سیدی در اوج بلاغت
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، ابوالحسن محمدبن حسین موسوی معروف به سید رضی و ملقّب به «طاهر ذو المناقب»، در سال 359 ه . ق چشم به جهان گشود. او از طرف پدر با پنج واسطه به امام موسی کاظم(ع) متصل و از جانب مادر نیز به امام سجاد(ع) منسوب بود. ایشان در فضایل اخلاقی، علم و ادب، عزّت نفس، شهامت، علوّ همت، فنون شعر، علوم قرآنی و مدیریت اجتماعی سرآمد عصر بود و از این کمالات و مهارتها، در راه تبلیغ و نشر معارف اهل بیت علیهم السلام بهره می برد.
این چهره درخشان عالم تشیع، چنان دلها را به خود جذب کرده بود که مخالف و موافق، کوچک و بزرگ، شریف و وضیع به او ارادتی خاص ورزیده، شیفته کمالات معنوی و مقامات عالی وی شده بودند. تبحّر در علوم اسلامی، توکل، اخلاص، توسل به اهل بیت علیهم السلام ، نفوذ کلام، سیمای جذّاب، فصاحت و بلاغت و معاشرت ستودنی وی با اقشار مختلف جامعه، او را به یکی از مهمترین عالمان در عالم تشیع تبدیل نموده بود. به ویژه آنکه او با تألیف نهج البلاغه و عرضه آن به جهان علم و ادب و دین، بزرگ ترین خدمت را به دنیای اسلام نمود؛ یادگار گرانسنگی که بخشی از مظلومیت امیر مؤمنان علی علیه السلام را نمایان ساخت و زیباترین هدیه علمی و معنوی را به انسانهای حقیقت خواه عرضه داشت.(جعفری، سید رضی، ۱۳۷۵، ص۲۲.)
تحصیل
سید رضی از شاگردان شیخ مفید است. صاحب روضات می نویسد: شبی، شیخ مفید در خواب دید که حضرت فاطمه زهرا(س) دست امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را گرفته اند و به جلسه درس او وارد شدند و به شیخ فرمودند: (یا شیخ! عَلِّمهُمَا الفقه؛ ای دانشمند! این دو را فقه بیاموز).
او پس از بیداری، از خواب خود متحیر بود که مرا چه رسد که به ان بزرگواران درس فقه اموزم!؟ پس از مدتی مشاهده می نماید بانویی به نام سیّده فاطمه در حالی که دست دو فرزند خود (سید رضی و سید مرتضی) را گرفته، به محضر استاد امد و همان جمله حضرت زهرا(س) را به شیخ مفید گفت. شیخ با شنیدن ان جمله که در خواب بیان شده بود، اشک در چشمانش حلقه می زند و به احترام انان از جا برمی خیزد و سپس خواب خویش را برای انها بازگو می کند.
ایشان شرح اصول خمسه و کتاب «العمده» را نزد قاضى عبدالجبار معتزلى که از متکلمین و اصولیان اهل سنت بود آموخت. همچنین علم حدیث را از محمد بن عمران مرزبانى و ابوموسى تلعکبرى و ابوابى از فقه را از محمد بن خوارزمى و علم قرائت را با همه روایات آن از ابوحفض عمر بن ابراهیم کنانى فراگرفت و هم مختصر طحاوى را نزد خوارزمى خواند. و نیز مختصر ابوالحسن کرخى را نزد ابومحمد اسد اکفانى و نحو علوم عربیت را از على بن عیسى رمانى فراگرفت و علم عروض را از ابواسحاق زجاج که از مبتکرین نحو بود، و قوافى را نزد اخفش که او نیز در علم نحو از دانشمندان صاحب راى است خواند و هم پاره اى از علوم عربیت را نزد ابن جنى نحوى معروف و قسمتى از فنون بلاغت و ادبیات را از ابن نباته خطیب، آموخت.
سید رضى علوم یاد شده را پیش از بلوغ نزد نامبردگان که همه از اساتید مسلم فن و مبتکرین علوم عربیت بودند تحصیل نمود! او در هفده سالگى اقدام به تدریس و تألیف و تصنیف نمود و بالاخره در بیست سالگى از تمام علوم متداول آن عصر فراغت حاصل کرد. سید رضى در فراگرفتن علوم بسیار حریص بود، از هر کسى که مى توانست بهره مند گردد خوددارى نمى کرد و در این خصوص میان شیعه و سنى و مسلمان و کافر فرق نمى گذاشت.( ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۳۳۷ش، ج ۱، ص۴۱)
شاگردان و راویان
سید رضی، تمام اندوخته ها و ذخایر علمی خود را در عصر خویش به دانش دوستان و تشنگان علم و معرفت عرضه نمود. عده کثیری از دانشوران شیعه و سنی از کوثر زلال علم و حکمت این استاد گرانمایه سیراب گشته اند که نام برخی از مشاهیر آنان عبارت است از:
- ابو جعفر محمد بن طوسی معروف به شیخ الطائفه (متوفی به سال 460 ه . ق)؛
- شیخ ابو عبد اللّه محمد بن علی حلوانی؛
- قاضی ابو المعالی احمد بن علی بن قدامه؛
- ابو بکر احمد بن حسین بن احمد نیشابوری خزاعی؛
- ابو منصور محمد بن ابی نصر بن عبد العزیز عکبری؛
- قاضی سید ابو الحسن علی بن بندار بن محمد هاشمی.
آثار سید رضی
سید رضی با اینکه بیش از 47 سال زندگی نکرد، اما در طول عمر با برکت خود آثار ارزشمندی پدید آورد. او تمام اندوخته ها و ذخایر علمی خویش را در قالب کتابهایی وزین و در موضوعات مختلف عرضه نمود که ما در این بخش به قسمتی از تألیفات وی می پردازیم:
مهمترین اثر سید رضی شخصا شیفته سخنان علی علیه السلام بوده است. او مردی ادیب و شاعر و سخن شناس بود. ثعالبی که معاصر وی بوده درباره اش گفته است:
(او امروز شگفت ترین مردم عصر و شریفترین سادات عراق است و گذشته از اصالت نسب و حسب، به ادب روشن و فضل کامل اراسته شده است. . . او از همه شعرای ال ابیطالب برتر ست با اینکه ال ابیطالب شاعر برجسته فراوان دارند. اگر بگویم در همه قریش شاعری به این پایه نرسیده است، دور از صواب نگفته ام. )
سید رضی به خاطر همین شیفتگی که به ادب عموما و به کلمات علی علیه السلام خصوصا داشته است، بیشتر از زاویه فصاحت و بلاغت و ادب به سخنان مولی می نگریسته است، و به همین جهت در انتخاب انها این خصوصیت را در نظر گرفته است، یعنی ان قسمتها بیشتر نظرش را جلب می کرده است که از جنبه بلاغت برجستگی خاص داشته است، و از این رو نام مجموعه منتخب خویش را (نهج البلاغه ) نهاده است، و به همین جهت نیز اهمیتی به ذکر ماخذ و مدارک نداده است، فقط در موارد معدودی به تناسب خاصی نام کتابی را می برد که ان خطبه یا نامه در انجا امده است.
در یک مجموعه تاریخی و یا حدیثی، در درجه اول باید سند و مدرک مشخص باشد و گرنه اعتبار ندارد، ولی ارزش یک اثر ادبی در لطف و زیبایی و حلاوت و شیوایی ان است. در عین حال نمی توان گفت که سید رضی از ارزش تاریخی و سایر ارزشهای این اثر شریف غافل و تنها متوجه ارزش ادبی ان بوده است.( آقابزرگ، طبقات اعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ج۲، ص۱۶۴-۱۶۵.)
تألیفات دیگر
علاوه بر نهج البلاغه، شریف رضی کتابهای دیگری نیز در موضوعات تاریخ اسلام، شعر، فقه، علوم قرآنی، مکاتبات و حدیث دارد که به برخی از آنها اشاره می کنیم:
- حقائق التأویل فی متشابه التنزیل، در متشابهات قرآن؛
- مجازات الآثار النبویة؛
- تلخیص البیان عن مجازات القرآن؛
- الرسائل؛
- تعلیقات خلاف الفقهاء؛
- تفسیر القرآن؛
- دیوان اشعار؛
- خصائص الائمّة؛
- معانی القرآن؛
- رسائل و منشآت در سه جلد؛
- اخبار قضاة بغداد؛
- حاشیه بر ایضاح ابو علی فارسی و آثار دیگر.
تولیت مناصب عالی
این که شریف رضی در زمره علماء و فقهاء واعاظم ادباء بوده، او را از تولیت مناصب عالی باز نداشت و در «عمدةالطالب است» که او تولیت نقابت طالبین را، به دفعات برعهده داشته است و امارت حج و مظالم را به نیابت از پدرش عهده دار شد و این منصب در سال 308ه- به او واگذار شد. صاحب «نزهةالجلیس» تفویض این منصب به او را، به سال 388 ذکر کرده است. و در «شذرات» سال 383و ثعالبی، آن را در 380 بیان کرده است.
شاعری خوش قریحه
سید رضی در شعر نیز دستی داشت. به عقیده سید محسن امین شعر او بر دیگر جنبههایش غلبه کرده است.او نخستین قصیده خود را کمی پس از ده سالگی سروده است. سید رضی با شاعرانی همچون متنبی(۳۵۴-۳۰۳ق) و ابوالعلاء معرّی(۴۴۹-۳۶۳ق) همعصر بود. ابوحکیم المعلم عبدالله خبری (متوفای۴۷۶ق) بیش از ۶۳۰۰ بیت از اشعار او را در دیوانی گردآورده است. در سال ۳۸۵ق قطعهای از شعر او به دست صاحب بن عباد افتاد او کسی را به بغداد فرستاد تا از روی دیوان سید رضی نسخهای برایش ببرد. چون سید رضی از این کار آگاه شد، نسخهای از دیوان خود را برایش فرستاد.
انگیزه سید رضی در سرودن شعر، بیان زندگی علویان یا طالبیان محروم از حق و قدرت است. رثائیات، مراثی اوست برای بزرگان زمان یا دوستان و خویشاوندان و نیز مراثی شهدای کربلا. رضی در فخریات خود از عزت و شرف کهن یاد کرده و بدان بسی بالیده است.(آیتی، مقدمه ترجمه نهج البلاغه، ۱۳۷۷ش، ص۱۳.)
ویژگیهای اخلاقی
سید رضى در عزت نفس، وفادارى، سخاوت، و سایر ملکات فاضله در عصر خود، مانند نداشت. او نسبت به امور دینى و رعایت جهات شرعى سخت پابند بود و از تملق و چاپلوسى بى نهایت احتراز مى جست.
در قصائدى که در مدح خلفاى عباسى و سلاطین آل بویه و وزراى آنها و سایر دانشمندان مى سرود، برخلاف عادت شعراء هیچ گاه از مرز حقیقت تجاوز نمى کرد، صله و جوائز و بخشش را از هیچ کس نمى پذیرفت. چند بار بخشش بهاءالدوله دیلمى را رد کرد، حتى وقتى که پدرش به پاس قصیده نغزى که سروده بود صله اى به وى داد، گفت چون به عنوان صلهى شعر و بخشش است نمى پذیرم! ولى در عوض، خود بسیار نظر بلند و دست و دل باز بود.
با همه گرفتارى که داشت مدرسه اى تاسیس کرد و به تعلیم و تربیت اهل فضل همت گماشت و تمام هزینه مدرسه و دانشوریان آن را از کیسه فتوت خود مى پرداخت.
درگذشت
سیدرضی پس از سال ها تلاشِ خستگی ناپذیر و پی گیر و تحمل انواع رنج ها و دردها در محرم الحرام 406 ق در خانه اش در بغداد، زندگی کوتاه و پرثمر و پر حادثه خود را در 48 سالگی بدرود گفت. برادر بزرگش سیدمرتضی این مصیبت باور نکردنی و غیر منتظره را تاب نیاورد و برای گریه و زاری به حرم جدش حضرت امام موسی کاظم علیه السلام پناه برد.
در مورد محل دفن پیکر مطهر او اختلاف وجود دارد. طبق نقلی، ابتدا در منزلش در بغداد دفن گردید و سپس توسط سید مرتضی به کاظمین منتقل شد. طبق نقل دیگر، او در کربلا و در کنار پدر و برادرش در نزدیکى قبر سید ابراهیم مجاب در رواق غربى حرم امام حسین علیه السلام به خاک سپرده شده است. (قزوینی، المزار، ۱۴۲۶ق، ص۲۵۴.)