مبارزه امام با اندیشههای انجمن حجتیه

به گزارش خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، تاکید امام خمینی (ره) بر مقابله با تفکر انجمن حجتیه در منشور روحانیت نشاندهنده نگرانی ایشان از تأثیرات منفی این تفکر بر جامعه اسلامی و انقلاب بود و این تأکید را میتوان در چند محور اصلی تحلیل کرد:
مخالفت با تفکر انفعالی و انتظار بدون عمل
امام خمینی (ره) به شدت با اندیشه انجمن حجتیه که تشکیل حکومت اسلامی در دوران غیبت را غیرمجاز میدانست و بر این باور بود که باید منتظر ظهور امام زمان (عج) ماند، مخالفت کردند و این نگرش را به چالش کشیدند و آن را نادرست و مخالف اصول اسلام تلقی کردند و بر این عقیده بودند که مسلمانان در هر زمان باید برای تحقق عدالت، اجرای احکام الهی و برقراری نظامی مبتنی بر ارزشهای اسلامی تلاش کنند و انتظار ظهور امام زمان (عج) به معنای انفعال و سکون نیست، بلکه به معنای آمادهسازی شرایط لازم برای ظهور از طریق مبارزه با ظلم، استکبار و بیعدالتی است.
ایشان در سخنان خود بارها بر این نکته تأکید کردند که اسلام دینی جامع و کامل است که برای تمامی جنبههای زندگی بشر از جمله سیاست، اقتصاد و اجتماع، برنامهریزی کرده و تشکیل حکومت اسلامی در دوران غیبت نه تنها غیرمجاز نیست؛ بلکه یک ضرورت است تا احکام الهی به درستی اجرا و حقوق مردم حفظ شود و همچنین تفکر انفعالی منتظر ماندن برای ظهور را توجیه به عنوان یک انحراف فکری و عملی در جامعه اسلامی معرفی کردند.
امام خمینی (ره) بر این نکته تأکید کردند که این نوع تفکر انفعالی میتواند روحیه مبارزه و مسئولیتپذیری مسلمانان را تضعیف کند و هشدار دادند که اگر مسلمانان در برابر ظلم و استکبار سکوت کنند و تنها منتظر ظهور امام زمان (عج) بمانند نه تنها به اهداف اسلام و انقلاب اسلامی خیانت کردهاند، بلکه شرایطی را برای گسترش فساد و بیعدالتی مهیا ساخته اند و باید انتظار فرج به معنای تلاش فعالانه برای ایجاد جامعهای عادلانه و اسلامی در نظر گرفته شود.
ایشان با نپذیرفتن اندیشه انجمن حجتیه بر اهمیت مشارکت فعال روحانیت و مردم در زمینههای سیاسی و اجتماعی تأکید کردند و بر این باور بودند که روحانیت باید در خط مقدم مبارزه با ظلم و استکبار قرار گیرد و از حقوق محرومان و مستضعفان دفاع کند و این رویکرد نه تنها برای حفظ انقلاب اسلامی، بلکه برای تحقق اهداف بلند اسلام در جامعه ضروری است.
جدایی دین از سیاست
انجمن حجتیه بر این باور بود که دین و سیاست باید از یکدیگر تفکیک شوند و ورود به مسائل سیاسی در دوران غیبت امام زمان (عج) نادرست است و به اعتقاد این گروه در غیبت امام معصوم علیه السلام تأسیس حکومت اسلامی مشروعیت ندارد و مسلمانان باید از دخالت در امور سیاسی پرهیز کنند و فعالیتهای خود را به حوزههای فرهنگی و مذهبی محدود نمایند، این نگرش، سیاست را به عنوان زمینهای آلوده و ناسازگار با ارزشهای دینی میدید و بر این باور بود که ورود به عرصه سیاسی میتواند به انحراف از اصول دینی منجر شود.
این دیدگاه به طور کامل با نظر امام خمینی (ره) که بر جداییناپذیری دین و سیاست تأکید داشت، در تضاد است و امام خمینی (ره) اسلام را دینی جامع و فراگیر دانستند که برای تمامی جنبههای زندگی بشر از جمله سیاست، اقتصاد و اجتماع برنامهای مشخص دارد و جدایی دین از سیاست را ایدهای وارداتی و ناشی از نفوذ استعمار تلقی کردند که با هدف تضعیف نقش دین و روحانیت در جامعه طراحی شده و استعمارگران با ترویج این تفکر سعی کردند مسلمانان را از مشارکت در سرنوشت سیاسی خود بازدارند و زمینه را برای تسلط بیگانگان بر جوامع اسلامی فراهم کنند.
امام خمینی (ره) این نگرش را نه تنها نادرست، بلکه خطرناک ارزیابی کردند؛ زیرا آن را به معنای کنار گذاشتن احکام الهی و تسلیم شدن در برابر ظلم و استکبار تفسیر کردند و بر این نکته تأکید داشتند که روحانیت باید در عرصه سیاسی به طور فعال حضور داشته باشد و از حقوق محرومان و مستضعفان دفاع کند، روحانیت در دیدگاه امام خمینی (ره) به عنوان وارثان انبیاء، مسئولیت سنگینی در هدایت جامعه و مبارزه با ظلم بر عهده دارند و نمیتوانند در برابر بیعدالتی و فساد سکوت کنند.
به این ترتیب، ایشان با نپذیرفتن اندیشه انجمن حجتیه بر اهمیت حضور دین در عرصه سیاست و ضرورت تشکیل حکومت اسلامی تأکید کردند و این رویکرد را برای تحقق عدالت و اجرای احکام الهی و حفظ استقلال و عزت جامعه اسلامی ضروری دانستند، این نگرش بنیانهای فکری انقلاب اسلامی را شکل داد و جایگاه روحانیت را به عنوان رهبری در مبارزه با استکبار جهانی تثبیت کرد.
تقیه و سازش با حکومتهای ظالم
انجمن حجتیه تقیه را به عنوان یک استراتژی مطلق در تمامی شرایط میپنداشت و حتی در مواقعی که دین و ارزشهای اسلامی به خطر جدی میافتاد بر این باور بود که در دوران غیبت امام زمان (عج) تقیه یک اصل بنیادین است و مسلمانان باید در هر شرایطی از بیان عقاید خود پرهیز کنند تا از آسیبهای احتمالی در امان بمانند و این رویکرد، بدون در نظر گرفتن تأثیرات منفی آن بر جامعه اسلامی و دین تقیه را به عنوان ابزاری دائمی برای حفظ جان و موقعیت فردی و گروهی تلقی میکرد.
امام خمینی (ره) به شدت این رویکرد را نپذیرفتند و تقیه را تنها در شرایط خاص و محدود مجاز دانستند و بر این باور بودند که تقیه یک استراتژی موقت و مشروط است و نباید به عنوان یک اصل مطلق در تمامی شرایط به کار گرفته شود و همچنین تأکید کردند که در مواقعی که دین، جامعه اسلامی یا ارزشهای اساسی اسلام در خطر قرار دارد، تقیه حرام است و در این شرایط مسلمانان باید به مبارزه و مقاومت پرداخته و از دین و ارزشهای اسلامی دفاع کنند.
امام خمینی (ره) این نگرش را بر پایه آموزههای اسلامی و سیره ائمه معصومین (ع) بنا نهادند و تأکید کردند که ائمه (ع) در زمانهایی که دین در معرض خطر قرار داشت تقیه را کنار گذاشته و به مبارزه و مقاومت پرداختند و قیام امام حسین (ع) در واقعه عاشورا جایی که ایشان تقیه را رها کرده و در برابر ظلم و فساد ایستادگی کردند، نمونهای روشن از این موضوع است، امام خمینی (ره) با الهام از این سیره بر این باور بودند که در شرایط بحرانی، سکوت و تقیه به معنای همکاری با ظلم و خیانت به دین تلقی میشود.
امام خمینی (ره) با نفی تقیه مطلق بر اهمیت مبارزه و ایستادگی در شرایط خطر تأکید کردند و این رویکرد را نه تنها برای حفظ دین و ارزشهای اسلامی، بلکه برای تحقق عدالت و مقابله با ظلم ضروری دانستند، این نگرش، بنیانهای فکری انقلاب اسلامی را تقویت کرده و نقش روحانیت و مردم را در دفاع از دین و جامعه اسلامی برجستهتر نمود.
انتقاد از مقدسنمایی و تحجر
امام خمینی (ره) در منشور روحانیت به شدت به انتقاد از روحانیون مقدسنما و متحجر پرداختند و آنها را افرادی معرفی کردند که با ظاهر مقدسمآبانه و رفتارهای متحجرانه به اصول دین و انقلاب اسلامی آسیب میزنند و این گروه را در کنار سرمایهداران و خوانین به عنوان مخالفان اصلی نهضت انقلاب اسلامی شناختند و بر این باور بودند که این افراد با بهرهگیری از ظواهر دینی و ایجاد تقدس کاذب نه تنها به پیشرفت جامعه اسلامی یاری نمیرسانند، بلکه با ایجاد موانع در مسیر انقلاب، روحیه مبارزه و عدالتخواهی را در میان مردم تضعیف میکنند.
امام خمینی (ره) در منشور روحانیت بر این نکته تأکید کردند که روحانیت واقعی باید در کنار مردم قرار گیرد و برای تحقق عدالت و دفاع از حقوق محرومان تلاش کند و هشدار دادند که نباید با رفتارهای متحجرانه و مقدسنمایی، خود را از جامعه جدا کنند و این نوع روحانیون را افرادی دانستند که با تفسیرهای نادرست از دین و ایجاد محدودیتهای بیاساس موجب دوری مردم از اسلام ناب محمدی (ص) میشوند و این رفتارها نه تنها به دین آسیب میزند، بلکه به عنوان ابزاری در دست دشمنان انقلاب عمل میکند تا جامعه را از اهداف بلند انقلاب اسلامی دور نگه دارد.
امام خمینی (ره) همچنین بیان کردند که این گروه به همراه سرمایهداران و خوانین، در تلاشند تا وضعیت موجود را حفظ کرده و از تغییرات انقلابی جلوگیری کنند و با ترویج تفکر انفعالی و ایجاد تقدس کاذب مانع از آگاهی مردم و پیشرفت جامعه میشوند که این رویکرد نه تنها با اهداف انقلاب اسلامی در تضاد است، بلکه به عنوان عاملی برای ادامه ظلم و استثمار در جامعه عمل میکند.
امام خمینی (ره) با انتقاد از این گروه بر لزوم تغییر در نگرش و عملکرد روحانیت تأکید کردند و بیان داشتند که روحانیت باید در خط مقدم مبارزه با ظلم و استکبار قرار گیرد و با رفتارهای متحجرانه و مقدسنمایی مقابله کند و این نگرش نه تنها برای حفظ انقلاب اسلامی، بلکه برای دستیابی به اهداف بلند دین و عدالت در جامعه ضروری است.
تأکید بر مسئولیت اجتماعی روحانیت
امام خمینی (ره) در منشور روحانیت به طور قاطع بر اهمیت و تأثیرگذاری روحانیت در جامعه تأکید کردند و خواستار حضور فعال و مؤثر روحانیون در زمینههای اجتماعی و سیاسی شدند و بر این باور بودند که روحانیت به عنوان وارثان انبیاء و علمای دین، مسئولیت بزرگی در هدایت جامعه و دفاع از ارزشهای اسلامی بر عهده دارند و تأکید کردند که روحانیت نباید خود را از جامعه جدا کند یا تنها به امور عبادی و فردی محدود شود، بلکه باید در کنار مردم، به ویژه محرومان و مستضعفان، حضور داشته و برای تحقق عدالت و دفاع از حقوق آنان تلاش کند.
ایشان در منشور روحانیت بر این نکته تأکید کردند که روحانیت باید در صف مقدم مبارزه با ظلم، استکبار و بیعدالتی قرار گیرد و روحانیون باید در جبهههای اجتماعی و سیاسی فعال باشند و از حقوق مردم در برابر ستمگران و ظالمان دفاع کنند، این رویکرد نه تنها به تقویت موقعیت روحانیت در جامعه کمک میکرد، بلکه موجب میشد مردم به روحانیت به عنوان منبعی برای حل مشکلات خود اعتماد کنند.
امام خمینی (ره) به شدت از روحانیونی انتقاد کردند که از مسائل اجتماعی و سیاسی دوری میکردند و تنها به امور شخصی و عبادی خود میپرداختند و خواهان روحانیتی بودند که با آگاهی از مسائل روز در کنار مردم حضور داشته و برای حل مشکلات آنان تلاش کند.
ایشان بر این نکته تأکید کردند که روحانیت باید به عنوان یک الگوی اخلاقی و اجتماعی مردم را به سوی صلاح و عدالت راهنمایی کند و این نقش فعال روحانیت نه تنها برای حفظ انقلاب اسلامی، بلکه برای دستیابی به اهداف بلند دین و ایجاد جامعهای مبتنی بر عدالت و ارزشهای اسلامی ضروری است، امام خمینی (ره) با این نگرش، جایگاه تاریخی روحانیت را در مبارزه با استعمار و استبداد تثبیت کرده و آن را به عنوان یکی از ارکان اصلی انقلاب اسلامی معرفی کردند.
نتیجهگیری
تأکید امام خمینی (ره) بر مقابله با تفکر انجمن حجتیه در منشور روحانیت نشاندهنده نگرانی ایشان از تأثیرات منفی این تفکر بر جامعه اسلامی و انقلاب بود و ایشان با رد تفکر انفعالی، جدایی دین از سیاست و تقیه مطلق بر ضرورت حضور فعال روحانیت در عرصههای اجتماعی و سیاسی تأکید کردند و این مواضع نه تنها برای حفظ انقلاب اسلامی، بلکه برای جلوگیری از انحرافات فکری و عملی در جامعه ضروری بود.