پس لرزههای یک شکست
تسخیر سفارت امریکا در تهران توسط دانشجویان پیرو خط امام در آبان ماه 1358 دوران پر فراز و نشیبی را برای دولتمردان امریکایی به ویژه کابینه جیمی کارتر رقم زد. این دوران با گروگانگیری 444 روزه ادامه یافت و رو به روز بر مشکلات کارتر و مشاورانش برای حل بحران سفارت بیشتر میشد.
در چنین فضایی در داخل دولت آمریکا هم شرایط بسیار بحرانی و خارج از کنترل بود. جیمیکارتر که خود را برای شرکت در رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا آماده می کرد تا گوی سبقت را از رقیب هم حزبیاش سناتور تد کندی برباید، به سرعت تمام سفرها و کمپینهای اننخاباتی خود را لغو کرد. کارتر در ابتدا تلاشهایی برای مذاکره انجام داد ولی به نتیجهای نرسید. تا در نهایت عملیات پنجه عقاب به شکستی عمیق در عمر سیاسی او تبدیل شد. عملیات پنجه عقاب فاجعهای بود که با مرگ آمریکاییها، هواپیماهای نظامی ویرانشده و گروگانهایی که هنوز در بند اسارت بودند به پایان رسید.
یکی از اعضای کمپین تبلیغاتی کارتر برای انتخابات ریاست جمهوری در خاطرات خود از صبح فردای حادثه میگوید: «تلفن خانه من صبح زود در 25 آوریل 1980 زنگ خورد. ریک هرناندز، یکی از دستیاران ارشد سیاسی رئیس جمهور بود که در مورد ماموریت شکست خورده و فجایع بعد از آن صحبت می کرد. او گفتوگو را با این جمله آغاز کرد: «ما در انتخابات شکست خوردیم.» من گیج شدم. نیمه شب بود، و علاوه بر این، کارتر به تازگی کندی را در یک تقابل طولانی شکست داده بود. ریک هرناندز با عبارات دقیقی به توصیف خرابی و شکست آمریکایی ها در بیابان کرد ولی در آخر جمله ای گفت که تا به امروز درست ترین توصیف از عواقب آن رویداد به نظر می رسد. او گفت : «در همان شب[طوفان طبس] کارتر در انتخابات شکست خورد»
در آستانه سال 1980، جیمی کارتر به عنوان یک رئیس جمهور ضعیف و شکست خورده در آمریکا شناخته شد. اقتصاد به طرز فوق العاده بدی پیش می رفت. رتبه های محبوبیت او به شدت نزولی بود و چالش رویارویی با کندی،رقیب او در حزب دموکرات برای او بسیار دشوار بود. اگرچه کارتر در نهایت نامزد دموکرات ها شد، اما در ماه نوامبر همه ایالتها به جز شش ایالت را به رونالد ریگان باخت.گروگان ها در 20 ژانویه 1981 - روز تحلیف رونالد ریگان - آزاد شدند و پرونده ریاست جمهوری کارتر برای همیشه با این شکست تاریخی بسته شد.
در این نوشتار تلاش خواهد شد، بر یکی از مهمترین پیامدهای شکست عملیات پنجه عقاب یعنی استعفای سایروس ونس وزیر امور خارجه کارتر مروری داشته و از جوانب تازه ای این رویداد را مورد بررسی قرار دهیم.
زندگی و کارنامه سیاسی سایروس ونس
سايروس رابرتز ونس در 21 ژانويه 1977 توسط رئيس جمهور جيمي كارتر به عنوان وزير امور خارجه منصوب شد. او در 23 ژانويه وارد سمت خود شد و در 28 آوريل 1980 در اعتراض به تصميم پرزيدنت كارتر مبني بر تلاش براي نجات نظامي گروگان هاي آمريكايي در ايران استعفا داد. ونس در دانشگاه ییل تحصیل کرد و در سال 1939 مدرک لیسانس گرفت و به دانشکده حقوق ییل ادامه داد و در سال 1942 مدرک دکتری خود را دریافت کرد. ونس پس از دریافت مدرک حقوقی خود تا سال 1946 در نیروی دریایی خدمت کرد. او در طول دهه 1960، در رتبه های وزارت دفاع قرار گرفت و به عنوان وزیر ارتش در زمان جان اف کندی خدمت کرد. اولین تجربه او را در زمینه مسائل حقوق بشر زمانی بود که از ارتش برای اجرای یکپارچگی دانشگاه می سی سی پی در سال 1962 استفاده شد. او در قالب معاون وزیر دفاع از حامیان اولیه اقدام ایالات متحده در جنگ ویتنام بود، اما بعداً با آن مخالفت کرد و از جانسون خواست تا نیروهای آمریکایی را از ویتنام خارج کند.
در سال 1976، رئیس جمهور منتخب کارتر، از ونس خواست تا وزیر امور خارجه او شود. سیاست ونس در دوران تصدی به عنوان وزیر امور خارجه تاکید بر اصل مذاکره به جای رویارویی نظامی بود. یکی از مهم ترین پروژه های او ایجاد یک نظام کنترل تسلیحات با اتحاد جماهیر شوروی و به دست آوردن یک توافق صلح جامع بین اسرائیل و همسایگان عرب آن بود. از مهمترین دستاوردهای دیپلماتیک او میتوان به موارد زیر اشاره کرد: پیمان صلح اسرائیل و مصر، اولین معاهده صلح بین اسرائیل و یک همسایه عرب؛ احیای روابط دیپلماتیک کامل با چین؛ و حل و فصل در میان جناح های سیاسی در زیمبابوه که اجازه حکومت اکثریت را می داد.
او در سال 1979، ناامیدانه تغییر رویکرد رئیس جمهور کارتر از مذاکره به سمت سیاستهای تقابلآمیزتر را که تحت تاثیر مشاور امنیت ملی زیبگنیو برژینسکی انجام میشد دنبال میکرد. اما کارتر توصیههای ونس در مورد چندین موضوع، از جمله نحوه مدیریت بحران سیاسی در ایران که منجر به برکناری شاه و ایجاد جمهوری اسلامی ایران شد را نادیده میگرفت. در جریان این آشفتگی سیاسی، دانشجویان مبارز ایرانی سفارت آمریکا را تصرف کردند و کارکنان آن را به گروگان گرفتند. پس از اینکه کارتر در بهار 1980 دستور نجات گروگان ها در قالب عملیات پنجه عقاب را صادر کرد، ونس تصمیم گرفت استعفا دهد زیرا معتقد بود عملیات نظامی بیهوده خواهد بود و به مذاکراتی که برای پیروزی بر روی آن کار میکرد آسیب می رساند.
متن استعفای سایروس ونس
21 آپریل 1980
جناب آقای رئیس جمهور
من برای شما بیشترین احترام و تحسین را قائل هستم و با قلبی سنگین استعفای خود را تقدیم می کنم. خدمت به شما و ملت ما مایه افتخار بوده است. من با افتخار و رضایت به اقدامات و جهتگیریهای جدیدی که سیاست خارجی ما را تحت رهبری شما مشخص کردهاند نگاه میکنم. معاهده کانال پاناما، پیمان کمپ دیوید، پیمان صلح مصر و اسرائیل، عادی سازی روابط با جمهوری خلق چین، تقویت نیروهای نظامی و اتحادهای ما، مذاکره در مورد توافقنامه SALT II، حل و فصل زیمبابوه و انگیزه و جهت گیری جدیدی که به روابط ما با کشورهای جهان سوم داده شده است، چند مورد از این گام های اصلی است.
من می دانم که شما چقدر در تصمیم خود در مورد ایران عمیقاً فکر کردهاید. ای کاش می توانستم در آن از شما حمایت کنم. اما به دلایلی که گفتیم نمی توانم.
وزیر امور خارجهای که نتواند حمایت عمومی مورد نیاز شما را در مورد موضوع و تصمیمی با این اهمیت فوقالعاده به شما ارائه دهد، در هفتهها و ماههای آینده به شما خدمات خوبی نخواهد داد - صرف نظر از اینکه من چقدر در حمایت خود در سایر موضوعات ثابت قدم می مانم همچنان به شما به عنوان رهبرمان وفادار هستم. چنین وضعیتی غیرقابل دفاع خواهد بود و رابطه ما، که من بسیار برای آن ارزش قائل هستم، دائماً آسیب می بیند.
من همیشه از شما سپاسگزار خواهم بود که فرصتی برای خدمت به من دادید. من همیشه عمیقترین احترام و محبت را برای شما قائل خواهم بود و می دانید که می توانید بر حمایت من برای رهبری مستمر خود در کشورمان حساب کنید.
پاسخ رئیسجمهور کارتر
28 آپریل 1980
به وزیر امور خارجه سایروس ونس
استعفای شما را با تأسف، اما با قدردانی عمیق از خدمات ویژه و مؤثر شما به من و کشورمان می پذیرم. همانطور که در نامه شما ذکر شد، ما تحت رهبری شما به عنوان وزیر امور خارجه دستاوردهای قابل توجهی داشتهایم. من در افتخاراتی که شما به دست آوردهاید شریک هستم. چون نتوانستید از تصمیم من در مورد عملیات نجات در ایران حمایت کنید، تصمیم درستی برای استعفا گرفتهاید. من میدانم که این موضوع یک تفاوت و اختلاف نظر بنیادین با شماست و به دلایلی که برای من بیان کردید احترام میگذارم. شما موقعیت خود را با تحسین و بهترین آرزوهای یک ملت قدرشناس ترک میکنید. دوستی و شراکت نزدیک ما در دوران چالشبرانگیز منبع قدرت و اطمینان من بوده است. من مشتاق مشاوره و مشاوره مداوم شما در مورد مسائل مهم برای ایالات متحده هستم.