۱۵ آبان ۱۴۰۱ - ۱۶:۳۱
کد خبر: ۷۲۳۰۴۳

شماره ۵۶ فصلنامه «مطالعات میان رشته‌ای در علوم انسانی» منتشر شد

شماره ۵۶ فصلنامه «مطالعات میان رشته‌ای در علوم انسانی» منتشر شد
شماره ۵۶ فصلنامه «مطالعات میان رشته‌ای در علوم انسانی» با ۶ مقاله منتشر شد.

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، شماره شماره 56 فصلنامه«مطالعات میان رشته ای در علوم انسانی» امتیازی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری جمهوری اسلامی ایران با مدیرمسئولی رضا غلامی با سردبیری حسین ابراهیم آبادی منتشر شد.

این فصلنامه در 7 مقاله و 234 صفحه منتشر شده و عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات به شرح زیر است:

جمعیت، توسعه و تغییرات اجتماعی

رسول صادقی

چکیده : جمعیت، محور و مرکز توسعه و تغییرات اجتماعی در جهان معاصر بوده است. تغییرات جمعیتی، تقریباً هر جنبه‏ای از زندگی ما و جهان پیرامون ما را تحت‏تأثیر قرار داده و اثرات متعددی بر خرده نظام‏های اجتماعی، اقتصادی، و محیطی وارد ساخته و منشأ تحولات چشمگیری در این حوزه‏ها گردیده است. ایران در قرن چهاردهم هجری شمسی با دگرگونی‌های اجتماعی متعددی همراه بوده است؛ به‌طوری‌که می‌توان این قرن را عصر دگرگونی‌های اجتماعی قلمداد کرد. روزگار ما در ابتدای قرن با انتهای آن بسیار متفاوت است، و جمعیت یکی از مهمترین اجزای این تفاوت بوده است. آینده نیز قطعاً متفاوت خواهد بود، تاحدی به‌دلیل تغییرات جمعیتی که اکنون صورت می‌گیرد. در واقع، تغییرات جمعیتی و هر آنچه با آن مرتبط است، همگی امروزی را ساخته‌اند که در مقایسه با گذشته به‌نظر بیگانه می‌آید و آینده‌ای را می‌سازند که با امروز غریبه خواهد بود. در نیم قرن گذشته اکثر جمعیت در مناطق روستایی، و امروزه اغلب در مناطق شهری ساکن هستند، در گذشته اغلب جمعیت بی‌سواد، و حال اغلب باسواد هستند، در گذشته مردم در خانوارهای پرجمعیت زندگی می‌کردند و امروزه در خانوارهای کم‌جمعیت؛ در چند دهه گذشته از انفجار جمعیت و جوانی جمعیت صحبت می‌شد و حال آن‌که امروزه از کاهش جمعیت و سالمندی جمعیت صحبت می‌شود. تنها نکته ثابت در مورد جمعیت‌های انسانی این است که هیچ‌گاه ثابت نبوده و همواره پویا و در حال تغییر و تحول می‌باشند. بنابراین، به جمعیت بایستی نگاهی پویا داشت و متناسب با تغییرات و آینده‌نگری آن به اتخاذ سیاست‌ها و برنامه‌های مطلوب و پویا در راستای بهره‌‌برداری از فرصت‌‌ها و مقابله با چالش‌ها پرداخت. فرصت‌‌ها و چالش‌های جمعیتی همواره در حال تحول و شدن دائمی هستند. به بیان دیگر، ماهیت و نوع فرصت‌ها و چالش‌های جمعیتی در طول زمان متفاوت است. از این‌رو، تدوین سیاست‏ها و برنامه‌‏های جمعیتی در هر دوره‌‏ای مستلزم معین ساختن جهات آسیب‌‏زا و مسئله‌‏آفرین روندهای جمعیتی از یک‌سو، و فرصت‌های برآمده از تحولات جمعیتی، از سوی دیگر است. هرچند همه‌ دوره‌‌ها و مراحل گذار جمعیتی مستلزم سیاست‌گذاری است، ولی شاید سیاست‌گذاری در هیچ دوره‌‌ای به اندازه‌ سال‌های اخیر، حساس، لازم و در صورت موفقیت، مؤثر نباشد. در این راستا، باتوجه به مسائل نوظهور جمعیتی، روندهای اخیر و آینده جمعیت کشور، جمهوری اسلامی ایران اقدام به بازنگری سیاست‌های جمعیتی کرد و در 30 اردیبهشت 1393 سیاست‌های کلی جمعیت توسط مقام معظم رهبری ابلاغ شد. این سیاست‌ها که در 14 بند تدوین شده است به موضوعات و محورهایی نظیر افزایش باروری به بالاتر از سطح جانشینی، تسهیل ازدواج و تشکیل خانواده، توانمندی جمعیت در سنین فعالیت، مدیریت مهاجرت و جابجایی‌های داخلی و بین‌المللی، سالمندی جمعیت و استفاده از ظرفیت و توانمندی سالمندان، ارتقاء سلامت جمعیت و کیفیت زندگی و غیره پرداخته است. از این‌رو، سیاست‌های کلی جمعیت، یکی از جامع‌ترین سندهای سیاستی موجود در حوزه جمعیت است که رویکردی پویا و سیستمی به مسائل و فرصت‌های جمعیتی حال حاضر و آینده کشور دارد و ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی ـ فرهنگی، بهداشتی و محیط زیستی مرتبط با جمعیت را مدنظر داشته است. با این‌حال، موفقیت سیاست‌ها و برنامه‌ها بستگی به عوامل مختلفی نظیر بودجه و برنامه‌های اجرایی منسجم و پایدار، ثبات و انسجام سیاستی، بهبود وضعیت اقتصادی جامعه، پذیرش اجتماعی، و حمایت از مطالعات و پژوهش‌های جمعیتی دارد. در این ویژه‌نامه ابعاد و مسائل جمعیتی در ایران در سه حوزه ازدواج، باروری و مهاجرت در قالب شش مقاله علمی شامل «سبک‌های همسرگزینی جوانان در بستر آرمان‌گرایی توسعه‌ای»، «تغییرات نسلی و دوره‌ای ازدواج»، «تمایلات باروری و تعیین‌کننده‌های آن»، «احساس امنیت و قصد فرزندآوری»، «مادران و تربیت نسل با تأکید بردغدغه‌های اجتماعی مادران در رابطه با فرزندپروری»، و «تمایل به مهاجرت از ایران»، با استفاده از رویکرد میان‌رشته‌ای مورد کندوکاو و بررسی قرار گرفته است. در پایان، امید است این ویژه‌نامه که به کوشش علمی برخی از اعضای هیئت علمی و پژوهشگران جمعیت‌شناسی، ارزیابی دقیق داوران محترم مقالات، و حمایت مدیر مسئول و سردبیرمحترم و اعضای هیئت تحریریه فصلنامه و به علاوه تلاش و پیگیری مجدانه سرکار خانم مهناز شاه‌علی‌زاده، مدیر اجرایی فصلنامه، فراهم آمده است، برای محققان و سیاست‌گذاران مفید واقع شود.

 

تأثیر باورهای آرمان‌گرایی توسعه‌ای بر سبک‌های همسرگزینی جوانان: مورد مطالعه، جوانان 35-18 سال شهر یاسوج

رامین تقوی؛ علی یار احمدی؛ اصغر میرفردی؛ ماهرخ رجبی

چکیده : در دهه‌های اخیر، به موازات تغییرات گسترده در سراسر جهان، بسیاری از ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی در ایران دستخوش تغییر و دگرگونی شده است. مقاله حاضر با هدف بررسی تأثیر باورهای آرمان‌گرایی توسعه‌ای بر سبک‌های همسرگزینی جوانان انجام شده است. روش‌ تحقیق به‌صورت پیمایشی و ابزار جمع‌آوری داده‌ها پرسشنامه است. داده‌های تحقیق از طریق پیمایش در بین 608 جوانان شهر یاسوج که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند، گردآوری شده است. یافته‌های تحقیق بیانگر آن است که بین متغیرهای دینداری، آرمان‌گرایی توسعه‌ای، نگرش‌های جنسیتی و نگرش به ازدواج با سبک‌های همسرگزینی رابطه معناداری وجود دارد، و متغیرهای مادی‌گرایی، استفاده از فضای مجازی و اینترنت و فردگرایی، رابطه معناداری با سبک‌های همسرگزینی نداشتند. بر اساس مدل نهایی تحقیق، پنج متغیر که بیشترین ارتباط را با سبک‌های همسرگزینی داشتند به ترتیب اهمیت دینداری، آرمان‌گرایی توسعه‌ای، سن و تحصیلات والدین بود که متغیر سبک‌های همسرگزینی را تبیین کردند. بر اساس مدل نهایی تحلیل مسیر، متغیر سن به صورت مستقیم و متغیرهای دینداری، تحصیلات والدین و نگرش‌های جنسیتی هم  به‌‌صورت مستقیم و هم از طریق آرمان‌گرایی توسعه‌ای بر سبک‌های همسرگزینی تأثیرگذار بوده‌اند. متغیرهای فردگرایی، مرد بودن، استفاده از فضای مجازی و نگرش نسبت به ازدواج، به صورت غیر‌مستقیم و از طریق آرمان‌گرایی توسعه‌ای بر سبک‌های همسرگزینی موثر بوده‌اند. در مجموع می‌توان گفت که سبک‌های مختلف همسرگزینی و روابط جوانان در جامعه مورد مطالعه، متأثر از باورهای آرمان‌گرایی توسعه‌ای در حال دگرگونی است و لازم است این پدیده به‌عنوان یک واقعیت اجتماعی در برنامه‌ریزی‌های اجتماعی لحاظ شود.

 

تعیین‌کننده‌های تغییرات نسلی و دوره‌ای ازدواج در ایران

میلاد بگی

چکیده : با توجه به تغییر ساختار سنّی جمعیت و تحولات اقتصادی-اجتماعی سطح کلان که ایران تجربه کرده است انتظار می‌رود روندهای ازدواج در بین دوره‌ها و نسل‌های مختلف با تغییراتی همراه باشد. مقاله حاضر با استفاده از روش سن-دوره-کوهورت چندسطحی به بررسی تغییرات دوره‌ای و نسلی ازدواج و تعیین‌کننده‌های احتمال ازدواج طی چهار دهه اخیر پرداخته است. یافته‌ها حاکی از آن است در هر دو جنس، کوهورت‌های جوان‌تر در مقایسه با کوهورت های مسن تر، ازدواج خود را به تأخیر انداخته و در سنین بالاتری ازدواج می کنند. در همه کوهورت‌ها تا سن 35 سالگی، درصد زنان ازدواج‌کرده بیش از مردان است اما در سنین بالاتر این امر برعکس خواهد شد. روندهای دوره‌ای این نتایج را مورد تایید قرار می‌دهد. تحلیل‌های سن-دوره-کوهورت نیز نشان داد که اگرچه در دوره‌ها و کوهورت‌های مختلف زنان زودتر از مردان ازدواج کرده‌اند، اما به طور کلی احتمال ازدواج زنان کمتر از مردان است. تحصیلات دانشگاهی و اشتغال دو متغیر مهم در کاهش احتمال ازدواج در دوره‌ها و کوهورت‌های مختلف بود ولی تأثیرات آن‌ها در بین دو جنس متفاوت است. مدل مرد نان‌آور خانواده ایرانی سبب شده است تا اشتغال، احتمال ازدواج مردان را افزایش و احتمال ازدواج زنان را کاهش ‌دهد. با توجه به گسترش آموزش عالی و طولانی‌شدن دوره تحصیل انتظار می‌رود در صورت عدم ارائه برنامه‌های سیاستی مناسب برای اشتغال جوانان، تأخیر در سن ازدواج همچنان تداوم داشته باشد. در این راه نیاز است تا برنامه‌ریزان در سیاست‌های خود، تغییرات رخ‌داده در سطح خانواده و جامعه طی دهه‌های گذشته را مد نظر قرار دهند.

 

فراتحلیل پژوهش‌های مرتبط با عوامل تأثیرگذار بر نگرش‌ها، تمایلات و قصد باروری در ایران

آمنه عباسی؛ رسول صادقی؛ امیر ملکی؛ قادر بالاخانی

چکیده: این مقاله‌ با هدف ترکیب کمّی نتایج مطالعاتی دربارۀ عوامل تأثیرگذار بر نگرش‌ها، تمایلات و قصد باروری در ایران نوشته شده است. بدین‌منظور با استفاده از روش فراتحلیل و نرم‌افزار جامع فراتحلیل (CMA3)، 26 مقاله در بازۀ زمانی 1389 تا 1398 بررسی شده است. 16 مقاله به بررسی تمایلات و قصد باروری و 10 مقاله نیز به بررسی نگرش‌های فرزندآوری پرداخته‌اند. نتایج نشان داد تأثیر متغیرهای تحصیلات، سن ازدواج، تعداد فرزندان موجود، مشارکت اقتصادی‌ـ‌اجتماعی، فردگرایی، نگرش به اشتغال، رسانه‌های خارجی، و اینترنت بر تمایل و قصد باروری منفی بوده و درمقابل، متغیرهای سن، سکونت روستایی، درآمد، دین‌داری، حمایت اجتماعی، تعداد خواهر و برادر، و کیفیت زندگی بر تمایل و قصد باروری اثر مثبت داشته‌اند. اندازۀ اثر این متغیرها همگی کمتر از 3/0 بوده و بیشترین میزان اندازۀ‌ اثر متعلق به متغیرهای فردگرایی (296/0-) و تعداد فرزندان موجود (224/0-) است. همچنین، از بین متغیرهای تأثیرگذار بر نگرش‌های فرزندآوری، تأثیر درآمد و اختلاف سنی با همسر مثبت بوده و درمقابل، سرمایه و مصرف فرهنگی، تحصیلات، پایگاه اقتصادی‌ـ‌‌اجتماعی، سن و شبکه‌های مجازی اثر منفی داشتند. اندازۀ اثر این متغیرها همگی کمتر از 3/0 بوده و بیشترین میزان اندازۀ اثر متعلق به متغیرهای درآمد (272/0) و سن (258/0-) است. ازاین‌رو، عوامل و نیروهای اجتماعی متعددی در تغییر نگرش به فرزند و کاهش فرزندآوری اثرگذار بوده‌اند که نشان‌دهندۀ ناهمگونی‌های موجود در جامعۀ‌ ایرانی بوده و لزوم توجه به تفاوت‌های موجود در بین گروه‌های اجتماعی مختلف را به مسئولان امر یادآور می‌کند.

 

تأثیر احساس امنیت بر رفتار، ایده‌آل و قصد فرزندآوری در تهران

فاطمه مدیری؛ فاطمه تنها

چکیده : با توجه به تداوم باروری زیر سطح جانشینی و لزوم بررسی عوامل مرتبط، در این مقاله به بررسی تأثیر احساس امنیّت بر تعداد فرزندان زنده به دنیا آمده، ایده‌آل و قصد شده و همچنین قصد داشتن فرزند دیگر پرداخته‌ایم.  در این پیمایش، به شیوه خوشه‌ای چندمرحله‌ای 1189 زن و مرد متأهل در شهر تهران انتخاب شده (زن کمتر از 50 سال و بارور بوده) و در تجزیه‌و‌تحلیل نهایی به کار گرفته شده‌اند. نتایج تحقیق نشان داد میانگین تعداد فرزندان ایده‌آل در پاسخگویان بیش از دو فرزند (13/2)، تعداد فرزندان قصد شده 91/1 فرزند، تعداد فرزندان زنده به دنیا آمده کمتر از سطح جانشینی (41/1) بوده و ۹/۳۶ درصد از پاسخگویان قصد داشتن فرزند دیگر را داشته‌اند. رابطه مستقیم معنادار میان احساس امنیّت با تعداد فرزندان زنده به دنیا آمده، ایده‌آل و قصدشده وجود داشته است. همچنین مدل‌های رگرسیون لجستیک نشان از تأثیر معنادار احساس امنیّت در خروج از بی‌فرزندی، تک‌فرزندی و دو فرزندی داشته است. پیشنهادات سیاستی در راستای افزایش فرزندآوری، مبتنی بر بسترسازی مناسب در راستای کاهش موقعیت‌های مخاطره‌آمیز و افزایش احساس امنیّت در ابعاد مختلف اقتصادی، عمومی، قضایی و سیاسی از جمله امنیّت شغلی و درآمد کافی، ثبات سیاسی و مصونیت از هرگونه تعرض است.

 

مادران و تربیت نسل؛ کاوشی انتقادی از دغدغه‌های اجتماعی مادران در رابطه با فرزندپروری

فائزه جعفری سیریزی؛ عباس عسکری ندوشن؛ علی روحانی

چکیده : فرزندآوری و فرزندپروری میوه و ثمره زندگی مشترک زوجین است؛ اما در ترازوی تقسیم وظایف و مسئولیت‌ها، کفه مربوط به مادر به صورت نابرابری سنگین‌تر از پدر است و رنج‌ها و مشقات فرزندپروری عمدتاً بر دوش مادر نهاده می‌شود. بسترهای فرهنگی، عنصری مهم و کلیدی در تعریف حجم و چگونگی توزیع وظایف و مسئولیت‌های مادری هستند. با این وجود، چالش‌ها، دغدغه‌ها و رنج‌های مادر در حوزه تربیت فرزندان و فرزندپروری کمتر در کانون توجه تحقیقات اجتماعی و فرهنگی بوده است. این مقاله با هدف بررسی این مسائل و چالش‌ها، به روش کیفی انتقادی کارسپیکین صورت گرفته است. داده‌های پژوهش، در شهرستان زرند استان کرمان و برمبنای مصاحبه عمیق با پانزده مادر دارای فرزند زیر دو سال گردآوری شده است. یافته‌های پژوهش در پنج مرحله و با استفاده از رویکردهای امیک و اتیک‌محور تحلیل و ارائه شد. یافته‌ها نشان‌دهنده فشارها، دغدغه‌ها و چالش‌های فرزندپروری، همیاری ضعیف مردان در فرزندپروری، توقعات فزاینده فرزند، ضرورت آرامش در محیط خانواده و نظایر آن بود. برپایه نتایج، رنج‌ها و مشقّات مادر و دغدغه‌ها و مشغله‌های طاقت‌فرسای او در قبال تربیت و پرورش فرزند، در شرایط تحولات شتابان اجتماعی و فرهنگی در دوران معاصر مضاعف شده است. از این جهت، ارتقاء حمایت‌های اجتماعی و خانوادگی از نقش مادر در زمینه فرزندپروری، تأمین امکانات رفاهی و فراغتی برای مادر و ارائه آموزش‌های فرزندپروری به مادران از طریق نهاد‌های آموزشی و رسانه‌های فرهنگی مورد تأکید نتایج مطالعه حاضر است.

 

تمایل به مهاجرت از ایران و عوامل مؤثر بر آن: نتایج تحلیل ثانویه پیمایش سرمایه اجتماعی در سال 1397

عادل عبدالهی؛ مریم رضایی

چکیده :مهاجرت بین‌المللی یکی از مهمترین عوامل اثرگذار بر پویایی و تغییرات جمعیت مورد توجه پژوهشگران و سیاست‌گذاران قرار گرفته است. شناخت عواملی که زمینه‌ساز تمایل مهاجرت به خارج از کشور هستند بر شناسایی تمایلات و جریانات مهاجرتی در آینده تأثیرگذار است. هدف مقاله پیش‌رو، شناخت میزان تمایل ایرانی ها به مهاجرت خارج از کشور و تأثیر عوامل جمعیتی‌ـ‌ زمینه‌ای و ساختاری بر آن است. روش تحقیق مورد استفاده تحلیل ثانویه داده‌های خرد پیمایش ملّی سرمایه اجتماعی در سال 1397 است. تعداد نمونه شامل 17078 نفر افراد 18 سال به بالای ساکن در 31 استان کشور است. براساس یافته‌های تحقیق، 42 درصد پاسخگویان تمایل به مهاجرت خارج از کشور دارند و به‌عنوان مهاجرین بالقوه محسوب می‌شوند. نتایج نشان داد که افراد دارای تمایل به مهاجرت، اغلب مجرد، جوان (18 تا 49 سال)، با تحصیلات دانشگاهی، طبقۀ اجتماعی متوسط و ساکنین در شهرها هستند. همچنین، نتایج تحلیل‌های دومتغیره از رابطه عوامل ساختاری (رضایت اجتماعی، امید و نشاط اجتماعی، احساس امنیت اجتماعی و ارزیابی وضعیت آینده کشور) نشان داد که تمامی این عوامل با تمایل به مهاجرت خارج از کشور رابطۀ منفی و معنادار دارند. در نهایت، براساس نتایج تحلیل چندمتغیره (رگرسیون لجستیک)، با کنترل متغیرهای جمعیتی و زمینه‌ای، تنها میزان امید و نشاط اجتماعی و ارزیابی از وضعیت آینده کشور، همچنان بر تمایل به مهاجرت خارج از کشور تأثیر معناداری دارند. از این‌رو، فراهم کردن شرایط و بسترهای رضایتبخش و امیدوارکننده بهویژه برای جوانان تحصیل‌کردۀ دانشگاهی، می‌توانند در کاهش تمایلات مهاجرتی به خارج از کشور مؤثر باشند.

علاقه مندان جهت کسب اطلاعات بیشتر درباره فصلنامه علمی«مطالعات میان فرهنگی» می توانند به نشانی تهران، خیابان پاسداران، خیابان شهید مؤمن‌نژاد (گلستان اول)، پلاک 124، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم یا با شماره تلفن 22570719-021 یا به نشانی اینترنتی این فصلنامه به آدرس http://www.isih.ir/ مراجعه کنند یا تماس بگیرند.

ارسال نظرات