مروری بر دو قرن خباثت انگلیس در ایران
تاریخچه حضور انگلیسیها در ایران، سرشار از خباثت و جنایت است. در تاریخ معاصر ایران، هرجا اقدامی علیه منافع ملی ایرانیان صورت گرفته، رد پای انگلیس در آن ماجرا دیده میشود.
دو عهدنامه ننگین تاریخ معاصر ایران یعنی قراردادهای گلستان و ترکمانچای که بخشهای زرخیزی را از ایران جدا نمود، به واسطه تحرکات انگلیسیها منعقد شد. ماموران انگلیس علاوه بر این که در آتش جنگ ایران و روس دمیدند، در پایان هر دو دوره از جنگهای ایران و روس، نقش خویش را در ضربه زدن به منافع ملی ایرانیان به خوبی ایفا کردند. قرارداد گلستان، در حضور نمایندگان روس و ایران و نیز «سر گور اوزلی» سفیر وقت بریتانیا در ایران به امضاء رسید.
به روایت رابرت گرنت واتسن، ایرانیان در دوره اول جنگهای ایران و روس غالباً تا سالهای آخر که انگلیسیها به ایران خیانت کردند پیروز میدان بودند و یا حداقل نبردی برابر داشتند. در این سالها، هدف اصلی انگلیس، حفاظت از مستعمره مهمش در هند بود و از این رو ایران را قربانی منافع خویش در هندوستان میکرد.
در شروع دومین دوره جنگهای ایران و روس نیز بریتانیا نقش مهمی داشت. جان ویلیام کی مینویسد: «ایران را دولت انگلیس دست و پا بسته تسلیم روس نمود.» در هنگام انعقاد قرارداد ترکمانچای نیز، باز ماموران عالیرتبه بریتانیا ایفای نقش کردند.
مدتی بعد، انگلیس با تحمیل قرارداد پاریس به ناصرالدین شاه، منجر به جدایی هرات از ایران شد. خباثت انگلیس علیه ایران در قرارداد 1919 به اوج خود رسید. پیش از این قرارداد نیز انگلیس و روسیه طی توافقنامههایی در 1907 و 1915 ایران را بین خود تقسیم کرده بودند.
با بروز جنگ جهانی اول، هنگامی که ایران نیز ناخواسته وارد جریان جنگ شد، حضور قوای بیگانه و ازجمله انگلیسیها، خسارتهای بسیاری بر مردم وارد کرد. بروز قحطی بزرگ و مرگ هزاران ایرانی، ارمغان آن روزهاست که در صفحات تاریخ به ثبت رسیده است.
از سال 1299، بریتانیا با حمایت از رضاخان، یک کودتای سیاسی را در ایران هدایت نمود که منجر به تغییر نظام سیاسی کشور و روی کار آمدن سلسله پهلوی شد. این رویداد به مدت 57 سال در همه شئون حیات ایرانیان اثر گذاشت.
پیش از این، انگلیس شروع به غارت نفت ایران کرده بود و با روی کار آمدن رضاخان، تسلط خود بر نفت جنوب را تثبیت بخشید.
در دوران حاکمیت رضاشاه بر ایران، سیاستهای انگلیس در ابعاد مختلف در ایران پیادهسازی شد. با سقوط رضاشاه در شهریور 1320، پسرش محمدرضا پهلوی با موافقت انگلیسها بر روی کار آمد.
در سال 1332، انگلستان بار دیگر نقش ضدملی خود را ایفا کرد و به همراهی آمریکا، با راهاندازی کودتای 28 مرداد، دولت دکتر محمد مصدق را به فروپاشی کشاند و نهضت ملی نفت را ناکام گذاشت.
خباثتهای انگلیس علیه مردم ایران، طی سالهای بعد نیز در ابعاد گوناگون بروز و ظهور یافت. در دوران مبارزات مردم ایران علیه سلطنت پهلوی، عمال ملکه، با استفاده از ابزارهای متعدد خویش میکوشیدند بار دیگر نقش ضد مردمیشان را ایفا کنند. رادیو BBC یکی از این ابزارها بود.
با پیروزی انقلاب اسلامی، انگلستان همچنان در قامت دشمن مردم ایران ایفای نقش کرد. ردپای این کشور در وقایعی چون جنگ تحمیلی رژیم بعث علیه ایران، وقایع دهه 60، جاسوسی علیه جمهوری اسلامی، فتنه 88 و ... به روشنی قابل مشاهده است.