه و تاریک جلوه دادند، اکنون این است که آیا در آن هشت سال قبل از دولت شما کاری نشد؟ اگر نقدهای امروز به ناکارآمدی دولت شما مصداق توهین به مردم است، تخریبهای شما در آن دوران که سالها هم تکرار شد، مصداق چیست؟
رئیسجمهور محترم سال ۹۲ گفته بود که اقتصاد را باید از جیب مردم فهمید. او در اولین نشست خبری خود پس از پیروزی در انتخابات تصریح کرده بود: «البته کموبیش نخبگان و مردم از آمارها خبردارند، اما باید بدانیم معیار اصلی جیب مردم و نه آمارهای بانک مرکزی و مرکز آمار است.» سؤال اساسی این است که آیا ایشان پس از هشت سال همچنان اصرار دارد که بگوید معیار جیب مردم است؟ حال اگر یک نامزد انتخابات عملکرد اقتصادی دولت را نقد کرد، باید توهین به مردم تلقی شود؟ واقعیتهایی که به زعم رئیسجمهور تحریف شده و به بازی با شعور مردم تلقی شده چیست؟
در پایان به پیش بینی رهبر معظم انقلاب باید اشاره کرد که فرمودند به مذاکره خوشبین نیستم.
همچنین رهبر انقلاب راه علاج مشکلات کشور را نه برجام بلکه از داخل دانستند و بیان کردند: خیلی از مشکلات کنونیِ ما ربطی هم به تحریم و مانند این چیزها ندارد؛ مربوط به خود ما است، مربوط به ناهماهنگیها است. این گرانیهای اخیر واقعاًً توجیه ندارد؛ بسیاری از این گرانیهای اخیر واقعاًً توجیه ندارد؛ باید علاج بشود و قابل علاج است؛ بایستی مسئولین با هماهنگی علاج کنند. گرانیهای بیدلیلی است، هیچ استدلالی پشت این گرانیها وجود ندارد؛ و جنس هم هست؛ هم وزارت صمت، هم مسئولین تعزیرات، هم بسیج، هم بعضی از دستگاههای دیگری که مرتبط با قضیّه هستند، [مثل] گمرک و دیگران، با همدیگر همکاری کنند و این مشکل را از جلوی پای مردم بردارند؛ همه اینها قابل کنترل است؛ بنابراین با مدیریّت هماهنگ دستگاهها این مشکلات قابل برطرف شدن است./1370/