سدسازیهای ترکیه در حوضه رود ارس "دشت مغان" را تا سال ۱۴۱۰ میخشکاند!
مناقشات آبی بر سر رودخانههای مرزی در نقاط مختلفی دنیا وجود دارد و معمولاً کشورهایی که در بالادست رودخانهها هستند، از این ویژگی به عنوان اهرم فشاری بر کشورهای پاییندست استفاده میکنند.
این موضوع در منطقه خاورمیانه نیز پررنگ است و در سالهای اخیر موضوع مناقشات آبی کشور ما را درگیر کرده و متأسفانه عملکرد منفعلانه مسئولین در بحث "دیپلماسی محیط زیست" به کشورهایی همچون افغانستان و ترکیه اجازه داده تا از موقعیت خود سوء استفاده کرده و قصد دارند که آب را سلاحی برای تحت فشار گذاشتن جمهوری اسلامی ایران بسازند.
کشور افغانستان در حوزه رودخانههای هریرود، هیرمند و فراه رود بالادست کشور ماست و با ساخت سدهای کمالخان بر روی هیرمند، بخشآباد بر روی فراه رود، سد سلما بر روی هریرود و...، حقابه ایران را پایمال کرده و اجازه نمیدهد تا آبی از جانب این روخانهها به کشور ما برسد. این موضوع باعث شده تا استانهای خراسان رضوی و سیستان و بلوچستان ما مشکل مواجه شوند.
کشور ترکیه نیز در حوضه رودخانه ارس در شمال غربی و دجله و فرات در جنوب غربی در بالادست کشور ما قرار دارد و با تعریف و اجرای پروژههای سدسازی متعدد، باعث کاهش آورده روخانههای دجله، فرات و ارس به ایران شده است. سدسازیهای این کشور در بالادست رودخانه ارس باعث کاهش 30 درصدی آب این رودخانه شده و تهدید جدی برای دشت مغان که تأمین 10 تا 20 درصدی امنیت غذایی کشور ما را بر عهده دارد، محسوب میشود.
در این رابطه، مراد دلالت؛ پژوهشگر ژئوپلیتیک به تسنیم گفت: سدسازیها ترکیه در حوضه ارس و حوضه دجله و فرات به این منظور است که کشورها پاییندست را تحت فشار قرار داده و امتیاز بگیرد. سدسازیهای ترکیه در حوضه ارس، آورده این رودخانه را 30 درصد کاهش داده و پایین بودن بارندگیهای اخیر میتواند این آمار را در فصل تابستان به حدود 60 درصد افزایش دهد و معیشت مردم را با مشکل مواجه کند.
وی ادامه داد: کشورهای دشمن ما در سدسازیهای ترکیه نقش گستردهای دارند و رژیم صهیونیستی در کشور ترکیه بحث فناوریهای آبپایه و افزایش کشاورزی نوین را مطرح کرده است. یکی از دلایل ورود این کشور به قفقاز نیز این است که مشابه این طرحها را در جمهوری آذربایجان هم تکرار کند.
عضو انجمن ژئوپلیتیک ایران با بیان اینکه اگر منفعلانه عمل کنیم و دیر به خودمان بیاییم باید منتظر جنگ آبی باشیم، گفت: جنگ ما با عراق هم با محوریت جنگ آبی شروع شد و مناقشه سر اروند رود جنگ را شروع کرد. ما باید از تکرار تجربه مشابه با افغانستان یا ترکیه و آذربایجان جلوگیری کنیم.
دلالت درباره راهکارهای پیشرو برای جلوگیری از جنگ آبی توضیح داد: در حوضه هیرمند حقابه ما مشخص است و باید عدم پرداخت آن را از طریق پروتکلهای حقوقی پیگیری کنیم؛ اما در حوضه ارس ما هنوز حقابه مشخصی نداریم و تعیین حقابه ما از ارس به زمانی برمیگردد که هنوز شوروی تجزیه نشده بود و تقسیم آب بین ما و شوروی 50 ـ 50 بود اما الان 5 کشور در این حوضه آبریز هستند که باید به توافق برسند و سهم هرکس مشخص شود.
وی ادامه داد: متأسفانه به این دلیل که بحث آب در کشور ما به یک محوریت اصلی تبدیل نشده هنوز به این مهم توجه نشده است. وظیفه پرداختن به این موضوع در وهله اول برعهده بخش دیپلماسی آبی وزارت نیرو است اما سازمان حفاظت محیط زیست، وزارت امور خارجه و حتی وزارت دفاع از نظر تعیین مرزبندی و وزارت کشور از نظر امنیتی نیز در این خصوص وظیفه دارند. در واقع هیچ سازمانی نمیتواند به طور مستقل در اینباره عمل کند و باید در همکاری جمعی از سازمانهای مسئول ممکن شود.
این کارشناس جغرافیای سیاسی در رابطه با تهدید سدسازیهای ترکیه بر دشت مغان توضیح داد: منطقه آزاد تجاری ماکو و منطقه آزاد ارس که نقش مهمی در اقتصاد کشور دارند از این موضوع ضربه میخوردند. همچنین دشت مغان که 10 تا 15 درصد امنیت غذایی کشور ما را تأمین میکند با ادامه این روند ممکن است بین سالهای 1408 تا 1410 خشک شود و از بین برود. مسئولان اجازه ندهند که بعدها از نابودی کشت و صنعت مغان به عنوان "غفلت تاریخی جمهوری اسلامی" یاد شود.
دلالت هشدار داد: با ادامه این روند کشور ما خشک شده و آن طرف مرز کشاورزی و صنعت هر روز رونق بیشتری گرفته و این موضوع میتواند تهدیدات امنیتی و واگرایی قومی را به همراه داشته باشد. ریشه این مشکلات پیشتر از جمهوری اسلامی ایران و درجایی شکل گرفت که پهلوی آرارات را به ترکیه داد و مار را در حوضه ارس کشور پایین دستی کرد. دود این اقدام پهلوی اکنون به چشم ملت ایران میرود.
وی درباره حقابه ایران از هیرمند بیان کرد: افغانستان نیز همین فرمان ترکیه را پیش گرفته و آب را اهرم فشار بر ما قرار داده است. افغانستانیها میگویند که پروتکل امضا شده مربوط به سالها پیش است و در شرایط فعلی کاربردی ندارد. در آن زمانی پهلوی قراردادی را امضا کرد که در آن مقدار حقابه در شرایط خشکسالی و پرآبی و...، فرق میکرد و این بندهایی که در قرارداد آمده به شکلهای مختلف قابل تفسیر است و کشور بالادست میتواند به طرق مختلف آن را تفسیر کرده و سوء استفاده کند.
این کارشناس جغرافیای سیاسی تأکید کرد: کاهش آورده آب از ارس به دریای خزر، اکولوژی این دریاچه را نیز به هم میریزد و در این حوضه نیز کشور ما را دچار مشکل میکند. درحال حاضر هم این موضوع در گلستان و ساری ایجاد مشکل کرده است. اگر ارس خشک شود مهاجرت اقلیمی را در پی خواهد داشت و مردم استانهای مرزی ما باید به سایر نقاط کشور مهاجرت کنند که این موضوع نیز توازن جمعیت را با مشکل مواجه خواهد کرد.
دلالت خاطرنشان کرد: معاهدات ما با کشورهای همسایه باید چندجانبه باشد و نیاز داریم تا یک اتحادیه منطقهای آبپایه در حوضه ارس و رودخانه کورا داشته باشیم. این اتحادیه کشورها را به هم وابسته میکند و این موضوع راهبری باید مورد توجه قرار بگیرد. همچنین حضور یک رایزنی آبی در کشورهای همسایه نیز میتواند مؤثر باشد.