دیدگاه رهبر انقلاب درباره انجمن حجتیه
به گزارش خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا،درباره نظرات رهبر معظم انقلاب درمورد انجمن حجتیه برداشتها و تفسیرهای متفاوتی مطرح شده است، این نظرات در بستر تاریخی و شرایط زمانی خاصی شکل گرفته که تحلیل دقیق آن بسیار اهمیت دارد و بررسی این مسئله مستلزم توجه به مقاطع مختلف سخنان و مواضع ایشان است.
یکی از نقاط اصلی ماجرا به سال ۱۳۶۰ بازمیگردد، زمانی که حضرت آیتالله جنتی در نماز جمعه قم سؤالهایی را درباره انجمن مطرح کردند. این اقدام باعث حساسیت در فضای عمومی شد، بهویژه با توجه به شرایط بحرانی آن زمان، از جمله ترورهای منافقین، مشکلات جنگ، بحران امنیتی در کردستان و سایر مسائل جدی که کشور با آن دستوپنجه نرم میکرد.
در آن دوره، روزنامه اطلاعات مصاحبهای با مقام معظم رهبری که رئیسجمهور وقت بودند، منتشر کرد. در این مصاحبه ایشان تلاش کردند موضعی دقیق و معتدل اتخاذ کنند تا از تشدید بحران و دامن زدن به موضوع خودداری شود. فضای آن زمان ایجاب میکرد که نه به سمت حمایت کامل از انجمن حجتیه بروند و نه مخالفت شدید نشان دهند. بنابراین، سخنان ایشان بیشتر جنبهای متوازن داشت و برای کاهش التهاب تلاش شد.
رهبر معظم انقلاب در بیان خود انجمن حجتیه را گروهی دانستند که طی بیش از دو دهه عمدتاً در مقابله با شبهات بهاییها فعالیت میکردند؛ اما تأکید کردند که طرح برجسته کردن چنین موضوعاتی در جامعه و تبدیل آن به مسئلهای محوری را یک بحران مصنوعی میدانند. همچنین کسانی را که درصدد ایجاد این شایعات بودند را به نادرستی متهم کردند؛ در بخشی دیگر اشاره میکنند که انجمن از نظر ترکیب اعضا طیف وسیعی را شامل میشود: افرادی انقلابی، مؤمن و دلسوز وجود داشتند؛ اما در مقابل نیز افرادی منفی و معترض حضور داشتند و این بیانات نشاندهنده تفکیک میان بدنه اصلی انجمن و محوریت رهبری آن است.
تحلیل این سخنان باید با دقت در مقطعی که بیان شده صورت گیرد. در سال ۶۰، شرایط کشور بسیار متشنج بود و انجمن هنوز تعطیل نشده بود؛ حتی برخی اعضای آن خود را همراه انقلاب نشان میدادند. در نتیجه، اتخاذ موضع ملایمتر ضرورت داشت.
اما چهار سال بعد، در سال ۱۳۶۴، اوضاع کشور تغییر کرده بود. بحرانهای اولیه مهار شده بود؛ منافقین دیگر تأثیر مخرب گذشته را نداشتند و وضعیت جنگ تحولی مثبت پیدا کرده بود. عملیاتهای موفقی صورت گرفته بود و ثبات بیشتری در کشور حاکم شده بود. این تغییرات زمینه را برای نگاه متفاوتی نسبت به مسائل ایجاد میکردند.
بررسی مواضع مقام معظم رهبری نسبت به انجمن حجتیه نشاندهنده حساسیت به شرایط زمانی و اولویتبندی موضوعات بر اساس مصالح کلان کشور است. بنابراین، هر گونه استناد به این مواضع باید با در نظر گرفتن بستر تاریخی صورت گیرد تا از سوءبرداشتها پیشگیری کند.
در یکی از جلسات پرسش و پاسخ دانشجویی در دانشگاه تهران، فردی به شکل مکتوب سوالی را خدمت آیتالله خامنهای، رئیسجمهور وقت، ارائه میکند. محور سوال، حضور چند وزیر در دولت مهندس موسوی است که گفته میشود سابقهی عضویت در انجمن حجتیه دارند، به این ترتیب، از جمله اسامی مطرحشده، سرلشکر سلیمی بود. آقا بهطور مستقیم توضیحاتی درباره ایشان ارائه میدهند و به موضوع کلی اعلام نظر میکنند.
آیتالله خامنهای در پاسخ، موضع صریح خود نسبت به انجمن حجتیه را اعلام کردند. ایشان بیان داشتند که نظرشان درباره انجمن روشن و بدون ابهام است. تاکید کردند که انجمن حجتیه پیش از انقلاب با جریانات انقلابی همراه نبود و بعضی از اعضای آن حتی فعالیتهای ضدانقلابی نیز داشتهاند. پس از انقلاب اما برخی از این افراد تغییر رویه داده و به انقلاب پیوستند. این تغییر دیدگاهها در میان اعضای انجمن، بسته به زمان، شرایط یا مواجهه با واقعیتهای انقلاب متفاوت بود.
در ادامه، به مسئله سرلشکر سلیمی که مطرحشده بود اشاره شد. آقا توضیح دادند که در ابتدا شناختی از ایشان نداشتند و شهید بهشتی معرف او بودند. وقتی آقای سلیمی برای همکاری پیشنهاد شد، مصرانه اعلام کرد که میخواهد خالصانه در خدمت انقلاب باشد. حتی مسائل مربوط به تغییر مرجع تقلید وی که قبلاً از مقلدان آیتالله خویی بود نیز مطرح شد؛ تغییری که نشاندهنده اخلاص او در پیوستن به مسیر انقلاب اسلامی بود.
ایشان همچنین تاکید کردند که اگر فردی گذشتهای مرتبط با انجمن حجتیه داشته، اما اکنون با آن تشکیلات رابطهای ندارد و صادقانه و عاشقانه به انقلاب خدمت میکند، دلیلی وجود ندارد که اخراج شود یا کنار گذاشته شود. این دیدگاه نشاندهنده سیاست جذب حداکثری و دفع حداقلی در نگاه رهبری است. آقا تصریح کردند که این سیاست، همان سیاست امام خمینی (ره) است و نباید کسانی که اکنون دلباخته انقلاباند، اما شاید پیشتر وابستگیهایی داشتهاند، حذف شوند.
با این حال، درباره کسانی که همچنان جزو تشکیلات انجمن حجتیه هستند و نشانی از ارادت به انقلاب و امام ندارند، موضع متفاوتی ابراز شد؛ ایشان با وضوح بیان کردند که چنین افرادی حاضر نیستند کوچکترین تلاشی برای انقلاب بکنند و چنین رویکردی قابل قبول نیست.
متأسفانه اخیراً مطالبی مغرضانه و ناقص از سخنان گذشته آیتالله خامنهای در فضای مجازی منتشر شده است و این مطالب، بخشهایی از صحبتهای قدیمی ایشان درباره اولویتنداشتن موضوع انجمن حجتیه در زمان خودش را تحریف کرده و تنها بخشهای اولیه آن را برای سوءبرداشت عمومی منتشر کردهاند؛ چیزی که نیازمند دقت و تأمل بیشتر مخاطبان است.
نکتهای که باید تأکید کنم این است که ما اعتقاد نداریم که انجمن حجتیه امروز اولویت اصلی جامعه ماست. بههیچوجه، نه دشمن درجه یک ماست، نه چیزی که توجه ویژهای بخواهد. اما موضوع اینجاست که هنگامی که با چند دشمن روبهرو هستیم، منطقی است اولویتبندی کنیم. یعنی بگوییم حالا که یکی یا دوتا از آنها اولویت دارند، آیا باید از بقیه دشمنان غافل شویم و هیچ توجهی به آنها نداشته باشیم؟
فرض کنید اتفاقی میافتد، مثل فوت رهبر یکی از جریانها، مانند آقای افتخارزاده که اخیراً درگذشت. در چنین شرایطی ببینید چه دفاعهایی از این گروه انجام میگیرد و گویی تاریخ کاملاً فراموش شده است! آیا ما نباید هیچ واکنشی نشان دهیم؟ نباید برای نسل جدیدمان روشنگری کنیم.
آقای افتخارزاده که اخیراً درگذشت و درعینحال همچنان از او دفاع میشود، گویی تاریخ کاملاً به فراموشی سپرده شده است. آیا ما باید سکوت کنیم و درباره گذشته او چیزی نگوییم؟ آیا نباید نسل جدید را آگاه کنیم و روشنگری کنیم که در آن زمان چه اتفاقاتی رخ داده است؟ اگر این کار را نکنیم، طرف مقابل به راحتی تاریخ را تحریف میکند و سپس مظلومنمایی میکند.
نباید بگذاریم گفته نشود که این فرد در سال ۶۷ و در اوج شرایط جنگ چه اقداماتی انجام داده است؛ این وظیفهای است که مقام معظم رهبری نیز بر آن تأکید دارند که نسل جدید باید تاریخ را بداند، همین حالا هم مهم است که این مسائل مطرح شود تا مبادا جای ظالم و مظلوم جابهجا شود؛ اما این به این معنا نیست که ما میخواهیم موضوع انجمن را به اولویت اصلی مسائل جامعه تبدیل کنیم؛ خیر، این موضوع صرفاً به دلیل شرایط پیشآمده پس از فوت او و وقایعی که بعد از آن رخ داد، مطرح شده و لازم بوده که بررسی شود. این مسئله برای مدتی مورد توجه خواهد بود و بعد از آن فضا دوباره آرام خواهد شد.