شماره ۶۶ فصلنامه مطالعات «فرهنگی و ارتباطات» منتشر شد
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا ، شصت و ششمین فصلنامه مطالعات «فرهنگی و ارتباطات» به صاحب امتیازی انجمن مطالعات فرهنگی و ارتباطات با مدیرمسئولی و سردبیری هادی خانیکی منتشر شد.
این فصلنامه در 12 مقاله و در 313 صفحه منتشر شده و عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات به شرح زیر است:
بازنمایی خروج امریکا از برجام: تحلیل گفتمان انتقادی سرمقالههای روزنامههای کیهان، رسالت، شرق و اعتماد
آذین گودرزی؛ لیدا کاووسی
چکیده: برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در ژوییه سال 2015 بین جمهوریاسلامی ایران و گروه 1+5 به نتیجه رسید اما امریکا خروج خود را از این توافق در مه 2018 اعلام کرد. این خروج، هم در سطح داخلی و هم در سطح بینالمللی به لحاظ تأثیر بر فضای سیاسی، بینالمللی و دیپلماتیک توجّه رسانهای زیادی به خود جلب کرد. هدف این مقاله بررسی بازنمایی خروج ایالاتمتحده امریکا از برجام در چهار روزنامه ایرانی است: کیهان، و رسالت (نمایندگان اصلی محافظهکاران) و اعتماد و شرق (نمایندگان اصلی اصلاحطلبان). این پژوهش از روش تحلیل گفتمان انتقادی استفاده میکند و متکیبه نظریههای گفتمان، بازنمایی و چارچوبسازی است. یافتههای این پژوهش گویای آن است که گفتمان مسلط در طیف روزنامههای اصلاحطلب «گفتمان تعامل» بوده است. این روزنامهها بر لزوم ارتباط با جهان، مذاکره، تنشزدایی درعین حفظ انسجام ملّی تأکید کردهاند. «برجستهسازی» و «حاشیهرانی» تکنیکهایی هستند که روزنامههای شرق و اعتماد بهواسطۀ آن وجوه مثبت «خود» و نقاط ضعف «دیگری» را برجسته و چارچوبهای مدّنظر خود را ازاینطریق بازنمایی کردهاند. گفتمان مسلط در طیف روزنامههای اصولگرای این پژوهش گفتمان «مقاومت» است. این طیف با مطرحکردنِ سلسله استنادات تاریخی به بدعهدی، دشمنی، بیاعتمادی به غرب (امریکا و اروپا) اشاره کردهاند و با برجستهکردنِ وجوه منفی «دیگری» و برجستهکردنِ وجوه مثبت «خود» به مثابه نظام و ملّت ایران، و تأکید بر ایستادگی و بهرهگیری از ظرفیتهای داخلی، اقتصاد مقاومتی، بصیرت انقلابی و واکنش جدی درمقابل دشمن، سعی در القای مفاهیم و چارچوبهای مدّنظر خود و تأثیرگذاری بر مخاطب دارند.
تحلیل مضامین سرودهای ملی انقلابی کشورهای ایران، روسیه و فرانسه
شهره پیرانی؛ زاهد غفاری
چکیده: سرودهای ملی به همراه پرچم مهمترین نمادهای ملی کشورها هستند و از نظر رتبه بندی در دسته الف نمادهای ملی قرار میگیرند. از این رو کشورها در انتخاب سرودهای ملی دقت نظر ویژهای دارند. هدف اصلی این مقاله بررسی مقایسهای مفاهیم اساسی سرود های ملی کشورهای ایران، روسیه و فرانسه است. سه کشوری که با سه ایدئولوژی متفاوت سه انقلاب مهم عصر مدرن را پشت سر گذاشته اند. با توجه به اهمیت سرودهای ملی به عنوان یکی از نمادهای ملی در دولتهای مدرن، در این مقاله به بررسی مفاهیم اساسی مندرج در سرود ملی سه کشور پس از وقوع انقلاب اشاره شده است و سعی شده است بر اساس روش تحلیل مضامین با تاکید بر شبکه مضامین و روش مقایسهای با استفاده از ابزار فیش برداری از منابع مرتبط به این پرسش اساسی پاسخ داده شود که مفاهیم اساسی و ارزشی- انقلابی در سرودهای ملی ایران، فرانسه و روسیه کدامند و وجوه تفاوت و تشابه آنها در این باره چیست؟
رابطه کاربست گفتگو با سلامت روانی و اجتماعی (براساس نمونهای از شاغلان منطقه 6 تهران)
فاطمه جواهری؛ محمد رنجبر جورجاده
چکیده: تغییرات در نوع بیماریهای رایج به تغییر مدلها و پارادایمهای تبیین سلامت منجر شده است. رویکرد معاصر زیستی- روانی- اجتماعی بر این فرض استوار است که بیماریها، تولیدات و نتایج کنش متقابل کنشگران با یکدیگر و نسبت آنها با عوامل فردی و زیستشناختی هستند. با وجود این، نقش ارتباطات میانفردی و رابطه گفتگویی میان طرفین ارتباط کمتر مورد توجه قرارگرفته است. مطالعه حاضر با اتکاء به آراء هابرماس براین پایه استوار است که به دلیل استعمار زیست جهان توسط سیستم، عقلانیت ارتباطی منحرف گردیده و کاربست گفتگو دچار اختلال شده و سلامت افراد خدشه پذیر شده است. هدف شناسایی رابطه بین کاربست گفتگو و سلامت افراد شاغل با لحاظ کردن برخی مختصات محیط کاری آنها است.
این تحقیق که شاغلان را مورد توجه قرار داده، به صورت پیمایش و با جامعه آماری شاغلان منطقه 6 تهران و با حجم نمونه 416 نفر انجام گرفته است. نمونهگیری بر اساس روش نمونه در دسترس صورت پذیرفته و واحد تحلیل فرد است. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه ترکیبی محققساخته و استاندارد استفاده شد. روایی پرسشنامه به شیوه صوری و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه گردید. نتایج تحقیق ضمن تایید اغلب فرضیات پژوهش نشان داد که ضریب تاثیر کاربست گفتگو و ساختار سازمانی بر سلامت روانی به ترتیب 40/0 و 19/0- و ضریب تاثیر گفتگو و فرهنگ سازمانی بر سلامت اجتماعی 19/0 و 15/0- میباشد. در عین حال فرهنگ سازمانی با کاربست گفتگو دارای همبستگی معنادار و منفی با ضریب 29/0- میباشد.
سالمندی در مطالعات فرهنگی و جنسیت
شیوا پروائی
چکیده: سالمندی را می¬توان از چشم¬اندازهای نظری مختلف مورد مطالعه قرار داد. در این مقاله، نگارنده با اتخاذ رویکرد سالمندشناسی فرهنگی، توضیحی از سالمندی در نظریه ¬های فمینیستی، تلاقی و پست¬مدرن با هدف ارتقاء دانش مفهومی و نظری در مطالعات سالمندی ارائه می¬دهد. سالمندشناسی فرهنگی، فمینیستی و پست¬مدرن، تنوع، تکثر و پیچیدگی¬های تجربه سالمندی را نشان می¬دهند و با اتخاذ چنین رویکردی در مطالعات سالمندی می¬توان به فهم صداها، روایت¬ها و تجربه زیسته گروه¬های متنوع، آسیب¬پذیر و در حاشیه سالمندان دست یافت. این رویکردها روایت¬گر سالمندی سیال، متکثر و چندگانه است. تجربه سالمندی در جامعه ایرانی نیز حکایت¬گر تجربه¬ای ناهمگون، نابرابر و متکثر است و نمی¬توان از سالمندی یکدست و یک¬شکل در جامعه ایرانی صحبت کرد بلکه سالمندی در ایران پدیده¬ای اجتماعی و نابرابر است. سالمندی نه تنها مبتنی بر تفاوت¬های جنسیتی، تجربه¬ای متکثر است، بلکه سالمندی در تلاقی جنسیت با سایر مولفه¬های اجتماعی چون موقعیت طبقاتی، وضعیت سلامتی و تفاوت¬های قومیتی و فرهنگی نیز به شکل متفاوت و نابرابری تجربه می¬شود؛ به گونه¬ای که می¬تواند محرومیت، نابرابری و فرودستی مضاعفی را تولید کند. ملاحظه این تفاوت¬ها و نابرابری¬های اجتماعی در تحلیل موضوع سالمندی بسیار بااهمیت و ضروری است و از بینش مفهومی و نظری تولید شده در این حوزه می¬توان در سیاست¬گذاری¬های اجتماعی سالمندی بهره برد.
نمادشناسی در معماری مساجد ایرانی از رویکرد مطالعات فرهنگی
عارف عزیزپور شوبی؛ مینو قره بگلو؛ احد نژاد ابراهیمی؛ محمدعلی کی نژاد
چکیده: مسجد نخستین کانون نیایشی و اجتماعی در جامعه مسلمین بوده است. از آنجایی که فضای کالبدی ریشه در فرهنگ یک جامعه دارد، از این رو معماری مساجد در هر فرهنگی بروز دهنده نمادهای فرهنگی آن جامعه می باشد. معماری مسجد ایرانی علاوه بر حل چالشهای فرمی و سازگاری با زمینه در تمام نقاط جغرافیایی، به هویتی مشخص و تداوم یافته دست یافتند که یک شاخص هویت شکلی مسجد را به مخاطبان ارایه مینمود. ولی با تغییر الگوهای فرهنگی بر اثر گرایش به نوگرایی براساس مدرنیزاسیون جوامع، هویت کالبدی مساجد معاصر دچار گسست شده است. این پژوهش با رویکرد مطالعات فرهنگی و روش توصیفی تحلیلی به این پرسشها پاسخ میدهد که مساجد به عنوان یک محصول فرهنگی چه نسبتی با نماد و نشانههای کالبدی در بستر فرهنگ ایرانی دارند؟؛ و در بستر فرهنگی ایران چه نماد و نشانه های در معماری مساجد جای گرفته است؟ نتایج تحقیق نشان میدهد که شکلگیری نماد در معماری باعث ایجاد هویت، قلمرو فرهنگی در یک سرزمین میشود. نمادهای مساجد مجموعهی از کنشهای فرهنگی است که از طریق بازنمایی در کالبد، مفاهیم را منتقل میکند. عناصر مشترکی از طریق فرایند بازنمایی نمادهای فرهنگی در ذهن مخاطبان شکل می گیرد، کنشهای یکسانی را در ذهن شکل میدهد. در ارزیابی انجام شده از بازنمایی مساجد چهار دوره، مساجد دوره سنت کاملا و مساجد دوره سکولار نسبتا با مولفهها و ویژگیهای بازنمایی در مساجد سازگاری داشتهاند. اما در ارزیابی مساجد دورههای انقلابی و انتقادی مشخص شد که این ویژگیها از طراحی کنار گذاشته شده است.
درْ بابِ «درْ» تفسیر زیملی «درْ» در فیلمهای «خانهی پدری» و «آشغالهای دوستداشتنی»
آرش حسنپور؛ بهارک محمودی
چکیده: حیات فرهنگی اشیاء یکی از حوزههای مطالعات فرهنگی و جامعهشناسی فرهنگی و بینا رشتهای است که در پژوهشهای ایرانی محدود و کمبضاعت است. ما در این مقاله با عنایت به این کاستی پژوهشی تلاش خواهیم کرد تا به موجودیت اجتماعی و فرهنگی «در» بهمثابه یک شیء و پدیدار نظر کنیم. این امر از خلال مطالعهی تفسیری دو فیلم «خانهی پدری» (کیانوش عیاری) و «آشغالهای دوستداشتنی» (محسن امیر یوسفی) محقق خواهد شد. رویکرد نظری و روششناختی ما در این مقاله مبتنی بر آرا و نظریات زیمل است. نتایج این مطالعه با پذیرش این پیشفرض که «انسان موجودی است مرز آفرین و دارای قوه وصل و فصل» نشان میدهد که پدیده «در» در این آثار عامل ایستایی، توقف و فروبستگی است. در فیلم خانهی پدری مردان درْ میسازند، دیوار میکشند و پردهپوشی میکنند اما این زنان هستند که دیوار برمیچینند و قفل درها را میگشایند و از حقیقت پردهدَری میکنند. همچنین در این فیلمها بهواسطه عنصر «در» شاهد دیالکتیک درون و بیرون، پنهان و آشکار بودگی و همچنین امر شخصی و غیرشخصی هستیم. مطالعه این دو فیلم نشان میدهد که «در» همچنین با مقوله جنسیت، فردیت، سلطه، رازداری و امر تاریخی، گرهخورده است. همچنین در کنار عنصر «در» عناصری دیگر همچون دیوار، قاب، پنجره و قفل، چونان یک موتیف و منظومهای معنایی عمل میکنند که باب تفاسیر اجتماعی و فرهنگی را به خوانش متن میگشایند.
تناقض نقش زنان در مدیریت تنش در خانواده (تحلیل موردی فیلم من مادر هستم)
عباس خورشیدنام؛ علی انتظاری
چکیده: نهاد خانواده نقش مهمی در بازتولید نظام فرهنگی و جامعهپذیری افراد دارد. اما این نهاد همواره در وضعیت متعادل به سر نمی-برد و در موارد متعددی، روال متعارف زندگی روزمره به چالش کشیده میشود و اعضای خانواده به جستجوی راه حلها و چارههای جدید برای حل مسایل رخ داده میپردازند. یکی از رایجترین بحرانها در زندگی خانوادگی ناشی از تنش بین والدین و فرزندان و عدم درک مشترک آنها از موضوعات مختلف است. این مقاله با بهرهگیری از روانکاوی لکانی و خوانش سمپتماتیک فیلم «من مادر هستم» به این مسئله میپردازد که یک مادر در چنین موقعیت چالشبرانگیزی ممکن است دست به چه انتخابی بزند و چگونه ممکن است بر این بحرانها غلبه کند. فیلم از خلال وقایع و رویدادهایی درهمتنیده، موقعیتی را به تصویر میکشد که در بسیاری از خانوادهها رخ میدهد و از اینرو توجه به موقعیت پارادوکسیکالی که مادر در این فیلم دارد، به خوبی از بن-بست روابط والدین و فرزندان در خانوادهها پرده برمیدارد. یافتهها نشان میدهد که آنچه در نگاه اول فداکاری بیدریغ مادرانه برای حل مشکلات و مصائب خانوادگی به نظر میآید، تلاشی منحرفانه و ریاکارانه برای تملک و به انحصار خود دراوردن روابط و مناسبات خانوادگی است. از اینرو، روابط خانوادگی که در بسیاری از موارد حول فداکاری مادر یا زن میگردد، همواره مستعد آسیبهای پیشبینی نشده و غیر مترقبه است. این ادعا به معنای زیر سوال بردن اهمیت و ارزش فداکاری زنان در خانواده نیست. اما در بسیاری از موقعیتها، منطق حاکم بر وضعیت با آنچه کنشگران میپندارند تفاوت بنیادین دارد.
بازنمایی شهر تهران در موسیقی رپ فارسی
داود طالقانی؛ محمد صادق نصرالهی
چکیده: موسیقی رپ به عنوان یکی از صورتهای متأخر موسیقی، با اقبال قابل توجهی از اقشار مختلف جوامع و به ویژه جوانان مواجه شده است. کشور ایران نیز از این روند جهانی مستثنی نبوده و مصرف این نوع موسیقی در میان جوانان ایرانی امری شایع است. این مصرف یقیناً همراه با سطوحی از تأثیرگذاری بر سبک زندگی شنوندگان خواهد بود. مروری بر موسیقی رپ نشان میدهد که برخلاف ارزش نازل موسیقایی آن، محمل مهمی جهت طرح مهمترین مسائل اجتماعی از جمله شهرنشینی شده است. این مقاله در نظر دارد تهرانی را که توسط موسیقی رپ فارسی برساخته شده و در برابر تهران جهان خارج قرار دارد، مورد مطالعه قرار دهد. بنابراین سؤال اصلی این پژوهش آنست که موسیقی رپ فارسی، شهر تهران را چگونه بازنمایی میکند؟
جهت پاسخگویی به این سؤال با استفاده از نمونهگیری هدفمند، 11 آهنگ با بیشترین اقبال مخاطب و با موضوع تهران انتخاب شده و تلاش میگردد با استفاده از روش تحلیل مضمونی، اصلیترین مضامین برساختی از تهران در این صور موسیقایی شناسایی شود. یافتهها نشان میدهد که مضمون اصلی برساختی از تهران، بازنمایی آن به عنوان یک «شهر ضداتوپیا» است که ویژگیهایی همچون شکاف اقتصادی، کالایی شدن، حس ریاست، شهر کثیف، تهران ترا، شهر دزدان، پوچی زندگی و تهران بی قانون بر آن مترتب است.
برهم کنش سبک زندگی و هویت در ساخت خرده فرهنگ های دیجیتالی جوانان؛ مورد مطالعه هواخواهان ایرانی گروه موسیقی کره ای اکسو
عبدالکریم خیامی؛ محمد جواد بادین فکر
چکیده: در این پژوهش کیفی با مطالعه هواخواهان ایرانی گروه موسیقی کره ای اکسو، رابطه سبک زندگی و هویت هواخواهی در ساخت خرده فرهنگ های دیجیتالی را نشان داده ایم. هر یک از مفاهیم سبک زندگی و هویت در ایجاد فرم جدیدی از اجتماعات مجازی نقش داشته است. در این پژوهش که از روش مصاحبه فوکوس گروپ انلاین با تعداد نمونه 13 نفری از جوانان و نوجوانان به این نتیجه رسیده ایم که که اکسو در ساخت سبک زندگی جوانان اثر کرده و در چهار مولفه اوقات فراغت، اولویت مصرف فرهنگی، اهمیت ورزش و تناسب اندام و الگو گیری در اخلاقیات مجموعه متنوعی از معانی را ایجاد نموده است. همچنین در ساخت هویت هواخواهی به مولفه مهم حمایت در هواخواهی رسیدیم که خود دارای ابعادی است از جمله: معانی و کارکرد های حمایت از اکسو از منظر طرفداران، معانی و کارکرد های حمایت از اکسو از منظر طرفداران و وجود ارزش مبادله ایِ حمایت-محبت میان طرفداران و اعضای اکسو.
نقش عوامل زمینهای رسانههای اجتماعی مجازی در تمایل به گذران اوقات فراغت با رویکرد فعالیتهای ورزشی
وحید ساعت چیان؛ احمد محمودی؛ محمد حسین قربانی؛ امیر ایزدخواه
چکیده: هدف پژوهش حاضر، نقش عوامل زمینهای رسانههای اجتماعی مجازی در تمایل به گذران اوقات فراغت ورزشی بود. این تحقیق از نظر هدف کاربردی بوده، از نظر نوع جزو تحقیقات همبستگی می باشد که به صورت میدانی اجرا گردید. جامعه آماری تحقیق کلیه شهروندان شهرستان سبزوار انتخاب شد و برای نمونه گیری در مجموع 400 پرسشنامه منطبق با نوع روش شناسی مطالعه توزیع شد. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه محقق ساخته تمایل به گذران ورزش و کارکردهای رسانههای اجتماع بهره گرفته شد و در نهایت داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون تی تک نمونه ای و آزمون رگرسیون به شیوه همزمان) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد بین عوامل زمینهای رسانههای اجتماعی مجازی با تمایل به ورزش رابطه مثبت و معناداری برقرار است. ضریب همبستگی برابر با 48/0 و ضریب تبیین برابر با 22/0 میباشد و میتوان گفت 22 درصد از تغییرات تمایل به ورزش از طریق عوامل زمینهای رسانههای اجتماعی مجازی تببین می شود. با توجه به اینکه از بین این عوامل مشارکت اجتماعی و اطلاع رسانی بیشترین تاثیر بر تمایل به ورزش را دارا می باشند، می توان گفت در صورتی که رسانه ها بتوانند برنامه های جمعی را در راستای اجرای همایش های ورزشی و پیاده روی های عمومی ورزشی در سطح شهر به عموم مردم اطلاع رسانی نمایند میتوانند باعث افزایش انگیزه مشارکت ورزشی مردم میگردند.
مدل عمومی و شاخص سازی امنیت اجتماعی زنان در فضاهای شهری
اعظم روانشاد؛ فرانک سیدی؛ مریم توسکی
چکیده: امنیت اجتماعی زنان در فضاهای شهری مفهومی چندبعدی است و برای مدل و شاخصسازی به پژوهشهای نظری و مفهومی و تجربی نیاز دارد. بنا به اهمیت و ضرورت سیاستگذاری برای امنیت اجتماعی زنان، این مقاله بهدنبال ارائۀ مدلی عمومی و شاخصسازی آن است. این پژوهش از نظر هدف، توسعهای و کاربردی است و به لحاظ روش کیفی از نوع دلفی و اسنادی است. پژوهشهای این حوزه با روش اسنادی مرور شده و مدل و شاخص اولیه طراحی گردیده و در سه شکل به بوتۀ آزمون گذاشته شده است. جامعۀ آماری پژوهش استادان، پژوهشگران و کارشناسان حوزۀ امنیت اجتماعیاند. اعضای کارگروه هم با نمونهگیری هدفمند انتخاب شدهاند. برای اعتباریابی مدل و شاخص از هشت نفر نخبۀ دانشگاهی (متخصص در حوزۀ امنیت اجتماعی) و چهار متخصص علوم انتظامی و امنیت (مدیران و معاونتهای اجتماعی سازمان پلیس و معاونت اجتماعی دادگستری) استفاده شده است. این مدل در ابعاد اجتماعی، فرهنگی، محیطی و اقتصادی کاربرد دارد و چندبعدی به شمار میآید. در این مدل عوامل و سازوکارهای علمی امنیت اجتماعی در فضاهای عمومی تصریح شده است. نتیجۀ نهایی ارائۀ مدلی عمومی و شاخصسازی معتبر است؛ بهگونهای که محققان و سیاستگذاران این حوزه میتوانند از آن برای تحقیقکردن دربارۀ امنیت اجتماعی زنان در فضاهای شهر و ارتقای آن استفاده کنند.
عوامل مؤثر بر تداوم فعالیت در حوزۀ صنایع دستی به لحاظ جامعهشناختی: مطالعۀ موردی صنعتگران شهر مشهد
مجید فولادیان؛ هادی لباف خانیکی؛ محسن نوغانی
چکیده: صنایع دستی در هر فرهنگی از شاخص های بنیادین احراز هویت و اعتبار معنوی و تاریخی ملت ها بوده و بررسی اهداف تولید آن در دورانی صنعت مدرن از ضرورتی قابل توجه برخوردار است . این پژوهش پیرامون دلایل جامعه شناختی تداوم صنایع دستی با تاکید بر مشاغل موجود در شهرستان مشهد انجام شده و روش انجام آن به شکل کیفی و مبتنی بر نظریه زمینه ای است. داده های مورد نیاز از طریق مصاحبه های انفرادی نیمه ساختار یافته با هنرمندان و صنعتگران صنایع دستی گردآوری شده و به منظور اعتبار بخشی به نتایج حاصله هم بخشی از پژوهش به روش مشاهده مشارکتی انجام گردیده است . پس از پیمودن مراحل سه گانه کدگذاری مطابق الگوی پیشنهادی اشتراوس و کوربین ، پدیده مرکزی تحقیق با عنوان "پرداختن به فعالیت هنری در زمینه تولید صنایع دستی و تداوم آن " شناسایی و مدل پارادایمی متناظر با آن تدوین شد . این پدیده نشانگر ایده ها و مقاصد اجتماعی است که توجیه کننده انجام این حرفه سنتی در دوران معاصر است . نتایج این تحقیق نشان می دهد که داشتن ذائقه هنری ، عناصر محرک فعالیت هنری و تاثیر پذیری محیطی و معنوی مهمترین شرایط علی موثر بر پدیده مذکور بوده و پیامد اصلی را 3 مقوله تاثیر بر جامعه مخاطب ، کسب جایگاه اجتماعی و پیامدهای اجتماعی مرتبط با موضوع شکل می دهد که منجر به تداوم صنایع دستی در طبقه اجتماعی جدیدی به رغم افول آن در خاستگاه سنتی اش گردیده است .
علاقه مندان جهت کسب اطلاعات بیشتر درباره فصلنامه مطالعات «فرهنگی و ارتباطات» می توانند به نشانی تهران، جلال آل احمد، پل نصر (گیشا)، جنب دانشگاه تربیت مدرس، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، نیم طبقه اول انتهای سالن یا به نشانی اینترنتی این فصلنامه به آدرس http://jcsc.iaocsc.ir/ مراجعه کنند یا با شماره تماس ضروری: 88338951 (021) بگیرند.