راهبردهای امام هادی برای مقابله با تزویر دشمنان
علی بن محمد مشهور به امام هادی(ع) یا امام علی النقی (۲۱۲-۲۵۴ق) دهمین امام شیعیان و فرزند امام جواد(ع) است که از سال۲۲۰ تا ۲۵۴ق به مدت ۳۴ سال، امامت را به عهده داشت. امام هادی با چند تن از خلفای عباسی از جمله متوکل همزمان بود و بیشترین سالهای امامت خویش را در سامرا و تحت نظارت حاکمان عباسی گذراند.
لقب «هادی» از آن رو به امام دهم اطلاق شده است که در زمان خود بهترین هدایتکننده مردم به سوی خیر بوده است؛ البته القاب دیگری از جمله مرتضی، عالم، فقیه، امین، ناصح، خالص و طیب نیز برای وی یاد برده شده است.
سیره اخلاقی امام هادی
امام هادى(ع) در خاندانى پا به عرصه جهان هستى گشود كه اخلاق و انسانى مجّسم بودند، ادب و محبت بر سراسر اين خانواده سايه گستر بود؛ كودكان به بزرگان احترام مى گذاشت و بزرگان در محبت و مهر به كودكان پيش قدم بودند.
مورّخان نمونه هاى شگفت انگيزى از ويژگى هاى اخلاقى خاندان اهلبیت(ع) نقل كرده اند که قابل توجه است؛ مثلاً منقول است كه «امام حسين(ع) در برابر برادر خويش امام حسن(ع) هرگز سخن نمى گفت و اين كار را براى تجليل و بزرگداشت برادر انجام مى داد.»[1] يا اين كه «امام سجّاد(ع) هرگز در حضور مادر يا دايه خويش غذايى نخورد، بخاطر اين كه مبادا نظر مادر يا دايه قبلاً به سمت آن غذا جلب شده باشد و بدين وسيله حقوق آنان را ضايع كند و دل ايشان را بشكند».[2]
رعايت اينگونه موارد اخلاقى، مانند رفتار انبياست و متخلّقين به آن در همان اوجى پرواز مى كنند كه انبياى الهى مطمح نظرشان بوده است. امام هادى(ع) در دامان پدر با يكايك فضائل و مكارم اخلاقى پدر مأنوس مى گشت و از زلال دانش ايشان سيراب مى شد، هر روز پدر جلوه هايى از روح آتشين خود را بر فرزند عيان مى ساخت و او را براى مسئوليت بزرگ آينده، آماده مى کرد؛ پدر آنچنان شيفته فرزند بود كه از ابراز آن نمى توانست خوددارى كند و بارها اعجاب و شگفتى خويش را از اين انسان نمونه و ممتاز نشان مى داد.
شبکه وکالت، مسیر ارتباط امام هادی(ع) با شیعیان
همان طور که گفته شد، دوران امام هادی(علیه السلام) همراه با اختناق شدید از سوی خلفای عباسی بود. در عین حال در همین دوران، شیعه در سر تا سر بلاد اسلامی گسترده شده بود؛ همچنين ارتباط امام هادی(ع) با شیعیان «ایران» و شیعیان «عراق»، «یمن»، «مصر» و دیگر نواحی به صورت كاملا دقيق و برنامه ريزي شده برقرار بود.
سیستمی که ضامن پیدایش و دوام و استحکام این ارتباط بود «شبکه وکالت» بود؛ کسانی که به عنوان وکیل از طرف ائمه پیشین، کار ایجاد و تنظیم ارتباط میان امام و شیعیان را بر عهده داشتند که علاوه بر جمع آوری خمس و ارسال آن برای امام معصوم(ع) در حلّ معضلات کلامی و فقهی شیعیان نیز، نقش سازنده ای داشته و در جا انداختن امامت امام بعدی، موقعیتی محوری در منطقه خود ایفا می کردند و نظام وکالت، نقشی اساسی در تثبیت موقعیت سیاسی و فرهنگی شیعه ایفا می کرد.
وکلای امام بیشتر به وسیله نامه، با امام در رابطه بودند و بخش عمده ای از معارف فقهی و کلامی معصومان(ع) طیّ نامه هایی به شیعیان شان می رسید که به نقل از نامه ها در مصادر حدیثی آمده و امروزه در دسترس ما قرار گرفته است.
آماده سازی شیعیان برای عصر غیبت
فراهم کردن زمینه ورود شیعه به عصر غیبت از اقدامات اساسی امامان شیعه(ع) بود که همواره شیعیان را متوجه این امر میکردند و نقش امام هادی(ع) در زمینه سازی مردم برای دوران غیبت نیز بسیار پُر رنگ و قابل توجه است که بیان روایات فراوان در مورد فرا رسیدن و نزدیک بودن عصر غیبت، بشارت به ولادت امام زمان(عج) و مخفی بودن ولادت ایشان و هشدار این که مبادا مخفی بودن باعث تردید شیعیان شود، کم کردن تماس مستقیم شیعیان با حضرت؛ به طوری که در سامرا مسایل شیعیان از طریق نامه یا نمایندگان حضرت پاسخ داده می شد؛ تا از قبل برای شرایط و تکالیف عصر غیبت و ارتباط غیر مستقیم با امام آمادگی داشته باشند از جمله اقداماتی بود که امام هادی(ع) برای زمینه سازی شیعیان به عصر غیبت انجام دادند.
همچنین تأیید برخی از کتاب های فقهی و اصول روایی شیعه و ارجاع سوالات شیعیان به وکلا و توجیه وکلا نسبت به پرسشهای شیعیان؛ با توجه به انحرافات و شبهات آن روز از جمله اقدامات اساسی امام علی النقی(ع) به شمار می رود.[3]
مبارزه با اندیشه های منحرف
امام هادی(ع) از بی نظیرترین مبارزان خستگی ناپذیر در عرصه مقابله با انحراف های عملی و اعتقادی عصر خویش به خصوص، حاکمان جور عباسی است که اقدامات آن حضرت می تواند الگویی برای مبارزان واقعی در این عرصه ها باشد.
ایشان با همت و قدرت تمام در مقابل گروه های انحرافی و مبانی تفکری آنان ایستاد و با هدایت حکیمانه خویش، ذات پلید آنها را برای مردم آشکار کردند.
از جمله این انحرافات مکتب صوفیه بود که با اندیشه هاى منحرف در جامعه اسلامى رخنه کرده و سبب بدنامى شیعه و تشویش افکار عمومى جامعه مسلمانان شده بود که امام هادی(ع) به مناسبت هایی با این انحرافات برخورد می كرد و با اعلام موضع خویش، نظر حق را بیان کرده و مردم را از باورهای ناصحیح و غلط باز داشته و منحرفین را لعن می نمود.
انسان هاى افراطى و تندرو به نام غلات، که بدون منطق و برهان، عقایدی را برای خود درست کرده بودند و درباره امامت مبالغه بیش از اندازه کرده و امام را تا سر حد الوهیت و پرستش بالا مى بردند نیز یکی از گروه های انحرافی بودند که امام هادی(ع) به شدت با آنان برخورد کرده و آنان را از خود طرد می کرد؛ کسانی که با بهره گیرى از عقاید انحرافى خویش بسیارى از واجبات الهى را حرام و موارد کثیری از گناهان کبیره را بر خود حلال می شمردند.
امام هادی(ع) با هر روشی که متناسب با اصول و مبانی الهی و اسلامی باشد با این گروه ها برخورد می کرد.
یکی از نقش های امام هادی(ع) در مبارزه با جریان های انحرافی این بود که ایشان با تشکیل سازمان وکالت زمینه شکل گیری و ایجاد پُل ارتباطی بین شیعیان عراق، یمن و مصر را فراهم کرد که علاوه بر این که وظیفه این سازمان ها جمع آوری خمس، زکات و هدایا برای امام(ع) بود، پاسخگویی به سوالات فقهی، عقیدتی و سیاسی شیعیان را نیز بر عهده داشتند تا از پیشرفت و رسوخ انحرافات عقیدتی در بین مسلمانان
امام هادی و ماجرای مرد مسیحی
هرگاه مؤمنین دچار تزلزل و مشکلی می شدند و یا از جانب حکومت مورد تهدید قرار می گرفتند به امام هادی(ع) متوسل می شدند تا با دعای ایشان مشکلات آن ها حل شده و موانع برطرف شود که اعتقاد به مستجاب الدعوه بودن امام هادی(ع) ویژه شیعیان نبود و حتی پیروان ادیان دیگر نیز به این موضوع معتقد بودند و برای حل گرفتاری های خود به سراغ ایشان می آمدند و امام برای آن ها دعا می کرد؛ چراکه امام هادی(ع) هادی همگان بود.
یکی از نمونه های این نوع بیان ماجرای مردی مسیحی است که حکومت او را فراخوانده و می خواست او را زندانی کند و وقتی دید که امام همه را می پذیرد صد دینار نذر امام هادی(ع) کرد و وقتی به سمت دارالحکومه حرکت کرد چنین نیت کرد که قبل از آن به خدمت امام هادی(ع) برود و نذرش را ادا کند؛ اما آدرس خانه ایشان را به یاد نداشت و همین طور که سردرگم بود مرکب در مقابل منزلی ایستاد و دیگر حرکت نکرد و آن منزل امام بود.
درب خانه امام باز شد و خادم امام او را مورد خطاب قرار داد که امام هادی این را پیشاپیش گفته بود که تو به اینجا خواهی آمد... او را به خدمت امام برد و امام او را با نام صدا زد و نذرش را یادآوری کرد و فرمود: به دارالحکومه برو چرا که به سلامت باز خواهی گشت... این نمونه ای از اثرات توسل به امام هادی(ع) است.
راهکارها و راهبردهای برای مقابله با تزویرهای دشمنان
امام هادی(ع) برای مقابله با تزویرهای دشمنان بویژه مأمون عباسی راهبردهای مختلفی را به کار بست که یکی از مهمترین راهبردها محور فرهنگی و علمی و روش علمی بود؛ چراکه امثال مأمون از طریق برگزاری جلسات مناظره تلاش داشتند امام هادی(ع) را رسوا کنند؛ اما در آن جلسه مناظره معروف که مأمون ترتیب داد و یحیی بن اکثم یک سؤال فقهی از امام جواد پرسید، پاسخ فنی و متبحرانهی امام، رنگ یحیی بن اکثم را تغییر داد و ابن اکثم دیگر نتوانست مطرح کند.
یحیی ابن اکثم دربارهی حکم مُحرِمی پرسید که در حال احرام، حیوانی را کشته باشد و امام جواد(ع) او را سؤالپیچ کرد و سؤال او را با سؤالهایی پاسخ داد و یحیی رنگ باخت و اهل مجلس کاملاً متوجه شدند که یحیی مغلوب شده است؛ اما مأمون برای این که جلسه را جمع کند، چنین گفت که ما به همین مقدار راضی هستیم.
درس بزرگ این است که در هنگامی که در مقابل قدرتهای منافق و ریاکار قرار میگیریم، باید همت کنیم که هوشیاری مردم را برای مقابلهی با این قدرتها برانگیزیم... امام علیبن موسیالرضا صلواتاللهعلیه و امام جواد صلواتاللهعلیه همت بر این گماشتند که این ماسک تزویر و ریا را از چهرهی مأمون کنار بزنند و موفق شدند.[4]
راهبرد دوم امام هادی(ع) راهبرد شاگردپروری در حرکت فرهنگی اسلام بود که امام جواد(ع) مثل دیگر ائمه(ع) شاگردان خوب و بسیاری همچون علی بن مهزیار اهوازی و ابن ابی نصر بزنطی را تربیت کرد و اصول و مبانی صحیح عقلی و نقلی را به گونهای در اختیار آنها گذاشت که خود آنان به تنهایی اهل فن باشند و آنها را در جامعه شیعه اشاعه داده و گسترش دهند.
سعید چراغی
[1] . ۲. مناقب ابن شهر آشوب، ج ۳،ص ۴۰۱.
[2] . ۳. منتهى الامال، ج ۲، ص ۸ چاپ جديد.
[3] . اثبات الوصیة للامام علی بن ابیطالب، مسعودی، ص222.
[4] . بیانات رهبر انقلاب در خطبهی نمازجمعه ۱۳۵۹/۷/۱۸.