وجود یا عدم وجود بهشت و جهنم در آیین هندو/ آیا گردونه تناسخ در اندیشه هندی انتهایی دارد؟

وی اظهار کرد: لفظ کارما اشتباه لفظی رایج است و در اصل و با لهجه اصیل هندی بیان صحیح آن «کَرمَه» می باشد.
با وجود این حجم از نقد و ردیه چرا هنوز هم مسئله تناسخ مطرح است؟
روحانی بحث تناسخ را مورد نقد مجامع علمی مختلف برشمرد و گفت: اما سؤال این است که چرا با وجود این حجم از نقد و ردیه در مورد تناسخ اما هنوز هم این موضوع حتی در جوامع با ادیان ابراهیمی مطرح است؟!
وی بیان داشت: لازم است در حوزه مطالعات ادیان، مذاهب، فرق، نحله ها و جنبش های مختلف مطالعات عمیق تری صورت گیرد. باید به شناخت دقیق نگاه های درون دینی این گروه ها برسیم تا به خوبی بتوانیم اعتقادات آن ها را بررسی و نقد کنیم.
لازم است به خوبی بتوانیم منظور ادیان مختلف در خصوص تناسخ را بفهمیم
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب با تأکید بر ضرورت شناخت مبانی خداشناسی، انسان شناسی، هستی شناسی و فرجام شناسی ادیان و مذاهب غیراسلامی تصریح کرد: باید به خوبی بتوانیم منظور آن ها در موضوعات اعتقادی به طور خاص تناسخ را بفهمیم و مبانی آن ها در این رابطه را به شکل دقیقی بشناسیم.
وی گفت: از پیش فرض های ما این است که روح حادث است، نفس و روح یکسان هستند، روح به بدن تعلق ذاتی دارد، تناسخ سلسله ای از مرگ ها و زندگی های پی در پی است و هرکس که به تناسخ باور دارد بهشت و جهنم و قیامت را قبول ندارد و با همین مبانی شروع به نقد کردن قائلین به نظریه تناسخ می کنیم. این در حالی است که تک تک این مبانی در ادیان هندی رد شده اند.
طلایه دار باور به تناسخ در عصر حاضر شرقی ها و بخصوص هندی ها هستند
روحانی اظهار کرد: در ادیان هندی روح حادث نیست، روح و نفس یکی نیستند، روح به بدن تعلق ذاتی ندارد و تناسخ یک سلسله بی سرانجام نیست و دارای سرانجام می باشد. طلایه دار باور به تناسخ در عصر حاضر شرقی ها و بخصوص هندی ها هستند و به همین دلیل عقاید آن ها را باید مورد واکاوی قرار داد.
وی باورمندی به تناسخ را در نحله ها و گرایش های متعدد دانست و افزود: اصلی ترین گروه هندوی دارای گرایش به تناسخ مکتب «ودانتا» است که مبنای مهمترین عرفان های هندی می باشد و ریشه در اوپانیشادها دارد. کرمه (کارما) یا همان تناسخ نیز از اوپانیشادها سرچشمه گرفته است. به همین علت برای بررسی تناسخ در میان نحله های هندی باید در وهله اول سراغ مکتب «ودانتا» رفت.
هندو، جَینه، بودا و سیک؛ چهار گروه بزرگ باورمند به تناسخ
مدیر گروه ادیان و عرفان دانشگاه ادیان و مذاهب با اشاره به اینکه ادیان زنده باورمند به تناسخ بیشتر در میان هندی ها وجود دارد، گفت: هندو، جَینه، بودا و سیک چهار گروه بزرگ باورمند به سَمسارا(تناسخ) هستند و هرکدام نگاه خاص خود را در این موضوع دارد.
وی کابالا، اهل حق و دروزی ها را از مهمترین گروه های معتقد به تناسخ در میان ادیان غیرابراهیمی دانست.
کارما؛ قاعده عمل و عکس العمل
روحانی در پرداخت به معنای سمسارا(تناسخ) تصریح کرد: سمسارا به معنای گردونه است؛ به عبارت دیگر به معنای زندگی های پی در پی است که به حالت گردونه ای از مرگ و حیات ظهور می کند. کرمَه(کارما) نیز به معنای قاعده عمل و عکس العمل است. حرف کارما این است که هرچه بکاری همان را درو می کنی. اما تفاوت دیدگاه اسلامی با کارما اینجاست که این درو کجا اتفاق می افتد؟!
وی افزود: اساس بحث سمساره و کرمه در آیین هندو تبیین عرفانی آن است. این موضوع دارای تبیین اسطوره ای نیز می باشد.
پژوهشگر ادیان و مذاهب شرقی ادامه داد: اولین نکته ای که در تبیین عرفانی موضوع تناسخ در آیین هندو و مکتب ودانتا مطرح می شود، این است که بر اساس متن اوپانیشادها که دارای کلمات قصار یا عظیم می باشد، می گوید: ای انسان اگر به حقیقت خود بنگری و به این حقیقت آگاه باشی تو خودت خدایی. آن ها این گزاره را به عنوان معرفت قرار می دهند. متأسفانه همین موضوع اولِ جهل است که انسان خودش را خدا بپندارد!
گزاره های کلی انسان شناسی در اوپانیشادها اولین عامل آغاز باورمندی به تناسخ بود
وی گزاره های کلی انسان شناسی در اوپانیشادها را اولین عامل آغاز باورمندی به تناسخ دانست و عنوان داشت: وقتی انسان به خدا بودن خودش فکر می کند و در این نگاه کفرآمیز به دام می افتد، محکوم به باورمندی به گردونه سمساره و زاد و مرگ خواهد شد.
روحانی یادآور شد: دلیل این گرفتاری ترجمه کفرآمیزی است که انسان بر اساس آن می داند وقتی تصویر خودش را در آینه می بیند، آن تصویر خدا نیست ولی به دلیل اعتقاد به عبارت کفرآمیزی که از اوپانیشادها آموخته است، فکر می کند آن کسی که در آینه می بیند خداست و اینجاست که به حقیقت پشت آن تصویر نمی تواند پی ببرد.
تناسخ از آنجا شروع می شود که در آموزه های ودانتا گفته می شود شما خدا هستی
وی گفت: تناسخ از آنجا شروع می شود که در آموزه های ودانتا گفته می شود شما خدا هستی، زیرا شما در واقع از پنج امر مجازی تشکیل شده ای و در پنج پوسته گرفتار هستی؛ یکی از آن ها پوست جمادی است، دیگری حیات نباتی بوده و پوسته های بعدی شامل ذهن(لایه حیوانی که جلب منفعت و دفع ضرر می کند)، عقل(محاسبه کننده و محل فهم منطق و استدلال)، بهجت(خوشی معنوی و محل درک علوم شهودی و حضوری) می باشد. تا لایه چهارم که عقل است فقط بشر تشکیل می شود و با آمدن لایه پنجم است که انسان خواهد بود.
در هر زندگی انسانی پنج وجود(پنج لایه) در همه زمان ها وجود دارد
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب لایه های مطرح شده در اندیشه هندی را قابل نازک و ضخیم شدن برشمرد و اظهار کرد: وقتی انسان از عقل خود استفاده بیشتری ببرد هرچند که همه لایه ها را داراست، اما این لایه نسبت به دیگر لایه ها برتری پیدا کرده و آن ها را تحت الشعاع قرار خواهد داد. در هر زندگی انسانی پنج وجود(پنج لایه) در همه زمان ها وجود دارد، اما می تواند بر اساس رفتارها و سبک زندگی ها یک یا چند لایه آن ها رشد کند و دیگر لایه ها ضعیف شود. پس بر این اساس انسان در آن واحد هم جماد، هم نبات و هم حیوان می باشد.
وی افزود: هندی ها پنج لایه وجودی انسان در سه بُعد جسمانی خلاصه می کنند. آن ها اولین بعد را «استولا شریره» می نامند. این واژه به معنای کالبد خشن (جسم بیرونی انسان) می باشد. آن ها معتقدند هر جسمی نور از آن عبور نکند، خشن است و بدن انسان نمود بیرونی اوست و در واقع پوسته او را تشکیل می دهد. بر این اساس آنچه با چشممان از انسان ها می بینیم پوسته(ظاهر) آن ها بوده و حقیقت آن ها نیست.
جسم لطیف انسان ها می تواند به شکل های مختلفی باشد
روحانی تصریح کرد: «سوکشمه شریره» دومین بعد کالبدی انسان است که به معنای «جسم لطیف» می باشد. در عرفان هندو چیزی تحت عنوان مسخ نداریم و کسی مسخ نمی شود، یعنی هرچه قدر هم انسان گناهکار باشد، اتفاقی برای او نخواهد افتاد و به یکباره به چیزی دیگر تبدیل نمی شود. اما نکته مهم این است که این موضوع در مورد جسم بیرونی انسان است و در مورد پوسته لطیف انسان گناهان و کارهای نیک می تواند بر آن اثرگذار باشد. پس آن جسم می تواند به جای یک انسان زیبا و موجه، یک عقرب سیاه، یک مار زنگی، یک میمون یا یک انسان پست و کثیف باشد.
وی در تبیین ارتباط کارما با جسم لطیف انسان اظهار کرد: بر اساس دیدگاه هندی ها اینکه جسم لطیف انسان به چه صورتی باشد، تأثیر گرفته از کارمای اوست و این تغییرات تا زمانی که حیات انسان به اتمام می رسد، می تواند ادامه داشته باشد.
وجود یا عدم وجود بهشت و جهنم در آیین هندو
مدیر گروه ادیان و عرفان دانشگاه ادیان و مذاهب گفت: آنچه معروف است این است که افراد باورمند به سمسارا(تناسخ) اعتقادی به بهشت و جهنم ندارند. اما باید دانست که در ادیان و عرفان های هندی این گونه نیست. در آیین هندو هم بهشت داریم که به آن «سوارگا» می گویند و هم جهنم داریم.
وی ویژگی های سوارگا در نگاه آیین هندو را معادل توصیفات اسلامی از بهشت برشمرد و گفت: جهنم نیز در نگاه هندو دارای همان توصیفات موجود در متون اسلامی است.
قیامت از نگاه هندی ها چگونه است؟
روحانی با تأکید بر وجود اعتقاد به قیامت در آموزه های هندو ابراز داشت: قیامت از نگاه هندی ها تحت عنوان «پرالایا» و «مهاپرالایا» مطرح است و همانند همان اعتقاد مسلمانان به قیامت می باشد. پرالایا به معنای به هم خوردن نظام کائنات است و مهاپرالایا قیامت بزرگتر و اصلی می باشد.
وی اظهار کرد: آنچه برای ما پیروان ادیان ابراهیمی در مورد قیامت مهم است مسئله زنده شدن مردگان، بازگشت ارواح به ابدان و برخاستن از میان قبرها و حسابرسی عمومی می باشد. این اعتقاد در آیین هندو وجود ندارد.
پژوهشگر ادیان و مذاهب شرقی حسابرسی را از منظر عرفان هندی به صورت فردی و در همان روز مرگ برشمرد و گفت: دلیل این موضوع این است که انسان در هنگام مرگ لباس(لایه کالبد خشن) را از تن خود در آورده و دیگر آن انسان سابق نیست. دیگر آن چیزی که از او دیده می شود، کالبد لطیف اوست که ممکن است به هر شکل دیگری(مثلاً یک خوک، یک میمون یا یک انسان کثیف) لباسی به عنوان کالبد خشن(استولا شریره) بپوشد و با آن دیده شود.
وی بیان داشت: اصولاً معاد برای هندی ها بی معناست و به این دلیل که از دیدگاه آن ها روح انسان لباس های مختلفی را بر تن می کند، اگر روز قیامتی باشد، آن روز این انسان که تا آن زمان چندین لباس(جسم) را تجربه کرده و پوشیده، باید به کدام یک از آن ها بازگردد؟!
آیا گردونه تناسخ در اندیشه هندی انتهایی دارد؟
روحانی با تأکید بر اینکه تناسخ در اندیشه هندی ابدی نیست، تصریح کرد: این تناسخ که بارها و بارها تکرار می شود، اما از نگاه هندو دارای انتها بوده و ابدی نمی باشد. پایان این فرآیند را در چهار اصطلاح مختلف در چهار دین هندی می توان دید. «موکشا»، «نیروانا»(که در آیین بودا استفاده دارد)، «قِوالا»(در آیین جَین) و «سوکمَهَ» (در آیین سیک) این چهار اصطلاح را تشکیل می دهد که هر چهار
مورد آن به معنای رسیدن به معنای نجات و رهایی از گردونه سمساره(تناسخ) است. البته این چهار اصطلاح تفاوت هایی هم با یکدیگر دارند.
وی گفت: موکشا در این پیشفرض که آن دین خدامحور(همچون دین سیک و بیشتر فرق هندو) است یا غیرخدامحور(همچون آیین بودا و جینا) دارای تعاریف متفاوتی می باشد. دومین منشأ تفاوت تعاریف موکشا در میان ادیان خدامحور پیرو مکتب عشق یا پیرو وحدت وجود بودن است.
چگونه است که هندی ها هم به تناسخ و هم به بهشت و جهنم اعتقاد دارند؟!
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب اظهار کرد: سؤالی که اینجا مطرح می شود این است که اگر هرکسی که به تناسخ اعتقاد داشته باشد نمی تواند بهشت و جهنمی را هم برای خودش متصور شود؛ حال چگونه است که هندی ها هم به تناسخ معتقدند و هم به بهشت و جهنم اعتقاد دارند؟!
وی پاسخ علمی به سؤالات ادیانی را شامل دو منظر درون دینی و برون دینی خواند و افزود: نگاه برون دینی را پژوهشگران صرف نظر از پیشینه اعتقادی، هستی شناسی و اسطوره ای موضوع دارند. اما در نگاه درون دینی مؤمنین آن دین به توجیه و تولید پاسخ در مورد آن سؤال می پردازند.
کتاب «ریگ وِدا» اساس همه کتاب های وحیانی هندو را تشکیل می دهد
روحانی با اشاره به پاسخ پژوهشگران از نگاه برون دینی به اعتقاد همزمان هندوها به تناسخ و وجود بهشت و جهنم گفت: پژوهشگران می گویند که اگر متون هندو را بخوانیم می بینیم که آن ها دو دسته متون دارند؛ یکی از آن ها متون الهامی(به تعبیری وحیانی) و دیگری غیرالهامی(غیروحیانی) است. در متون وحیانی هم کتاب های چهارگانه «وِداها» وجود دارد که «ریگ وِدا»، «یجور ودا»، «ساما ودا» و «آتاروا ودا» نام دارند. اساس همه آن ها کتاب «ریگ وِدا» است که به معنای دانشِ ستایش می باشد.
وی کتاب «ریگ ودا» را شامل مباحث خداشناسی، اسطوره ای و مناسکی دانست و گفت: این کتاب یک کتاب اعتقادی، اسطوره ای و مناسکی بوده که بعدها اوپانیشادها از آن بهره برده اند و آن را بسط می دهند. در چهار کتاب «وِدا» از اول تا آخر آن ها چیزی به اسم سمسارا، کارما و تناسخ در آن ها وجود ندارد و فقط «سوارگا» و «ناراگا» را می توان مشاهده کرد. آنجا می گوید اگر کار خوب کنی به بهشت می روی و اگر کار بد انجام دهی به جهنم خواهی رفت.
مسئله تناسخ در اوپانیشادها پررنگ می شود
پژوهشگر ادیان و مذاهب شرقی در پرداخت به متون عرفانی هندو(اوپانیشادها) تصریح کرد: وقتی سراغ این متون می رویم بحث سمسارا و کارما پررنگ می شود. به عنوان مثال در یکی از این متون آمده است: «کسانی که در آرزوی نعمت های بهشتی وداها را مطالعه کرده و مناسک ظاهری آن را به جا می آورند، آنان نیز غیرمستقیم مرا(خدا را) نیایش می کنند و در نتیجه تطهیر آثار گناهانشان پس از مرگ در سرزمین ایندرا(بهشت) بار دیگر تولد خواهند یافت و از لذایذ الهی بهره مند خواهند شد؛ پس از بهره مند شدن از این لذایذ حسی به میزان نتایج اعمالشان آنان بار دیگر به زمین فانی باز خواهند گشت. بدین ترتیب کسانی که به نیت کامجویی حسی شریعتمدار بوده اند به سعادت نهایی نمی رسند و بار دیگر به جهان باز گشته و در بند مرگ و حیات پیاپی خواهند بود».
از ویژگی های بهشت در متون عرفانی آیین هندو
وی افزود: در متن دیگری از متون عرفانی آیین هندو آمده است: «در سرزمین بهشتیان جویبارهایی سرشار و لبریز از حلاوت و شیرینی به تو خواهد رسید. در آنجا دریاچه هایی پر از شکوفه های نیلوفر در نزدیکی تو خواهد بود. تمام دریاچه ها پر از کره و عسل که همچون شراب و شیر و سرشیر و آب جاری هست».
روحانی ادامه داد: اینکه در این متن به شیر و سرشیر اشاره شده است به فرهنگ شبهه قاره هند باز می گردد که سرشیر یک ماده خوراکی خیلی ارزشمند به حساب می آید که به مهمانان ویژه و عزیز داده می شود.
وی فاصله بین قبض روح تا مرگ فرد را زمان چشیدن عذاب ها در آیین هندو دانست و عنوان داشت: در متون عرفانی آن ها آمده است: «هنگام مرگ فرد گنهکار پیام آوران خدای مرگ را با چشمانی پر از خشم در مقابل خود می بیند و او از ترس خود را- به تعبیری- خراب می کند. آنان او را همچون مجرمی به بند کشیده و برای مجازات نزد پاسبان سرزمین مردگان می برند. کسانی که به شهوات و لذایذ گناه آلود مشغول باشند توسط یامادِوِتا(ملک الموت گنهکاران) در حالی که ریسمانی قطور به گردنشان بسته شده به بند کشیده می شوند. او در حالی که سراسیمه است و دستانش از ترس لرزان است به بارگاه خدای مرگ برده می شود در حالی که در راه توسط سگ ها گاز گرفته می شود و در آن حال تمام اعمال گناه آلودش در طول زندگی اش را به یاد می آورد...».
برخی از ویژگی های جهنم از منظر هندو
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب یادآور شد: در آیین هندو بهشت و جهنم با ویژگی های گفته شده وجود دارد. آنها معتقدند فرد جهنمی را در میان هیزم سوزان قرار می دهند و اعضا و اندامهایش در آتش خواهند بود. گاهی او وادار به خوردن گوشت خود خواهد شد و یا موجودات دیگر گوشت او را خواهند خورد و....
وی در پاسخ به اینکه چگونه می شود از یک سو بهشت و جهنم و از سوی دیگر تناسخ وجود داشته باشد، گفت: در ادیان هندی که به تناسخ و در عین حال به بهشت و جهنم باور دارند، بهشت و جهنم پایان کار نیست. بلکه بهشت و جهنم در حد یک تجربه بسیار کوچک و گذراست. در حقیقت هدف نهایی و هدف کل جریان خلقت رسیدن به خداست و بهشت و جهنم فقط برای تنبه و تربیت انسان برای رسیدن به این هدف نهایی بوده و شکل و نوع آن بر اساس «کارما» حاصل و اثر اعمال اوست.
کیفیت کالبد لطیف انسان حاصل اعمال اختیاری خود اوست
روحانی کیفیت جسم لطیف(سوکشمه شریره) را در عقاید هندو حاصل اعمال اختیاری خود انسان ها برشمرد و اظهار کرد: یکی از عوارضی که باور به سمساره(تناسخ) در جامعه هندی ایجاد کرده حس آرامش و رضایت از زندگی بوده است. به این معنا که افراد می پندارند وضعیتی را که در زندگی دارند، حاصل رفتارها و اعمال خود آن ها بوده است و نیازی نیست از کس دیگری شاکی باشند.
ایجاد نظام طبقاتی؛ از اثرات اعتقاد به تناسخ
وی افزود: یکی از اثرات اعتقاد به سمساره در جامعه هندو ایجاد نظام طبقاتی بوده که بر این اساس هرکسی که برهمن است و در خانواده برهمن به دنیا آمده، باید در رفاه و برتری زندگی کند و دیگران احترام او را به جای آورند؛ دلیل این موضوع نیز باورمندی به این است که آن فرد می پندارد خودش وجود لطیفش را به این شکل درآورده که حالا در چنین لباسی و در چنین خانواده ای ظهور پیدا کرده است.
مدیر گروه ادیان و عرفان دانشگاه ادیان و مذاهب تصریح کرد: از سوی دیگر به طبقات ضعیف که افراد نجس و دَویت خوانده می شوند هرچه مورد ظلم قرار می گیرند، با این گزاره توجیه می گردد که این افراد چون در زندگی گذشته اش گناهکار بوده حالا در چنین وضعیتی قرار گرفته و مستحق ظلم و عذاب است.
وی تأکید کرد: البته باید دانست که در هند هرکسی که به تناسخ اعتقاد داشته باشد قائل به نظام طبقانی نیست. به عنوان مثال سیک ها، بودایی ها و جین ها نظام طبقاتی ندارند و این موضوع فقط در نحله های سنت گرا دیده می شود.
روحانی گفت: موقت بودن بهشت و جهنم از این متن برداشت می شود که می گوید: «هنگامی که آنان بدین سان از لذات حسی و نامحدود بهشتی بهره مند شدند و نتایج اعمال پرهیزکارانه آن ها پایان یافت دوباره به این سیاره فانی باز می گردند؛ به این ترتیب آن کسانی که به قصد کامجویی های حسی به مراعات اصول سه گانه می پردازند، تنها به تولد و مرگ پیاپی دست می یابند».
برای نجات از گردونه تناسخ راهی وجود دارد؟
وی مکتب عشق هندو را مکتب «بَهکَتی» برشمرد و گفت: این مکتب یکی از سه مکتب مهم عرفانی مهم هندی که شامل «ودانتا»، «یوگه» و «بهکتی» است. مکتب بهکتی می گوید که تنها راه نجات و رهایی از بند سمساره نه حتی شریعت است و نه حتی اعمال نیک یا هر چیز دیگری؛ فقط و فقط لطف الهی و عشق بی توقع و خالصانه است که انسان را به رهایی از بند تناسخ می رساند.
پژوهشگر ادیان و مذاهب شرقی با یادآوری اینکه عشق خالصانه برای رسیدن به رهایی از بند تناسخ، انجام اعمال نیک بدون هیچ گونه ریا و فقط بخاطر عشق به معبود است، ابراز داشت: در مکتب بهکتی انجام اعمال نیک برای رسیدن به جایگاه های مادی نمی تواند نجات بخش او از بند تناسخ باشد. البته این نوع کارهای او بی نتیجه نیست و در تولد و مرگ های پیاپی او می تواند پاداش داده شود، اما رهایی از بند تناسخ را برای او به ارمغان نمی آورد.
وی اظهار کرد: آیین «هندوی سنتی» می گوید برای اینکه شما به خدا برسی و در این مسیر مشکلی هم برایتان پیش نیاید، یک راه وجود دارد و آن را «دِوَیانَه» به معنای ریاضت نام دارد. معتقدین به هندوی سنتی می گویند که اگر می خواهی در گردونه تناسخ گرفتار نشوی و مستقیماً به خدا برسی یک راه وجود دارد و آن «ریاضت کشیدن و کشتن نفس خود» است.
شریعت نمی تواند انسان را از گردونه تناسخ رهایی بخشد
روحانی راه شریعت را در آیین هندوی سنتی، همان مسیر گرفتار شدن در گردونه تناسخ برشمرد و گفت: آن ها می گویند اگر به راه ریاضت نروی و از راه شریعت بخواهی پیش بروی همچنان به دلیل ارتکاب اعمال خوب و بد مجموعه ای از ثواب و گناه را ایجاد می کنی که در گردونه تناسخ حسابرسی می شود.
وی بیان داشت: از نگاه ادیان هندی انسان در جسمش همچون قفسی حبس شده است و لایه روحانی او برای هر عملی که ناشی از امیال و شهوات جسمش شکلی پیدا می کند. امیال و شهوات انسان همچون بندی به پای روح او متصل است و تا زمانی که این امیال به طور کامل قطع نشود و انسان با ریاضت نفس خود را نکُشد، همچنان نمی تواند از گردونه تناسخ رهایی یابد و نمی تواند زندگی دنیوی را به طور کامل ترک نخواهد کرد.
آیا مرتاض های هندی از بند تناسخ رها شده اند؟
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب با تأکید بر اینکه مرتاض هایی که به نمایش برخی حرکت ها و اعمال خارق العاده می پردازند متفاوت با مرتاض های حقیقی و عارف هندو هستند، تصریح کرد: مرتاض های حقیقی کسانی اند که با ریاضت کشیدن به دنبال پاره کرده بند امیال و شهوات برای رهایی همیشگی از قفس جسم و دنیا هستند. آن ها پس از کشتن نفس خود و رهایی از گردونه تناسخ به مقام موکشا به معنای فنای فی الله(در مکت ودانتا) و یا قربة الی الله(در مکتب بهکتی(مکت عشق)) خواهد رسید.
وی در پایان خاطرنشان کرد: برای نقد مکاتب مختلف می بایست در وهله اول مبانی طرف مقابل را به خوبی فهم نماییم تا از نقد کردن های سطحی و یا اشتباه پرهیز شود.