دانشآموزان قمی از «شوق پرواز» به ساخت «پهپاد» رسیدند
به گزارش سرویس فرهنگی خبرگزاری رسا، "الماسهای تراش نخورده قمی" پرونده ویژهای است که در خبرگزاری فارس در قم گشوده شده و طی آن نخبگان کودک و نوجوان قمی که اختراعات جالبی داشته باشند، معرفی خواهند شد.
امید است با بررسی این پرونده علاوه بر معرفی این افراد که همانند الماسهای تراش نخورده نیازمند رسیدگی، توجه و صیقلدهی هستند، برای دیگر خانوادهها نیز مسیر تربیت جدیدی گشوده و برای همسنوسالان این کودکان و نوجوانان نیز ایجاد الگو و انگیزه کنیم.
در نخستین بخش از پرونده "الماسهای تراش نخورده قمی" خبرنگار فارس در قم با ترنم رازقی و مبینا سادات طباطبایی که موفق به ساخت پهپاد شدند، گفتوگویی انجام داده که باهم میخوانیم:
سلام، در ابتدا خودتان را معرفی کنید؟
من ترنم رازقی از مدرسه امجدی کلاس ششم هستم؛ من هم مبینا سادات طباطبایی از مدرسه شهیدین پورمحمدی کلاس هفتم هستم.
فکر ساخت پهپاد از کجا در ذهن شما شکل گرفت؟
رازقی: در حال خواندن کتاب پرواز بودم که به فکرم رسید خودم این عمل پرواز را انجام دهم و به این رسیدم که پهپاد بهترین و قدرتمندترین وسیله برای پرواز است.
با مبینا در کانون پرورش فکری شماره 2 استان قم بودیم و از قبل باهم دوست بودیم و بعدازاینکه فکر خودم را به مبینا گفتم، تصمیم گرفتیم باهم ساخت پهپاد را انجام دهیم.
برای ساخت پهپاد چند مرتبه تلاش کردید؟
طباطبایی: 26 مرتبه در مسیر ساخت پهپاد شکست خوردیم ولی در مرحله بیستوهفتم به پیروزی رسیدیم و توانستیم پهپاد خود را بسازیم.
در این مراحل از کمک چه افرادی استفاده کردید؟
رازقی: از مربیان در کانون پرورش فکری کمک گرفتیم که آنها چندین کتاب به ما معرفی کردند و در کنار آنها نیز از دایی خود که مهندس است هم کمک گرفتیم.
اولین پهپادتون چه شکلی بود؟
طباطبایی: اولین موتور پهپاد ما بادکنک بود و بدنه آن نیز از موشک کاغذی درست شده بود.
بادکنک را باد کرده و به سر موشک وصل کردیم که در چسباندن بادکنک به موشک مشکل داشتیم چراکه از چسب مایع، شیشهای و حرارتی نمیتوانستیم استفاده کنیم ولی درنهایت از چسب برق که استحکام خوبی هم داشت استفاده کردیم.
متأسفانه در این مرحله پهپاد ما دائماً سقوط میکرد.
در مراحل بعدی پهپاد شما به کجا رسید؟
رازقی: در مرحله دوم از دو بادکنک در جهت مخالف استفاده کردیم که در پرواز خوب بود ولی خیلی نمیتوانست به پرواز ادامه دهد.
طباطبایی: بعدش هم با چوب بستنی امتحان کردیم ولی بازهم پرواز انجام نمیشد.
رازقی: بادکنک بهعنوان موتور حرکتی پهپاد خیلی ضعیف بود، پس آن را کنار گذاشتیم و به آرمیچر رسیدیم و بعد هم با ورقه آلومینیوم موشک کاغذی درست کردیم و آرمیچر را به بالهای بدنه نصب کرده و با چوب بستنی پرههای پهپاد را ساختیم.
طباطبایی: در این مرحله هم پرواز به دلیل سنگین بودن پهپاد و قدرت ضعیف چوب بستنیها با شکست مواجه شدیم؛ درنتیجه ورتیکال و بدنه پهپاد را تغییر دادیم و با کاغذ معمولی یک مربع ایجاد کردیم و آرمیچرها را به لایه کارتنی بهاندازه همان کاغذ متصل کردیم، ولی بازهم در پرواز ضعیف بود و پس از مشورت متوجه شدیم که مشکل ما از پرهها است.
پس از تحقیق و گشتن فراوان آرمیچر قویتر را پیدا کردیم و بااینکه در بسیاری از فروشگاهها این آرمیچر وجود نداشت ولی به این دلیل که دنبال پاسخ سؤال پرواز خودمان بودیم به جستوجو ادامه دادیم.
رازقی: با این آرمیچرهای جدید از مدل کواکوبتر استفاده کردیم که بالا رفتن ساده باشد ولی در پرواز چوب بستنیها سریعاً شکستند.
در تحقیقات بعدی متوجه شدیم که بدنه باید سفتتر باشد چراکه هرکدام از این آرمیچرها نیرویی معادل یک یخچال را نیاز دارند و چوب بستنی نمیتواند این نیرو را تحمل کند.
طباطبایی: باطریهای مختلف را آزمودیم ولی قدرت تأمین انرژی برای چهار آرمیچر را نداشتند و پس از تحقیقات به این نتیجه رسیدیم که باطری 12 ولت میتواند کمک کند.
رازقی: بدنه پهپاد را باید سطحی صاف انتخاب میکردیم که مبینا در تحقیقات به پلاستیکهای دورریختنی رسید که سطحی صاف داشتند.
طباطبایی: بهصورت مساوی و قرینه دو قسمت برای بدنه پهپاد ایجاد کردیم و آرمیچرها را به آن چسباندیم ولی پرواز انجام نشد.
رازقی: پس از مشورت با مربیان کانون و خواندن کتابهای بیشتر فهمیدیم که باید هماهنگی بین موتورها را ایجاد کنیم و زاویهسازی آرمیچرها را انجام دهیم.
طباطبایی: پس از تمام این مراحل برای پهپاد خود، بدنه، پره، باطری و موتور مناسب را پیدا کردیم و تنها آیرودینامیک مانده بود که در آن از مربیان خود کمک گرفتیم.
رازقی: پهپاد ما آماده شده بود و میتوانست در ارتفاع دو متر به بالا برود ولی باید قابلیت کنترل نیز برای آن ایجاد میکردیم.
طباطبایی: برای این کار یک میله آهنی به آن وصل کردیم تا پس از روشن شدن از دسترس و کنترل خارج نشود.
حامی شما در تمام این مراحل چه کسی بود؟
رازقی: کانون پرورش فکری و خانواده در این مسیر از ما حمایت میکردند ولی نقش اصلی خودمان بودیم و با هر شکست چیزهای جدیدی یاد میگرفتیم و مشتاقتر میشدیم که به نتیجه برسیم.
خیلی از بچههای هم سن و سال شما، سرگرم موبایل و فضای مجازی هستند، به نظر خودتان چه چیزی باعث شد در این مسیر قرار بگیرید؟
طباطبایی: ما از بچگی با کتابخانه رشد کردیم و کتاب جزوی از زندگی ما هست و نمیتوانیم از آن دور بنشیم و همین کتاب هم باعث شد فکر پرواز و ساخت پهپاد به سر ما بزند.
هزینه ساخت پهپاد شما چقدر شد؟
رازقی: حدود 450 هزار تومان هزینه ساخت این پهپاد شد که البته کانون پرورش فکری کودکان نیز وسایلی را در اختیار ما گذاشت.