تأملی در زیارتنامه حضرت معصومه و جایگاه شهر مقدس قم

«یا فَاطِمَةُ اشْفَعِي لِي في الجَنَّةِ فَإِنَّ لَکِ عِنْدَ اللّهِ شَأْنَاً مِنَ الشأْنِ»؛ فراز مذکور از زبان شخص عادی بیان نشده تا به صورت سطحی از آن گذر کرد بلکه از زبان امام معصومی«علیهالسلام» نقل گردیده که احاطه کامل به شئونات عالم دارد به همین جهت لازم است که با دقّت بیشتری به آن نظر نماییم. تعبیر به «اشْفَعِي لِي في الجَنَّةِ» و همچنین «فَإِنَّ لَکِ عِنْدَ اللّهِ شَأْنَاً مِنَ الشأْنِ» که توسّط امام رضا«علیهالسلام» در حقّ حضرت فاطمه معصومه«سلاماللّهعلیها» صادر گردیده، نشاندهنده جایگاه ویژه حضرت«سلاماللّهعلیها» نزد خداوند متعال دارد لذا شایسته است که نسبت به سیره حضرت معصومه«سلاماللّهعلیها» و معرّفی ابعاد شخصیّتی ایشان به جهان اسلامی، کار علمی صورت بگیرد.
تأمّلی در سند زیارتنامه حضرت«سلاماللّهعلیها»
در میان زنانی که در صدر اسلام وجود داشتند و به عنوان بزرگان اسلام و اسطورههای مذهبی شناخته شدهاند مانند حضرت خدیجه، حضرت أمّ البنین و حضرت زینب«سلاماللّهعلیهم» که تردیدی در شأن و منزلت والای ایشان وجود ندارد، دو شخصیّت وجود داشتند که امام معصوم«علیهالسلام» در مورد آنها زیارت مأثور و منصوص وارد نموده است: یکی حضرت فاطمه زهراء«سلاماللّهعلیها» و دیگری حضرت فاطمه معصومه«سلاماللّهعلیها». بنابراین نسبت به عظمت این بانوی کریمه، هیچگونه شکّ و شبههای راه ندارد امّا با این وجود شاید نسبت به متن زیارت حضرت«سلاماللّهعلیهم» سؤالی به ذهن خطور نماید و آن اینکه در برخی از کتب، سندی برای این زیارتنامه وارد نشده است لذا چگونه شما ادّعای مأثور و منصوص بودن آن مینمایید؟
در پاسخ گفته میشود: در برخی از کتب، زیارتنامهای از حضرت«سلاماللّهعلیها» بیان شده که سند آن به امام معصوم«علیهالسلام» بیان نگردیده است مثلا در کتاب «أنوارُ المشَعشِعین في بیان شرافة قمّ و القمّییّن» بعد از ذکر زیارتنامه معروف، میفرمایند: «و أیضاً زیارت نامه دیگر از برای فاطمه معصومه» سپس بدون اینکه سندی برای آن مطرح کنند آن زیارتنامه را آوردهاند[۱]؛
لکن مرحوم علّامه مجلسی«رحمةاللّهعلیه» در کتاب «بحار الأنوار»، زیارتنامه حضرت«سلاماللّهعلیها» را از امام رضا«علیهالسلام» نقل نموده و میفرمایند: «أَقُولُ رَأَيْتُ فِي بَعْضِ كُتُبِ الزِّيَارَاتِ حَدَّثَ عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا«علیهالسلام» قَالَ قَالَ: يَا سَعْدُ عِنْدَكُمْ لَنَا قَبْرٌ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَبْرُ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُوسَى«علیهالسلام» قَالَ نَعَمْ مَنْ زَارَهَا عَارِفاً بِحَقِّهَا فَلَهُ الْجَنَّةُ فَإِذَا أَتَيْتَ الْقَبْرَ فَقُمْ عِنْدَ رَأْسِهَا مُسْتَقْبِلَ الْقِبْلَةِ وَ كَبِّرْ أَرْبَعاً وَ ثَلَاثِينَ تَكْبِيرَةً وَ سَبِّحْ ثَلَاثاً وَ ثَلَاثِينَ تَسْبِيحَةً وَ احْمَدِ اللَّهَ ثَلَاثاً وَ ثَلَاثِينَ تَحْمِيدَةً»[۲] سپس اصل زیارتنامه را بیان میکنند.
ایشان در کتاب «تُحفَةُ الزائر» این روایت را حسن برشمرده و میفرمایند: «و در بعضی از کتب زیارات به سند حسن روایت کرده است»[۳] سپس در ادامه ترجمه روایت، نحوه زیارت و اصل زیارتنامه را بیان نمودهاند. البته مرحوم علّامه بعد از ذکر زیارتنامه میفرمایند: «محتمل است که زیارت از تتمّه حدیث نباشد و از تألیف علما بوده باشد»[۴].
به نظر میرسد بیان این احتمال از جانب مرحوم علّامه از باب احترام تامّ ایشان در بیان روایات و حفظ آثار دینی بوده است و الّا صرف احتمال، نمیتواند آن را از مأثور بودن خارج نماید کما اینکه ذکر روایت و سپس بیان اصل زیارتنامه توسّط علّامه«رحمةاللّهعلیه»، این مطلب را در ذهن آدمی تقویت میکند که این زیارت در ادامه روایت میباشد نه جدای از آن؛ از طرفی بر اساس اینکه ایشان در ابتدای زیارتنامه، تعبیر به «سند حسن» نموده و این روایت را حسن دانستهاند و در مقدّمه این کتاب بیان کردهاند که منحصرا زیارتهای مأثوره و منقوله از ائمّه اطهار آورده میشود[۵]، جایی برای ابهام در مأثور بودن زیارت حضرت معصومه«سلاماللّهعلیها» و اینکه از امام معصوم«علیهالسلام» رسیده است، وجود ندارد؛ مضاف بر آن شیخ عبّاس قمّی که مرحوم حضرت امام در «شرح چهل حدیث»، نام ایشان را با الفاظ: «الشیخ العالم الجلیل المتعبّد الثقة الثّبت الحاج شیخ عبّاس القمّي»[۶] بیان میکنند، در کتاب نفیس «مفاتیح الجنان» زیارت حضرت معصومه«سلاماللّهعلیها» را بیان نموده که این نیز مؤیّد بر مأثور بودن زیارتنامه است کما اینکه قاعده «تسامح در ادلّه سنن» نیز تأیید کننده آن است.
تأملی در متن زیارتنامه حضرت«سلاماللّهعلیها»
زیارت نامه حضرت معصومه«علیهاالسلام» جزء برترین زیارتها بوده و به تعبیر بعضی از بزرگان یک دوره کامل معارف میباشد چراکه مسائل اعتقادی و معرفتی همانند شفاعت در آن مطرح گردیده است. نکته بارزی که در این زیارتنامه وجود دارد آن است که نبیّ مکرّم اسلام«صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم» و اهل بیت«علیهمالسلام» را با ضمیر خطاب، مخاطب قرار داده داده است و تنها سلام به حضرت حجّت«عجّلاللّهتعالی فرجه» را با ضمیر غائب ذکر نموده است.
برخی از پژوهشگران سرّ استفاده از ضمیر غائب را در قالب احتمالی به غیبت حضرت و سرّ استفاده از کاف خطاب را به حدیثی از امام صادق«علیهالسلام» بازگرداندند. امام صادق«علیهالسلام» در حدیثی میفرمایند: «خداوند حرمی دارد و آن مکّه است، رسول خدا حرمی دارد و آن مدینه است، امیر مؤمنان حرمی دارد و آن کوفه است و ما خاندان عصمت نیز حرمی داریم و آن قمّ است»[۷] به همین جهت حرم حضرت معصومه«علیهاالسلام»، حرم تمام خاندان عصمت و طهارت میباشد لذا متناسب با این جایگاه آن است که از آن جهت وجود این خاندان در این حرم، حیّ و حاضر هستند به صورت مخاطب، مورد خطاب قرار بگیرند نه غائب.[۸]
تأمّلی در جایگاه حضرت«سلاماللّهعلیها»
روایات متعدّدی در مورد شرافت حضرت معصومه«سلاماللّهعلیها» وجود دارد مثلا در روایتی از امام جواد«علیهالسلام» آمده است: «مَنْ زَارَ عَمَّتِي بِقُمَّ فَلَهُ الجَنَّةُ»[۹]. بر اساس این حدیث، کسی که حضرت«علیهاالسلام» را در قم زیارت نماید استحقاق بهشت را دارد؛ بلکه در ادامه روایتی که از امام صادق«علیهالسلام» نقل گردید آمده بود: «وَ سَتُدْفَنُ فِيهِ امْرَأَةٌ مِنْ وُلْدِي تُسَمَّى فَاطِمَةَ مَنْ زَارَهَا وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ»[۱۰]. بر اساس این حدیث، شخصی که حضرت«علیهاالسلام» را در قم زیارت کند بهشت بر او واجب میشود.
تأمّلی در جایگاه شهر قم
امام صادق«علیهالسلام» در مورد دفع بلاء از شهر مقدّس قم میفرمایند: «إِذَا فُقِدَ الْأَمْنُ مِنَ الْعِبَادِ وَ رَكِبَ النَّاسُ عَلَى الْخُيُولِ وَ اعْتَزَلُوا النِّسَاءَ وَ الطِّيبَ فَالْهَرَب الْهَرَب عَنْ جِوَارِهِمْ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ: إِلَى أَيْنَ؟ قَالَ: إِلَى الْكُوفَةِ وَ نَوَاحِيهَا أَوْ إِلَى قُمَّ وَ حَوَالَيْهَا فَإِنَّ الْبَلَاءَ مَدْفُوعٌ عَنْهُمَا»[۱۱]. یعنی هنگامی که امنیّت از میان مردم رخت بربست و مردم سوار بر مرکبهای جنگی شده و از همسران خویش و بوی خوش فاصله گرفتند، از آنها فرار کنید، راوی میگوید: عرض کردم: فدایت گردم به کجا فرار کنیم؟ فرمود: به سمت کوفه و نواحی آن یا قم و حوالی آن زیرا بلاء از این دو شهر دفع شده است[۱۲].
حضرت عبد العظیم حسنی«علیهالسلام» در مورد اهل قمّ از امام حسن عسکری«علیهالسلام» شنیده است که حضرت«علیهالسلام» میفرمود: «أَهْلُ قُمَ وَ أَهْلُ آبَةَ مَغْفُورٌ لَهُمْ لِزِيَارَتِهِمْ لِجَدِّي عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا«علیهالسلام» بِطُوسَ»«الحدیث»[۱۳]. یعنی مردم قم و مردم آبه مورد غفران و بخشش خداوند متعال قرار گرفتهاند؛ زیرا توفیق زیارت قبر جدّم علی بن موسی رضا«علیهالسلام» را در طوس یافتهاند[۱۴].
بنابراین برای من و شما، باید مایه مباهات و فخر باشد که امروز خداوند متعال به ما توفیق داده است که در قم زندگی کنیم. نفس کشیدن در این شهر مقدّس، نگاه کردن به این گنبد و بارگاه توفیق میخواهد امّا متأسّفانه هیچ کدام از ماها قدردان این نعمت بزرگ نیستم و آن استفاده لازم را نمیبریم و چه بسا گاها به همه رو میآوریم دریغ از اینکه به حضرت معصومه«سلاماللّهعلیها» رو بیاوریم و حلّ مشکلات را از ایشان بخواهیم. خیلی از بزرگان نقل کردند که هر چه از حضرت«علیهاالسلام» از روی اخلاص خواستیم به ما دادند.
اگر هر روز نمیتوانیم زیارتنامه را به صورت کامل بخوانیم به اندازه مختصری که میتوانیم حضرت«علیهاالسلام» را زیارت کنیم. طبیعی است انتظاری که از یک دانشپژوه و طلبه وجود دارد، به مراتب خیلی فراتر از عوام است.
إن شاء اللّه لطف حضرت«سلاماللّهعلیها» شامل حال ما بشود و در زندگیهایمان آثار آن را دیدیم، بیشتر ببینیم که البته مهمّترین اثر آن این است که از این مسیر طلبگی بی دلیل یا با دلیل خارج نشویم و استقامت کنیم و إن شاء اللّه با همین لباس پیغمبر«صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم» وارد قبر شویم.
حمیدرضا آلوستانی
[۱]. ج ۲، ص ۲۸۳، ۲۸۴ و ۲۸۵؛ همچنین به گفته صاحب «زندگانی کریمۀ اهلبیت علیهمالسلام»، زیارتنامهای که مرحوم مولی حیدر خوانساری -از علمای برجستۀ قرن یازدهم- در کتاب ارزشمند «زبدة التصانیف» آوردهاند و زیارتنامهای که آن را آقا محمّد خان کرمانی انشاء نموده و پسر او ابوالقاسم، آن را در کتاب «وادی السلام» آورده است، از جمله زیارتنامههایی هستند که به معصوم نسبت داده نشدهاند. ص ۱۶۱ و ۱۶۲.
[۲]. ج ۹۹، ص ۲۶۵، ۲۶۶ و ۲۶۷.
[۳]. بخش ۲، ص ۶۶۴.
[۴]. بخش ۲، ص ۶۶۶.
[۵]. بخش ۱، ص ۱۳۳، بخش ۲، ص ۴.
[۶]. شرح چهل حدیث (اربعین حدیث)، ص ۳.
[۷]. بحار الأنوار، ج ۴۸، ص ۳۱۷.
[۸]. زندگانی کریمۀ اهلبیت علیهمالسلام، ص ۱۶۲، ۱۶۳ و ۱۶۴.
[۹]. بحار الأنوار، ج ۴۸، ص ۳۱۶.
[۱۰]. بحار الأنوار، ج ۴۸، ص ۳۱۷.
[۱۱]. بحار الأنوار، ج ۵۷، ص ۲۱۴.
[۱۲]. همراه زائران قم و جمکران، ص ۷۸.
[۱۳]. وسائل الشیعة، ج ۱۰، ص ۴۳۸، حدیث ۱۹.
[۱۴]. همراه زائران قم و جمکران، ص ۸۴.